سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: ماه رمضان برای مسلمانان گرچه رحمت است اما در سال جاری برای صهیونیستها مایه زحمت بسیاری بوده است. با آغاز ماه مبارک رمضان شهر قدس آبستن تحولاتی پیدرپی بوده است. همهساله در روزهای این ماه، هزاران فلسطینی از کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی سال1948 خود را به قدس میرسانند تا بتوانند در نمازهای جماعت مسجدالاقصی شرکت کنند. این تجمع پرتعداد از فلسطینیها هرساله باعث ترس و نگرانی صهیونیستها میشود و آنها اقداماتی را برای ایجاد محدودیت برای نمازگزاران آغاز میکنند که این اقدامات با برانگیختن خشم مردم موجب بروز اعتراضات و درگیری میشود.
در سال جاری نیز این اتفاق باعث شده است درگیریهایی در قدس ایجاد شود اما انگیزه فلسطینیها نسبت به سالیان گذشته تا حد زیادی افزایش یافته است. برخی معتقدند بهدلیل محدودیتهای کرونایی در سال گذشته، مردم امسال با شور و شوق زیادی پس از یکسال دوری برای نمازهای ماه رمضان به قدس آمدهاند و همین مساله باعث ترس شدیدتر تلآویو شده است.
اقدام دیگر صهیونیستها که باعث تحریک فلسطینیها شده صدور حکم تخلیه 28ملک فلسطینیهای ساکن در محله شیخجراح قدس است. برخی از شهرکنشینان مدعی هستند این زمینها را از شرکتی خریداری کردهاند که 100سال پیش مالک آنها بوده است. بر همین اساس دادگاه رژیمصهیونیستی نیز حکم تخلیه این خانهها با 500ساکن را صادر کرده است. در پی آن نیز شهرکنشینان مسلح برای ایجاد رعب و وحشت میان مردم به محلات فلسطینینشین حملاتی شبانه ترتیب دادهاند. تخریب خودروها، پرتاب مواد آتشزا به داخل خانهها و تیراندازیهای مداوم ازجمله اقدامات شهرکنشینان صهیونیست در قدس و محلاتی مانند شیخجراح بوده است.
این دو مساله به شکلگیری اعتراضات گستردهای در شهر قدس و کرانه باختری رود اردن منجر شده است که در آن شعارهایی علیه جریان سازش فلسطینی و در حمایت از نیروهای مقاومت شنیده میشود.
برای بررسی ابعاد اعتراضات اخیر قدس و تحولات فلسطین اشغالی بهسراغ سیدرضا صدالحسینی، کارشناس مسائل منطقه رفتهایم. او معتقد است مردم فلسطین با مشاهده ناکامی جریان سازشگر بهدنبال گام گذاشتن در مسیر مقاومت هستند. این کارشناس میگوید مبارزان نسلهای پنجم و ششم فلسطینی نیز با توجه به اقدامات تشکیلات خودگردان در راستای حفط منافع رژیمصهیونیستی، به این نتیجه رسیدهاند که باید ضمن مبارزه با صهیونیستها همزمان مقابله با جریان سازشگر را نیز در دستورکار خود قرار دهند. صدرالحسینی معتقد است مردم فلسطین متوجه ضعفهای داخلی رژیمصهیونیستی و شکنندگی سیاسی این رژیم شدهاند و از بیانگیزگی نظامیان صهیونیست نیز مطلعند. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
در اعتراضات اخیر مردم قدس برخی ساکنان کرانه باختری در حمایت از گردانهای عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) و نیز علیه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان شعارهایی سر دادند. در فضای مجازی نیز فلسطینیها اقداماتی علیه محمد عباس و در انتقاد از او بهصورت خودجوش انجام دادهاند. چه شد که کرانه باختری به این نطقه از جوش رسیده است که علیه صهیونیستها و سازشکاران توامان شعار میدهد؟
با نگاهی عمیق به روندهای موجود در سرزمینهای فلسطین بهویژه کرانه باختری میتوان به چند نکته اساسی حائز اهمیت رسید. یکی از این نکات به بنبست رسیدن سازش با رژیمصهیونیستی و نظام سلطه است. در ربعقرن اخیر تمام تلاش سازشکاران بر این مساله معطوف بود که بتوانند با مذاکره حداقل بخشی از مطالبات مردم فلسطین را تامین کنند. تاریخ مذاکرات فلسطین اما نشان میدهد در طول 7دهه از این مذاکرات که فراز و نشیبهای بسیاری داشته است، هیچ دستاوردی نصیب مردم فلسطین نشده است. بنابر این درحال حاضر نسلهای پنجم و ششم مبارزان فسلطینی به این نتیجه رسیدهاند که مساله سازش و سازشکاران باید درکنار مبارزات آنها با رژیمصهیونیستی قرار گرفته و پیگیری شود.
پلیس تشکیلات خودگردان فلسطین بهویژه در 10سال اخیر اقدامات غیرملی بسیاری انجام داده و عملا بهنوعی مانند ارتش صهیونیستی عمل کرده است. این پلیس وابسته به تشکیلات خودگردان مبارزان فلسطینی را دستگیر کرده و به زندان میاندازد و حتی تعدادی از آنها را به رژیمصهیونیستی معرفی کرده است. به همین دلیل مردم و بهخصوص جوانان مبارز نسلهای پنجم و ششم به این نتیجه رسیدهاند که باید اقدامی در راستای مقابله با سازش و سازشکاران انجام دهند.
جالب توجه آن است که در مساله معامله قرن رهبران سازشکار ازجمله محمود عباس اعلام کرد مذاکره با رژیمصهیونیستی تابهحال هیچ دستاوردی نداشته است و ما نیز به دیگر مبارزان فسلطینی میپیوندیم. البته این موضوع در شعار بود و هیچگاه عملی نشد اما نشان داد سازشکاران نیز از میز مذاکره خسته شدهاند و بدون هیچ دستاوردی بهدنبال این هستند که بتوانند منافعی را برای فلسطین محقق کنند.
با توجه به شرایط فعلی امکان گسترش اعتراضات به دیگر مناطق کرانه باختری تا چه میزان است؟
اعتراضات فعلا در شروع کار است. شهر قدس با توجه به قداست، مردمی که در آن زندگی میکنند و تحرکات رژیمصهیونیستی مرکزی برای شروع اعتراضات و درگیریها است. این درگیریها در دیگر نقاط فلسطین نیز تا اندازهای جریان دارد و مردم با پلیس و ارتش رژیمصهیونیستی درحال مقابله هستند. با توجه به فراگیری اعتراضات در سراسر مناطق فلسطینینشین ممکن است بار دیگر انتفاضه جدیدی در فلسطین ایجاد شود. البته این مساله با مسائل داخلی رژیمصهیونیستی که از نابسامانیهایی رنج میبرد نیز مرتبط خواهد بود. مردم فلسطین متوجه نابسامانی در رژیمصهیونیستی، شکنندگی دولت و فرار نیروهای نظامی از پادگانها و همچنین عدم آمادگی پشتیبانان نظامی شدهاند. این نیروهای پشتیبان نظامی، شهرکنشینان مسلح هستند که باید از ارتش حمایت کنند که درحال حاضر چنین آمادگیای را ندارد. یک مولفه اساسی و مهم در این رابطه نیز توانمندیهای نظامی موجود در دستان مقاومت است. شلیک موشک بهسمت سرزمینهای اشغالی این امید را برای مردم فلسطین ایجاد کرده که بتوانند با امیدی بیشتر و چشماندازی روشنتر، درخواستها و مطالبات بحق خود را از رژیمصهیونیستی درخواست کنند. همه این موارد اینگونه جمعبندی میشود که امروز اکثر مردم فلسطین به این نکته رسیدهاند که این تنها راه مقاومت است که در مسیر احقاق حقوق آنها جواب میدهد و میز سازش و سازشکاران در رساندن مردم فلسطین به حقشان ابزاری ناکارآمد است.
در این دور از اعتراضات شهر قدس شاهد ورود غزه به معادلات بودیم؛ اقدامی که با شلیک راکت به شهرکهای صهیونیستنشین در جریان درگیریهای قدس نمایان شد. ورود غزه به معادلات با چه هدفی شکل گرفت و تا چه میزان در تحقق آنها موفق بود؟
اقدامات انجامشده از غزه تا حدودی موفق بوده است اما بهدلیل اشراف اطلاعاتی رژیمصهیونیستی بر این منطقه باریک و کوچک، چنین فعالیتهایی در ابتدای راه قرار دارد. توانمندیهای ملی و بومی فلسطینی در غزه به میزانی است که درصورت حرکت رژیمصهیونیستی بهسمت تشدید تنش میتوانند برای مقابله با تلآویو به میدان آیند.
اگر تحولات بهسمتی برود که غزه نیز در حمایت از قدس به شکل پررنگتری وارد معادلات شود آنگاه بهطور همزمان صهیونیستها در دو جبهه غزه و کرانه باختری درگیر خواهند شد. آیا جبهه داخلی رژیمصهیونیستی کشش چنین مسالهای را دارد؟ اگر چنین اتفاقی رخ دهد آیا میتواند باعث فعالشدن جبهه شمالی در لبنان و سوریه نیز بشود؟
بخش عمدهای از مبارزان فلسطینی در بخش غزه زندگی میکنند ولی بهدلیل محاصره همهجانبه آنچنان بروز و ظهور متناسبی را شاهد نبودهایم، اما با این حال غزه تحت محاصره نیز توانسته تا حد زیادی به موفقیتهای قابلتوجهی برسد.
درباره فعالشدن جبهه شمالی نیز باید منتظر ماند زیرا از شرایط متعددی تاثیر میپذیرد؛ مسائلی مانند اقدامات آتی رژیمصهیونیستی و میزان سرکوب یا کشتار معترضان قطعا در تصمیمگیریها برای فعالشدن این جبهه موثر خواهد بود. تحولات سیاسی داخلی، بینالمللی و منطقهای نیز مهم هستند اما آمادگی بالایی در هماهنگی میان اضلاع مقاومت وجود دارد و میزان این هماهنگی نسبت به مدت مشابه سال قبل چندینبرابر شده است.
آیا تحولات فعلی در سرزمینهای اشغالی پیامدهایی نیز بر کشورهای عربی خواهد گذاشت؟ این پیامدها بهخصوص در کشورهای سازشکار عربی چگونه خواهد بود؟
یکی از نقاط مهم در قضیه فلسطین موضوع کلی خط بطلان کشیدن بر موضوع سازش است. کسانی سالها با تزویر و ریا بهعنوان حفظ فلسطین در چارچوب عربیت مشغول به فعالیت بودند اما در سالها و ماههای اخیر نیت خود را نشان دادهاند. اما باید در نظر داشت هنگامی که مقاومت در شرایط محاصره اینگونه با رژیمصهیونیستی مقابله میکند میتواند باعث محبوبیت آن در کشورهای عربی شود. این مساله بههیچوجه بهنفع سازشکاران نیست. اعراب باید به این نکته توجه کنند، رژیمی که با انواع سامانههای پدافندی مانند گنبد آهنین نمیتواند امنیت خود را حفظ کند چگونه میتواند امنیت کشورهای عربی سازشکار را حفظ کند؟