تاریخ : Wed 16 Jun 2021 - 02:10
کد خبر : 55874
سرویس خبری : نقد روز

تاثیر حضور مردم در تصمیم‌گیری نظام بین‌الملل

محسن زنگنه:

تاثیر حضور مردم در تصمیم‌گیری نظام بین‌الملل

حضور حداکثری مردم در انتخابات سرمایه اجتماعی دولت منتخب را افزایش می‌دهد. افزایش سرمایه اجتماعی دولت منتخب که آثار مستقیم آن از رویکردها در فضای مجازی شکل می‌گیرد و عملا به‌نوعی تقویت دولت و پشتیبانی و اعتمادبخشی به هیات و نظام اجرایی است که قرار است برنامه‌های کلانی را در کشور پیش ببرند.

محسن زنگنه، رئیس کمیسیون انرژی مجلس: در قرن 21 دولت‌ها برای موفقیت در برنامه‌هایشان به ابزار نیاز دارند. ابزار قرن 21 با ابزاری که شاید در یک سده قبل یا دهه‌های قبل به آن نیاز داشتند، مقدار زیادی متفاوت است. در زمان قدیم کافی بود دولتی که سرکار می‌آید به منابع مالی، نظامی، ابزارهای جنگ سرد و اندوخته‌های کشاورزی، صنعتی، معدنی و همچنین ذخیره‌های مالی و پولی دسترسی داشته باشد. با مجموع این شرایط دولت قطعا می‌توانست با چیدمان یک هیات دولت قوی اهداف خود را دنبال کند. در یکی، دودهه اخیر به‌دلیل تغییر حکمرانی در دنیا نیاز به ابزار دیگری احساس شد؛ ابزاری که اگر دولت‌ها به آن دسترسی نداشته باشند و در اختیار آنها نباشد، اگر هر میزان از کارآمدی را داشته باشند؛ برنامه قوی داشته باشند و تیم اقتصادی و هیات دولت قوی هم بچینند باز هم برای دسترسی به اهداف خود ممکن است با مشکلات جدی مواجه شوند. این تغییر حکمرانی در دوحوزه است که یکی حوزه مفهومی و دیگری حوزه ابزاری و شکلی است. حوزه مفهومی حوزه سرمایه اجتماعی است، یعنی دولت‌ها برای پیشبرد اهداف خود به‌شدت به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. سرمایه اجتماعی میزان اعتماد مردم به دولت و دولت به مردم است و البته اعتماد مردم به یکدیگر که فعلا بحث ما نیست.

 سرمایه اجتماعی

اگر دولت‌ها سرمایه اجتماعی ضعیف داشته باشند، ممکن است در پیشبرد اهداف کلان به‌شدت با مشکل مواجه شوند، به‌عنوان مثال طرح‌هایی چون تغییرات در سیاست‌های یارانه یا در سیاست‌های ارزی یا تغییرات در سبک زندگی و الگوی مصرف و حوزه سلامت تغییرات کلانی است که دولت‌ها درکنار نیاز داشتن به عوامل مادی، ابزارهای پولی، مالی، بانکی و برنامه‌ریزی نیاز به اعتماد مردم هم دارند. نکته دیگر ماهیت ابزاری «فضای مجازی» است. امروز در نظام حکمرانی، فضای مجازی از لوازم مهم تاثیرگذار در موفقیت و کیفیت حکمرانی است که نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم. فضای مجازی عرصه حضور اکثریت مردم و محل نگاه به سلایق عموم مردم است. درحوزه این فضا آن چیزی که می‌تواند بسیار مهم باشد، اعتماد دولت و مردم به یکدیگر است، به عبارت دیگر اگر این سرمایه اجتماعی نتواند به‌خوبی تامین شود، فضای مجازی به‌سادگی می‌تواند حکمرانی را دچار مشکل کند.

حضور حداکثری مردم در انتخابات سرمایه اجتماعی دولت منتخب را افزایش می‌دهد. افزایش سرمایه اجتماعی دولت منتخب که آثار مستقیم آن از رویکردها در فضای مجازی شکل می‌گیرد و عملا به‌نوعی تقویت دولت و پشتیبانی و اعتمادبخشی به هیات و نظام اجرایی است که قرار است برنامه‌های کلانی را در کشور پیش ببرند. به‌خصوص در کشور ما که قطعا دولت‌های آتی -حداقل دولت آینده و حتی دولت‌های بعدی- به جهت مشکلات زیرساختی که در اقتصاد، فرهنگ و نظامات اجتماعی خود داریم حتما باید شاهد مقبولیت حداکثری در جامعه باشند، لذا حضور زیاد و حداکثری مردم پای صندوق‌های رای حتی اگر مردم رای سفید بدهند، یعنی فقط حضور پیدا کنند، به‌معنای افزایش سرمایه اجتماعی حاکمیت و نظام است و اگر دولتی با رای بالا منتخب شود قطعا به‌عنوان سرمایه‌ای عظیم می‌تواند در ادامه مسیر از آن بهره ببرد و استفاده کند.

 تحریم

تحریم‌های اقتصادی پیوست سیاسی و اجتماعی دارد. دولت‌هایی که با هم خصومت و دشمنی دارند یا نسبت به دولت‌هایی که می‌خواهند آنها را به هر نحوی از حاکمیت بیندازند و آنها را محو کنند یا یک جنگ و جدال سیاسی را آغاز کنند، معمولا به پیوست‌ها و شرایط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن کشورها نگاه می‌کنند تا براساس آن تحریمی درحوزه اقتصاد یا جنگ نظامی را برای کشور مقابل طراحی کنند. در جنگ ویتنام، دولت آمریکا تمام شاخصه‌ها برای اینکه به کشوری همچون ویتنام حمله کند و در مدتی کوتاهی آن کشور را به تسخیر خود دربیاورد، کاملا فراهم بود. آن ضعفی که آمریکایی‌ها در حمله به ویتنام داشتند عدم توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و سرمایه اجتماعی دولت حاکم در ویتنام بود، لذا الان دولت‌ها وقتی می‌خواهند تحریم اقتصادی را علیه کشوری به تصویب برسانند، شرایط سیاسی آن کشور در تصمیم‌شان موثر است. وقتی بدانند بین حاکمیت و دولت و مردم رابطه‌ای عمیق وجود دارد، مردم اعتماد زیادی به دولت خود دارند و تا پای جان پای دولت خود هستند و به آن اعتماد دارند، قطعا کشوری که می‌خواهد تحریم اقتصادی یا جنگ نظامی را در دستور کار خود قرار دهد، معادلات را براساس شرایط تغییر می‌دهد. نمونه کامل آن را در سال 88 دیدیم؛ دولتی که سال‌ها پای میز مذاکره بود و بسیاری از خواسته‌های ما را تاحدودی پذیرفته بود -بنابر گفته خودشان در کتاب‌هایی که بعدا منتشر شد- تقریبا خود را آماده کردند حق هسته‌ای ما را بپذیرند و جدال هسته‌ای را خاتمه دهند اما در آن سال اتفاقی می‌افتد و بی‌تدبیری برخی افراد شاخص سیاسی در آن زمان باعث می‌شود در کشور دودستگی ایجاد و این پیام به آنها مخابره شود که حاکمیت از سرمایه اجتماعی لازم برخوردار نیست. آمریکایی که قبل از انتخابات 88 تقریبا به شرایط تسلیم رسیده بود و مذاکرات درحال پایان یافتن به‌نفع جمهوری اسلامی بود، با شروع اعتراضات یکباره ورق را برگرداند؛ اول گزارش آژانس حکام علیه ایران منتشر می‌شود و بعد قطعنامه شورای حکام و بلافاصله پرونده ما به شورای امنیت می‌رود. از آن سال تاکنون سخت‌ترین و شدیدترین تحریم‌های اقتصادی را شاهدیم که نهایت آن در سال‌های 89 و 90 باعث افزایش سه‌برابری قیمت دلار شد و مسائلی که در ابتدای دهه 90 دیدیم. مجموع این شرایط نشان می‌دهد که حضور حداکثری مردم هم می‌تواند به دولت آینده کمک کند و هم عملا در تصمیم‌گیری‌های نظام بین‌الملل و به‌خصوص 1+5 به‌طور ویژه تاثیرگذار باشد.

انتخابات 42 سال گذشته نشان داده است که حضور مردم پای صندوق‌ها به دو موضوع وابسته است؛ یکی عملکرد افرادی که فعلا بر سرکارند و حضور مردم تایید یا اعلام اعتراض و انزجار از عملکرد آنهاست. دیگری امیدی است که مردم به آینده کشور دارند. این دو همیشه عواملی بوده‌اند که مردم را پای صندوق‌های رای آورده است. اینکه مردم نسبت به شرایط دولت فعلی و چهارسال گذشته معترض هستند و به نشانه اعتراض به عملکرد دولت، ممکن است پای صندوق‌های رای مشارکت کمتری داشته باشند، به‌نظر من طبیعی است و باید بپذیریم که بخشی از این نیامدن‌ها به‌معنای اعتراض به وضعیت موجود است. مردم ایران نشان داده‌اند که اصل نظام را دوست دارند و به اصل حاکمیت و ولایت فقیه و اصل جمهوری اسلامی علاقه‌مند هستند. بعد از بحران بنزین یا در همان سال‌هایی که دچار تورم و مسائلی این‌گونه بودیم، تشییع پیکر شهید سلیمانی که نماد مقاومت و نماد سیاست‌های حاکمیتی در 40 سال گذشته است، انجام می‌شود و خیل عظیم مردم پای تشییع پیکر مطهر ایشان می‌آیند و معنایش این است که مردم با اصل نظام میانه خوبی دارند و به آن اعتماد می‌کنند ولی عملکرد بد مسئولان باعث شده در مشارکت این افت را شاهد باشیم.

نکته مثبت اینکه اگر دولت آینده در همان ماه‌های اول بتواند نشان دهد واقعا برای خدمت به مردم آمده و صادقانه به‌دنبال حل مسائل مردم است و آنان این صداقت، راستگویی، امانتداری، کارآمدی و روحیه جهادی را در دولت آینده ببینند، خیلی زود این سرمایه اجتماعی باز خواهد گشت. طبیعی است که اگر دولت آینده بخواهد همین مسیر را ادامه دهد و در رفع مشکلات مردم تعصب، غیرت، نگاه جهادی، پاکدستی، کارآمدی و مردمی بودن را نبیند باید زنگ خطر برای جمهوری اسلامی به‌صدا درآید و قطعا باید نگران بود که این سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی مردم به‌صورت میان‌مدت‌ یا درازمدت کاهش یابد یا از بین برود.