
زینب مرتضاییفرد، روزنامهنگار: صدای آشنایی است که از نگاه پژوهشگران میتوان آن را پرچم صوتی دین اسلام دانست. اذان این کلام آهنگین زیبا از نخستینباری که بلال حبشی برای خواندن از سوی پیامبر اسلام بهعنوان موذن انتخاب شد تا همین حالا به حیات خود در جهان اسلام ادامه داده و به مرور کارکردهای دیگری را هم علاوهبر اطلاعرسانی وقت نماز بر خود افزوده است. ضمن اینکه پس از آن و با گسترش اسلام موذن بودن هم به افتخاری بدل میشود که بسیاری دوست دارند و تلاش میکنند، آن را برای خود داشته باشند. از اینروست که در سراسر ایران موذنهای بسیاری بودهاند که هرکدام با لحن و حتی تاثیر گویش منطقه خود اذان میگفته و حال و هوای متفاوتی در این اذانگوییها وجود داشته است؛ حالوهوایی که با همهگیری رادیو و نفوذ روزافزون آن کم و کمتر میشود و روندی یکدستتر به خود میگیرد.
اذانگویی با لحن خوش
در سنت اسلام قرائت با لحن خوش و موسیقایی وجود نداشته است، اما ایرانیها و مصریها پس از مسلمانشدن خواندن قرآن و اذان با لحن خوش را آغاز میکنند و موجب گسترش بیشتر آن در جهان اسلام میشوند. این رویکرد اما نظم خاصی نداشته مثلا گفته میشود تا قبل از حکومت صفویان، علویان مناجاتخوانی خاص خود را با توجه به فواصل موسیقایی و گردش ملودیک منطقه خود اجرا میکردهاند. هرچند سند مکتوبی در توضیح این موارد یافت نشده اما پژوهشگران معتقدند با روی کارآمدن سلسله صفویه و بعد از رایج شدن مذهب تشیع و نیز تغییر محتوایی اذان، بهمنظور ترویج مذهب رسمی در مناطق سنینشین که اکثر مساحت ایران را تشکیل میداد، افرادی برای رواج اذان نو و آداب جدید، وضو گرفتن و مناجاتهای تشیع تربیت شدند.
به گفته فواد توحیدی، انتوموزیکولوگ، لحنهای قرائت از دوران قاجار به مناطق مختلف دیکته شد، چون هنرمندان دوره قاجاریه و بهخصوص خانواده فراهانی پایهگذار موسیقی ردیف و دستگاهی بودند و اساتید موسیقی براساس نوع حس اشعار تعزیه گوشههای مشخصی را در نظر میگرفتند و اجرا میکردند. این اجراها در شهرهای مختلف کشور بهنوعی کپی میشدند. لحنها در آداب دیگری مثل چاووشخوانی، مداحی، پامنبری، سحریخوانی و... هم استفاده میشدند و هنوز که هنوز است چاووشخوانی و تعزیه در اکثر مناطق ایران با لحنهای مشابه اجرا میشود.
در دوره پهلوی اما اذان گفتن با لحن موسیقایی محلی از دورهای مورد سرزنش قرار میگیرد و با ورود رسانههای صوتی اذانهای عربی که خود نشاتگرفته از مقامهای ایرانی بود به صورت کلیشهای به موذنها القا میشود و بعدتر با گسترش رسانهها هماهنگشدن لحنها در اذانگویی هم اتفاق میافتد. مسلما وقتی موذنها اذانگوییهای استادان برجسته موسیقی را از رادیو میشنوند و تحتتاثیر زیبایی کار آنها قرار میگیرند، خودبهخود سمت تکرار سبک و سیاق خواندن آنها پیش میروند. روندی که البته باید از برخی جهات آن را بسیار ستود، درست است که لحنهای اذانگویی محلی از دست میرود اما شیوه استادان ایرانی که در دستگاه موسیقی ایرانی اذان میگویند تا حد زیادی جایگزین آنها میشود نه اذانهای عربی که حکومت وقت قصد القای آن را داشته است.
موذنزادهها
گفتیم موذن بودن در خانوادههای ایرانی خیلی مهم بوده است. اگر هیچ ذهنیتی هم در اینباره نداشته باشید، میتوانید به اسناد ثبتاحوال نگاهی بیندازید، بسیار بودهاند خانوادههایی که در آغاز قرن چهاردهم و شناسنامهدار شدن جامعه ایران نامهای خانوادگیای چون موذن، موذنی، اذانی و موذنزاده را انتخاب کردهاند تا به این طریق موذنبودنشان را در نسب خانوادگی به این طریق حفظ کنند و به این موضوع هم افتخار کنند که در اذان گفتن و اطلاعرسانی برای برپاداشتن نماز نقش داشتهاند.
شاید فکر کنید موذن بودن برای مردم عادی مهم بوده اما نگاهی به موذنان عصر قاجار نشان میدهد هنرمندان بزرگ عرصه موسیقی هم به اذانگویی تمایل داشتهاند و از اینرو نام خوانندگان زیادی در عرصه آواز ایرانی دیده میشود که موذنان پرقدرتی هم بودهاند. سیدحسین عندلیب اصفهانی موذن مسجد سپهسالار (مطهری کنونی)، حاجموذن تفرشی پدر حسن علیخان نکیسای تفرشی (موذن عهد محمدعلی شاه قاجار بوده)، سیدعبدالرحیم اصفهانی، قربانخان قزوینی معروف به «قربانِ شاهی» موذن دوره مظفرالدین شاه و نیز استاد ابوالحسن اقبالآذر که در زمان محمدعلیشاهقاجار خوانندگی میکرد و صفحههای بسیاری پرکرده بوده بخشی از این هنرمندان بزرگ هستند که موذن هم بودهاند. اینطور نوشتهاند که ابوالحسنخان اقبالآذر در تکیه دولت حضور مداومی داشته و در طول ماه رمضان هم از گلدستههای مسجد سپهسالار بدون هیچ بلندگویی طوری اذان میگفته که همه حیرت میکردهاند از فرکانس صدایش.
نهفقط در عصر قاجار که در دورههای بعد هم اذانگویی برای موزیسینهای بزرگ افتخاری بوده است. استاد تاجاصفهانی و مهندس استاد عطاءالله امیدوار هم در دستگاه نوا، همایون و چهارگاه نیز اذان خواندهاند. آثار موذنهای مشهوری چون رحیم موذنزادهاردبیلی، حسین صبحدل، آقاتی و کریمی را نیز نمیتوان فراموش کرد چون در ذهن بسیاری از مردم کشورمان حکم نوستالژی صوتی را یافتهاند.
اطلاعرسانی با اذان
یکی از کاربردهای اذان، گفتن اذان ناوقت یا بیموقع برای یاری خواستن بود. مثلا به هنگام زایمان زنان، پدر بچه موظف بود بالای بام برود و اذان بگوید و حین اذان استغاثه هم میکرد، به این ترتیب همسایگان میدانستند، فرزندی در حال بهدنیا آمدن است و به یاری او میآمدند.
مورد دیگر کاربرد اذان، خواندن آن در گوش نوزاد تازه به دنیا آمده بود، به وقت نامگذاری که کماکان انجام میشود، مورد دیگر کاربرد اذان بیموقع، گفتن تکبیرهای بلند و شهادتین بود که در زمان وقوع حوادث ناگوار طبیعی یا تهاجم دشمن یا کمک خواستن انجام میشد، اما در فرهنگ جدید اذان به سینما و هنرهای دیگر هم راه پیدا کرد، در فیلمهای علی حاتمی اذان امکانی است برای نمایش دادن غلیان درونیات معنوی شخصیتها. از آخرین کاربردهای اذان در سینما، فیلم «چ» ساخته حاتمیکیا بود که نقش تمامکننده را ایفا میکند. در تنش میان شخصیتها، اشاره به سکوت برای شنیدن اذان امکانی است برای پایان دادن به بحثها و جدلها.
این روزهای اذان
شاید برای قضاوت زود باشد، اما این سالها کمتر اذان تازهای شنیده شده و به میان مردم راه یافته است. هنوز هم همان اذانهایی که نام موذنهایشان ذکر شد بیشتر شنیده میشوند و میتوان آنها را موذنهای دوره طلایی اذانگویی در ایران دانست. هرچند شاید هم هنوز زمان قضاوت نرسیده باشد، شاید باید صبر کرد و دید در چند دهه آینده اذان زیبایی از این روزها به یادگار مانده تا نسلهای بعد آن را بستایند و شنیدنش مثل اذان مرحوم موذنزاده روحبخش لحظههایشان شود. هرچند بدبینانه است اما احتمالا اگر با همین روند این روزها پیش برویم، امید چندانی به این اتفاقهای خوب نخواهد بود...
اولین اذان ضبطشده
موذن: محمد فلاحی معروف به دماوندی / تاریخ ضبط: سال ۱۲۹۱
این اذان روی صفحه گرامافون ضبط شده است. دماوندی خواننده ردیف مجلسی و از منبرخوانان عصر ناصری بود. از بین تمام آثار ضبطشده از دماوندی صفحه اذان و مناجات او از بقیه مشهورتر است. او اذان را در فواصل بیات ترک اقامه کرده بود و البته خودش به سبک خراسانی تسلط داشت. او در یک مصاحبه رادیویی که 14 دی 1350 انجام شد، گفته بود اذانگویی را از سیدجعفر لاهیجی و ردیف آوازی را از سیدعبدالرحیم اصفهانی در اصفهان آموخته است.
ماندگارترین اذان ایرانی
موذن: رحیم موذنزاده / تاریخ ضبط: سال 1334
رحیم موذنزادهاردبیلی از معروفترین موذنهای ایرانی که اجرایی ملکوتی از اذان ارائه کرده بود. این اذان معروف در آواز بیات ترک و در گوشه «روحالارواح» اقامه شده است. اذان مشهور موذنزاده در رادیو ضبط شد و در سال 1387 بهعنوان اثر ملی در حوزه میراث معنوی کشور ثبت شده است.
رحیم موذنزاده درباره رمز ماندگاری و زیبایی اذانش گفته است: «برای اینکه این اذان را با دهان روزه گفتم تا قربه الیالله باشد. این یک کار مادی نبود، بلکه معنوی بود.»
اذان زیرزمینی ایرانی
موذن: حسین صبحدل / تاریخ ضبط: سال ۱۳۵۳
حسین صبحدل به موسیقی آوازی، دستگاهی و ردیف موسیقی سنتی تسلط داشت و اذان معروفش ازجمله اذانهایی است که در بیات ترک اقامه شده است. صبحدل اواسط دهه 50 و در دوره پهلوی اذانی اقامه کرده بود که در محافل و مجالس پخش میشد چون در آن دوره رادیو و تلویزیون اذان پخش نمیکردند. همین مساله باعث شده اذان صبحدل را ملقب کنند به اذان انقلاب.
متفاوتترین موذن
یکی از متفاوتترین موذنهای ایرانی عطاءالله امیدوار است نه به این دلیل که حرفه اصلیاش معماری و شهرسازی است و نه به این دلیل که نقاشی و عکاسی و فیلمسازی میداند و در عین حال اذان هم اقامه میکند، بلکه از این بابت که او اذان را در سه دستگاه متفاوت آواز ایرانی خوانده است. امیدوار که موسیقیدان هم هست و مسلط به دستگاههای مختلف موسیقی ایرانی، برخلاف بسیاری از موذنهای ایرانی که براساس فواصل بیاتترک اذان گفتهاند، در دستگاههای نوا، همایون و چهارگاه اذان را اقامه کرده و اذانش در دستگاه چهارگاه و بهطور مشخص در گوشه منصوری، موفقترین تجربه او در این زمینه محسوب میشود.
اذان ثبتشده در میراث معنوی
موذن: شیخ محمد آقاتی / تاریخ ضبط: 1327
اذان شیخ محمدآقاتی در روزهای حضورش در رادیو به سال 1327 ضبط شد و یکی از ماندگارترین اذانهاست که نام آقاتی را در کنار موذنهای برتر ایران قرار داد. سبک موسیقایی اذان محمد آقاتی سبب شده این اثر 29 شهریور 1390 در فهرست میراث معنوی ایران ثبت شده و در گروه سنتها و نمودهای شفاهی شاخه موسیقی قرار گرفته است.
اذان یک خواننده ایرانی
موذن: جلالالدین تاجاصفهانی / تاریخ ضبط: 1306
موذن نبود اما صدای خوش و قدرت و تسلطش بر موسیقی را به کار برد و با فواصل بیات ترک اذان گفت. استاد جلال تاج اصفهانی استاد آواز بوده و حرفهاش خوانندگی بود و آموزش موسیقی. او در رادیو گوشههای موسیقی ایرانی را تدریس کرده بود و هنرمندانی چون علیرضا افتخاری و حمیدرضا نوربخش از شاگردانش بودند.
در گذشته و حتی هنوز هم کسانی هستند که از صدای خوب و توان آوازخوانی برای مکبری، اذانگویی، مداحی و اجرای برنامههای مذهبی بهره میگیرند اما تاجاصفهانی در موسیقی آوازی ایران یک استاد تمامعیار بود که بخشی از این استادی را برای اذان گفتن به خدمت گرفت.
او سال 1282 در اصفهان متولد شده بود و پدرش شیخ اسماعیل معروف به تاجالواعظین بود.
استاد تاجاصفهانی از همان سال ۱۳۱۹ همکاری با رادیو را آغاز کرد و از ۱۳۲۸ به همکاری با رادیو اصفهان پرداخت. تاج ضمن خوانندگی، سرپرست نوازندگان رادیو اصفهان شد و برنامههایی برای آموزش گوشههای دستگاههای موسیقی ایرانی اجرا میکرد.