پیمان جبلی، معاون برونمرزی صداوسیما:پیمان جبلی، معاون برونمرزی صداوسیما و از دوستان و همراهان مرحوم حسین شیخالاسلام در گفتوگو با «فرهیختگان» روایتی از حیات سیاسی این دیپلمات انقلابی ارائه کرد. مشروح این گفتوگو را که بهصورت یادداشت شفاهی تنظیم شده است، در ادامه از نظر میگذرانید.
بنده از زمان سفارت مرحوم شیخالاسلام در دمشق ایشان را میشناختم. ایشان بهعنوان یک دیپلمات باتجربه و خوشسابقه وزارت امور خارجه امکان رفتن به ماموریتهای جذابتر از مناطقی چون سوریه و لبنان و... را داشت اما انتخاب شخص ایشان منطقه اصلی مقاومت یعنی شامات بود. دغدغه جدی ایشان مسائل فلسطین و موضوع اشغالگری رژیمصهیونسیتی بود. حمایت از آرمان فلسطین را صرفا یک دستورالعمل دیپلماتیک نمیدانست بلکه فراتر از آن ایمان قلبی و اعتقادی به موضوع قدس داشت و خود را وقف حمایت از مقاومت و مبارزه با اشغالگری کرده بود. لذا نقش برجسته ایشان در شکلگیری جریانهای مقاومت در لبنان و فلسطین و حمایت از این جریانها و تقویت آنها درطول عمر بابرکت ایشان محسوس بود. مرحوم شیخالاسلام یک انقلابی واقعی بود چه زمانی که بهعنوان دانشجوی خط امام در تصرف لانه جاسوسی آمریکا نقش داشت و چه بعد از آن در منطقه در عرصه ایجاد جریانهای مبارز و مقاوم مثل حزبالله لبنان و گروههای جهادی مقاومت فلسطین و چه در هر جایگاه و مسئولیتی که قرار گرفت. در سفری که بهاتفاق ایشان در معیت آقای دکتر جلیلی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به لبنان و سوریه داشتیم خاطرم هست زمانی که از خاطرات دوران لانه جاسوسی آمریکا و نقش خودشان بهعنوان یک دانشجوی انقلابی صحبت میکرد، میگفت من همان دانشجوی انقلابی خط امامی هستم که الان در سنگر دیگری درحال تلاشم. مرحوم شیخالاسلام یک شاخص اساسی داشت و آن میزان انطباق حرکتها و مواضع و سیاستهای مختلف در ایران و خارج از ایران با مشی و مرام امام(ره) بود. در سفری به تونس که من بهعنوان سفیر در سال۱۳۹۲ میزبان ایشان بودم در ملاقاتها با شخصیتهای اسلامی همچون راشدالغنوشی و دیگران آرمانهای امام را برای آنها بازگو و یادآوری میکرد که این امام و حرکت امام و انقلاب اسلامی ایران بود که به آنها در تونس و دیگر جریانهای مخلص در جهان هویت و انگیزه حرکت داد و نباید در مسیر خود از آرمانهای امام دور شوند. نکته جالب، بیآلایشی و صدق و صفای ایشان در صحبتها و تحلیلها و جلسات بود. هیچگاه تلاش نمیکرد مقصود و منظور را که از اعماق اعتقاداتش برمیخواست در لفافه پیچیده دیپلماسی پنهان کند. حرف حقش را با قاطعیت و وضوح بیان میکرد.
آخرین خاطرهای که از ایشان بهیاد دارم مربوط به روز قدس سال۹۸ بود که در آن زمان ایشان مسئولیت امور بینالملل مجمع تقریب مذاهب اسلامی را برعهده داشت و با هماهنگی و تلاش ایشان چند برنامه مردمی گسترده در استانبول ترکیه در حمایت از قدس برنامهریزی شده بود و ایشان تا ریزترین مراحل و جزئیات برنامه را تا آخرین مرحله پیگیری میکرد تا به نتیجه برسد و بازتاب منطقهای و جهانی داشته باشد. برای شیخالاسلام فرقی نمیکرد که در کدام دستگاه و در چه جایگاهی انجام وظیفه کند. همه او را به حمایت از آرمانهای انقلاب میشناختند. دغدغه او فلسطین بود و قدس و تلاش همیشگیاش حمایت از مقاومت. همه اینها با ایمان و عرفانی همراه بود که او همزمان در خود اندوخته بود. در هر کاری از کوچکترین تا بزرگترین تصمیمها از قرآن استمداد میگرفت. تسبیحش برای استخاره هیچگاه از او جدا نمیشد. در عین حال شخصیتی خوشمشرب و متواضع و صمیمی داشت که همه را همچون یک آهنربا جذب شخصیت دوستداشتنیاش میکرد. خدایش رحمت کند و با معصومان و اولیا در بهشت همنشین کند.