ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: محمدرضا هاشمیان، فوقتخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری که از ابتدای شیوع این بیماری کشنده در خط مقدم مبارزه و مواجهه با این بیماری بود، در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در ایران به «فرهیختگان» گفت: «مدیریت کرونا مدیریتی غیرعلمی بود و بهطورکلی از فرصتهایی که بود، استفاده نشد و مهمترین امر مدیریت ثابت بود و تغییری در جهت مدیریت نبود. وقتی فرماندهی را در جنگ میبینیم که ممکن بود از نظر علم و کارایی پاسخگو نباشد، فرماندهان عوض میشدند که متاسفانه در زمینه کرونا تغییری در تشکیلات مدیریت صورت نگرفت و متاسفانه افرادی که در کادر بودند، همه اهل کار و علم و تجربه بودند، کار خود را انجام دادند، به مردم رسیدگی کردند، بسیاری در این راه شهید شدند، بسیاری آسیبهای روحی و اجتماعی خوردند ولی متاسفانه مدیریت ثابت ماند. رفتارهایی بود که میتوانست اقتصاد ملی را موردتوجه قرار دهد، تولید دارو میتوانست در زمان خود اتفاق بیفتد، تولید واکسن در زمان درست انجام شود. در هر جای دنیا کرونا یک بحث اقتصادی هم پیدا کرد. خیلی از کشورها توانستند در فرصتهای خانمانسوز بهسمتی بروند که اقتصادشان را بهتر کنند. متاسفانه ایران علیرغم اینکه زمانی وارد این مقوله شد که خیلی از کشورها درگیر نبودند از تجربیاتی که پزشکان و کادر داشتند بهموقع استفاده نکرد، هم در جنبه کاهش مرگومیر و هم در جنبه اقتصادی ضربه خورد. هنوز هم روند واکسیناسیون مشخص نیست. فقط با کمک خدا میتوان گفت این چند ماه را که از دوره ریاستجمهوری مانده، بهتر بگذرانیم تا واکسیناسیون کامل شود، چون سرعت واکسیناسیون کم است و با همت همه امیدواریم این تعلل به سرعت برسد که از این پیچ و خم خارج شویم. خیلی از کشورها بهتدریج تاریخ میدهند تا روزهایی را که از کرونا خارج میشوند، اعلام کنند و ما هنوز در نوبتدهی واکسیناسیون در کشور قرار گرفتهایم. این برای یک کشور با این عقبه تاریخی پزشکی مناسب واقعا جای شرمساری دارد.»
سوءمدیریت فعلی ناشی از تکیه بر ایمنی جمعی بود
هاشمیان در واکنش به سخنان روحانی مبنیبر تبدیل تجربیات مدیریت کرونا در ایران به واحد و کتاب درسی برای تدریس در آینده، گفت: «واضحترین امر را بیان میکنم که بهعنوان بزرگترین منتقد در این مدت هم پیشنهادهایی دادم که میتوانست سازنده باشد و هم خودم در فیلد بودم؛ یک زمانی فردی همچون دکتر نمکی که پزشک نیست و سابقه حضور در بیمارستان و ICU و بین بیماران بدحال را ندارد، میتوانست از آنها استفاده کند. درواقع میتوانستند در این مدت با منتقدان میزگرد بگذارند اما فرار روبهجلو و مبارزه با کادر درمان را پیش گرفتند و این منطقی نبود. بحثهای علمی بحثهای سازنده است. در کل دنیا درباره مسائلی که در ارتباط با پزشکی است، بحث میشود و مخالفان صحبت و مناظره میکنند. هیچگونه راهی برای انجام مناظره در این مدت باز نشد و راهحلهایی که باید در زمان خودش انجام میشد و با یک تجربه کوتاهمدت، ظرف دو سه ماه به نتیجه مینشست، چه در قضیه قرنطینه و چه در قضیه درمان و چه در قضیه واکسیناسیون به آن سمت نرفتیم. متاسفانه ایده ایمنی جمعی یا ایمنی گلهای ایدهای بود که از ابتدا مسلط بود و چون بهصورت پژوهشی در کشور شروع شد با همان پشتوانه بهسمت جلو حرکت کردیم و این سوءمدیریت بهداشتی و درمانی ناشی از آن تفکر نابجا بود.»
بهترین درس این است که در آینده اینگونه برخورد نکنیم
این فوقتخصص ICU در واکنش به اظهارات و تصمیمات مسئولان در ارتباط با بعضی امور مثل سفرهای نوروزی و... گفت: «برای هیچ چیزی برنامهریزی نمیشود. تا زمانی که برنامهریزی علمی و کامل نداشته باشید، وضعیت همین است. رشتههای افرادی که درگیر این موارد هستند نامرتبط به پزشکی و قسمت بیماران بدحال است. کلا برنامه بهداشتی در این زمینه نداشتند. بنابراین شما نمیتوانید از مدیریت گروهی که نامرتبط با این جریان هستند، سودی ببرید. کادر درمان همیشه حافظ سلامت مردم بودهاند و این میزانی را که وابسته به واکسن هستیم، تحمل و همراهی میکنند و بخش دیگر را مردم خود با ذکاوت و هوشی که دارند مراعات میکنند که مرتبط به پروتکلهای بهداشتی است تا از این مشکلات خارج شویم. مساله دیگر این است که امیدوارم وزارت بهداشت آینده با توجه به اینکه مردم متوجه شدهاند مهمترین قضیه سلامت خود و خانوادههایشان است و مهمترین وزارتخانه وزارت بهداشت و درمان، از این مسائل در کشور درس بگیرند و افرادی در این سمت قرار بگیرند که جزئیات را تحلیل کنند و به مردم تعهد دهند اگر اتفاقی اینگونه افتاد، به این روش برخورد نکنند.»