تاریخ : Thu 17 Jun 2021 - 01:45
کد خبر : 55937
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

اقتباس کاری

نگاهی به تازه‌ترین اثر اقتباسی سینمای ایران

اقتباس کاری

شبکه نمایش خانگی ضعف‌هایی دارد و در بزنگاه‌هایی و از نظر اقتصادی روبه‌روی مردم ایستاد و با آنها همراهی نکرد؛ اما نشان داد بعد از ساختن فجایعی مانند «دراکولا» و «مردم معمولی» حالا می‌خواهد اعتبار ازدست‌رفته خود را برگرداند و ساختن سریال‌هایی مانند زخم کاری در همین راستاست.

سیدمهدی موسوی تبار، روزنامه نگار: اگر فیلم «مشهدی‌عباد» را اولین اثر اقتباسی سینمای ایران درنظر بگیریم، تاکنون فیلم‌های زیادی برمبنای داستان‌های ایرانی و خارجی ساخته شده‌اند. اقتباس‌هایی که گاه از داستان‌های خارجی بوده و گاه از ادبیات ایرانی. حالا دو هفته‌ای می‌شود که سریال «زخم کاری» براساس رمان «بیست زخم کاری» محمود حسینی‌زاد و با نگاهی به تراژدی «مکبث» شکسپیر در پلتفرم فیلیمو پخش می‌شود. این اولین‌بار نیست که از مکبث شکسپیر اقتباس سینمایی می‌شود و بیش از هفت اثر سینمایی در تاریخ سینمای جهان با این موضوع ساخته و پخش شده‌اند. اما برای سینما و سریال‌سازی ما برای اولین‌بار است که یک سریال در ژانر «نوآر» و متاثر از دو اثر مکتوب ساخته می‌شود. سریالی که متاسفانه یا خوشبختانه باعث افزایش فروش بیشتر دو کتاب مورد اشاره در این سریال نیز شده است. هرچند برای قضاوت درباره اولین سریال محمدحسین مهدویان نیازمند به دیدن قسمت‌های بیشتری هستیم اما در فضای سریال و سینمای ایران که مهم‌ترین مشکلش را، درست یا غلط، فیلمنامه می‌دانند، استفاده از ادبیات ایرانی و خارجی می‌تواند یک اتفاق مثبت باشد. «تنگسیر»، «درخت گلابی»، «داش‌آکل»، «ناخدا خورشید»، «شب‌های روشن» و «شازده‌احتجاب» نمونه‌های موفق از اقتباس‌های سینمای ایران هستند که داستانِ فیلم شده یا ایرانی بوده‌اند و یا یک اثر مشهور خارجی. مهدویان در زخم کاری پشتوانه‌ای قدیمی و محکم از آثار قوی و اقتباسی پشت‌سرش حس می‌کند و شاید با تکیه بر همین سابقه و همچنین کارنامه موفق خود سراغ ژانری می‌رود که کمترین نسبت را با آثار قبلی‌اش دارد. یکی از چالش‌های فیلم‌ها یا سریال‌های اقتباسی، مشخص بودن پایان آن است و دیگر خبری از شگفت‌زده کردن مخاطب نیست. پس کارگردان برای همراهی مخاطبش نیاز به پرداخت صحیح و جذاب دارد و همچنین بازی‌های گیرا و درست و دقیق. در این دو قسمتی که تاکنون پخش شده، همه این موارد را شاهدیم. هرچند کارگردان گاهی با کشدارکردن سکانس‌ها و حتی حرکات به‌دنبال ایجاد تعلیقی است که شاید خیلی به روند قصه کمک نکند. مهدویان در استفاده از کتاب حسینی‌زاد سعی کرده به اسامی و حتی دیالوگ‌های مهم وفادار باشد. نام «مالک» با بازی درخشان جواد عزتی، شاید آگاهانه نزدیک به «مکبث» انتخاب شده و در باقی موارد هم سعی شده که به متن کتاب وفادار بماند. یکی دیگر از چالش‌های این سریال، مقایسه شدن بازی‌های بازیگران با شخصیت‌های داخل کتاب و نمونه‌های خارجی آن است. جایی که می‌توان از بازی‌های قدرتمند برخی بازیگران سریال زخم کاری در برابر نمونه‌های خارجی‌اش دفاع کرد. سریال زخم کاری احتمالا در ادامه مخاطبان بیشتری پیدا خواهد کرد و طبیعتا موافقان و مخالفان بیشتری. اما مساله اصلی اینجاست که اقتباس یک‌بار دیگر ظرفیت چشمگیر خود را نشان داد و معلوم کرد که هنوز از چاه ادبیات کلاسیک و معاصر خودمان و خارجی‌ها می‌توان نفت و طلا استخراج کرد و بی‌دلیل، بار فیلم‌های ضعیف و تکراری را روی دوش فیلمنامه‌نویسان نینداخت.

شبکه نمایش خانگی ضعف‌هایی دارد و در بزنگاه‌هایی و از نظر اقتصادی روبه‌روی مردم ایستاد و با آنها همراهی نکرد؛ اما نشان داد بعد از ساختن فجایعی مانند «دراکولا» و «مردم معمولی» حالا می‌خواهد اعتبار ازدست‌رفته خود را برگرداند و ساختن سریال‌هایی مانند زخم کاری در همین راستاست. پس از دیدن این دو قسمت به دو نتیجه ابتدایی می‌رسیم؛ یک اینکه این سینما و سریال برای زنده‌ماندن نیاز به اقتباس‌های ادبی دارد و دو اینکه سینما و سریال ایران بدون جواد عزتی حتما چیزی کم داشت و عزتی حالا در نقش‌های جدی و گاه منفی همچنان می‌درخشد که اصلا مشخص نمی‌شود او بالاخره یک بازیگر آثار جدی است یا طنز؟