عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر اسبق ایران در نروژ در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی مختصات مذاکرات فرسایشی و تبعات آن برای کشورمان و بهرهبرداری آمریکا از این شرایط پرداخت که مشروح این گفتوگو را در ادامه ملاحظه میکنید.
با توجه به احتمال طولانیشدن مذاکرات وین و فرسایشیشدن آن، تحلیل شما از تبعات این موضوع چیست و چرا آمریکا به طولانیشدن مذاکرات با ایران علاقهمند است؟
تحریمهایی که دولت ترامپ با خروج از برجام ایجاد کرد، تعداد و تنوع بالایی داشت. دولت فعلی آمریکا نیز اعلام کرده ما بهشرطی که ایران نیز به تعهدات بازگردد، میخواهیم به برجام بازگردیم، اما ایران خود دارای مشکلات جدی است؛ یعنی هم در مشکلات معیشتی و هم در مسائل سیاستداخلی اختلافنظر وجود دارد.
ایران میخواهد براساس برجام، هرچه زودتر منافع خود را تامین کند و حق هم همین است؛ چراکه جمهوری اسلامی 4-3 سال از حقوق خود محروم شده بود و این امر خسارات زیادی به ایران وارد کرد، بنابراین در گفتوگوها حداقل تیم مذاکرهکننده ایرانی بهدنبال رسیدن به نتیجه است.
طولانیشدن مذاکرات قابل قبول نیست
مقاممعظمرهبری کاملا بهدرستی بیان کردند که نباید گفتوگوها طولانی و فرسایشی شود. البته بعید است منظور ایشان این بوده باشد که در یکی دو جلسه مشکلات حل شود؛ چراکه احتمالا چند جلسه وقت بگیرد و شاید ظن و گمان بهسمت مذاکرات برجامی است که نزدیک به دو سال بهطول انجامید که آن شرایط برای هیچ فردی قابل قبول نیست. من تصور میکنم این مذاکرات به نتیجه میرسد؛ چراکه بهنظر میرسد طرف آمریکایی اراده و تصمیم محکم طرف ایرانی را دارد که باید تمام تحریمها برداشته و راستیآزمایی شود. در این بین آمریکا برای بازگشت به برجام مشکلات داخلی خود را دارد که آنها به ما مربوط نیست و خودشان مسئول آن هستند.
بهصورت مصداقیتر بفرمایید فرسایشیشدن مذاکرات چه تبعاتی برای کشورمان در پی دارد؟
اگر مذاکرات فرسایشی شود چند مشکل بهوجود میآورد. نکته اول اینکه مشکلات اقتصادی ایران ادامه مییابد درحالیکه ما انتخابات را پیشرو داریم و اگر برجام و رفع تحریمها انجام شود حتما روی انتخابات اثر مثبت میگذارد. این یک واقعیت است و باید بپذیریم وقتی نفت فروش میرود و پول آن بازمیگردد، اثر آن از نظر اقتصادی موثر خواهد بود.
احتمال شروط جدید با فرسایشیشدن مذاکرات
نکته دوم این است که برجام 3-2 سال دیگر تمام میشود و هرچه اکنون این مذاکرات طولانیتر شود و همانند برجام قبلی 2 سال بهطول بینجامد، طرف مقابل هم احساس میکند مهلت این برجام تمام شود و بعد برجام جدیدی را برای مذاکره مطرح میکند. درواقع علیرغم آن شرط و شروطی که ابتدای کار گذاشتند و شرایط ایران را پذیرفتند، ممکن است شرط جدیدی را با طولانیشدن مذاکرات اعمال کنند. هرچه ما به پایان دوره برجامی نزدیک شویم و این مذاکرات نتیجهبخش نشود، آنها میگویند زمان زیادی نمانده است پس باید فشارهای اقتصادی را ادامه دهیم تا ایران گفتوگوهای جدید را در مسائل مختلف اعم از موشکی و منطقهای باز کند. بنابراین طولانیشدن مذاکرات ضررهای متفاوتی برای ایران دارد و برای طرف مقابل تنها یک نگرانی دارد که آن افزایش میزان غنیسازی ایران است. من تصور میکنم با اتفاق نطنز، این امر به تاخیر افتاد و به نفع آنها شد.
آنچه مسلم است هم طرف ایرانی اراده حلمساله را دارد و هم طرف آمریکایی نشانداده میخواهد این مساله را حل کند، از اینرو بهتر است وقتی مذاکرات جدی شد، نقش واسطهها کمتر شود و تیم ایرانی، مستقیم با تیمی که جدی است، مذاکره کند تا بهتر همدیگر را درک کنند؛ کمااینکه ظریف و کری بهتر همدیگر را درک میکردند تا اگر با واسطه بین این دو مذاکرهای صورت میگرفت، طبیعی است که واسطهها هم منافعی دارند و این حرفها را با لحن خود منتقل میکنند. بنابراین اگر در این دوره این احساس بهوجود آمد که قدمهای مثبتی برداشته شده و نهایتا به نتیجه میرسند برای کاهش روند فرسایشی دوطرف باید مستقیم با هم مذاکره کنند تا منافع ما بهتر تامین شود.
البته درحالحاضر مخالفان زیادی داخل آمریکا با بازگشت آمریکا به برجام مشکل دارند و رژیمصهیونیستی و عربستان هم تلاش بسیاری در این زمینه انجام میدهند و اطلاعیه روز گذشته وزارت خارجه عربستان و عملیات تخریبی رژیمصهیونیستی در نطنز، نشاندهنده این امر است.
یعنی مخالفان داخلی آمریکا، یکی از دلایل فرسایشیشدن مذاکرات هستند؟
بله، لابی آنها در داخل آمریکا راه افتاده و در وین نیز لابی عرب و لابی صهیونیستی بهطور مجزا با اروپاییها و روسها و آمریکاییها گفتوگو میکنند و شرط و شروط میگذارند. این جریانات دستبردار نیستند؛ چراکه از استقلال، قدرت و توانمندیهای ایران در منطقه هراس دارند. بنابراین تحریمها قطعا برای آنها منافعی دارد و بر همین اساس تلاش میکنند تحریمها باقی بماند. صهیونیستها و سعودیها میدانند چقدر برای آنها مضر است اگر تحریمها برداشته شود و آمریکاییها و ایرانیها به نتیجه برسند. آنها هم از منافع خود دفاع میکنند؛ چراکه منافع آنها با منافع جمهوری اسلامی کاملا مجزا و در دوجهت مخالف است.
تقسیمبندی تحریمها به برجام، حقوق بشر و تروریسم در وین
درحالحاضر یک رقابت ژئوپلیتیکی در منطقه در جریان است که این رقابت وقتی به ضرر آنها تمام میشود که این مذاکرات وین انجام شود، لذا کسانی که در داخل با این مذاکرات مخالفت میکنند باید به این مساله واقف باشند. از سوی دیگر با همه مشکلاتی که در وین وجود دارد، روی تکتک تحریمها بررسیهای دقیق انجام میدهند و از اینرو لیست تحریمهایی که وجود دارد دستهبندی و به تحریمهای مربوط به برجام، حقوق بشر و تروریسم تقسیم شده است. بههرحال باید دید آیا میتوانند در یک جمعبندی خواستههای یکدیگر را برآورده کنند یا خیر. من احتمال میدهم طرف سومی واسطه میشود که این طرف سوم نقش موثر را بازی کرده و سعی میکند واسطه شود و میانجیگری کند.
چه کشوری این نقش را بازی میکند؟
احتمالا اروپا باشد.
رفتار اخیر اتحادیه اروپا که حین مذاکرات وین تحریمهایی علیه ایران اعمال کرد، با این موضوع تداخل ندارد؟
این اقدام از بیسیاستی آنها بود و نباید در این شک کرد که اروپاییها میخواهند برجام بماند، اما در عین حال آنها نخواستند ضرر کنند و به همین دلیل اکنون با آمریکا متحد شدند و نمیخواهند آمریکا ناراضی باشد؛ اما تحریم اخیر از بیسیاستی آنهاست که فکر نکردند اکنون لازم نیست این تنش را بهوجود آورند، لذا این امر میتواند بیاعتمادی بیشتری را از سوی طرف ایرانی نسبت به اروپایی بههمراه داشته باشد.