تاریخ : Sun 18 Apr 2021 - 10:52
کد خبر : 53559
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

درس‌هایی از بازار شام و قصرهای مصر علیا

چند نکته درباره ظرفیت عظیم اما مغفول‌مانده فرهنگی با توجه به بازار بزرگ سریال‌های رمضانی در مناطق اسلامی

درس‌هایی از بازار شام و قصرهای مصر علیا

کافی است نگاهی به ظرفیت نمایشی ماه رمضان در تلویزیون‌های عربی بیندازیم تا به‌طور کامل درک کنیم که در شبکه‌های عمومی و مجانی، با استفاده از ظرفیت همین ماه مبارک رمضان، می‌توان به چه سوددهی مالی عظیمی رسید.

میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار:کیفیت برنامه‌های تلویزیون ایران طی سال‌های اخیر، به‌خصوص از جانب سریال‌سازی، افت محسوسی داشته است؛ تا جایی که تاثیر آن را در بعضی از بزنگاه‌های تقویمی مثل ایام عید نوروز یا ماه مبارک رمضان می‌توان به وضوح دید. سریال‌های ماه رمضان که بخشی از آیین‌های این ایام طی سال‌های اخیر شده بودند، دیگر کیفیت و نتیجتا جایگاه گذشته را در جامعه ایران ندارند و از آنجا که بیشتر تمرکز صداوسیما روی برنامه‌سازی‌های گفت‌وگومحور با چهره‌های مشهور یا مسابقات تلویزیونی و سرگرمی‌هایی از این دست قرار گرفته، به این ظرفیت‌های مغفول‌مانده هم کمتر توجه می‌شود.

کافی است نگاهی به ظرفیت نمایشی ماه رمضان در تلویزیون‌های عربی بیندازیم تا به‌طور کامل درک کنیم که در شبکه‌های عمومی و مجانی، با استفاده از ظرفیت همین ماه مبارک رمضان، می‌توان به چه سوددهی مالی عظیمی رسید. البته همه چیز در بهره‌وری مالی خلاصه نمی‌شود و چنین چیزی می‌تواند سطح ‌پایین‌ترین دستاورد قضیه باشد. این بازار عظیم راهبردی و بادوام که ایران از آن غافل شده، دستاوردهای کلان فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی هم برای کشورمان دارد. بهره‌مندی از این ظرفیت عظیم، نیازمند تغییرات بنیادین در نگاه مدیران و مسئولان فرهنگی کشور، به‌خصوص صداوسیماست. 

1_  در مورد سریال‌های عربی ماه رمضان چند نکته عبرت‌آموز برای صنعت فیلمسازی ایران هم وجود دارد. اولین نکته نوع کسب‌وکار این بازار است. اخیرا مشاهده می‌شود که ایرانی‌ها تلاش بسیاری برای کپی از مدل توزیع سریال‌های آمریکایی در بستر وی‌اودی کرده‌اند. آمریکایی‌ها قبل از توسعه تکنولوژی وی‌اودی هم از تلویزیون‌های کابلی استفاده می‌کردند و مدل اجتماعی بازار آنها با بازار ایران تفاوت دارد. نمی‌توان جامعه ایرانی را که ده‌ها سال عادت کرده سریال‌ها را در خانه مجانی ببینند، ناگهان یا حتی به تدریج به این وادار کرد که برای تماشای آنها پول بپردازد. از طرفی در سیستم وی‌اودی، مخاطب پول تماشای یک مجموعه را پرداخته و دیگر توقع دارد که قبل و وسط و بعد از آن، با تبلیغات بازرگانی مواجه نشود. مدلی که بازار ایرانی به آن عادت دارد و با آن همخوان است، به مدلی که سریال‌های عربی در بستر آن توزیع می‌شوند شباهت دارد، نه مدل آمریکایی. مردم اینجا حاضرند تبلیغات بازرگانی را تحمل کنند اما سریال را مجانی ببینند. در ضمن، چیزی خوشایند مردم ایران است که تماشای آن همه‌گیر باشد، نه اینکه یک‌سری از گروه‌های سنی و اجتماعی آن را دوست داشته باشند و بقیه مخاطبش نباشند. توضیح این موارد شرح جداگانه و مفصلی می‌طلبد اما به هرحال، وی‌اودی‌هایی که هم پول اشتراک را از مخاطب‌شان می‌گیرند و هم برای او تبلیغات بازرگانی پخش می‌کنند، یک مدل اقتصادی گیج و ناسالم دارند. در ضمن یک کالای هنری در مدل توزیع وی‌اودی‌ نمی‌تواند براساس تبلیغات کسب درآمد کافی داشته باشد چون فراگیری مخاطبانش بالا نیست. در این مدل از توزیع نهایتا می‌توان چیزی شبیه یوتیوب را از طریق تبلیغات به سود رساند که بخش اعظم محصولات آن مجانی و توسط کاربران بارگزاری می‌شوند؛ اما ۶۰۰ کانال تلویزیونی عربی که در ماه رمضان سریال پخش می‌کنند، همه متعلق به بخش خصوصی هستند، سریال‌ها را مجانی پخش می‌کنند و درآمدشان از راه پخش آگهی در خلال مجموعه‌ها یا قبل و بعد از آن حاصل می‌شود. آنها بیش از هر چیز باید روی مخاطبان فراگیر تمرکز کنند تا پخش آگهی روی آنتن‌شان برای کمپانی‌های سفارش‌دهنده آگهی به صرفه باشد. 

2 _ نکته دوم بازار فرهنگی گسترده‌ای است که با آمدن از آن غافل هستیم. عموما دلیل موفقیت صنعت سینمای چین در سال‌های اخیر را توجه به بازار داخلی و بسیار پرجمعیت آن می‌دانند اما باید به این نکته توجه کرد که تمام مشتری‌های این بازار، هم‌زبان نیستند بلکه نکته اصلی، مشترکات نسبی فرهنگی بین آنهاست. تقریبا می‌شود مطمئن بود که فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی نمی‌توانند از راه فروش در کشورهای غربی به سوددهی مالی برسند اما ساختار سینمای ایران طی چند دهه به نوعی شکل گرفته که نگاه فیلمسازان ایرانی به سمت غربی‌هاست. آنها با ناامیدی کامل از بازار تجاری مخاطبان غربی، به جشنواره‌های هنری اروپا و آمریکا دل بسته‌اند و مسیر سینمای ایران را به جهتی کشانده‌اند که شرح آن مفصل است. در عوض بازار منطقه یکی از پتانسیل‌های بسیار قوی برای صنعتی کردن فیلمسازی ایران است.

سوریه جنگ‌زده در سال ۲۰۱۹ تعداد زیادی سریال ساخت که تنها نگاه به تعداد مخاطبان چهار مورد اول آنها کافی است تا بدانیم که چه ظرفیت عظیمی از جانب ما مغفول مانده است. سریال اول این فهرست ۱۱۳ میلیون و سریال چهارم آن ۷۰ میلیون مخاطب داشت و در کل سریال‌های سوریه در سال ۲۰۱۹ بیشتر از ۵۰۰میلیون نفر مخاطب داشتند. حتی کشورهای عربی خلیج‌فارس و به‌خصوص امارات متحده عربی با وجود اختلافات سیاسی فراوان‌شان با دولت سوریه، روی سریال‌های این کشور سرمایه‌گذاری می‌کنند.

تجربه سریال‌هایی مثل «مریم مقدس»، «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» نشان داد که ایران هم می‌تواند در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد. طبیعتا مشترکات فرهنگی ما با مردم منطقه خیلی بیشتر از کشورهای غربی است و محصولات فرهنگی ایران موقعیت مناسب‌تری در این حوزه دارند. به علاوه، ایران می‌تواند محصولاتی تولید کند که به غیر از کشورهای عربی، در بازار آسیای میانه، پاکستان، شبه‌قاره هند و بسیاری از نقاط دیگر دنیا مخاطب داشته باشد. روابط سیاسی خوبی که بین دولت‌های ایران و سوریه وجود دارد هم می‌تواند یکی از نقاط قوت ایران برای سامان دادن به چنین تجارتی باشد. تولید محصولات مشترک، پخش متقابل آثار در ایران و سایر کشورهای منطقه و موارد متعددی از این دست، همگی راهکارهایی هستند که برای رسیدن به یک نقطه مطلوب، می‌توانند مورد توجه قرار بگیرند. 

3 _ سومین نکته‌ای که با توجه به سریال‌های عربی می‌تواند برای مجموعه‌سازان ایرانی هم عبرت‌آموز باشد، نگاه به ظرفیت‌های بومی و منطقه‌ای هستند. غربی‌ها همه ساله فیلم‌ها و سریال‌های متعددی می‌سازند که با توجه به مناسبت‌های تقویمی خودشان تولید شده است؛ فیلم‌ها و سریال‌های کریسمسی، آثار مربوط به هالووین، عید پاک و... . این درحالی است که ما در منطقه خودمان مناسبت‌های دیگری مثل نوروز، رمضان، محرم و... داریم. فیلم‌ها و سریال‌های مدرسه‌ای، دبیرستانی، آثار مربوط به جامعه سیاه‌پوستان غرب و موارد متعدد دیگری که هیچ‌کدام متعلق به این منطقه نیستند، در منطقه ما معادل‌های دیگری دارند. به‌طور قطع برای کسی که در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای میانه یا شبه‌قاره هند زندگی می‌کند، دلنشین‌تر است که با این موارد مواجه شود و نیازهای تقویمی و مضامین اجتماعی خود او مدنظر قرار بگیرد. یکی از سریال‌سازان ترکیه‌ای فرمول اصلی موفقیت آثار ترکیه را در فاصله گرفتن از فرهنگ فردمحور و سودانگار غربی عنوان می‌کرد و می‌گفت در این مناطق مردمی هستند که اجتماعی‌تر و خانوادگی‌تر زندگی می‌کنند. آنها کهن‌الگوهایی دارند که مطابق باور به این کهن‌الگوها، عشق و فداکاری و چیزهایی از این دست برایشان از جان مهم‌تر است و آثار غربی با محوریت سودانگاری را نمی‌پسندند.

در همین کشور خودمان دو سریال «پایتخت» و «نون.خ» نشان داد که نگاه به اخلاق بومی این جامعه چقدر می‌تواند با استقبال عمومی مواجه شود. «پایتخت» را فقط مازندرانی‌ها و «نون.خ» را فقط کردها نپسندیدند و هر دوی این کارها محبوبیت عام بین تمام اقوام ایران پیدا کردند چون به ساختار اصیل جامعه ایرانی تعلق داشتند. اتفاقا پایتخت ۶ هم در جایی به مشکل خورد و با اعتراض مخاطبان مواجه شد که از این فرهنگ بومی فاصله گرفت و یک‌سری خلقیات طبقه متوسط غرب‌گرا، از گستاخی به بزرگ‌ترها گرفته تا نوستالژی‌بازی با زمان پهلوی را وارد کار کرد. سریال‌های عربی که تمرکزشان بر ماه رمضان است، به این نکته توجه ویژه‌ای دارند و از فرهنگ بومی این منطقه فاصله نمی‌گیرند و از این جهت می‌توانند برای مجموعه‌سازان ما هم مایه عبرت باشند.