
علی چنگیزی
با نمایشگاه کتاب
گور به گور
ویلیام فاکنر /نشر چشمه
فاکنر، نویسنده محبوب نویسندههاست. نویسندهای خلاق و صاحب سبک. یکی از بهترین کتابهای فاکنر که بهترین ترجمه را هم دارد، «گور به گور» با ترجمه نجف دریابنــــــدری است. از خواندنش لذت خواهید برد.
ژرمینال
امیل زولا/نشر نیلوفر
«ژرمینال» به زعم من بهترین کتاب نویسنده ناتورالیست فرانسوی، امیل زولاست. صحنههایی در کتاب هست که برای همیشه به یاد خـــــواننده مـــــیماند، صحنههایی از رنج و تلاش معدنکاران برای زندگی بهتر. فضایی که زولا از معدن تصویر کرده بعید است از ذهن خواننده فهیم عاشق ادبیات بیرون برود.
شیاطین
فئودو داستایفسکی/نشر نیلوفر
داستایفسکی بزرگترین نویسنده دنیاست. این را بدون کوچکترین اغراق میشود گفت. بهترین کتابش به نظر من، «شیاطین» است. نقدی بر جامعه آن روزهای روسیه و روشنفکران سردرگمش که بیشباهت به فضای روشنفکری این روزهای ما نیست. با وجود این تو ای خواننده فهیم، اگر تاکنون کتابی از داستایفسکی نخواندهای، بد نیست در ابتدا «جنایت و مکافات» او را بخوانی که سهلتر است. البته و صد البته رمان مشهور «برادران کارامازوف» داستایفسکی هم بیمانند است و تکرارنشدنی. پس بهتر نیست کلا داستایفسکی را پیشنهاد دهم؟
مرگ ایوان ایلیچ
لئو تولستوی/ نشر چشمه
«مرگ ایوان ایلیچ» داستان کمتر شناخته شده از تولستوی است اما به نظرم این کتاب هم هماندازه رمانهای شاهکار او مثل «آناکارنینا» و «جنگ و صلح» است. البته اگر با تولستوی آشنا نیستید باید بگویم این رمان او، چندان هم تولستویی نیست بلکه کمی شباهت به داستانهای داستایفسکی دارد. به هر حال رمان کوچک معرکهای است.
بودنبروکها
توماس مان/ نشر ماهی
بودنبروکها داستان زوال یک خاندان است. نوشته نویسنده کمتر محبوب در ایران، توماس مان. او نویسنده بزرگی است و بودنبروکها اولین رمانش اســـــــــــــت و به نظــــــرم، داستانـــیتـــرینش. کلا رمانهایی که درباره یک خاندان است برای من جذاب است از دو کتاب دیگر از این نوع به ذهن من میرسد که هر دو عالی است. خانواده تیبو نوشته روژه مارتین دوگار و البته رمان اول اورهان پاموک، یعنی جودت بیک و پسران. این دو رمان هم عالی هستند اما با اجازه شما عرض میکنم بودنبروکها مطلب دیگری است.
آرزوهای بزرگ
چارلز دیکنز/ نشر نگاه
فکر کنم هربار که آدم سری به نمایشگاه کتاب میزند بد نیست کتابی هم از دیکنز بگیرد. آرزوهای بزرگ شاید به دلیل نسخههای سینمایی زیادش آشنا و ملالآور به نظرتان برسد اما باور کنید رمانش کیفیت دیگری دارد. دیکنز کتاب خوب کم ندارد، اما من آرزوهای بزرگش را بیشتر دوست دارم، دیوید کاپرفیلد هم هست و خانه قانونزده، هر دو هم شاهکارند. اما خب مگر میشود خانم «هاویشام»، «استلا»، «جو گارگری»، «جگرز»، «پیپ» و «مگویچ» را فراموش کرد؟ این شخصیتهای زنده، زندهتر از هر موجود زندهای، زندهتر از من و شما وجود دارند با اینکه هرگز نبودهاند. دیکنز استاد شخصیتپردازی است و استاد تصویر کردن شهر و عالمش.
موبیدیک
هرمان ملویل/ نشر نیلوفر
موبیدیک بزرگترین رمان تاریخ ادبیات است. خواندنش تجربهای بدیع و تکرارنشدنی است. نمیدانم چطور این رمان عظیم را به سینمایی تبدیل کردهاند، چون به زعم من هرگز نمیشود نسخه سینمایی درست و حسابیای از روی این رمان ساخت. پس هر چه از نسخههای سینمایی این رمان شنیدهاید کنار بگذارید و تن بدهید به فضای بدیع این رمان شگفتانگیز و سرآمد ادبیات گوتیک.
بلندیهای بادگیر
امیلی برونته/ نشر نی
در بین آثار خواهران برونته کتاب خوب کم نیست. بهترینش به نظر این قلم، بلندیهای بادگیر است. رمانی درباره نفرت. صـــــــحنههایــــــــی دارد فراموشنشدنی. من از خواندنش لذت بردم. رمان داستان عشق آتشین ولی مشکلدار میان هیث کلیف و کترین ارنشاو است اما حقیقتا جز نفرت چیزی در این رمان نیست. این است که گفتم رمان داستان نفرت است تا عشق.
زمین سوخته
احمد محمود/ انتشارات معین
«احمد محمود» نویسنده محبوب من است. نویسنده جنوبی و تاثیرگذار و البته بیادعا، کمقـــدر دید، کم دیده شد، امـــا به نظرم بهترین نویــسـنده معاصر است. در کــمـــال سادگی داستانهایی نوشته است که روح خواننده را تسخیر میکند. در بین آثارش زمین سوخته درباره جنگ تحمیلی است و از اولین رمانهایی که درباره جنگ نوشته شده است. اما رمانها و داستانهای دیگر محمود هم عالی هستند، مگر میشود مدار صفر درجه را ندید و نخواند؟ مگر میشود رمان درخت انجیر معابد را نخواند یا داستانهای کوتاه ساده و صمیمی محمود را ندیده گرفت. یادش بخیر، حتما از محمود داستان بخوانید که به گمان من به بزرگی نویسندگان روس داستان نوشته است و نویسندهای است بزرگ.