تاریخ : Sun 02 May 2021 - 09:12
کد خبر : 54142
سرویس خبری : نقد روز

دولت سیزدهم برای معلم‌ها معجزه می‌کند؟

گزارش «فرهیختگان» از مسائل اصلی حوزه آموزش‌و پرورش که نیازمند تغییرات بنیادی است

دولت سیزدهم برای معلم‌ها معجزه می‌کند؟

چیزی به انتخابات ریاست‌جمهوری نمانده، کمتر از دو ماه، چیزی به تغییر دولت و پایان این کابوس 8ساله هم باقی نیست، کمتر از 5 ماه، پس شاید بهتر این باشد بین روز معلم و این نزدیکی با انتخابات ریاست‌جمهوری و تغییر دولت پیوندی برقرار کنیم و از کارویژه‌های دولت آینده بنویسیم.

ابوالقاسم رحمانی، روزنامه‌نگار: نه‌تنها بدترین، بلکه بی‌لذت‌ترین نوع سوژه‌یابی برای من، نوشتن از سوژه‌های مناسبتی است. مثلا یک روز مانده به روز کارگر یادم بیفتد فردا روز کارگر است و من درباره آن قلم بزنم، یک روز مانده به روز معلم من یادم بیفتد فردا روز معلم است و من درباره آن بنویسم و الی آخر. الحق‌والانصاف هم اگر عقبه این صفحه را مرور کنید، کم نبوده روزهایی که از تمام اینها، از کارگران، از معلمان و از خیلی چیزهای دیگر و خیلی مطالبات نوشتیم که نه روزشان بوده و نه یک روز قبل و بعدشان! منتها گاهی فضا و اتفاقات در جریان این‌طور ایجاب می‌کند و اصلا خوب هم نیست که مثلا امروز روز معلم باشد و ما چیزی از معلمان نگوییم. مقدمه طولانی شد، بهتر اینکه اصل مطلب را بیان کنم. خصوصا وقتی با دو سه نفری هم حرف زده‌ام برای این از معلم نوشتن، سراغ معلمانی رفته‌ام که خودشان حالا مطالبه‌گر هستند و آگاهند نسبت به سلسله مسائل و مصائبی که معلمان ایران با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. چیزی به انتخابات ریاست‌جمهوری نمانده، کمتر از دو ماه، چیزی به تغییر دولت و پایان این کابوس 8ساله هم باقی نیست، کمتر از 5 ماه، پس شاید بهتر این باشد بین روز معلم و این نزدیکی با انتخابات ریاست‌جمهوری و تغییر دولت پیوندی برقرار کنیم و از کارویژه‌های دولت آینده بنویسیم. یعنی این را بنویسیم که معلمان از دولت آینده چه مطالبه‌ای دارند، اینهایی که یکی‌یکی درحال اعلام کاندیداتوری هستند، برای معلمان چه باید بکنند و به‌جای گرفتن عکس‌های انتخاباتی و صرفا اعلام حضور و دعوت از این و آن، برنامه‌شان را برای بهبود وضعیت نظام آموزشی کشور، خصوصا وضعیت معلمان اعلام کنند. پس قرار این شد، اینکه از معلمان بنویسیم، مطالبات‌شان از دولت آینده را بیان کنیم و زودتر از بقیه خودمان را برای روزها «یادتان هست گفته بودیم» مهیا کنیم.

معلم باید به مرکز تصمیمات آموزشی و آموزش باید به مرکز تصمیمات کشور بازگردد

نظام رتبه‌بندی معلمان، بهبود وضعیت معیشتی، بیمه، تعیین و تغییر وضعیت معلمان قراردادی، معلمان خرید خدمات، معلمان مدارس غیردولتی، تربیت معلم، مشکلات دانشگاه فرهنگیان و... همه بخشی از کلیدواژه‌ها و جملاتی است که حتما حین فکر و یا جست‌وجو پیرامون مشکلات معلمان به آنها برخورد می‌کنید. مسائلی که همه‌اش مشکلات معلمان است، اما مشکلات معلمان فقط همین‌ها نیست و اصلا همین‌ها هم اصلی‌ترین مشکلات معلمان نیست. کمی جملات پیچیده شد و شاید فهم آن هم سخت، منتها با این مقدمه سخت وارد گفت‌وگو با کارشناسان می‌شویم، تا با توضیحاتی که ارائه کردند و شمایی که از احتیاجات معلمان از دولت آینده ارائه داده‌اند، این سختی‌ آسان شود.

ابتدا سیدمجید حسینی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران، فعال و کارشناس حوزه آموزش و به قول خودش معلم‌زاده، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به شبکه مسائل و مشکلاتی که گریبانگیر معلمان در ایران شده است، اشاره کرد و گفت: «مساله اصلی در این لحظه مطالبات معلمان نیست. مساله این است که آموزش از افق ذهن و زندگی ایرانی خارج‌شده و به بازار سپرده شده و امروز آموزش برای دولت هزینه‌ساز و وزارت بهداشت و درمان درآمدساز تلقی می‌شود. کشور را تبدیل به این کردیم که آموزش از اهمیت اول خود به اهمیت آخر سقوط کرده است. در یک دولت سرمایه‌داری که قرار است از همه‌چیز پول دربیاورد طبیعی است که از آموزش هم پول درمی‌آید و نظام بازار بر هر پدیده اجتماعی حاکم شود ودرون آن نابرابری و تبعیض درست می‌کند. امروز اتفاقی که در نظام آموزشی ما افتاده است فقط این نیست که به مطالبات صنفی معلم‌ها توجه نمی‌شود. نظام آموزشی ما تبدیل به یک ساختار تبعیض‌آمیز شامل یک‌عده ارباب و یک‌عده رعیت شده است. معلم رعیت شده و دولت و صاحبان سرمایه‌های آموزشی ارباب شده‌اند. امروز معلم مدرسه غیرانتفاعی 500 هزار تومان دریافت می‌کند و این مبلغ به کنار، سه برابر این مبلغ تحقیر می‌شود. پس مساله اول این نیست که به معلم پول نمی‌دهند، مساله اصلی این است که معلم را به رعیت تبدیل کرده‌ایم. وقتی معلم به رعیت تبدیل شده چه توقعی دارید رعیت، بچه ارباب را تربیت کند. یعنی ما یک ساختار ارباب و رعیتی در نظام آموزشی تولید کردیم و معلم‌ها را تبدیل به رعیت‌هایی که باید در این ساختار ارباب و رعیتی دنبال حداقل حقوق و بیمه و مزایا باشند. الان از هر کسی بپرسید خواسته معلم چیست، می‌گوید حداقل حقوق و بیمه، نظام رتبه‌بندی و...! ما معلم را تحقیر کردیم.

مساله این است که معلم به اندازه‌ای رعیت شده که مطالبه او از ما این نیست که رعیت نباشد، مطالبه این است که اجازه ندهید رعیت از گرسنگی بمیرد! درحالی‌که اینها مطالبات اصلی معلم نیست. معلم باید به مرکز تصمیمات آموزشی بازگردد و آموزش باید به مرکز تصمیمات کشور بازگردد. دولتی که آموزش مساله اول آن نباشد، نمی‌تواند تولید را راه بیندازد؛ دولتی که آموزش در آن خصوصی، غیرانتفاعی، تبعیض‌آمیز و نابرابر شده، نمی‌تواند اقتصاد را راه بیندازد. اقتصاد هر جامعه رابطه بسیار مستقیمی با امنیت آموزشی، درمانی و امنیت مسکن دارد. وقتی امنیت از آموزش، درمان و مسکن گرفته شده هیچ امکانی برای اینکه اقتصاد یک جامعه تبدیل به یک اقتصاد امن شود، وجود ندارد.

امروز اربابان معلمان و صاحبان سرمایه‌های آموزشی هستند، چه در مافیای کنکور، چه در خرید خدمت، چه در موسسات غیرانتفاعی، چه در 23 جور مدرسه‌ای که از بچه‌ها پول دریافت می‌کنند، چه در نظام رتبه‌بندی، چه در نظام طرح‌های صندلی سفید و... رابطه ارباب و رعیتی بین معلم و صاحبان ثروت‌های آموزشی برقرار کرده است. مطالبه اصلی معلم و دانش‌آموز بازگشتن معلم به تصمیمات آموزشی و برگشتن آموزش به مرکز تصمیمات کشور است، وگرنه این کشور آینده نخواهد داشت. نباید معلم را به صرف افزایش حقوق و بیمه و مزایا و مسکن تقلیل داد، معلم باید به ‌شأن خود برگردد. من یک بچه‌معلم هستم و لحظه‌ای که پدرم در روستاهای دور تربت‌جام تدریس می‌کرد، مورد احترام همه مردم بود و الان به لحظه‌ای رسیده‌ایم که پولدار مورد احترام است و معلم مورد تحقیر! معلم باید به جایگاه خود بازگردد و نظام آموزشی غیرانتفاعی، نابرابر، سرمایه‌محور و تبعیض‌آمیز تبدیل به نظام آموزشی ملی شود. تا آموزش ایران ملی نشود، تا آموزش ایران برای همگان نشود، معلم به جایگاه خود باز نمی‌گردد. ما حتی دانشگاه فرهنگیان را خصوصی کرده‌ایم. امروز در شرایطی که دانشگاه فرهنگیان مجازی است پول دانشگاه فرهنگیان از دانشجوی فرهنگی گرفته می‌شود. این اوج فاجعه خصوصی‌سازی، نابرابری و تبعیض علیه معلم است. امروز در شرایطی که معلم مدرک دکتری دارد، حقوق 3-2 میلیونی دریافت می‌کند. اینها باعث خجالت است و به‌نظر من مطالبه اصلی معلم برگشتن هویت، شأنیت معلم و خروج معلمی از رعیت بودن در نظم آموزشی است.»

معلم‌ها باید در سیاستگذاری‌های آموزشی مشارکت داشته باشند

بعد از حسینی، عادل برکم، کارشناس و فعال حوزه آموزش که خود نیز درحال‌حاضر به معلمی مشغول است با «فرهیختگان» به گفت‌وگو پرداخت و درارتباط با مساله نظام آموزشی در دولت آینده و در رأس آن مطالبات معلمان گفت: «برای دولت آینده، نظام آموزشی باید مهم باشد و عزم و اراده داشته باشد که این شکاف ایجادشده و نابرابری آموزشی را کاهش دهد. درباره عدالت آموزشی چند مساله وجود دارد که مهم‌ترین آن اقتصاد آموزشی است. اگر قرار است به عدالت آموزشی دست یابیم اولین مساله‌ای که مطرح است و مساله کلیدی است، مساله اقتصاد آموزشی است، یعنی سهم آموزش از ناخالص داخلی باید افزایش یابد. اینکه شرایط اقتصادی کشور در آینده امکان این امر را به سیاستگذار می‌دهد یا خیر، از چند جهت قابل بحث است. واقعا شرایط اقتصادی در دولت بعدی رشد می‌یابد که دست دولت برای این کار باز باشد؟ نکته دیگر این است که دولت به این مساله اهتمام دارد یا خیر؟ تا زمانی که دولت وقت از خصوصی‌سازی آموزش منتفع باشد و دسترسی به آموزش باکیفیت برای طبقه‌ای موجود باشد، حتما به تعارض منافع در ساختار دولت توجهی نمی‌کند که به‌سمت عدالت آموزشی و کاهش خصوصی‌سازی برود و اگر ما مدارس خصوصی را با این شکل توسعه دهیم، طبقه‌ای که می‌تواند مالیات دهد و مشارکت در تامین مالی داشته باشد مالیات نمی‌دهد و وضعیت می‌شود چیزی که الان هست و می‌بینید. چالش بعدی که یکی از چالش‌های بزرگ است، راهکارهای حکمرانی در آموزش‌و‌پرورش است. درباره عدالت آموزشی و هر مساله دیگری دنبال این هستیم که تحولی رخ دهد و زمانی این تحول رخ می‌دهد که نظام سیاستگذاری و  نظام حکمرانی در آموزش‌و‌پرورش پاسخگوی مردم باشد. مشارکت و تصمیم‌گیری مردم در آن دخیل باشد و این اتفاق رقم بخورد. آموزش‌و‌پرورش اگر می‌خواهد متحول شود باید نقش مردم و معلمان را ببیند و بفهمد و به‌نوعی باید دموکراسی در ساختار نظام آموزشی داشته باشیم که معلم‌ها و والدین به‌جای اینکه از آموزش‌و‌پرورش تاثیر بپذیرند بتوانند تاثیرگذار هم باشند و سیاست‌ها از پایین به بالا باشد. درباره معلم‌ها به‌نظر من اگر بخواهیم نظام آموزشی را به‌سمت عدالت ببریم و دموکراسی ایجاد کنیم خواه‌ناخواه مساله معلم‌ها هم حل می‌شود. اگر معلم‌ها به‌جای اینکه‌ وزیری داشته باشند که مبصر آنها و نماینده دولت باشد، در سیاست‌ها دخیل و موثر باشند و نماینده موثر داشته باشند، خیلی از مشکلات حل می‌شود. اگر وزیر کاربلد متخصصی باشد که‌ نگاه تخصصی به مسائل آموزش‌وپرورش داشته باشد با همین شرایط تا 50 درصد مشکلات قابل حل خواهد بود.

مساله معلم‌های غیردولتی یکی از مسائل امروز است که متاثر از نگاه عدالت‌محور نداشتن است و نگاهی که باعث ‌شده به آموزش، نگاه بازارگرا داشته باشیم و قانونی داشته باشیم که در مدارس غیردولتی هیچ‌جا به حقوق معلم تکیه نشده است. بر حقوق معلمان غیرانتفاعی‌ تکیه نکردیم و حمایتی از معلم نشده است. اگر مثل خیلی از کشورها می‌گفتیم مدارس خصوصی به‌شرطی اجازه فعالیت دارند که حداقل حقوق معلم‌هایش با معلم‌های مدارس دولتی برابر باشد الان  این شرایط را نداشتیم. نه رشد قارچ‌گونه مدارس غیردولتی را داشتیم و نه استثمار معلم‌ها را داشتیم و نه این‌‌که معلم‌های غیردولتی بخواهند برای بهبود ‌شرایط خود ‌و رسیدن به‌ امنیت شغلی‌، سراغ این بیایند که معترض شوند و مطالبه‌شان این باشد که استخدام شوند. چرا نباید معلم غیردولتی به اندازه‌ای که معلم دولتی دریافت می‌کند، دریافت کند؟ این موضوع باعث می‌شود جلوی رشد قارچ‌گونه مدارس غیردولتی گرفته شود و هم مشکل معلم حل می‌شود.  با شرایطی که الان داریم، معلم‌ها بعد از مدتی که داخل مدرسه غیردولتی هستند، اعتراض می‌کنند. اما مشکل اصلی حل نمی‌شود. موسسات معلم‌ها را استثمار می‌کنند و آنها بعد  از 6-5 سال اعتراض می‌کنند و دولت برای اینکه پاسخ دهد تعدادی‌شان را استخدام می‌کند، ولی مشکل اصلی کماکان وجود دارد. اصلاح قانون مدارس غیردولتی با هدف تامین حقوق معلمان غیردولتی یکی از مسائلی است که دولت بعدی باید انجام دهد.»