تاریخ : Wed 21 Apr 2021 - 10:33
کد خبر : 53736
سرویس خبری : جهان شهر

نبرد اقطاب در قطب

آمریکا به‌همراه روسیه و چین دور جدیدی از رقابت را در قطب شمال آغاز کرده‌اند

نبرد اقطاب در قطب

به‌دلیل پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته مبنی‌بر پنهان شدن یک‌چهارم منابع نفت و گاز جهان در قطب شمال، کشورهای مجاور وارد رقابت با یکدیگر شده‌اند تا بتوانند سهم بیشتری از کیک منابع قطب شمال به‌دست آورند.

سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار: قطب شمال شاید تاکنون شاهد نبرد کشورها یا حتی انسان‌ها نبوده است اما امروز قدرت‌های جهانی با اشباع ظرفیت درگیری در مناطق دیگر درحال گذار به‌سمت درگیری در قطب شمال هستند.

این منطقه از جهات بسیاری دارای اهمیت است. گفته می‌شود بخش بزرگی از منابع زیرزمینی جهان مانند نفت و گاز زیر بستر اقیانوس منجمد شمالی خوابیده‌اند. در حوزه نفت و گاز این میزان به یک‌چهارم کل منابع موجود در جهان نیز می‌رسد. با گرم‌شدن زمین مناطق پیرامونی قطب شمال با آب‌شدن یخ‌ها برای استقرار انسان‌ها و عبورومرور کشتی‌ها هموارتر شده‌اند. به همین دلیل است که سرعت رقابت قدرت‌های مجاور قطب شمال نیز درحال زیاد شدن است.

به‌تازگی و در هفته اخیر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در جریان یکی از سخنرانی‌های خود درباره مسائل اقلیمی به قطب شمال و رقابت‌ها در آن اشاره کرد. وزیر امور خارجه آمریکا قطب شمال را به‌دلیل افزایش نقش روسیه یکی از مناطقی دانسته که می‌تواند به‌سرعت مبدل به «صحنه جدید درگیری» شود. او دراین‌باره گفت: «تغییر اقلیم می‌تواند صحنه جدید درگیری را شکل بدهد. در ماه فوریه، تانکر گازی روسیه برای اولین‌بار در تاریخ کشتیرانی در قطب، در مسیر دریای شمال شناوری کرد. تا مدتی قبل، این مسیر فقط طی چند هفته در سال قابل شناوری بود؛ اما به‌دلیل گرم‌شدن هوای قطب، مدت زمان کشتیرانی طولانی‌تر شده است.»

وزیر امور خارجه آمریکا سپس مدعی شد روسیه با استفاده از تغییرات آب‌وهوایی که باعث گرم شدن زمین و آب شدن یخ‌های قطبی می‌شوند، سعی دارد اقدام به ایجاد مراکز جدیدی در قطب شمال برای کنترل مسیرهای منتهی به آن کند. بلینکن در این راستا به گسترش و به‌روزرسانی پایگاه‌های روسیه در شمالگان اشاره کرد که در فاصله 300مایلی خاک آمریکا درسمت ایالت آلاسکا قرار دارند.

اتهام‌زنی‌های آمریکا به روسیه در وضعیتی صورت می‌گیرد که پیش‌تر سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه نیز آمریکا را به تشدید فعالیت‌های نظامی در شمالگان از طریق استقرار ناوهای جنگی در این منطقه متهم کرده بود. به‌جز آمریکا و روسیه، چین نیز می‌کوشد با توسعه ناوگان دریایی یخ‌شکن خود به‌سمت قطب شمال گام بردارد. پکن علی‌رغم اینکه در مجاورت قطب شمال واقع نشده است اما می‌تواند با حضور در دریاهای اطراف اقیانوس منجمند شمالی دست به اکتشاف منابع طبیعی و ایجاد خطوط تجاری دریایی بزند. وزیر امور خارجه آمریکا در اظهارات جدید خود سعی کرده با یک تیر دو نشان را بزند. مساله اول در متهم کردن روسیه به سوءاستفاده از بحث گرم‌شدن زمین است تا از طریق آن کشورهای جهان را با روسیه‌هراسی بترساند. کشورهای توسعه‌یافته غربی نگران هستند درصورت آب‌شدن یخ‌های قطبی برخی مناطق ساحلی آنها به زیر آب برود. باید توجه داشت که بخش اعظم تولید ناخالص داخلی جهان از مناطقی به‌دست می‌آید که تا 30کیلومتری ساحل واقع هستند. به همین دلیل به زیر آب رفتن این مناطق می‌تواند جهان و کشورهای توسعه‌یافته را با مشکلی بزرگ روبه‌رو کند. درصورت وقوع این اتفاق نواحی شمالی کشوری مانند کانادا و سیبری در روسیه از مزایای بیشتری برخوردار خواهند شد و در سایه گرم‌شدن زمین می‌توانند شاهد استقرار انسان‌ها باشند.

 به همین دلیل کشورهای اروپایی و آمریکایی می‌کوشند از طریق پیمان‌های آب‌وهوایی تغییرات در سطح آب دریاها را به حداقل برسانند. وزیر امور خارجه آمریکا برای تهییج کشورها به رعایت قوانین آب‌وهوایی از روس‌هراسی استفاده کرده است. بلینکن در این مسیر تیر دیگری را نیز به‌سمت روسیه پرتاب کرده است زیرا فارغ از مباحث آب‌وهوایی، قطب شمال به‌خودی‌خود و بدون تغییرات اقلیمی و آب‌شدن یخ‌ها نیز دارای اهمیت است. به همین دلیل واشنگتن نیاز دارد در رقابت‌های توسعه‌طلبانه با روسیه خود را با ترفندهای مختلف از رقیب پیش بیندازد. با توجه به اهمیت این رقابت‌ها و حضور دیگر بازیگران جهانی، در این گزارش به بررسی اهمیت قطب شمال، بازیگران موجود در آن و چشم‌اندازه آینده پرداخته‌ایم.

قطب شمال و شمالگان کجاست

قطب شمال یک‌ششم کره‌زمین وسعت دارد و مساحت آن برابر است با وسعت سه کشور بزرگ روسیه، چین و هند. این منطقه تقریبا هیچ جمعیت ساکنی ندارد. قطب شمال درکنار قطب جنوب دو محوری هستند که زمین به دور آنها درحال چرخش است. قطب شمال انتهای محور شمالی است که در اقیانوس منجمد شمالی قرار دارد. برخلاف قطب جنوب که دارای سطح بوده و جزایری در خود دارد، قطب شمال همانند یک دریای بزرگ است به‌گونه‌ای که در مرکز قطب شمال، عمق اقیانوس به 4080متر می‌رسد. به همین دلیل به قطب جنوب، قاره و به قطب شمال اقیانوس می‌گویند. تفاوت‌ها میان این دو قطب باعث شده است نقش این دو در رابطه با انسان تفاوت‌های فاحشی داشته باشند. قطب جنوب سردتر از شمال است به‌گونه‌ای که 90درصد از یخ موجود در جهان که معادل سه‌چهارم آب شیرین است در این منطقه قرار دارد. میانگین دمای شمال منفی 34درجه سانتیگراد است درحالی که این مقدار در جنوب به منفی 49درجه می‌رسد. این دو مساله یعنی سردتر بودن قطب جنوب و وجود یخ‌های زیاد در آن به‌نسبت قطب شمال، باعث شده است در نواحی پیرامونی قطب شمال در برخی فصول گرم، یخ‌ها برای مدتی آب‌شده و امکان عبورومرور فرآهم شود. در قطب جنوب اما به‌دلیل سردی بالای هوا چنین مساله‌ای امکان‌پذیر نیست. قطب شمال از جهاتی نسبت به قطب جنوب برای ارتباط با انسان دارای انعطاف است و به همین دلیل برخلاف قطب جنوب دارای ساکنانی در نواحی پیرامونی خود و شمالگان است. طبق تعریف روسیه از شمالگان، 60درصد از وسعت روسیه را منطقه شمالگان تشکیل می‌دهد که در حدود 2میلیون و 400هزار نفر جمعیت دارد. این درحالی است که کل جمعیت شمالگان بین 2.5 تا 4میلیون نفر تخمین زده می‌شود.

مالکیت قطب شمال

قطب شمال هیچ مالکی ندارد و منطقه‌ای خارج از حیطه کشورها است. دلیل عدم تعلق سرزمینی قطب شمال به کشورهای جهان با وجود مجاورت مرزی، اقیانوس بودن آن است. به همین دلیل کشورهای مجاور تنها تا حدودی می‌توانند بخشی‌هایی از منطقه شمالگان را جزئی از سرزمین خود بدانند. براساس «کنوانسیون حقوق دریایی» سازمان‌ملل متحد که از سال1982 به مرحله اجرا درآمده است، هر کشوری تنها تا فاصله 200مایلی از خطوط ساحلی‌اش می‌تواند مالک بستر دریایی باشد. این کنوانسیون نیز تنها بر حق کشور در بستر دریایی تاکید دارد و حق کشتیرانی کشورهای دیگر را در سطح آب مجاز می‌شمارد. حق مربوط به بستر دریایی به یک کشور اجازه می‌دهد تا بتواند از منابع زیرزمینی موجود در این ناحیه مانند نفت و گاز بهره‌برداری کند.

به‌دلیل وجود چنین کنوانسیونی در جهان، منطقه‌ای با وسعیت بیش از یک‌میلیون کیلومترمربع در قطب شمال خارج از دسترسی کشورهای مجاور باقی می‌ماند که همین مساله محور اختلاف میان آنهاست. به‌دلیل پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته مبنی‌بر پنهان شدن یک‌چهارم منابع نفت و گاز جهان در این منطقه کشورهای مجاور قطب شمال وارد رقابت با یکدیگر شده‌اند تا بتوانند سهم بیشتری از کیک منابع قطب شمال به‌دست آورند.کشورهای مجاور قطب شمال یک راه مشخص و مورد پذیرش برای دراختیار گرفتن حق بهره‌برداری از منابع زیرزمینی در این منطقه دارند. آنها باید به‌دنبال رشته‌کوهی در خاک خود باشند که تا اعماق آب‌های اقیانوس منجمد شمالی ادامه داشته باشد. درصورت اثبات این مساله آنها می‌توانند به منابع زیربستر فلات قاره خود دسترسی یابند. برخی کشورها همانند روسیه سال‌های زیادی را صرف تحقیقات برای اثبات تعلق نیمی از سرزمین قطب شمال به خود کرده‌اند. در سال2001 مسکو کوشید این مساله را در سازمان‌ملل متحد مطرح کند که مورد پذیرش جمعی از کشورها قرار نگرفت. در این میان تنها سازمان‌ملل متحد حق دارد براساس شواهد علمی درباره تعلق سرزمین‌های قطب شمال به کشورهای مجاور آن تصمیم‌گیری کند. تنها پنج کشور در مجاورت قطب شمال قرار دارند که روسیه، کانادا، نروژ، دانمارک (از طریق گرینلند) و ایالات‌متحده (آلاسکا) هستند.

شورای شمالگان

هیچ کشوری مالکیت قطب شمال را در دست ندارد و اقدامات درباره این منطقه از مجرای سازمان‌های بین‌المللی به‌ویژه سازمان‌ملل متحد صورت می‌گیرد با این حال تعدادی از کشورها برای امور مربوط به قطب شمال و نواحی پیرامونی آن اقدام به تاسیس شورای شمالگان (Arctic Council)  کرده‌اند.

نخستین اقدامات برای تشکیل این شورا در سال1991 در شرایطی برداشته شد که هشت کشور قطبی بیانیه استراتژی حفاظت از محیط‌زیست شمالگان (AEPS) را تایید کردند. پنج‌سال بعد کشورهای عضو در پایتخت کانادا در جریان اعلامیه اُتاوا، شورای شمالگان را در سال1996 تاسیس کردند. این انجمن بین‌دولتی محلی برای افزایش هماهنگی میان کشورهای قطبی است تا بتوانند در تعامل با یکدیگر به توسعه این منطقه و حفاظت از محیط‌زیست بپردازند.اعضای اصلی این شورا هشت کشور مستقل درون مدار شمالگان هستند که شامل روسیه،‌ آمریکا، کانادا، دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد می‌شوند. در این میان برخی کشورها مانند فنلاند و سوئد مرز زمینی با قطب ندارند اما از لحاظ جغرافیایی عضوی از این منطقه هستند. همچنین دانمارک نیز از طریق سرزمین گرینلند با قطب شمال و شمالگان مرتبط است. این شورا به‌جز اعضای اصلی دارای 13عضو ناظر شامل کشورهای آلمان(1998)، هلند(1998)، لهستان(1998)، بریتانیا(1998)، فرانسه(2000)، اسپانیا(2006)، چین(2013)، هند(2013)، ایتالیا(2013)، ژاپن(2013)، کره‌جنوبی(2013)، سنگاپور(2013) و سوئیس(2017) است.

در این میان نکته جالب پیوستن همزمان 6کشور چین، هند، ایتالیا، ژاپن، کره‌جنوبی و سنگاپور به این شورا در سال2013 است؛ کشورهایی که تقریبا تمامی‌شان در این سال قدرت‌های سیاسی میان‌رده‌ای به حساب می‌آمدند و با ورود به این شورا درکنار قدرت‌های بزرگ جهانی قرار گرفتند. این شورا دارای کمیته‌های شش‌گانه‌ای است که اجلاس آنها هر دوسال برگزار می‌شود. ریاست این شورا به‌صورت دوره‌ای و 3ساله بین کشورهای اصلی عضو گردش می‌کند. روسیه از ماه می۲۰۲۱ (اردیبهشت‌ماه۱۴۰۰) ریاست دوره‌ای شورای شمالگان را برعهده می‌گیرد و تا سال 2023این کرسی را دراختیار خواهد داشت.

بازشدن مسیر کشتیرانی در قطب و تحول در حمل‌ونقل

آب شدن یخ‌های قطبی در منطقه شمالگان امیدها برای عبورومرور دریایی از این منطقه را زنده کرده است. قابل کشتیرانی شدن نوار شمالی کره‌زمین می‌تواند مسیر انتقال کالا را بسیار کوتاه کند. اگر زمین را یک کره فرض کنیم، هرچه از میانه این کره به سمت نواحی بالاتر بیایم فاصله کمتر می‌شود. به‌عنوان مثال خط استوا به‌صورت فرضی کره زمین را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند. این خط که در منطقه میانی کره‌زمین قرار دارد طولانی‌ترین خط موجود روی کره‌زمین است. هرچه از این خط بالاتر برویم فاصله میان دو نقطه کمتر می‌شود. البته برخی کارشناسان معتقدند این مسیر به‌دلیل نیاز به دور زدن برخی مناطق آنچنان نیز از طول راه نمی‌کاهد. به‌عنوان مثال مسیر توکیو-الجزایر درصورت گذر از مناطق قطبی تنها 6درصد کاهش می‌یابد. این مساله به این دلیل است که کشتی حرکت‌کرده از ژاپن باید شمال اروپا را به‌سمت جنوب این قاره و دریای مدیترانه دور بزند. با این حال برخی کشورها مانند چین علاقه‌مند به حضور در چنین مسیری هستند زیرا می‌توانند از این طریق کالای خود را زودتر به نواحی ثروتمندتر شمال اروپا برسانند. چین درحال حاضر می‌تواند از سه خط اصلی انتقال کالا به اروپا بهره ببرد. مسیر شمالی از روسیه می‌گذرد، مسیر میانی به شکل مویرگی از آسیای میانه، ‌پاکستان و از آن طریق از غرب آسیا گذر می‌کند. مسیر سوم نیز از راه دریایی به اقیانوس هند، باب‌المندب، دریای سرخ، کانال سوئز و نهایتا مدیترانه می‌رسد. به‌جز 2مسیر زمینی و یک مسیر دریایی موجود، راه دریایی شمالگان نیز توجه چینی‌ها را جلب کرده است. این مسیر از نواحی سمت شمال روسیه می‌گذرد اما جزئی از سرزمین این کشور نیست. با این حال درحال حاضر این مسیر همچنان مشکلات خاص خود را دارد. کشتی‌ها تنها در فصل‌های گرم می‌توانند از این مسیر عبور کنند و برای این کار نیز نیازمند بدنه تقویت‌شده و قابلیت‌های یخ‌شکنی هستند؛ مسائلی که مجددا از طریق تامین تجهیزات باعث افزایش قیمت انتقال کالا می‌شوند.اما چینی‌ها در سمت دیگر شمالگان نیز متوجه نواحی شمالی کانادا شده‌اند. این مسیر پیش از گرم‌شدن زمین به‌هیچ‌عنوان امکان عبور کشتی‌ها را نداشت اما درحال حاضر می‌توان به راه‌اندازی خطوط کشتیرانی در آن امیدوار بود. جان فرانکلین، دریانورد و کاشف بریتانیایی در سال۱۸۴۵ سعی کرد از این مسیر عبور کند اما با از کار افتادن دو کشتی همراهش تمام 129خدمه آنها کشته شدند. این مسیر با آب‌شدن یخ برخی مناطق و پیشرفت صنعت کشتی‌سازی قابل عبور شده است. در سال2018 یک کشتی کانادایی این مسیر را از استان کبک این کشور تا چین طی مدت 26روز طی کرد. کشتی مزبور به‌طور معمول از مسیر کانال پاناما برای رسیدن به چین استفاده می‌کرد که 41روز طول می‌کشید یعنی دو هفته بیشتر از مسیر شمالی. با این حال دریانوردان هنوز عبور از مسیر شمالی را سخت می‌دانند زیرا به‌دلیل وجود یخ احتمال بروز مشکل برای کشتی زیاد است، مساله‌ای که موجب می‌شود در مدت عبور فشاری روانی به خدمه کشتی وارد شود.

مسیرهای شمالی به‌شدت مورد توجه هستند. روس‌ها در حداقلی‌ترین استفاده از سرزمین‌های شمالی معتقدند بازشدن مسیر دریایی شمال می‌تواند به مسکو برای انتقال منابع استخراج‌شده از این ناحیه کمک کند. روس‌ها بنابر دلایل تاریخی و جغرافیایی، سیبری را منطقه‌ای برای توسعه کشورشان می‌دانند. درصورت گرم‌تر شدن زمین و قابل کشتیرانی شدن شمالگان، مسکو می‌تواند منافع گسترده‌ای در این ناحیه به‌دست آورد. آمریکایی‌ها نیز به این مسیر توجه خاصی پیدا کرده‌اند. آنها شاهد رشد ناگهانی رقبای خود در کوتاه‌مدت هستند. واشنگتن همان‌گونه که رشد خیره‌کننده نیروی دریایی چین در مدت کمتر از یک‌دهه را دید، متوجه شد درصورتی‌که کشوری همانند چین بخواهد وارد یک مقوله شود می‌تواند به‌سرعت زیرساخت‌های آن را فراهم کند. به همین دلیل آمریکایی‌ها هرگونه تحول جدیدی در جهان را که پای رقبایی مانند چین و روسیه در آن هست با نگرانی زایدالوصفی دنبال می‌کنند.

کنت بریتوئت که در دوران انتقال بین دو دولت ترامپ و بایدن وزیر نیروی دریایی آمریکا بود در مدت کوتاه تصدی مسئولیتش، مساله راه‌های دریایی شمال را یکی از مهم‌ترین مسیرهای پیش‌روی نیروی دریایی کشورش می‌دانست. او در جریان اظهارنظری که در این رابطه داشت، اعلام کرده بود: «راه‌های دریایی در شمال درحال تبدیل شدن به (راه‌های) کشتیرانی هستند، ناوگان دریایی نظامی آمریکا قصد دارد آزادی کشتیرانی را برای شرکای ما تضمین کند.»‌ او این راهبرد را «موضعی جسورانه‌تر» و «حق و وظیفه» آمریکا به‌عنوان «قدرت نظامی دریایی برتر جهان» می‌نامید. بریتوئت، معتقد بود زیرسطحی‌ها (زیردریایی‌ها) مهم‌ترین مزیت آمریکا در دریای شمالگان هستند. با این حال وزیر نیروی دریایی سابق آمریکا یخ‌شکن‌ها را نقطه‌ضعف کشورش می‌دانست، زیرا آمریکا برای حضور در شمالگان باید آنها را از متحدان خود اجاره می‌کرد اما روسیه یک ناوگان کامل یخ‌شکن دراختیار دارد. بریتوئت همچنین می‌گفت چین با چنان سرعتی می‌تواند دست به تجهیز ناوگان یخ‌شکن بزند که آمریکا نمی‌تواند خود را با این کشور حتی مقایسه کند.