جلوس تقریبا بیدردسر بر صندلی ریاست مجلس آنهم در رقابت با فردی که 4سال ریاست مجلس پیشین را برعهده داشت؛ مدیریت 3مجلس با شیوه دلخواه و هدایت آن به مسیر دلخواه، نطقهای مکتوب حسابشده و حتی پاسخهای فیالبداههاش بهویژه در عصر روز یکشنبه 15بهمن 1391 خطاب به محمود احمدینژاد که در واکنش به یک افشاگری علیه خاندانش گفت «خوب شد شما که مرتب در جامعه «بگمبگم» راه انداختهاید این فیلم را پخش کردید و حرفتان را زدید تا مردم شخصیت شما را بیشتر بشناسند»، همهوهمه حکایت از شخصیت پیچیده سومین فرزند میرزا هاشمیآملی داشت. او مرموزترین و سیاستمدارترین میان برادران لاریجانی است و اگر صادق، فاضل و محمدجواد نبودند، سیاستورزی او چهرهای بهمراتب بهتر از علی لاریجانی در افکارعمومی نقش میبست. شاید بتوان پذیرفت اعمال صادق، فاضل و محمدجواد ارتباطی به علی لاریجانی ندارد اما قماری که او با تمام حیثیتش برسر حسن روحانی کرد، جای هر توجیهی را روی لاریجانی میبندد.
این شخصیت پیچیده و مرموز را، پنجشنبهشب یک برنامه شبکه اجتماعی که بر پایه گفتوگوی صوتی است، از بین برد. لاریجانی 64ساله دو شب پیش در کلابهاوس حاضر شد تا به سوالات دهها خبرنگار و کارشناس در موضوعات مختلف پاسخ دهد. تصور از این گفتوگوی لاریجانی-صرفنظر از ایراداتش- محتوایی در سطح نطق پس از ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری و یا حداقل در اندازه توئیتهایی معنادارش بود اما چنین نبود تا رفتهرفته نقاطضعف علی لاریجانی به نمایش درآید. او اگرچه 12سال بدون هیچ مانع قابلتوجهی رئیس مجلس بود اما جنس سیاستورزی در مجلس مبتنیبر لابی است و او یک لابیباز کارکشته است اما زمین انتخابات ریاستجمهوری، فرصت لابی را به او نمیدهد و لاریجانی باید بتواند با مردم صریح سخن بگوید. این دقیقا پاشنهآشیلی است که لاریجانی در 12سالی که مجلس را نیز دراختیار داشت، نتوانست راهی برای آن پیدا کند و تقریبا جز در درون ساختار قدرت، حرفی برای گفتن نداشت.
در گفتوگوی کلابهاوسی، محدودیتهای لاریجانی یکبهیک خود را به نمایش گذاشت. او در این برنامه تقریبا 4ساعته نشان داد آن پیچیدگیها برای لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و علی لاریجانی بهعنوان یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، فاقد حداقل پیچیدگیهایی است که حسن روحانی در سال92 آن را به نمایش گذاشت و توانست اصلاحطلبان را مجاب به کنار زدن عارف و حمایت از خودش بکند. مساله دوم علی لاریجانی، سابقه روشنی است که او بههمراه خود دارد. او بهخوبی میداند حمایت اکثریت اصولگرایان را بههمراه نخواهد داشت و احتمالا در جریان اصلاحطلب نیز فرشقرمزی برایش تا پس از مناظرات پهن نشده است، بنابراین برای تبدیلشدن به یک کاندیدای جدی، لازم است بتواند فعالانه قشر خاکستری را جذب کند اما مشکل لاریجانی دقیقا در همین نقطه شکل میگیرد. سوابق لاریجانی بهگونهای نیست که او بهسادگی بتواند چنین کاری را بکند. لاریجانی هرچند تمایل ندارد کسی آن سوابق را نبش قبر کند اما نمیتواند هم بهسادگی از آنها اعلام برائت کند.
او 16سال پیش یک کاندیدای اصولگرا در تقابل با اصلاحطلبان بود و معتقد بود با استفاده از صداوسیما باعث شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هفتم و شورای دوم شهر تهران و چهرهسازی از محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف شده است. در سال 1400، او قطعا چنین دیدگاهی ندارد و این تغییر را نیز با حرکت جوهری ملاصدرا توجیه میکند اما بدنهای که قرار است لاریجانی رای آنها را کسب کند، قرار نیست به این سادگی اقناع شوند.
لاریجانی در کلابهاوس تا حدودی تلاش کرد با موضعگیری علیه برنامه هویت که در سال75 علیه برخی نویسندگان و روشنفکران ساخته شد و در آن اعترافات تلویزیونی برخی زندانیان نیز پخش شد، یک موضعگیری انفعالی داشته باشد و ابتدا از بیاطلاعی درباره محتوای آن و سپس از اطلاعات غلطی بگوید که به او دادهاند اما درباره اقدامات دیگر همچون مستند صداوسیما درباره کنفرانس برلین نتوانست با گذشتهاش مرزبندی کند و بر همین اساس آن را کار درستی دانست و گفت چه در آن زمان و چه الان از پخش این برنامه دفاع میکند؛ چراکه در «آنجا داشتند آبروی جمهوری اسلامی را میبردند». او بدون اشاره به حضار آن کنفرانس که اصلاحطلبان حامی خاتمی بودند، گفت: «اینکه افرادی بروند در خارج کشور با آن صحنههای مبتذل بد و بیراه به نظام اسلامی بگویند؛ آن نظامی که خود اینها را بالا آورده، آنطور توهینآمیز انجام شود، بهنظرم [پخش کنفرانس] کار درستی بوده است.»
در این گفتوگو، مشخص شد لاریجانی 3محدودیت جدی در انتخابات پیشرو خواهد داشت. اولین محدودیت، عملکرد او در دوران اصلاحات و بهویژه در صداوسیما است. دومین محدودیت، صادق و فاضل و بهتعبیر دقیقتر برادرانش هستند. افکارعمومی بهویژه پس از ریاست صادق آملی بر دستگاه قضا و فسادهایی که پس از او در این دستگاه نمایان شد، نگاهی منفی و سیاه به خاندان لاریجانی دارند. اگرچه علی لاریجانی تلاش کرد عملکرد برادرانش را امری شخصی و مربوط به خودشان بداند اما این تمایز بهسادگی حل نخواهد شد، ضمن اینکه او باید منتظر محمود احمدینژاد نیز باشد. رئیسجمهور سابق یک دشمنی دیرینه با علی و صادق لاریجانی دارد و از مدتها قبل منتظر خلق چنین صحنهای بوده است. سومین محدودیت لاریجانی که از سایر محدودیتها معنادارتر است، تبدیل او به نماد وضع موجود است. تصور اینکه او فردی متفاوت از روحانی و دولتش است اما با این حال در مجلسی به ریاست او عباس آخوندی با عملکرد تقریبا هیچ، 3بار از استیضاح جان سالم بهدر میبرد، دور از عقل است. ائتلاف او با دولت و اصلاحطلبان در مجلس دهم، ضعیفترین خانه ملت را درطول انقلاب بر ملت تحمیل کرد.
حالا در آخرین هفتههای روحانی، علی لاریجانی درکنار اسحاق جهانگیری، نمادهای وضع موجودند و همین باعث نوعی تنفر یا اصطلاحا شکلگیری بالاترین رای منفی نسبت به این دو چهره شده است. واقعیت این است که حسن روحانی همان کاری را کرد که علی لاریجانی 24سال قبل هاشمی سال 7 با جا زدن ناطقنوری بهعنوان نماد وضع موجود کرد و باعث رای آوردن سیدمحمد خاتمی شد. طبقه متوسط و ضعیف، تقریبا بهاندازه روحانی و دولتش، از لاریجانی نیز فاصله دارند و حاضر نخواهند شد با وعدههایی هرچند پرامید، به او رای بدهند. لاریجانی حتی اگر هم قصد چنین کاری را دارد، با ادبیات معمولیای که در کلابهاوس داشت، عملا نخواهد توانست به این نقطه برسد.
سیاست خارجی؛ مزیت لاریجانی
جدا از محدودیتها، در کلابهاوس لاریجانی نشان داد مزیتهایی نیز نسبت به سایر کاندیداها دارد. مهمترین بخشی که او بهخوبی توانست از عهده آن برآید، سیاست خارجی بود. لاریجانی با توجه به سوابقش در مذاکرات هستهای و همچنین 12سال تکیه بر ریاست قوهمقننه، بهصورت ویژه بر مساله سیاست خارجی تمرکز کرده و بر جزئیات آن آگاه است. سیاست خارجی مزیت اصلی اوست و لاریجانی تلاش خواهد کرد در مناظرات از این نقطهقوت بهخوبی بهرهبرداری کند. طبیعی است لاریجانی بخواهد همچون حسن روحانی در سال92، مساله اصلی کشور را سیاست خارجی تعریف کند و با آن سایر کاندیداها را زیر ضربه ببرد. او در کلابهاوس نشان داد ذهن چارچوبمندی در این حوزه دارد و بر همین اساس در پاسخ به هیچیک از سوالات چه درخصوص دورانی که خودش دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و پرونده هستهای را پیش میبرد، چه در دوران سعید جلیلی و چه در دوران ظریف و انعقاد برجام، انفعالی عمل نکرد و طرف مقابل را با جزئیاتی که حتی درباره شماره قطعنامهها و محتوای آن میداد، در موضع ضعف قرار میداد. لاریجانی در شرایطی میتواند از این مزیت بهرهبرداری کند که سایر کاندیداها هم ناچار شوند در زمین او بازی کنند و گفتمان اصلی انتخابات به دوگانه «مذاکره-تحریم» محدود شود؛ اما اگر کاندیداهای دیگر در دام لاریجانی نیفتند و گفتمان انتخابات را بهجای سیاست خارجی، حول «عدالت»، «کارآمدی» و «فساد» تعریف کنند، لاریجانی بهواسطه ناکارآمدی خودش در مجلس و محکومیت برادرانش در افکارعمومی در دو حوزه عدالت و فساد، زمین وسیعی برای بازی نخواهد داشت. علاوهبر او، اسحاق جهانگیری معاوناول دولت روحانی نیز در هر 3مورد اشارهشده با توجه به عملکرد خودش و فساد اقتصادی برادرش، فرصت تحرک ویژهای نخواهد داشت.
واکنشها به گفتوگوی معمولی
برای علی لاریجانی که در دوران مسئولیتش بسیار کم با مردم و افکارعمومی گفتوگویی به این شکل داشته، کمی سخت است در عرض یکماه مانده به انتخابات با کمک شبکههای اجتماعی و کلیپهای جذاب بتواند ذهنیت جامعه را تغییر دهد. لاریجانی استاد فلسفه و سخنور اما گفتوگوی ۴ساعته وی با خبرنگاران در کلابهاوس نشان داد در پاسخگویی به سوالات سخت، ناتوان است. حضور رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی در کلابهاوس ثابت کرد برخلاف تبلیغات وسیع تیم رسانهای وی در این روزها، لاریجانی بهدلیل عدم شناخت درست از جامعه و مردم عادی نمیتواند بخش مهم و قابلتوجهی از افکارعمومی را با خود همراه کند. برخلاف تصور کمپین لاریجانی، این گفتوگو نهتنها آوردهای برای لاریجانی نداشت که برخی کلیشههای مثبت درباره او را نیز از اذهان زدود.
پس از این گفتوگو در فضای مجازی، بحثهای قابلتوجهی درباره این گفتوگو درگرفت. جدا از اینکه بخشی از انتقادها به سوال خبرنگاران بود که چگونه در شرایطی که مساله نخست کشور اقتصاد است اما آنها بهصورت جدی از لاریجانی درباره برنامه اقتصادی او پیرامون فساد، بیکاری، معیشت، تورم و... نپرسیدند، عمده واکنشها به پاسخهای علی لاریجانی بود. از نظر کاربران مجازی، چالشیترین بخش گفتوگوی پنجشنبهشب برای رئیس پیشین مجلس به سوالات از او درمورد برادرانش مربوط است که لاریجانی تمام تلاشش را کرد تا حساب عملکرد آنها را بهویژه در قوهقضائیه از خودش جدا کند؛ اما نحوه پاسخگویی او به سوالات مخاطبان و عصبانیتهای وی از تکرر پرسش پیرامون خانوادهاش که با واکنش منفی سوالکنندگان روبهرو شد، نشان داد میان مخاطبان پنجشنبهشب کلابهاوس بهلحاظ ماهوی هیچ فرقی بین علی لاریجانی و برادرانش وجود ندارد، زیرا وی بهجز پنجشنبهشب در یک دهه گذشته هیچگاه علنی سعی نکرده است عملکرد برادرانش را نقد کند. از نظر آنها، لاریجانی اگرچه سعی کرد اما نتوانست درباره صداوسیما، مخاطبان کلابهاوس را قانع کند.
لاریجانی برخلاف تصور، نتوانست در نقطهای بایستد که اصلاحطلبان گمان کنند او میتواند کاندیدای نهایی این جناح سیاسی شود. اصلاحطلبان از سخنان لاریجانی در کلابهاوس ناامید شدند و به این سخنان واکنشهای منفی نشان دادند. بهعنوان مثال حمیدرضا جلاییپور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت طی یادداشتی تلگرامی درمورد لاریجانی نوشت: «40سال تجربه کاری لاریجانی و چهارساعت بحث دیشب او نشان میدهد او قادر نیست همکاران شایسته و کارآمدی را بهکار گیرد و به مردم معرفی کند، همچنان که قبلا این کار را نکرد. او در این گفتوگو بهصورت یک نامزد «ویژه» ظاهر نشد و «زیر متوسط» بود.»
همراهی لاریجانی با دولت روحانی در رخدادهای مهم یکی دیگر از پاشنهآشیلهای وی در گفتوگوی ۴ساعته بود. لاریجانی در این موارد بهجای دفاع از عملکرد خویش صرفا سعی کرد توجیهگری کند و پاسخهایی ناقص بدهد. او درمورد حوادث آبان۹۸ نتوانست پاسخ قانعکنندهای بدهد و صرفا گفت چون استیضاح رحمانیفضلی وزیر کشور در آن زمان صلاح نبود خیلیها امضایشان را پس گرفتند، آقایان خودشان باید پاسخگوی انتقادهای اعتراضات۹۸ باشند.نداشتن برنامه راهبردی برای اداره کشور با استفاده از ظرفیتهای داخلی، یکی دیگر از نکات مهم گفتوگوی کلابهاوسی لاریجانی بود. وی در این گفتوگو نشان داد راه نجات کشور از مشکلات را در عرصه سیاست خارجه و برقراری یک تفاهم جدید میداند. از این منظر میتوان گفت لاریجانی۱۴۰۰ همان حسن روحانی در سال۹۲ است که هیچ ایده مشخصی برای اداره کشور ندارد و تنها بهدنبال حل مشکلات از طریق سیاست خارجه است. اما روحانی یک تفاوت جدی با لاریجانی دارد؛ اگرچه او نیز ارتباط چندانی با مردم نداشت و در آداب و سلوک شبیه رئیس مجلس بود، اما با سیاستورزی در افکارعمومی این گزاره را جا انداخت که او منتقد جدی وضع موجود است و این شانس را داشت که به موضوع هستهای بهعنوان ریشه بحرانها تکیه کند. نه لاریجانی در نخستین گفتوگویش چنین کرد و نه مساله هستهای و سیاست خارجی موضوع تازهای است که بتوان با آن رای جذب کرد. لاریجانی آنقدر از فضا دور است که حتی سخنانش برای بدنه طرفدارش جذابیت ندارد.
درمجموع میتوان گفت واکنشهای منفی کاربران فضای مجازی به گفتوگوی لاریجانی در این دو روز نشان میدهد که مردم هنوز هم لاریجانی را نه با سخنانش در کلابهاوس که با 6سال همراهیاش با دولت روحانی میسنجند. او اگر قصد حضور جدی دارد، باید این مرزها را پررنگتر کند و امیدوار به پاکشدن حافظه تاریخی مردم باشد.