معین رضیئی، روزنامهنگار: هفته گذشته جمهوری اسلامی ایران در پاسخی قاطع به خرابکاری انجامشده در نیروگاه هستهای نظنز غنیسازی 60درصد اورانیوم را آغاز کرد. این موضوع با واکنشهای متفاوتی ازسوی مقامات کشورهای مذاکرهکننده 1+4 در وین روبهرو شد. حسین آبنیکی، کارشناس ارشد مسائل هستهای در گفتوگو با «فرهیختگان» به ابعاد مختلف آغاز غنیسازی 60درصد توسط ایران و تاثیر آن بر مذاکرات پیشرو پرداخته است. متن این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
ایران با غنیسازی 60درصدی چه تاثیری میتواند بر مذاکرات هستهای بگذارد. اساسا این سطح غنیسازی چقدر در مذاکرات پیش رو میتواند قابل اتکا باشد؟
اقدام اخیر ایران به طرف مذاکرهکننده توان فنی ما را نشان میدهد و این موضوع را اثبات میکند که اگر ما محدودیتهایی را در صنعت هستهای پذیرفتیم، به این معنی نیست که توان ما از بین رفته است و ما دانش فنی را دراختیار نداریم. این اقدام به طرف مذاکرهکننده اثبات کرد که ما دانش فنی را بهطور کامل دراختیار داریم و عندالزوم هر کاری که در حوزه هستهای مورد نیاز کشور است، میتوانیم انجام دهیم. ضمن اینکه پاسخ مناسب و درخوری به توطئه غربیها با این حرکت داده شد. اگر آنها بمبی را منفجر کردند و بعضی از تجهیزات ما را دچار آسیب کردند نهتنها فعالیتهای ما متوقف نشد بلکه با این حرکت به آنها نشان دادیم که فعالیت هستهای ایران ادامه پیدا میکند. غنیسازی 60درصدی نشان داد ما دستمان پر است و ظرفیتهای گستردهای در این زمینه داریم.
آیا اعلام غنیسازی 60درصدی صرفا جنبه هشدار به غرب را داشت؟
غنیسازی 60درصدی کارکرد کاملا فنی و استفاده عملیاتی دارد. ما به اورانیوم با غنیسازی بیشتر نیاز داریم. همین رآکتور تحقیقاتی ما در تهران، قبلا سوختش 20درصد نبود، سوختش با غنای حدود 90درصد بود. ایران ممکن است برای فعالیتهای صلحآمیز هستهایاش نیاز به غنیسازی با درصد بیشتر از 20درصد داشته باشد. این اقدام یک اقدام عملیاتی و صنعتی است که میتواند در آینده توسعه پیدا کند. اورانیوم با غنای 60درصد در حوزههای مختلف همچون تولید رادیوداروها و... کاربرد دارد. بنابراین اینطور نیست که این غنیسازی یک حرکت صرفا نمایشی و درواقع برای فشار دیپلماتیک باشد. درواقع غنیسازی 60درصدی هم قدرت ما را در مذاکرات بالا میبرد و هم اینکه به یک نیاز راهبردی ما در صنعت هستهای پاسخ میدهد.
با توجه به غنیسازی 60درصد، پیشبینیتان برای آینده مذاکرات و برجام چیست و این حرکت چقدر در آینده این مذاکرات موثر است؟
ما با این حرکت نشان دادیم قرار نیست عقبنشینی کنیم و طرف آمریکایی باید تعهدات برجامیاش را اجرا کند. ما باید بر این امر تاکید کنیم و راستیآزمایی هم در این زمینه انجام شود و بعد از آن وارد تعهدات برجامی خودمان خواهیم شد. مادامی که این اتفاق نیفتد، یعنی طرف آمریکایی تعهدات خودش را بهطور کامل اجرا نکند و توسط ما راستیآزمایی نشود، ما همچنان فعالیتهای هستهایمان را ادامه میدهیم و در همین سطح فعلی توقف نمیکنیم. ما این پیام را به طرف غربی و آمریکایی همیشه دادهایم که متناسب با نیازهایمان جلو میرویم و هیچگونه محدودیتی را هم برای خودمان قائل نمیشویم. در چارچوب استراتژیهای نظام و نیازهایی که صنعت هستهای ما دارد، گامبهگام برای پاسخگویی پیش میرویم و هر میزان لازم باشد اورانیوم را غنی میکنیم یا هر فعالیت صنعتی یا تحقیقاتی دیگری را که لازم باشد، انجام میدهیم و محدودیتی را قطعا نخواهیم پذیرفت، مگر اینکه غربیها و بهخصوص آمریکاییها بهطور کامل به برجام و تعهداتشان برگردند و راستیآزمایی شود، آنوقت است که ما به چارچوب برجام برمیگردیم.
انفجار نطنز، برنامه هستهای ما را تا چه میزان مختل کرد؟
تردیدی وجود ندارد که این انفجار در تاسیسات برقی ما آسیبهای قابلتوجهی وارد کرده است، حالا اینکه ما در چه مدتی میتوانیم این اتفاق را جمع کنیم و به شرایط عادی بازگردیم بستگی دارد به اینکه مدیران صنعت هستهای ما چقدر همت و تلاش کنند و چقدر این بحث را در اولویت خود قرار دهند. اگر خوب کار کنند، بهنظر من میشود در یک فاصله زمانی مناسب این حادثه را جبران و مشکل را مرتفع کرد، البته برخی آسیبها ممکن است جبران نشود. به هر حال تعدادی از ماشینهای سانتریفیوژ بر اثر قطع برق دچار آسیب شده و قاعدتا از بین خواهند رفت. وقتی ما ماشینهایمان را دوباره فعال کنیم، مشخص میشود که برخی ماشینها مشکل پیدا کرده و دیگر قابل استفاده نخواهند بود. اینکه چه تعداد ماشین از بین رفته است بعدا مشخص میشود، اما سیستم برق را میشود بهسرعت اصلاح کرد و به حالت قبل برگرداند، مسئولان سازمان انرژی اتمی باید تلاش کنند جبران خسارات را سریع انجام دهند.
در واکنش به اتفاقهای اخیر سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران، بهجز آغاز غنیسازی 60درصد چه مواردی میتواند باشد؟
فکر میکنم ما بهشدت باید بحث صنعت هستهای را جدی بگیریم، نیازهایی که ما در این صنعت داریم و برنامههایمان را باید بهطور جدی دنبال کنیم. بحث پیشرانهای هستهایمان را که مصوبه مجلس هم دارد (و اتفاق قابلقبولی در این مدت در این حوزه نیفتاده است) باید بهسرعت دنبال کنیم. رآکتور اراک را باید بهسرعت اصلاح و ساخت و راهاندازی کنیم. در حوزه امنیتی خیلی باید بیشتر مراقبت شود و نیروهای امنیتی ما باید مراقبت بیشتری از تاسیسات هستهای کنند، بخش قابلتوجهی از نیروهای توانمند هستهای درطول برجام رسما از سازمان اخراج شدند، نه اینکه از پستشان کنار گذاشته شده باشند بلکه از کل صنعت هستهای بیرون رانده شدند. بسیاری از آدمهای توانمند هستند و حالا که استراتژی دولت در صنعت هستهای عوض شده بهشدت جای خالی این نیروها حس میشود. ما نیاز داریم در حوزه فنی از توان آنها استفاده کنیم و سرعت ارتقای صنعت هستهای را با ورود این نیروهای توانمند بالا ببریم. این اقدامی است که مجلس میتواند روی آن تاکید کرده و سازمان را وادار کند، نیروهایی را که اخراج شدهاند، برگرداند. در حوزه سیاسی هم ما هیچ عقبنشینیای نباید در این موضوع داشته باشیم همانطور که گفتم باید تاکید کنیم که آمریکاییها تعهدات برجامی خودشان را انجام دهند و این را هم راستیآزمایی کنیم. این مساله خیلی نیاز به مذاکره و رفتوآمد ندارد. آمریکا باید کار عملیاتی انجام دهد، هرجا لازم است مصوبهای در کنگره بگذراند یا هر اتفاقی را که نیاز دارد، انجام دهد. راستیآزمایی این موضوع هم قطعا زمان میبرد، اینطور نیست که یک روز یا دو روز باشد، این را باید جدی بگیریم. مباحث انتقال ارز و دلار و سوئیفت و... چیزی نیست که با یک روز بشود راستیآزماییاش کرد. اگر این کار اتفاق افتاد و ما هروقت احساس کردیم که دیگر هیچ مانعی بر سر راهمان وجود ندارد آنوقت میشود، برگردیم به تعهداتمان. بنابراین من فکر نمیکنم که ما نیاز به این سطح از مذاکرات داشته باشیم و بیشتر نیاز به اقدام داریم، آنهم توسط طرف غربی و بهویژه آمریکاییها. ما باید وقتمان را روی راستیآزمایی اقدامات آنها بگذاریم نه اینکه برویم، مذاکره کنیم. چیزی روی میز مذاکره عوض نمیشود و تغییر نمیکند. در صحنه عمل هست که آمریکاییها باید اقدام کنند و ما آن را ببینیم.