تاریخ : Sun 04 Apr 2021 - 10:26
کد خبر : 53057
سرویس خبری : دانشگاه

پزشکی در دوران ایلخانان مغول - 3

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته-بخش 60)

پزشکی در دوران ایلخانان مغول - 3

در دوران ایلخانان و پس از تخریب نسبتا کامل مراکز علمی و فرهنگی در نیمه شرقی ایران، مراکز علمی و فرهنگی غرب ایران به‌ویژه در ناحیه آذربایجان که از ایلغار مغول در امان مانده بودند، به‌همت وزرا، دانشمندان و علمای ایرانی قطب علمی و بالطبع آموزش و پژوهش پزشکی شدند.

روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده ‌و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

در دوران ایلخانان و پس از تخریب نسبتا کامل مراکز علمی و فرهنگی در نیمه شرقی ایران، مراکز علمی و فرهنگی غرب ایران به‌ویژه در ناحیه آذربایجان که از ایلغار مغول در امان مانده بودند، به‌همت وزرا، دانشمندان و علمای ایرانی قطب علمی و بالطبع آموزش و پژوهش پزشکی شدند.
پیش از غلبه مغولان بر بخش‌های وسیعی از ایران، آذربایجان در قلمرو حکومت خوارزمشاهان قرار داشت که در این زمان، بخش بزرگی از ایران را در دست داشتند. اما در اواخر دوران خوارزمشاهان، به‌علت بعد مسافت تبریز از خوارزم، خوارزمشاهان تسلط بر آذربایجان را از دست داده بودند؛ تا اینکه پس از حمله مغول و از‌هم‌پاشیدن دستگاه سلطنت محمد خوارزمشاه، پسرش سلطان جلال‌الدین، که سال‌ها پس از آن، با جنگ و گریز با مغولان مبارزه می‌کرد، ارومیه و سلماس و خوی را از حاکم ازبک ایلدگزی به‌عنوان تیول شاهزاده‌خانم سلجوقی زوجه خود گرفت و سپس، به بهانه شکایت شاهزاده‌خانم زن خود، لشکری به ارومیه فرستاد و ترکمن‌ها را مغلوب کرد و ارومیه را به شخصی به نام بوغج غلام حاکم ایلدگزی سپرد.1 جلال‌الدین خوارزمشاه پس از ورود به تبریز، زوجه اتابک اوزبک را با احترام به شهر خوی فرستاد و به نام خلیفه خطبه خواند و برای جنگ با کفار گرجی به تهیه سپاه اقدام کرد. جلال‌الدین خوارزمشاه در جنگی که با گرجیان انجام داد توانست‌ شکست سختی به آنها وارد کرده و سرزمین‌هایی را نیز تصاحب کند. او در فکر حمله به تفلیس بود که خبر نافرمانی مردم تبریز و حمایت آنها از اوزبک به گوش او رسید و ناچار به‌سوی تبریز بازگشت و ملکه زوجه اتابک اوزبک را تحت اختیار خود درآورد و اتابک از این غصه جان سپرد.2 پس از مرگ اتابک اوزبک، تبریز تحت‌ اختیار جلال‌الدین خوارزمشاه قرار گرفت و دست اتابکان از این شهر برای همیشه کوتاه شد. این درحالی بود ‌که جلال‌الدین از سوی مغولان نیز در خطر بود. جلال‌الدین پس از در اختیار گرفتن حکمرانی آذربایجان، شروع به بدرفتاری با مردم کرد. تا اینکه در سال 628 ق، با حمله ناگهانی مغول‌ها روبه‌رو شد و تبریز را از دست داد و به طرف دیاربکر عقب نشست.3 پس از سال‌ها آوارگی، جلال‌الدین در خوی با سپاهیان مغول روبه‌رو شد. با وجود دعوت او از خلیفه عباسی و سایر ملوک اطراف، کسی به حمایت او نیامد، جلال‌الدین شکست خورد و به سوی ارس گریخت و در اطراف روستاهای ارس در نیمه شوال 628 ق، به قتل رسید.4
با کشته‌شدن جلال‌الدین، مغولان فشار بیشتری وارد کرده تا نزدیکی تبریز پیش آمدند و پیام به شهر فرستادند و فرمانبرداری خواستند. سرکرده مغول خواستار شد که سران شهر نزد او بروند؛ ولی شمس‌الدین طغرایی نماینده‌ای فرستاد و چون فرمانده مغول سبب پرسید، پاسخ شنید که وی مرد گوشه‌گیری است و کاری به این پیشامدها ندارد.

پی‌نوشت:
1- انزلی، حسن (1384). ارومیه در گذر زمان، تهران، انتشارات دستان، ص 227.
2- اقبال آشتیانی، عباس (1376). تاریخ مغول و اوایل ایام تیموری، تهران، نشر نامک، ص 613.
3- رضازاد عمو زین‌الدینی، مجید (1380). تاریخ باستان از دوران باستان تا برآمدن مغولان، تبریز، اختر، ص 162.
4- انزلی، حسن (1384). ارومیه در گذر زمان، تهران، انتشارات دستان، ص 228.