علیرضا دماوندی، روزنامهنگار: آنچه در این نوشتار کوتاه قصد پاسخگویی به آن را داریم نقش سرمایه اجتماعی نظام سیاسی در قدرت بینالمللی آن است. در شرایط کنونی علاوهبر سرمایههای انسانی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی (social capital) نیز بهعنوان متغیرهای موثر بر قدرت ملی کشورها موردتوجه است. سرمایه اجتماعی، یا بعد معنوی یک اجتماع، سرمایه از تاریخ بهجامانده است که از طریق حمایت از افراد درخصوص همکاری و مشارکت در ارتباطات اجتماعی، قادر است به حل میزان بیشتری از مشکلات بپردازد و حرکت بهسوی رشد و توسعه را ممکن کند.
«درواقع، سرمایه اجتماعی را میتوان در کنار سرمایههای اقتصادی و انسانی، بخشی از ثروت ملّی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهرهبرداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود. بدون سرمایه اجتماعی، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایهای نمیرسد، بهطوریکه بسیاری از گروهها، سازمانها و جوامع انسانی، بدون سرمایه اقتصادی و صرفا با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانستهاند به موفقیت دست یابند، اما هیچ مجموعه انسانی، بدون سرمایه اجتماعی نمیتواند اقدامات مفید و هدفمندی انجام دهد.»1 بوردیو سرمایه اجتماعی را مجموعهای از ارتباطات و مشارکت تلقی میکند که منجر به قدرت اقتصادی میشود و کلمن نوعی سرمایه برای رسیدن به هدف آن را تعریف میکند.2
هدف نهایی این نوشتار بررسی تاثیر مشارکت در انتخابات بهعنوان عامل افزایش و تقویت سرمایه اجتماعی ملی است و متغیرهایی در سیاست خارجی را که میتواند از محل کاهش مشارکت آسیب ببیند، بررسی خواهد کرد.
تاثیر بر دیپلماسی اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی
«از نظر کلمن سرمایه اجتماعی نوعی از سرمایه است که مانند دیگر اشکال آن مولد بوده و امکان دستیابی به هدفهای معینی را که در نبودن آن دستیافتنی نخواهد بود، امکانپذیر میسازد. سرمایه اجتماعی سبب میشود هزینههای دستیابی به اهداف معین کاهش یابد، اهدافی که در نبود سرمایه اجتماعی دستیابی به آنها تنها با صرف هزینههای زیاد امکانپذیر است.»3
یکی از حوزههایی که متاثر از سرمایه اجتماعی بهشدت آسیب میبیند، قدرت اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری اقتصادی است. کشوری مانند ایران که مقبولیت و قدرت عمومی خود را بر پایه مشارکت در انتخابات بنا گذاشته است درصورت وقوع کاهش مشارکت معنادار با بحران انسجام اجتماعی روبهرو میشود یا اگر نشود هم چنین تصویری از خود ارائه میدهد. بنابراین در چنین جامعه متزلزلی امکان سرمایهگذاری جدی و قابلتوجه اقتصادی فراهم نخواهد بود.
تاثیر سرمایه اجتماعی در حوزه نظامی بینالملل
تجربه جنگ تحمیلی عینیترین مثال برای تاثیر سرمایه اجتماعی ناشی از حمایت و مشارکت مردم در تولید قدرت ملی و حمایت از نظام سیاسی است که میتواند بهعنوان الگو برای سایر کشورها نیز مطرح باشد. تجربه گرانبهای جنگ تحمیلی و استفاده از قدرت سرمایه اجتماعی برای مدیریت نبرد از بهترین مثالها در این حوزه است.
«سرمایه اجتماعی ازجمله عواملی است که ضمن از بین بردن سلسلهمراتب فرماندهی بهصورت افقی (چنانکه در ارتشهای مدرن شاهد آن هستیم) باعث ایجاد اعتماد، همدلی، ایثار، همکاری و همیت قسمتی در اجتماعی مانند نیروهای نظامی میشود. وجود سرمایههای اجتماعی و پیامدهای آن باعث میشود که نیروهای نظامی با در دست گرفتن ابتکار عمل در گروهها و دستههای بعضا کوچک بهصورتی عملیاتی به اداره مناطق جنگی بپردازند و از قدرت مانور و تحرکات بیشتری برخوردار باشند. وجود سرمایه اجتماعی در کنار تخصص، تجربه و تجهیزات پیشرفته میتواند نیروهای مسلح توانمند و پرتحرکی را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.»
تاثیر سرمایه اجتماعی در قدرت نرم
ادبیات قدرت نرم در مطالعات سیاسی و امنیتی دهه پایانی قرن گذشته، سرفصل جدیدی در فهم و تبیین مسائل اجتماعی و استراتژیک به وجود آورده است. اتصال آن به قدرت، تمام خصوصیات آنها ازجمله ماهیت، اهداف، ابزار، فرآیند تولید، ویژگی و منابع را متحول کرده است. بهگونهایکه امروزه تعابیر سنتی از این مفاهیم در برخورد با گفتمان نرمافزاری، در حکم تعابیری ناکارآمد توان فهم و تبیین تحولات را ندارد. بهطور کلی امنیت، عینیترین بعد و تبلور قدرت است. هر بازیگری در عرصه ملی و بینالمللی در جستوجوی قدرت بیشتر برای داشتن امنیت بیشتر است. بنابراین قدرت نرم ناظر بر توانمندیهای یک کشور در حوزه نرم است و امنیت نرم وضعیتی ناشی از تبلور قدرت نرم واحدهای سیاسی است که در آن امکان توسعه همهجانبه فراهم میشود.
سرمایه اجتماعی از نگاه بالا، بیانگر توصیف ویژگیهای جامعه است که توانایی سازماندهی جمعی و داوطلبانه برای حل مشکلات و مسائل عمومی را دارد. در موارد زیادی، سرمایه اجتماعی ضعفهای دولت را جبران کرده و به میزان بالایی از ثبات میرساند. منابع سرمایه اجتماعی اشتراکات زیادی با مولفههای امنیت هر کشور دارد که از سویی بهصورت مستقیم و از سویی دیگر، بهصورت غیرمستقیم زمینه را برای گامهای بعدی در مسیر پیشرفت فراهم میکند.
درصورت نبود یکی از مولفههای سرمایه اجتماعی مانند اعتماد، هزینهها و فشارها افزایش یافته، گروهها و حتی حاکمیت را به امنیتی دیدن رفتارها سوق میدهد. یکی از دلایل آسیبپذیری داخلی کشورها، سطح اندک سرمایه اجتماعی است.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر دیپلماسی عمومی
کاهش مشارکت در انتخابات بهصورت واضحی بر ادبیات مقاومت و قدرت رسانهای جمهوری اسلامی در منطقه تاثیر منفی میگذارد. گروههای مقاومت در منطقه که از لحاظ سیاسی و هویتی خود را متصل به جمهوری اسلامی میدانند قدرت هژمونیک خود را رو به کاهش خواهند دید و توانایی تاثیر رسانهای آنها رو به کاهش میرود. رسانههای برونمرزی جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته به گروههای متصل به جمهوری اسلامی در منطقه دچار ابهام و شوک ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی نظام خواهند شد.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر گروههای مقاومت
باید پذیرفت گروههای مقاومت نزدیک به ایران چه در عراق و چه در لبنان درصورت کاهش مشارکت در انتخابات و نمایش کاهش سرمایه اجتماعی نظام در نقطه تقابل با گفتمانهای روبهروی خود دچار ضعف شده و در موضع ضعف قرار میگیرند. شکست مدل و گفتمان مردمسالاری دینی در منطقه ضربهای به همه گروههای مقاومت در کشورهای خود خواهد زد.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر بازرگانی بینالمللی
هادی امیری و زهره رضاپور در پژوهشی به نام بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر ورود بنگاهها به بازرگانی خارجی نشان دادهاند که کاهش سرمایه اجتماعی یک کشور تا چه حد میتواند بر متغیرهایی مانند حضور بازرگانان خارجی در کشور و حتی در همایشها و نمایشگاههای بازرگانی تاثیر منفی بگذارد. طبیعی است کاهش ارتباطات بازرگانی کشور ضربه سنگینی به حوزه اقتصادی کشور در بعد بینالملل است.
جمعبندی
به نظر میرسد سیاست خارجی غالبا ادامه سیاست داخلی است و تقویت سرمایه اجتماعی هم بهعنوان سرمایهای قوی برای مشارکت انتخاباتی و سیاست داخلی است، مشارکت رو به افزایش شهروندان علاوهبر اثرگذاریهایی که در همبستگی اجتماعی و وفاق ملی دارد، در زمینه بینالمللی نیز میتواند تاثیر قابلتوجهی داشته باشد، زیرا میتواند بهنوعی وزن کشور را در مناسبات بینالمللی افزایش دهد و قدرت چانهزنی را به شکلی بالا ببرد.
ریچارد هاس از متفکران تاثیرگذار بر سیاست خارجی آمریکا در کتابی با عنوان سیاست خارجی از خانه آغاز میشود4 بیان میکند که چگونه کشورها بدون داشتن سرمایه قوی در داخل خود و نداشتن انسجام اجتماعی در حوزه بینالملل به امتیازدهی مجبور میشوند. نشانههایی از تاثیر کاهش مشارکت در انتخابات را حتی در ادبیات اندیشکدههای آمریکایی میتوان مشاهده کرد.
پینوشت:
1.مفهوم سرمایه اجتماعی و ابعاد آن
الوانی- سرمایه اجتماعی مفاهیم و نظریهها 2.
3.تأثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقای سیاستگذاری رهبر
4. Foreign Policy Begins at Home