تاریخ : ۱۶:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
کد خبر : 534
سرویس خبری : ایده حکمرانی

اروپایی شدن همچون یک‌مشکل اروپایی

اروپایی شدن همچون یک‌مشکل اروپایی

فرهیختگان آنلاین: در سال تحصیلی۵۴- ۱۹۵۳یواخیم ریتر به عنوان استاد میهمان به دانشگاه استامبول دعوت شد. حاصل دوره اقامت دانشگاهی او در ترکیه مقاله‌ای با عنوان «اروپایی شدن همچون یک مشکل اروپایی» (۱۹۵۶) بود که بعدتر در کتاب متافیزیک و سیاست بازنشر یافت.

پیش از این مقاله، ریتر در «هگل و انقلاب فرانسه» به بحث «گسست گذشته و آینده» اشاره کرده بود و هگل را به عنوان فیلسوفی که مشکل این گسست را در نظام فلسفی خود حل می‌کند، معرفی کرده بود. در مقاله «اروپایی شدن همچون یک مشکل اروپایی» ریتر دوباره از دوگانه گذشته و آینده سخن می‌گوید، اما این بار بر زمینه تاریخ ترکیه. از نظر ریتر تضادی بین گذشته ترکیه و آینده آن گذشته وجود دارد. بنیانگذاری لائیک دولت ترکیه در سال ۱۹۲۸ از نظر ریتر نخستین تجربه کشورهای اسلامی است که در آن اسلام دیگر برسازنده بنیاد نظم اخلاقی، حقوقی و سیاسی نیست. به‌‌واسطه نوسازی، زندگی شهروندان ترکیه بهبود غیرقابل تصوری پیدا کرده بود، مشاغل جدید ایجاد شده بود، نظام بهداشت و درمان و نظام آموزش شکل گرفته بود و رفاهی همگانی ایجاد شده بود. اما تاسیس دولت ملی‌گرای ترکیه در نتیجه از بین رفتن وحدت سیاسی- مذهبی مسلمانان سنی (امت) تحت خلافت اسلامی بود و نه‌تنها نسبتی با گذشته ترکیه نداشت؛ بلکه حاصل الگو قرار دادن مدل اروپایی جدایی دین از سیاست و برپایی یک نظام حقوقی سکولار بود. شهروندان ترکیه حتی دیگر نمی‌توانستند مآثر و مواریث کتبی‌شان را بخوانند؛ چرا که خط رسمی از عربی (خط قرآن) به لاتین تغییر داده شده بود. انسان به لحاظ درونی و بیرونی بین دو نظم متضاد گیر کرده بود؛ دو نظمی که نه‌تنها رابطه و نسبتی با هم نداشتند، بلکه در تضاد و شکافی عمیق به سر می‌بردند و در عین حال به طور توامان نقش نظام حیات شهروندان ترکیه را ایفا می‌کردند. از نظر ریتر اگر این تضاد راهی برای آشتی پیدا نکند آن گذشته و سنت خود را در هیئتی جدید و این بار به شکل تجددستیزانه‌ای بازتولید می‌کند. اگرچه این بازتولید ضایعه‌ای از سنت است که برای بازتولید خود لاجرم خود را به شکل ایدئولوژی‌ستیز و مبارزه در می‌آورد و از این جهت خود را مجهز به دستاوردهای مدرنیته می‌کند، اما در بنیاد خود یک جنبش شبه‌مدرن است که مهم‌ترین ویژگی آن نفی مدرنیته است.

*نویسنده : محمد ایمانی* پژوهشگر فلسفه