معین رضیئی، روزنامهنگار: مرحوم سیدعلیاکبر محتشمیپور، وزیر اسبق کشور در سالهای جنگ تحمیلی، روز گذشته بر اثر ابتلا به ویروس کرونا دارفانی را وداع گفت. او که در سال ۱۳۴۰ وارد حوزه علمیه قم شد، 10 سال در نزد امام خمینی(ره)، آیتالله خویی، آیتالله زنجانی و... شاگردی کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۶۰ سفیر ایران در کشور سوریه شد. مرحوم محتشمیپور در این دوره با حمایت از هستههای مقاومت اسلامی در لبنان سر منشأ تشکیل گروه حزبالله شد و نقش بسزایی در وحدت کشورهای اسلامی در مبارزه با رژیمصهیونیستی ایفا کرد. در سال 1362، رژیمصهیونیستی طرح ترور او را عملیاتی کرد ولی این ترور منجر به شهادت او نشد و آسیبهایی به او در ناحیه چشم، گوش و بهویژه دو دست زد. محتشمیپور در دولت دوم موسوی وزیر کشور شد و نقش مهمی در تعیینتکلیف نهضت آزادی ایران داشت. او در سالهای بعد مسئولیتهای گوناگونی داشت، اما بعد از وقایع سال ۸۸ به کلی از سیاست کناره گرفت و دهه پایانی عمر خود را در حوزه علمیه نجف اشرف گذراند. «فرهیختگان» در گفتوگو با مسعود رضایی، تاریخپژوه و کارشناس مسائل سیاسی به بررسی کارنامه عملکردی مرحوم محتشمیپور پرداخته است. متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
شاید بتوان گفت درخشانترین بخش از کارنامه عملکردی مرحوم محتشمیپور به دوران سفارت او در سوریه و تلاشهایی که در راستای تشکیل حزبالله لبنان و مبارزه علیه رژیم اشغالگر قدس داشت، بازمیگردد. او در آن دوران چه مختصات ذهنیای داشت؟
مرحوم محتشمیپور ازجمله طلاب مبارزیاند که از عنفوان جوانی در محضر امام(ره) بودند. در نجف همواره با او در مسیر مبارزه قرار داشته و در دوران بعد از انقلاب هم منشأ خدمات زیادی شدند. ازجمله خدمات او به مسئولیت سفارت ایران در سوریه برمیگردد. در این دوران شکلگیری حزبالله شروع شد و محتشمیپور هم در این مسیر با نیروهای مقاومت لبنانی همکاری کردند و در ماجرای شکلگیری حزبالله نقش موثری داشتند. انشاءالله همین مساله جزء باقیات و صالحات ایشان خواهد بود.
نکته دیگری که درباره مرحوم محتشمیپور باید بیان کرد خدمات ایشان و دفاعیات ایشان از ملت و آرمان فلسطین است. او سالها ریاست کمیته حمایت از مبارزات ملت فلسطین را برعهده داشت و در این مسئولیت و مسیر قدمهای خوبی را برداشت و تا انتها هم در این مسیر باقی ماند.
نکته قابل توجه دیگر درباره مرحوم محتشمیپور این است که او در یک جناح سیاسی خاص قرار داشت که بعضا از مسئولان و هواداران آن نسبت به حمایت ایران از آرمان فلسطین و همچنین از مبارزات ملت لبنان و ملتهای مسلمان در منطقه تشکیک میکردند و آن را مورد نقد قرار میدادند، اما محتشمیپور در مسیر حمایت از آرمان آزادی قدس شریف هرگز به خود شک و تردیدی راه نداد و هرگز با اینگونه احساسات و موجهای تبلیغاتی و سیاسی همراه نشد. او همواره در مسیر حمایت از ملت فلسطین و لبنان و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس ثابتقدم بود و تمام همت خود را در این مسیر بهکار میگرفت. به هر حال ایشان خدمات زیادی را در این زمینه داشتند. البته ابهاماتی در کارنامه مرحوم بهدلیل حضورشان در این جناح سیاسی خاص وجود دارد. امیدواریم این ابهامات با آنچه در طول سالیان دراز همراهی ایشان با حضرت امام(ره) و خدمات شایان ایشان نسبت به انقلاب اسلامی و مسئولیتهایی که در این نظام برعهده گرفتند و عمر خود را به پای آن گذاشتند، با لطف و کرم الهی مورد اغماض قرار گیرد.
بههرحال او را جزء نیروهای انقلاب و مبارز انقلاب و جزء نیروهایی که بر آرمانهای انقلاب باقی ماندند، میشناسیم و امیدواریم خداوند او را در جوار اولیای الهی قرار دهد.
مرحوم محتشمیپور در دهه ۶۰ یکی از پیشگامان مبارزه با جریانهای التقاطی و گروههایی مانند نهضت آزادی بود که اوج این مبارزه برمیگردد به نگارش نامه توسط او خطاب به حضرت امام(ره) درمورد نهضت آزادی. شما فعالیت مرحوم محتشمیپور در این رابطه را چگونه ارزیابی میکنید؟
مرحوم محتشمیپور به اصول انقلاب کاملا پایبند بود و در دهه اول انقلاب نیز ازجمله نیروهایی بهشمار میآمد که با جریانهای التقاطی و لیبرالی و کسانی که به نحوی درصدد انحراف انقلاب از مسیر اصلی خود بودند، مبارزه میکرد؛ ایشان در این مسیر قائل به هیچگونه سازشی نبود. ازجمله نکات برجسته در زندگی مرحوم محتشمیپور همان نامهای است که به حضرت امام(ره) مینویسد و درمورد نهضت آزادی و اینکه وضعیت آنها در نظام ما چگونه است از امام سوال میکند.
این نامه به این دلیل نوشته شد، که مرحوم محتشمیپور خطر این نیروهای لیبرال [نهضت آزادی] را بهخوبی تشخیص میداد و از سابقه آنها مطلع بود. قبل از انقلاب زمانی که نیروهای نهضت آزادی، به نجف رفتوآمد داشتند نحوه رفتار آنها و عملکردشان برای مرحوم محتشمیپور آشکار شده بود. بعد از انقلاب نیز با توجه به اینکه ایشان در دولت دوم آقای میرحسین موسوی از سال 64 تا 68 مسئولیت وزارت کشور را داشت بیش از پیش با مسائل و عملکردها، تفکرات و چشماندازی که این نیروهای لیبرال دارند، آشنا شد و به همین دلیل بود که احساس خطر از این گروهها میکرد. نوشتن این نامه به حضرت امام(ره) نیز ابتکاری بود که از سوی او صورت گرفت، برای اینکه نقطه نظرات مشخص و دقیق و روشن حضرت امام(ره) را بهعنوان رهبر انقلاب اسلامی درمورد این گروهها در تاریخ بهثبت برساند و آن را برای همیشه به یادگار بگذارد. من میخواهم بیان کنم این طور نبود که مثلا نظر حضرت امام(ره) درباره این گروهها یا نهضت آزادی بهطور مشخص معلوم نباشد. نظراتشان معلوم بود، امام(ره) در سخنرانیهای مختلف مطالب را بیان کردند و مردم هم آگاه بودند، اما یک مطلب مشخص و ثبت شده و کاملا واضح در این مورد شاید وجود نداشت و محتشمیپور با این ابتکار خود این مطلب را در تاریخ به ثبت رساند و این هم جزء کارهای حسنهای است که از ایشان به یادگار مانده است.
مرحوم محتشمیپور اصلاحطلب بودند، اصلاحطلبان نیز پس از خرداد ۷۶ نگاهشان به نهضت آزادی تغییر کرد و به این گروه نزدیک و در بعضی مسائل سیاسی از جمله استکبار ستیزی همسوتر شدند، آیا او نیز مانند سایر اصلاحطلبان در مشی خود در مواجهه با نهضت آزادی دچار تغییر شد یا اینکه تا پایان عمر بر مواضع خود در دهه ۶۰ تاکید داشتند؟
هیچ جمله و کلامی از مرحوم محتشمیپور نداریم که نشان دهد او در دیدگاه خود نسبت به نهضت آزادی و از عملکردش برای نگارش نامه به حضرت امام(ره) و گرفتن پاسخ از او دچار تردید، شک و یا تجدیدنظر شده باشد. چنین نکتهای از او در ذهن ندارم و بنابراین باید گفت این هم یکی از آن خط فاصلهها بین آن مرحوم و بخشی از نیروهای جبهه اصلاحات است که در این زمینه دچار تجدیدنظر شدند.