محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار: تیم فوتبال تراکتور درحالی پس از پایان دیدارهای خود در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به تبریز برگشت و دور جدید تمریناتش را بعد از چند روز استراحت آغاز کرد که دو کاپیتان این تیم یعنی مسعود شجاعی و اشکان دژاگه در تمرینات آفتابی نشدند و این موضوع شائبه قهر دوباره این نفرات بهدلیل عدمدریافت مطالباتشان و چالش بهوجود آمده با کادرفنی را قوت بخشید و این در حالی است که چندی پیش نیز احسان حاجصفی دیگر کاپیتان ملی پوش تیم تبریزی هم از جمع تراکتورسازان جدا شد و در نیمفصل رقابتهای فصل جاری لیگ برتر به سپاهان پیوست تا به این ترتیب ۳ کاپیتان ملی پوش تراکتور آرام و پیوسته از این تیم تقریبا جدا شده باشند.
مسئولان تراکتور مدعی شدند شجاعی و دژاگه به مرخصی رفته و بعد از دیدار مقابل پیکان به تمرینات گروهی اضافه خواهند شد. با این وجود اما بهنظر نمیرسد این بار عدمحضور این دو بازیکن با تجربه تیم صرفا بهدلیل مطالبات مالی باشد و اتفاقاتی که در اردوی امارات تیم افتاد نقش پررنگی در این ماجرا دارد. هرچند ماجرا در تراکتور به این موضوع ختم نشده و این درحالی است که شنیده میشود با وجود صعود تراکتور به مرحله حذفی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا، اردوی این تیم در امارات کم تحت تاثیر حواشی مختلف نبوده تا جایی که بهجز ماجراهایی که خروجی آن منجر به قهر کاپیتان ملیپوش یعنی شجاعی و دژاگه شده بهنظر میرسد برخی دعواها و جنجالها نیز در امارات کار را در ادامه رقابتها و بهخصوص در لیگ برتر برای تیم رسول خطیبی سخت کرده باشد. بعد از بازگشت تراکتورسازان از امارات این تیم با یک تساوی مقابل پیکان در لیگ برتر به کارش ادامه داد و حالا صحبت از بدهیهای میلیاردی نیز از راس مدیریت باشگاه به گوش میرسد و این درحالی است که تیمی که در همه این سالها چه در داخل مستطیل سبز چه روی نیمکت هدایت تیم و چه روی صندلی مدیریت هیچگاه ثبات لازم را نداشته و همین مقوله یعنی ثبات حلقه گمشده آن است، مشخص نیست که در این برهه زمانی چه سرنوشتی را خواهد داشت و جالب اینکه تیمی که طی این سالها هیچ شاکیای نداشت حالا در گرداب مشکلات مالی دست و پا میزند.
درخصوص آخرین وضعیت شجاعی و دژاگه نیز خبر میرسد پایان کارشان در تراکتور فرا رسیده است. این دو بازیکن دو بار در طول فصل دعوت باشگاه برای مذاکره و تمدید قرارداد را رد کرده بودند و حالا که خطیبی هم تمایلی به حفظ آنها ندارد، شرایط ادامه حضور آنها پیچیدهتر از قبل شده است. در همین راستا شنیده میشود اگر زنوزی بتواند رضایت این دو بازیکن را جلب و از طرفی پادرمیانی دوباره خطیبی باعث بازگشتشان به تمرینات شود تا تیم در سکوت و آرامش فصل را به پایان برساند، جدایی این دو بازیکن به پایان فصل موکول خواهد شد و در غیر این صورت احتمال دارد طی روزهای آینده خبر فسخ قرارداد دو کاپیتان تراکتور رسانهای شود.
ماشینسازی تیم دیگر تبریزی که آن را هم منتسب به زنوزی میدانند هم این روزها اصلا شرایط خوبی ندارد و جالب اینکه همین تیم از ابتدای فصل در برهه زمانی فعلی پنجمین سرمربی خود را تجربه کرده تا یک رکورد در این زمینه در فوتبال کشور به ثبت برسد. با این حال اگرچه گفته میشود ماشینسازی با مالکیت مستقل از تراکتور در فصلجاری اداره میشود، اما هیچکس منکر تبعیت ماشینسازان یا گسترشفولاد سابق از برادر بزرگتر یعنی تراکتور نبوده و همین موضوع کار را برای ماشینسازی در فصل جاری با چالش بزرگ مواجه کرده است. بر همین اساس و درخصوص اتفاقات فوتبال در تبریز و مسائل بهوجود آمده با پیشکسوت فوتبال تبریز به صحبت پرداخته و نظرات او را جویا شدیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با ستار همدانی را در ادامه میخوانید.
فوتبال تبریز اوضاع خوبی ندارد. ماشینسازی درحال سقوط است و تراکتور نشان داده خیلی به آن صورت ثبات فنی و مدیریتی ندارد تا جایی که بهنظر میرسد که در این سالهای اخیر هواداران فوتبال تبریز به شدت از تیمهای خود دلسرد شدهاند.
واقعیت امر این است که آقای زنوزی طی سه سال اخیر برای این تیمها زحمت زیادی کشیده و از جیب شخصی برای تراکتور و ماشینسازی سرمایهگذاری و هزینه کرده است با این هدف که به فوتبال آذربایجان کمک کند. این درحالی است که در سالهای اخیر و طی 10، 12 سال گذشته نیز او در گسترشفولاد تبریز یا فولادگستر این کار را انجام داده بود و درمجموع زنوزی آدمی است که فوتبال را دوست دارد و در این فوتبال سرمایهگذاری کرده است، اما من فکر میکنم برای موفقیت در فوتبال فقط پول اصل ممکن نیست و مسائل دیگر هم وجود دارد که در راه موفقیت بتواند کمک حال باشد، یعنی اگر بخواهیم در پازل موفقیت به یک مجموعه نگاهی داشته باشیم پول تنها شاخصه برای موفقیت نیست هر چند میتواند یک آیتم بسیار مهم باشد و قطعا همینطور است اما چیزهای دیگر هم وجود دارد که اگر شما همین پول را بهجا و بهموقع هزینه نکنید میتواند زمینههای آسیبپذیری را فراهم کند. من فکر میکنم در فوتبال تبریز و بهخصوص در تراکتور سوءمدیریت باعث شده است تا این اتفاقات در سالهای اخیر بیفتد، هرچند سوءمدیریت در همهجای فوتبال ما وجود دارد و این امر فقط مختص به تراکتور نیست تا جایی که در خیلی از جاهای دیگر فوتبال ما شاهد این سوءمدیریت هستیم بهطوری که افرادی که شایسته مدیریت نیستند پست و سمت و منصب گرفته و در این سمتها حضور پیدا کرده و به فوتبال کشور آسیب میرسانند. تراکتور نیز از همین مدیریت آسیب دیده تا جایی که در همین سه سال گذشته همانطور که گفتید به هیچ وجه شاهد ثبات مدیریتی و فنی نبودیم و به کرات مربیان مختلف و مدیران متعددی در این تیم حاضر شده و خیلی زود جایگاه خود را ترک کردند و بهنوعی همین رفت و آمدها به تیم در این چند سال اخیر ضربه زده و این درحالی است که اگر اجازه میدادند فردی مثل رسول خطیبی در همان آغاز کار با تراکتور به کارش ادامه دهد دیگر اینطور نبود که دوباره به سراغ او رفته و این مربی را برگردانند و مطمئنا اگر خطیبی از همان موقع ادامه میداد و تفکراتش را پیاده میکرد مطمئنا حداقل در امر فنی یک ثبات بهوجود آمده و کار تا به اینجاها پیش نمیرفت. بنابراین بهنظر میرسد تا زمانی که ثبات مدیریتی و فنی بهوجود نیاید فایده ندارد. ما همیشه به این موضوع اشاره کردهایم که ثبات باعث میشود تا موفقیت بهوجود بیاید چه در بحث مربیگری و فنی و چه در بحث مدیریت، ضمن اینکه اعتقاد دارم این دو تیم یعنی تراکتور و ماشینسازی اسیر مباحث مدیریتی شدهاند که در نهایت باعث شد تا زنوزی تصمیم بگیرد ماشینسازی را تحویل داده و همانطور که شاهد هستید تراکتور هم که به این روز افتاده است و فعلا شرایط و حال و روز مناسبی ندارد.
یعنی پشت پرده این تصمیمگیریها یک نوع بیتدبیری وجود دارد؟
قطعا همینطور است، بهنظر من نفراتی که انتخاب شده بدون مطالعه بوده و درواقع نفراتی که لایق حضور در جایگاههای مدیریتی برای تیمی مثل تراکتور که این همه هوادار دارد نبودند و درخصوص ماشینسازی نیز این امر صدق میکند یعنی معتقدم بدون مطالعه و برنامهریزی و همانطور که گفتید با بیتدبیری برخی نفرات برای پستها و قسمتهای مختلف انتخاب شده و اگر مطالعه میشد که بر اساس این تعداد هوادار، تصمیماتی که گرفته میشود باید در خور نام این هواداران و اسم تراکتور و ماشین سازی بهعنوان دو تیم با قدمت و ریشهدار باشد، این اتفاق نیفتاد و به نظر من چنین افرادی انتخاب نشدند و همه اینها مزید بر علت شده است تا ماشینسازی و تراکتور امروز به یکسری مشکلات خورده و کار را با این ایرادها پیش ببرند.
با وجود آنکه تراکتور در آسیا نتایج خوبی کسب کرد و راهی مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا شد اما بهنظر میرسد هواداران تراکتور و حتی ماشینسازی از تیمهای خود در این چند وقت دلسرد شده باشند.
من اعتقاد دارم برعکس همه جای فوتبال ما در تراکتور پول وجود داشته درحالی که در بسیاری از تیمها و باشگاهها و ارکان فوتبال کشور پولی نیست اما در تراکتور این پول بهوفور یافت میشود، اما معتقدم که این پول درست هزینه نشده و این یعنی یک جای کار ایراد دارد. وقتی که پول باشد و نتیجه نگیریم یعنی یکجا مشکل دارد آن هم درحالی که همهجا مینالند که پول نیست، اما در تراکتور پول هست ولی مدیریت مشکل دارد. پس یعنی یک جای کار ایراد دارد و نشان میدهد آنجا تفکرات مالکانه و مدیران از یکدیگر جدا نیست و وقتی که مدیریت و مالکیت یکی شوند همین اشکالات پیش میآید. من فکر میکنم مدیرانی که به تراکتور آمدند مدیرانی نبودند که خودشان تصمیم بگیرند و تحت تاثیر مالک باشگاه تصمیمات را گرفته و خودشان مستقلا قادر به تصمیمگیری نبودند.
در این سالهای اخیر تا حد زیادی بازیکنان طراز اول تیم ملی و حتی مربیان بزرگ دنیا به نیمکت تراکتور رسیده و این تیم را هدایت کردند. واقعا ایراد کار از کجاست؟
همان طور که اشاره کردید تراکتور از بهترین مربیان و بازیکنان سود برد اما این ثمره کارش قابل قبول نیست. شما کجا و کی دیده بودید که ۳ کاپیتان اول تیم ملی در یک تیم بازی کنند؟ این امر در تاریخ بیسابقه است. برای اینها هزینه و سرمایهگذاری شد اما خروجی کار خوب نبوده و همانطور که تاکید کردم این موضوع نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد.
درباره ماشینسازی چه صحبتی دارید؟
اشتباه بود که زنوزی مالکیت ماشینسازی را هم پذیرفت تا به این تیم هم کمک کند آنهم در حالی که هزینهها سرسامآور است. قاعدتا این آدم نمیتواند به هر دو تیم به یک شکل و اندازه کمک کند به همین دلیل پذیرفتن مالکیت ماشینسازی از همان ابتدای امر اشتباه و از اول هم مشخص بود نگه داشتن هر دو تیم در لیگ برتر با توجه به خواسته هواداران تبریزی که همیشه دوست دارند تیمهایشان در سطح اول فوتبال نتایج خوبی گرفته و قهرمان شوند کار در ادامه با مشکل مواجه شده و سخت میشود.
و صحبت پایانی؟
امیدوارم که شرایط خوب شود البته من سه سال پیش هشدار داده و گفته بودم اگر به هزار دلیل زنوزی از فوتبال سیر شود و نخواهد تیمداری را ادامه دهد، چه بلایی بر سر فوتبال آذربایجان خواهد آمد. به این دلیل این هزینههایی که ایشان در فوتبال تبریز کردند قطعا کسی پیدا نمیشود که بخواهد مثل ایشان آنجا اینطور هزینه کند و بهنظر میرسد این موضوع فوتبال آذربایجان را به بیراهه خواهد برد.