تاریخ : Wed 10 Mar 2021 - 09:09
کد خبر : 52582
سرویس خبری : سیاست

اعتمادسازی با خط نستعلیق و ژست مذاکره بخشی از فرمول آمریکا برای مهار ایران است

خوش‌چشم، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

اعتمادسازی با خط نستعلیق و ژست مذاکره بخشی از فرمول آمریکا برای مهار ایران است

طرف ایرانی همواره به تعهدات خود پایبند بوده، اما طرف آمریکایی و اروپایی هیچ‌گاه تعهدات خود را انجام ندادند، چراکه همواره درصدد مهار قدرت جمهوری اسلامی هستند، کمااینکه نقش نامه‌های آقای اوباما، مذاکرات عمان و اتفاقاتی شبیه به آن نیز در راستای اعتمادسازی و بخشی از فرمول آمریکا برای مهار ایران بود.

سیدمصطفی خوش‌چشم، کارشناس مسائل بین‌الملل و سیاست خارجه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به تحلیل استراتژی دولت بایدن درقبال افکار عمومی ایرانیان و تاثیرگذاری بر روی نظر تصمیم‌گیران داخلی پرداخت که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

باتوجه به فشار رسانه‌ای و دیپلماسی دولت بایدن برای اثرگذاری بر افکار عمومی کشورمان به‌ویژه بعد از توئیت بایدن به خط نستعلیق و درخواست برای مذاکره، تحلیل شما از این رفتار سیاسی آنها چیست؟

قطعا آمریکا سعی می‌کند با تطهیر دولت بایدن به اعتمادسازی در نزد افکار عمومی و مقامات بپردازد، به‌ویژه اینکه به انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک می‌شویم و از این‌رو آنها سعی دارند تا باب مذاکره و گفت‌وگو درباره مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران را باز کنند. برای این‌کار مجموعه اقداماتی نیز مدنظر دارند که بخشی از آن در حوزه عملیات رسانه‌ای و جنگ روانی و عملیات نرم و بخش دیگر هم در حوزه اقتصادی و دادن امتیازات کوچک انجام شد. مانند آزادسازی بخش کوچکی از دارایی‌های بلوکه‌شده و برداشتن نمادین تحریم‌ها ازجمله تحریم وزیر خارجه یا وزیر نفت و کاهش محدودیت‌های دفتر نمایندگی ایران. بنابراین قطعا مجموعه اقداماتی توسط آمریکا برای تطهیر دولت بایدن انجام خواهد شد تا با اعتمادسازی و نمایش اینکه طرف آمریکایی خواهان حل اختلاف است، بر افکار عمومی و تصمیمات مقامات ما تاثیر بگذارند.

 بایدن با استفاده از دوگانه ژست اعتمادسازی و نگه‌داشتن تحریم‌ها می‌خواهد ایران را به مذاکره بکشاند

ازسوی دیگر همچنان دولت بایدن در عمل سعی می‌کند تحریم‌ها را تا حداکثر ممکن نگه دارد و به‌صورت موثر تحریم‌ها رفع نشود تا با استفاده از این دوگانه ایران را به مذاکره بکشانند و درحقیقت مولفه‌های دیگر قدرت جمهوری اسلامی در حوزه موشکی و منطقه‌ای را محدود کنند، لذا این تطهیر و اعتمادسازی امری ظاهری است و اقدامات آمریکا درطول دودهه گذشته نشان می‌دهد همواره طرف آمریکایی در دولت‌های گوناگون به‌ویژه دولت‌های دموکرات سعی کرده نمایشی از این مساله ارائه و وانمود کند که به‌دنبال حل اختلاف هستند، درحالی‌که درواقع به‌دنبال مهار مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی‌اند.

 اعتمادسازی با خط نستعلیق و ژست مذاکره بخشی از فرمول آمریکا برای مهار ایران است

طرف ایرانی همواره به تعهدات خود پایبند بوده، اما طرف آمریکایی و اروپایی هیچ‌گاه تعهدات خود را انجام ندادند، چراکه همواره درصدد مهار قدرت جمهوری اسلامی هستند، کمااینکه نقش نامه‌های آقای اوباما، مذاکرات عمان و اتفاقاتی شبیه به آن نیز در راستای اعتمادسازی و بخشی از فرمول آمریکا برای مهار ایران بود.

رهبری درباره اوباما تعبیر دست چدنی با روکش مخملی را به‌کار بردند. این سیاست در رابطه با دولت بایدن برای اثرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان نیز دنبال می‌شود؟

بله. طرف آمریکایی در دودهه گذشته هم با کار ویژه بر روی مردم و افکار عمومی و هم بر روی نخبگان جامعه و سیاسیون سعی کرده آنها را به این نتیجه برساند که آمریکا به‌دنبال حل اختلاف است، حال اینکه در واقعیت این همان دستکش مخملی است و آنها هیچ‌گاه به‌دنبال حل اختلاف نیستند، بلکه به‌دنبال مهار قدرت و تضعیف جمهوری اسلامی ایران هستند.

  استفاده از ابزار رسانه و جنگ ادراکی برای مقابله با ایران

استراتژی مهار همان دست چدنی در زیر دستکش مخملی است و قطعا طرف آمریکایی و دولت بایدن در چارچوب استراتژی مهار به این مسیر به شکلی مصرانه ادامه خواهند داد و سعی می‌کنند به‌ویژه از ابزار رسانه و حوزه‌های مختلف جنگ ادراکی و مورد استفاده در جنگ نرم استفاده کنند و همین‌طور با استفاده از مواضع سیاسی و دیپلماتیک، دولت بایدن را نسبت‌به دولت ترامپ تطهیر و اعتمادسازی کنند تا ایران را به مذاکره بیاورند و مذاکره ابزاری از این فرمول استراتژی مهار است.

موضع ایران پیرامون این رویکرد باید چگونه باشد و دستگاه دیپلماسی کشورمان باید چه استراتژی خاصی را دنبال کند؟

جمهوری اسلامی ایران باید بر روی سیاست خود نسبت‌به عدم اجرا و بازگشت به تعهدات برجامی تا زمان برداشته شدن عملی تحریم‌ها و راستی‌آزمایی این مساله بایستد و نباید در این مسیر پیشقدم شده یا به‌دنبال اجرای تعهدات کاهش‌یافته برجامی باشد.

  زمان فعلی دوران کاهش تاثیر تحریم است

باید توجه داشت که طرف آمریکایی با طی شدن بیش از دو سال‌ونیم از زمان اعمال مجدد تحریم‌ها از پیک یا نقطه اوج تاثیرگذاری حداکثری تحریم‌ها رد شده و در عین‌حال همه حوزه‌های ایران را تحریم کرده و چیزی باقی نگذاشته است، بنابراین در زمان فعلی در دوران کاهش تاثیر تحریم هستیم و به‌رغم گرانی‌ها و مشکلات موجود که بخش عمده‌ای به‌خاطر مسائل داخلی و مشکلات اقتصادی داخلی است، نه به‌خاطر تحریم‌ها، باید این حوزه را مدیریت کرد.

آمریکا مورد دیگری برای افزایش فشار بر ایران ندارد که بتواند انجام دهد، درحالی‌که طرف ایرانی تازه در ابتدای راه استراتژی مقاومت فعال است و گزینه‌های بسیاری نه‌تنها در حوزه هسته‌ای بلکه در حوزه‌های نظامی، مهاجران و در بسیاری از حوزه‌های دیگر داراست که می‌تواند فشار حداکثری را به طرف آمریکایی وارد کند، بنابراین هرچه زمان بگذرد، دست ایران قوی‌تر می‌شود.

  همه فشارها باید معطوف به برداشته شدن تحریم‌ها از طرف آمریکا باشد

به‌نظر می‌رسد ایران درصورت اجرای مقاومت فعال می‌تواند قدرتمندتر شود و فشار بیشتری به طرف آمریکایی وارد کند، درحالی‌که هرچه زمان بگذرد، قدرت آمریکا برای اعمال تحریم و تاثیرگذاری تحریمی‌اش کمتر خواهد شد که از این‌رو نباید هیچ عجله‌ای برای ورود به مذاکره یا بازیابی برجام داشت و همه فشارها باید معطوف به برداشته شدن تحریم‌ها از طرف آمریکا باشد.

* نویسنده: حسین نقی‌پور، خبرنگار