تاریخ : Sat 29 May 2021 - 10:47
کد خبر : 55204
سرویس خبری : دانشگاه

11 پیشنهاد برای تحقق اقتصاد دانش‌بنیان در کشور

حسین مختاری:

11 پیشنهاد برای تحقق اقتصاد دانش‌بنیان در کشور

اقتصاد دانش‌بنیان کمک می‌کند تا چرخ‌های اقتصاد نفتی کشور که به دلیل وابستگی فناورانه با مشکلات فراوانی روبه‌روست به حرکت خود با بازدهی بیشتر همراه با ایجاد اشتغال فاخر ادامه دهد.

حسین مختاری، عضو هیات‌علمی دانشگاه صنعتی شریف و کارآفرین

هدف اقتصاد دانش‌بنیان که با تکیه بر نخبگان به‌ویژه نخبگان دانشگاهی و براساس یک زنجیره ارزشی (دانش تا ثروت) و در قالب یک زیست‌بوم فناوری بنا می‌شود، در کشور ما افزایش بازدهی و پویا کردن اقتصاد کشور است. این اقتصاد دانش‌بنیان کمک می‌کند تا چرخ‌های اقتصاد نفتی کشور که به دلیل وابستگی فناورانه با مشکلات فراوانی روبه‌روست به حرکت خود با بازدهی بیشتر همراه با ایجاد اشتغال فاخر ادامه دهد. متاسفانه بخش قابل‌توجهی از نرخ بیکاری در کشور مربوط به فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌هاست. با توجه به رسالت اجتماعی دانشگاه نقش متممی برای دانشگاه‌ها در نظر گرفته‌اند که آن هم کارآفرینی است و به همین دلیل دانشگاه‌های امروزی را دانشگاه‌های کارآفرین نیز می‌نامند. اگرچه دانشگاه‌ها موتورمحرک کارآفرینی مبتنی بر دانش و فناوری هستند ولی کارآفرینی و اشتغال پایدار نیازمند بازیگران دیگری در این عرصه است. به‌طور کلی می‌توان سه بازیگر اصلی را در زیست‌بوم کارآفرینی و اشتغال پایدار به شرح ذیل نام برد.

1. دانشگاه‌ها
2. سرمایه‌گذارها و
3. بازار

دانشگاه‌ها با تبیین و اجرای برنامه‌های هدفمند آموزشی و پژوهشی هسته‌های فناور شامل نخبگان را ایجاد می‌کنند. در ادامه سرمایه‌گذارها با سرمایه‌گذاری روی هسته‌ها و ایده‌های فناورانه با توسعه فناوری شرکت دانش‌بنیان را راه‌اندازی می‌کنند. این شرکت‌های تازه‌تاسیس و البته آسیب‌پذیر در تعامل با بازار و درصورت موفقیت و عبور از فشارها و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی تبدیل به مجموعه‌های کارآفرین و ایجاد‌کننده اشتغال‌های پایدار می‌شوند.

در سال‌های اخیر با ایجاد زیست‌بوم فناوری در کشور و فراهم شدن شرایط مناسب، زمینه کارآفرینی در حوزه‌هایی با فناوری‌های بالا فراهم شده و این امر جذب و به‌کارگیری نخبگان را در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان ممکن کرده و جلوگیری از مهاجرت‌های فردی را سبب شده است. اما ادامه حیات بسیاری از این شرکت‌های نوظهور از جنس دانش‌بنیان با توجه به آستانه‌ حساسیت‌پذیری‌شان، به دلایل مختلف دچار چالش شده است. شکست این شرکت‌ها در این مرحله از پایدارسازی سبب می‌شود مهاجرت‌ها از فرم مهاجرت‌های فردی به فرم مهاجرت‌های تیمی، گروهی و شرکتی تغییرماهیت بدهد. بدیهی است این نوع از مهاجرت‌های تیمی هزینه بیشتری بر کشور تحمیل می‌کنند تا مهاجرت‌های فردی. بنابراین جامعه نخبگی کشور امروز با دو پدیده مهاجرتی فردی و شرکتی روبه‌رو است که مواجهه درست با آنها به راه‌حل‌های متفاوتی در بخش‌های مختلف زیست‌بوم فناوری می‌انجامد.

  مرحله اول زنجیره ارزشی- تولید دانش/ دانشگاه

دانشگاه‌ها نقطه آغاز ایجاد هسته‌های فناورانه و ایجاد کارآفرینی در اقتصاد دانش‌بنیان هستند. برنامه‌ریزی و اجرای درست برنامه‌ها در دانشگاه‌ها نقش مهمی در میزان موفقیت حرکت‌های کارآفرین در ادامه مسیر خواهد داشت. بدیهی است ستون همه این برنامه‌ها آموزش و پژوهش موثر است که این امور مستلزم جذب و حفظ اساتید با کیفیت و دسترسی به تجهیز مناسب و به‌روز در دانشگاه‌هاست. تورم افسارگسیخته در کشور به‌ویژه در شهر‌های بزرگ و عدم‌امکان تامین یک زندگی حداقلی مناسب و در شأن اساتید نه‌تنها روند جذب هیات‌علمی نخبه به کشور را آهسته کرده بلکه بعضا سبب مهاجرت بعضی از اساتید به‌ویژه اساتید جوان شده است. از طرف دیگر عدم‌دسترسی به امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی مناسب و نبود ارتباط ساختارمند با صنایع سبب شده بخش قابل‌توجهی از انرژی پژوهشی کشور صرف مسائلی غیر از نیازهای بازار شود. نگاه یکسان به دانشگاه‌ها و انتظار یکسان از آنها و نحوه بودجه‌ریزی براساس سرانه دانشجویی بدون توجه به رسالت‌ها و قابلیت‌های دانشگاه‌ها سبب شده دانشگاه‌هایی که مقصد استعداد‌های برتر کشور هستند نتوانند آن‌طور که شایسته این نخبگان است پاسخگوی نیاز‌های آموزشی و پژوهشی آنها باشند و این خود می‌تواند سبب سرخوردگی و زمینه‌ساز مهاجرت‌های فردی نخبگان شود. بدیهی است تربیت نیرو‌های کارآفرین نیازمند آموزش‌های کاربردی با درنظر گرفتن رشد سریع تکنولوژی بوده و این مساله نیازمند به‌روز‌رسانی روش‌های آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی و به‌عبارتی سرمایه‌گذاری‌های مداوم است. در بخش آموزش نیز مبحث کارآفرینی در دانشگاه‌ها باید از یک موضوع حاشیه‌ای و تبدیل شدن به یک رشته آموزشی مستقل یا ارائه در قالب دروس اختیاری خارج شده و در متن آموزش همه گرایش‌ها قرار گیرد.

مرحله دوم زنجیره ارزشی- توسعه محصول / سرمایه‌گذار

بازیگر دیگر زیست‌بوم کارآفرینی، سرمایه‌گذار‌ها هستند که با سرمایه‌گذاری روی هسته‌های فناور و پذیرش ریسک‌های احتمالی فناوری‌های ایجادشده را توسعه داده و با ارتقای سطح آمادگی فناوری زمینه ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و کارآفرین را فراهم می‌کنند. علی‌رغم اینکه بسیاری از شرکت‌های دانش‌بنیان در یک دوره چندساله به سود‌آوری رسیده و در درازمدت نیز سودآوری قابل‌توجهی خواهند داشت اما نبود ثبات اقتصادی و بازار پایدار و وجود بازار‌های کاذب با سود‌های غیرواقعی در بازه‌های زمانی کوتاه سبب شده است بخش خصوصی واقعی تمایل چندانی به ورود به این عرصه از کارآفرینی نداشته باشد. متاسفانه هنوز بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه کارآفرینی دانش‌بنیان توسط شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی و شبه‌دولتی صورت می‌پذیرد. عدم‌ثبات مدیریتی در این شرکت‌ها و سازمان‌ها از یک طرف و وابستگی به بودجه‌های دولتی از طرف دیگر سبب می‌شود میزان موفقیت طرح‌های سرمایه‌گذاری شده کاهش یافته و نقطه سر به سر این سرمایه‌گذاری‌ها طولانی‌تر شود که این مساله علاوه‌بر کاهش انگیزه‌های هسته‌های نخبه و فناور، تمایل به سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها را نیز کاهش می‌دهد.

  مرحله سوم زنجیره ارزشی- پایدارسازی / بازار

مرحله آخر کارآفرینی دانش‌بنیان که مرحله‌ای بسیار سخت و سرنوشت‌ساز نیز هست، مرحله پایدار‌سازی و به‌معنای دیگر زنده ماندن در بازار رانتی، غیررقابتی و بعضا ناسالم داخل (دره مرگ) است. واقعیت اینکه بخش اعظم بازار فناوری کشور که خود بازار بسیار کوچکی است، در دست شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی و شبه‌دولتی است. این انحصار در بازار غیرآزاد به همراه ناکارآمدی این بخش‌ها موجبات عدم‌موفقیت شرکت‌های دانش‌بنیان را که ذاتا آسیب‌پذیرند، فراهم کرده و آنها را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد. پیچیدگی و سختی بازارهای داخلی به‌گونه‌ای است که برای بعضی از این شرکت‌های دانش‌بنیان عرضه محصولات‌شان در بازار‌های خارجی آسان‌تر است تا عرضه آن به بازار‌های داخلی. متاسفانه قوانین حاکم بر این شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی و شبه‌دولتی به‌گونه‌ای است که تامین تجهیزات از طریق شرکت‌های خارجی بسیار هموارتر و ساده‌تر است در مقایسه با خرید از سازندگان داخلی. نبود آزمایشگاه‌های مرجع جهت صدور مجوزهای لازم از یک طرف و نبود روحیه ریسک‌پذیری در سمت بازار داخل به‌ویژه در حوزه‌های فناوری با تکنولوژی‌های بالا عملا بسیاری از شرکت‌های دانش‌بنیان را با بن‌بست مواجه کرده است .وجود فرهنگ پیمانکارسالاری در تعاملات فنی و مالی با شرکت‌های خارجی و کارفرماسالاری در این تعاملات با شرکت‌های داخلی از معضلات جدی این بازار غیرآزاد دولتی و شبه‌دولتی بوده که علاوه‌بر افزایش وابستگی فناورانه به بیگانه موجب سرخوردگی شرکت‌های دانش‌بنیان نیز می‌شود. متاسفانه شکست و سرخوردگی این شرکت‌ها در این مرحله از کارآفرینی فناورانه زمینه‌ساز مهاجرت‌های تیمی و شرکتی است. درکنار مشکلات و خطراتی که چرخه کارآفرینی فناورانه در کشور را تهدید می‌کند، توزیع مدیریت و منابع در حوزه علم و فناوری در کشور و نبود یک مرجع برنامه‌ریز و البته پاسخگو حل مشکلات فوق‌الذکر را بیش از پیش سخت‌تر می‌کند.

  پیشنهادها:

دانشگاه صنعتی شریف طی سال‌های اخیر توانسته است با ایجاد زیست‌بوم فناوری و اجرای ده‌ها برنامه در قالب زنجیره دانش سهم مهمی در ایجاد اقتصاد دانش‌بنیان ایفا کند. دستاورد این فعالیت‌ها ایجاد ناحیه نوآوری شریف با بیش از 500 شرکت دانش‌بنیان و چندین سرمایه‌گذار است. در این رابطه و با توجه به تجربیات حاصله پیشنهادها ذیل ارائه می‌شود:

1. اختصاص بودجه دانشگاه‌ها براساس رسالت آنها (جامعه دانشجویی هدف) و میزان عملکرد آنها
2. تحول در سیستم آموزشی با نگاه کارآفرینی در متن آموزش
3. ایجاد ارتباط موثر بین توانمندی‌های پژوهشی و نیاز بازار
4. کوتاه‌مدت: اختصاص و ساده‌سازی مسیر برای حمایت‌های خاص به سرمایه‌گذارهای حوزه فناوری
5. درازمدت: اصلاح ساختار اقتصادی
6. کوتاه‌مدت: تدوین آیین‌نامه‌های اجرایی ساده برای تعامل با شرکت‌های دانش‌بنیان
7. کوتاه‌مدت: تخصیص و ساده‌سازی مسیر حمایتی شرکت‌های دانش‌بنیان
8. کوتاه‌مدت: ایجاد هماهنگی بین سازمان‌های درگیر در این حوزه شامل (صنایع، گمرک، تامین‌اجتماعی، مالیات و...) در تعامل با محصولات دانش‌بنیان
9. کوتاه‌مدت: تعیین یک مرجع برنامه‌ریز و پاسخگو در این حوزه
10. کوتاه‌مدت: تجمیع منابع و نیازها جهت کاهش هزینه‌های تحقیق و توسعه
11. درازمدت: اصلاح ساختار مدیریتی و اقتصادی