ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: خودم هم فکرش را نمیکردم بعد از بیش از یک سال نوشتن از ویروس کرونا هنوز هم موضوعات و مسائلی پیرامون این بیماری کشنده وجود داشته باشد که بتوان به آنها پرداخت و به قولی گزارش جدید نوشت. منتها گویا اینگونه است و هم خود ویروس کرونا و هم حواشی حول محور آن در کشورهای مختلف دنیا، ازجمله ایران مسائلی را ایجاد میکند که هر روز که اخبار مربوط به کرونا را میخوانیم و کمی هم جستوجو میکنیم، میتوانیم موضوعات جدیدی را مخابره کنیم. پیش از ورود به مبحث اصلی گزارش بد نیست مثل گذشته و طبق روال موجود در بسیاری از گزارشهای دیگر، شرایط موجود را با هم مرور کنیم و ببینیم این املتی که از نقشه کشورمان با ترکیب رنگها ساخته شده و ماحصل سیاستهای غلط و اشتباهات محض ستاد ملی مقابله با کروناست، چه وضعیتی دارد.
طبق اعلام سیماسادات لاری، سخنگوی وزارت بهداشت از 20 تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۹ هزار و ۶۶۶ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که دو هزار و ۲۰۵ نفر از آنها بستری شدند. بر این اساس مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به دو میلیون و ۴۹ هزار و ۷۸ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۱۹۳ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۴ هزار و ۲۳۲ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۷۰۲ هزار و ۶۲ نفر از بیماران، بهبودیافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. چهار هزار و ۳۲۹ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۱۳ میلیون و ۵۷۷ هزار و ۵۷ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۲۵۷ شهرستان قرمز و ۱۲۹ شهرستان نارنجی هستند و براساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا مسافرت «از» و «به» شهرهای با وضعیت قرمز و نارنجی ممنوع است. همچنین ۵۱ شهرستان در وضعیت زرد و فقط ۱۱ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند.
همینطور که آمار نشان میدهد، وضعیت از همیشه قرمزتر است و ذیل سیاستها و تصمیمات عجیب ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست حسن روحانی، رئیسجمهور طی چند روز چنان فرصت تعطیلات نوروزی برای قطع زنجیره کرونا در کشور به تهدید و حالا بحران تبدیل شده است که میتوان آن را در تمام دنیا با عنوان «چگونه مثل ایران نباشیم» تدریس کرد! با این تفاسیر علیرغم چالش اصلی عبور از پیک چهارمی که الان درگیر آن هستیم، مساله واکسن کرونا یکی دیگر از اصلیترین چالشهایی است که باید خیلی زود تعیین تکلیف شود تا هم مردم و هم کشور از این بحران خارج شوند. در ادامه دراینباره و همچنین حواشی چند وقت اخیر در ارتباط با برنامه واکسیناسیون ملی میخوانیم.
از تمام فرصتها تهدید ساختیم
با واردات قطرهچکانی و عدم تایید و عبور از مراحل نهایی واکسن ایرانی، وضعیت واکسیناسیون کرونا در ایران یکی از بدترین احوال در بین کشورهای مختلف دنیا را دارد. نگرانیهای مردم روزبهروز بیشتر و جهشهای کرونایی هم روزبهروز خطرناکتر و کشندهتر میشود. یکبهیک پیکهای کرونایی از راه میرسند و روزانه نفرنفر کشته و مبتلا روی دست ما میگذارند. علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، گفت: «همانطور که میدانید در همه استانها با موج سنگین ابتلا مواجه هستیم و اکثر بیمارستانها شلوغ هستند. در ۱۲ استان شیب بسیار تندی از بیماری را شاهد هستیم. استانهای اردبیل، بوشهر، خراسانجنوبی، خراسانشمالی، آذربایجانشرقی، کرمان، لرستان، همدان، زنجان، مرکزی، قم و فارس ازجمله استانهایی هستند که شیب بسیار تند بیماری را تجربه میکنند و باید مراقب بود که از خسارت وارده بکاهیم. در ۱۱ استان دیگر نیز شیب تند است اما نه به اندازه ۱۲ استان پیشین. درواقع این استانها هم وارد موج چهارم شدهاند و شیب بیماری رفتهرفته تند میشود و باید مراقب باشند، زیرا روزهای سختی پیش رویشان قرار دارد.
استانهای ایلام، البرز، آذربایجانغربی، سمنان، تهران، خراسانرضوی، اصفهان، کردستان، چهارمحالوبختیاری، کرمانشاه و قزوین شیب تندی از بیماری دارند.» این هم وصف آخرین وضعیت ماست. راهکار چیست و چه بود؟ خب بارها گفتهایم. راهکار در چنین وضعیتی ابتدا رعایت پروتکلهای بهداشتی، ایجاد محدودیتها و ممنوعیتها و بهرهبرداری حداکثری از فرصتهایی نظیر عید نوروز و تعطیلات اینچنینی بهعلاوه انجام سریع واکسیناسیون ملی است. از این دو راهکار ایران کدامیک را درست پیش برد؟ هیچ کدام. در اولی که بحرانآفرینی کرد و در دومی هم که شاهکارهایی رخ داده و میدهد که مغز آدم از بیان آن سوت میکشد. بارها و بارها گفتهایم، حالا دیگر نه ماسک زدن، نه فواصل اجتماعی و نه مکررات این یک سالواندی درگیری با کرونا جواب میدهد و نه خواهش و التماس از مردم، حالا زمان واکسن زدن است. باید جمعیت قابلتوجهی از کشور واکسینه و ایمن شوند تا بتوان با تجدید قوا به جنگ با این ویروس رفت و زنجیره آن را قطع کرد. هم باید از تمام ظرفیتهای بینالمللی استفاده کرد و واکسنهای تولیدشده در دنیا را خرید و وارد کرد و کار واکسیناسیون را پیش برد و هم ظرفیت داخلی را به کار گرفت و خلأها و کمبودها را با آن پوشش داد. اولی راه به جای خاصی نبرده و جز چند محموله واکسن روسی و چینی و احتمالا هندی، آن هم به قدر محدود اتفاق شگرفی رخ نداده است. دومی هم علیرغم تمام توفیقاتی که داشته و واکسن ایرانی به مرحله پایانی کارآزمایی بالینی رسیده است، هنوز در دسترس نیست و هر روز یک تاریخ جدید و بعضا دور برای رسیدن به مرحله واکسیناسیون عمومی اعلام میشود.
برنامه واکسیناسیون در ایران؛ شفافیت در توزیع و تزریق واکسن نداریم
البته این وضعیت واکسیناسیون و این بیعدالتیهای موجود، محدود به ایران نیست. «تدروس آدهانوم» دبیرکل سازمان جهانی بهداشت با گلایه از وضعیت توزیع واکسن در دنیا گفت: «بیش از ۸۷ درصد از ۷۰۰ میلیون دوز واکسن کروناویروس که در جهان توزیع شده توسط کشورهای ثروتمند دریافت شده است. بهطور میانگین از هر چهار نفر در کشورهای ثروتمند یک نفر حداقل یک دوز از واکسن کووید-۱۹ را دریافت کرده و این درحالی است که در کشورهایی با میزان درآمد پایین و فقیر این رقم به ازای هر ۵۰۰ نفر تنها یک نفر است. عدم تعادل شوکآوری در نحوه توزیع جهانی واکسن مشاهده میشود. کوواکس مکانیسمی قوی است که میتواند واکسن تولیدشده را سریعتر و با کارایی بیشتری نسبت به دیگر مکانیسمها توزیع کند. تاکنون حدود ۳۸ میلیون دوز از طریق برنامه کوواکس در سراسر جهان توزیع شده است که حدود 25/0 درصد جمعیت جهان را پوشش میدهد. این اقدامات دوسویه، خطر شعلهور شدن آتش نابرابری در روند توزیع واکسن را به همراه دارد.»
با این اوصاف سوای ناعدالتیهای احتمالی، حواشی و مسائل دیگری هم حداقل در توزیع و تزریق واکسن کرونا در ایران وجود دارد و از گوشه و کنار اوصاف و اخبار آن به گوش میرسد. نمیدانم یادتان هست یا نه، اواسط اسفندماه سال گذشته و کمی بعدتر از آغاز واکسیناسیون سراسری کرونا در کشور خبری تحت عنوان «پارتیبازی در تزریق واکسن کرونا» در رسانهها منتشر شد. محتوای آن خبر این بود: «ماجرا از این قرار است که هر بیمارستان برای تزریق واکسن به کادر درمان خود سهمیه مشخصی دارد و چنانچه یکی از اعضای کادر درمان که در اولویت تزریق واکسن قرار دارد، هنگام تزریق حضور نداشته باشد یا نخواهد این نوع از واکسن را بزند، برخی از افراد مدعی شدند که مسئولان بیمارستان سهمیه آن شخص را به فرد دیگری ازجمله اقوام و آشنایان خود اختصاص میدهند.»
حسین کرمانپور، مدیرکل روابطعمومی سازمان نظام پزشکی هم در ارتباط با این خبر همان موقع گفت: «احتمالا چنین چیزی درست است؛ چراکه این واکسنها یخزده هستند و هنگامی که از حالت یخزده درمیآیند، اگر تزریق نشوند باید دور ریخته شوند و به همین دلیل برای اینکه واکسنها در چنین شرایطی دور ریخته نشوند -که البته خیلی به ندرت پیش میآید- و اگر برنامه از پیش تعیینشده و غرضورزی در کار نباشد، در آن لحظه شخصی را پیدا میکنند و واکسن را به او میزنند.» حالا یکی از دوستان پزشک من هم خبر جدیدی را به من گفت تقریبا با یک چنین مختصاتی.
به گفته این پزشک، روز پنجشنبه در یکی از بیمارستانهای خصوصی و نامآشنای پایتخت صف واکسنی شکل میگیرد و ماجرا از این قرار است که گویا محل نگهداری واکسنها دچار مشکلی میشود و آن بیمارستان تصمیم میگیرد برای جلوگیری از فاسد شدن و غیرقابل استفاده شدن واکسنها آنها را به کسانی که کد نظامپزشکی دارند بزند. این مساله دهانبهدهان بین پزشکان میچرخد و آنها هم یکییکی به دوستان و همصنفیهای خودشان میگویند و القصه اینکه صفی در بیمارستان شکل میگیرد و حتی عدهای بدون اینکه پزشک باشند یا مسئولیتی در حوزه بهداشت و درمان هم داشته باشند به این بیمارستان مراجعه میکنند و واکسن را میزنند. به همین راحتی! این ماجرا اما چند نکته قابل تأمل دارد. اول اینکه بخش و بیمارستانهای خصوصی که از ابتدای تولید واکسن متقاضی خرید و واردات واکسن به کشور بودند اینطور در نگهداری و توزیع واکسن حاشیهساز شدند و ناتوان عمل کردند چطور میتوان انتظار داشت در آینده و با ورود محمولههای واکسن خارجی توسط این شرکتها و بعضا بیمارستانها و مدیرانشان توزیع عادلانهای صورت گیرد؟ اما سوای این و جدا از نقش بخش خصوصی، در چنین شرایطی، جایگاه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو و دستگاههای نظارتی کجاست؟ چرا هیچ آمار و اطلاعات شفاف و سامانه مشخصی وجود ندارد که همه بدانند و ببینند و مطلع شوند که دقیقا چه تعداد واکسن به کشور وارد شده است؟ این واکسنها کجاست؟ چه کسانی واکسن زدهاند و الان وضعیتشان چگونه است و خیلی سوالات دیگر. اصلا با این وضعیت توزیع واکسن، با این روند کند واکسیناسیون، وزارت بهداشت چه تضمینی میتواند بدهد که بعد از واردات گستردهتر(به فرض محال) و تولید واکسن داخلی، برنامه واکسیناسیون ملی عادلانه پیش خواهد رفت و مردم در کوچه پسکوچههای ناصرخسرو دنبال واکسن نمیگردند؟
برنامه واکسیناسیون نیازمند بررسی و تجدیدنظر است
در ارتباط با حواشی و موضوعات و چالشهای پیشروی روند واکسیناسیون کرونا در کشور با علیرضا ناجی، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا و عضو کمیته ملی واکسن کرونای کشور گفتوگویی انجام دادیم. او در ارتباط با این مساله و شمای کلی واکسیناسیون در ایران به «فرهیختگان» گفت: «ما سند ملی واکسن داریم و اولویتهای زدن واکسن در آن مشخص شده است. در بازهای قرار بود کادر درمانی که با کرونا در ارتباط هستند این واکسنها را بزنند و در اولویت قرار داشته باشند و برای فاز دوم هم قرار بود افراد دارای بیماریهای زمینهای این واکسنها را تزریق کنند و نسبت به این ویروس کشنده ایمن شوند، منتها الان وضعیت جور دیگری است. ما با همین مقدار کم واکسنی هم که میآوریم به هر گروهی از گروههای اجتماعی واکسن را میزنیم و آن اولویتهای خطر را که در نظر گرفتیم لحاظ نمیکنیم و این اصلا علمی و اصولی نیست. مثلا شما فرض کنید در بیمارستانی که برای سرطانیها و بیماران اتیسم است واکسن زده میشود و پزشکان و پرستاران این بیمارستانها ایمن میشوند، درحالیکه هنوز کادر درمانی که در مواجهه مستقیم با کرونا هستند، بهطور کامل واکسینه نشدهاند. این نشان میدهد ما وقتی سندی را مینویسیم نمیخواهیم برای اجراشدن آن اهتمام بورزیم و آن سند برای ما نقشهراه نیست و موضوعیتی ندارد و این مساله خیلی مهم است. نکته بعدی این است با توجه به اینکه ما ظرفیت پایینی برای واکسن داریم و نتوانستیم تعداد قابلقبولی واکسن وارد کنیم باید تجدیدنظری درمورد اولویتهایمان داشته باشیم و به این سمت برویم افرادی که در مطالعات دارای ریسک بالا هستند، واقعا در اولویت قرار گیرند و اگر در اولویت نیستند نیز به اولویتها اضافه شوند. مثلا افرادی که در کادر درمان هستند هم اولویتبندی شوند و کسانی که در خط مستقیم کرونا هستند زودتر از سایرین واکسینه شوند، درواقع میخواهم بگویم وقتی برنامهریزی درمورد مساله واکسیناسیون انجام میشود باید به آن عمل کنند و به بیراهه نرویم. درضمن وقتی کمبود واکسن وجود دارد و نمیتوانیم به کادر درمان هم بدهیم باید در همان کادر درمان هم اهم و فیالاهم انجام شود تا ببینیم چه کسانی باید واکسن بزنند و چه کسانی هم در مراحل بعدتر واکسینه شوند. برای این مهم هم همانطور که گفتم بهنظر میرسد برنامه ملی واکسیناسیون هم نیاز به یک بررسی دوباره و تجدیدنظر دارد. الان وضعیت را ببینید؛ درحال حاضر یکسری افراد با بیماریهای خاص درحال انجام واکسیناسیون هستند، اما میبینیم افرادی را داریم با سنهای بالا و مبتلا به فشار خون و بیماریهای دیگر که درمورد آنها هنوز کاری انجام نگرفته است. یعنی مثلا شرط سنی خیلی اوقات رعایت نمیشود. یا درمورد پاکبانها که این اتفاق دارد میافتد در عین اینکه بسیار محترم و عزیز هستند اما شاید در اولویت زدن واکسن با توجه به کمبودی که داریم نیستند و نبودند. برای همین باید به این مسائل توجه کرد و اولویتبندی نه براساس مشاغل بلکه براساس ریسک مرگ و بیماری برای افراد تنظیم شود.»
نگران مساله عدالت در توزیع واکسن کرونا با ورود بخش خصوصی در این زمینه هستیم
رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری در ادامه با اشاره به چالشهای واکسیناسیون در کشور بعد از ورود بخش خصوصی به زنجیره تامین واکسن افزود: «یکی از ترسهایی که ما داریم درباره بخش خصوصی درمورد همین مساله است که ورود بخش خصوصی به ناعدالتیها دامن بزند. وقتی همهچیز دست دولت است این ناهماهنگیها و این مسائل وجود دارد و میبینیم خیلیها که باید واکسن بزنند نمیزنند و برخی به دلایل مختلف و درحالیکه در اولویت نیستند واکسینه میشوند. حالا اگر واکسیناسیون و واردات واکسن دراختیار بخش خصوصی با توجه به سابقهای که دارند قرار بگیرد، آدم بیشتر میترسد که یکسری ناحقیها صورت بگیرد و افرادی که دارای تمکن مالی بالاتری هستند به واکسن دسترسی پیدا کنند و بزنند. در پروسه بیماری و درمان هم میبینیم افرادی که تمکن مالی دارند بهتر میتوانند از خودشان دفاع کنند و درمان را پیش برده و از این بیماری جان سالم بهدر ببرند و افرادی که ضعیفتر هستند بیشتر در برابر این بیماری قرار میگیرند و بعد از ابتلا هم دچار مشکلات جدیتری میشوند. در هر صورت اینها مسائلی است که وجود دارد و همه ما از این مساله میترسیم که اگر واکسن دراختیار بخش خصوصی قرار بگیرد، مساله توزیع عادلانه و براساس اولویتهای پزشکی که وجود دارد، نادیده گرفته شود و این موضوع بسیار جدی است.»
ما توانایی حفظ و نگهداری از واکسنهای کرونا را داریم
پیرو اتفاقی که این پزشک برای ما تعریف کرد از عضو کمیته ملی واکسن کرونای کشور پرسیدیم آیا بهخاطر شرایط نگهداری واکسن و چالشهایی که دارد ممکن است اولویتها رعایت نشود و بهخاطر حفظ واکسن آنهایی که در اولویت نیستند اما دمدستترند واکسینه شوند که او اینطور پاسخ داد: «نه، اصلا اینطور نیست، ما درواقع یک شبکه بسیار قدیمی و با سابقه درخشان در توزیع و زدن واکسن در ایران داریم. در وسعت بسیار زیاد، شبکهها و زنجیرههای سردی که واکسن در آن قرار میگیرد ما سابقه زدن ۳۰میلیون دوز واکسن سرخک و سرخچه در عرض دو هفته هم در دو دهه پیش داشتیم؛ این سوابق در کشور ما وجود دارد ما حتی در حد نگهداری یخچالی واکسنها مشکلی نداریم. حتی اگر شرایط نگهداری واکسنها منفی ۲۰درجه سانتیگراد هم باشند بهراحتی میتوان فریزرهای منفی ۲۰درجه را تهیه کرد و مشکل خاصی وجود ندارد و با انتقال واکسنها در فریزرهایی که مخصوص این کار هستند، میتوان این کار را انجام داد. این مسائل چیزهایی نیست که بخواهد ما را دچار چالش کند. اگر خارج از قاعده کاری انجام بگیرد مشکل پیش خواهد آمد، اما اگر در چارچوب و براساس قاعده و شبکههای بهداشتی انجام بگیرد، این اتفاقها نخواهد افتاد و این هم یکی از مسائلی است که نشان میدهد ما باید واکسیناسیون را در چارچوب مسائل بهداشتی خودمان انجام دهیم و از حواشی دوری کنیم.»