به گزارش تسنیم، حمیدرضا مقدمفر در گفتوگوی مجازی با جمعی از نیروهای انقلاب در پاسخ به سوالی راجع به موارد مطرحشده در فایل صوتی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان گفت: «اینکه نیت ایشان از این صحبتها چه بوده محل داوری ما نیست، اگرچه میتوان گمانهزنیها و تحلیلهایی درباره آن داشت، اما امر مسلم این است که صورت این اظهارات و بهخصوص برداشتهایی که به ذهن تبادر میکند، متاسفانه نسبتی با «واقعیت»، سخن «کارشناسی» و ایده و حرف «علمی» ندارد.»
وی تاکید کرد: «دیپلماسی فینفسه و بهخودی خود اولا ممکن نیست و ثانیا ارزشی هم ندارد، یعنی اگر شما قدرت ملی را که یکی از مهمترین وجوه و ابعاد آن قدرت شما در میدان نظامی و امر دفاعی است نداشته باشید، اساسا کسی برای شما تره هم خرد نمیکند چه رسد به آنکه در طرف مقابل شما پشت میز مذاکره بنشیند.»
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه «دیپلماسی بدون میدان یک امر ناممکن و پوچ است، اما از آن طرف دیپلماسی ابزاری است که اگر نخواهد به کمک میدان بیاید و قدرت میدانی را تثبیت یا تقویت کند هم اساسا به چه دردی میخورد؟»، گفت: «وقتی یک دیپلمات ایرانی میخواهد پشت میز مذاکره بنشیند باید همه تلاش او استفاده از این ابزار و روش برای تقویت قدرت ملی باشد و همچنانکه عرض شد قدرت دفاعی و نظامی یکی از ارکان بنیادی و اساسی آن قدرت ملی است.»
مقدمفر تاکید کرد: «لذا دیپلمات باید میدان را تقویت کند، در غیر اینصورت دیپلمات که قاعدتا نباید مشکل و خلأ عاطفی داشته باشد که بگوید «من صرفا میخواهم با طرف مقابل حرف بزنم بدون اینکه نگاهی به تقویت میدان و سرجمع قدرت ملی داشته باشم»! یا بدتر از این، نمیتواند بگوید «شما قدرت میدانت را تماما یا بخشی از آن را تقدیم من کن تا بروم آن را بفروشم و بهازایش گپوگفت عاطفی و رمانتیک با طرف مقابل داشته باشم»! پوچ بودن چنین تصوراتی آنقدر بدیهی است که فکر نمیکنم کسی بخواهد درباره آن مناقشه کند.»
وی ادامه داد: «بعضی آقایان گله میکنند که «باید حداقل بخشی از قدرت میدان را میدادید تا ما با آن معاملهای میکردیم اما اصلا کمک نکردند»! آقایان عزیز؛ شما یکبار بخشی از قدرت هستهای را معامله کردید، بهازایش چه گرفتید؟! قرار بود تحریمها را بردارید اما آیا تحریمها را لغو کردید یا سنگینترین تحریمهای تاریخ علیه یک کشور اعمال شد؟! لذا اگر بعضی از این حرفها را کسانی بزنند که سابقه نقد کردن قدرت میدان بهنفع قدرت ملی را دارند، باز میتوان درک کرد، ولی از بعضی از آقایان چندان پذیرفته نیست؛ چراکه بههرحال حافظهها اینقدر هم فراموشکار نیست.»
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: «احتمالا برخی گمان میکنند 6 قدرت مادی بزرگ دنیا با آنها دیدار میکنند تا نهایتا از این دیپلماتهای ما بپرسند و یاد بگیرند که مکاتب رئالیسم و نئورئالیسم و نظریات مورگنتاو و کنت والتز برایشان زیباتر است یا مکاتب لیبرالیسم یا سازهانگاری!! این یک نگاه رمانتیک و تخیلی به حوزه دیپلماسی است. اگرچه هیچ اشکالی ندارد که یک فردی در حوزه شخصی خودش و برای دل خودش چنین تخیلاتی هم داشته باشد اما امور و منافع یک مملکت بزرگ و یک ملت رشید را نباید با این سادهسازیها بهبازی گرفت.»