سیدمهدی موسوی تبار، روزنامهنگار: خرداد 1394 خبری مبنیبر ساخته شدن فیلم سینمایی درخصوص زندگی شهید حاج محمدابراهیم همت توسط «انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس» و به کارگردانی رضا میرکریمی منتشر شد. حتی شایعه شده بود که قرار است نوید محمدزاده نقش شهید همت را بازی کند. باوجود نگارش فیلمنامه این اثر، ساخت آن سرانجام محقق نشد و سرنوشت این فیلم بهطرز عجیبی نامشخص ماند.
چهارسال بعد از انتشار این خبر، روحالله سهرابی، قائممقام انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در گفتوگو با شبکه سیما درباره دلایل ساخته نشدن این اثر مهم سینمایی گفت: «عوامل متعددی دستبهدست هم داد تا ساخت این فیلم محقق نشود که اصلیترین دلیل آن عدم تامین منابع مالی بود.» هیچکس آن زمان این دلیل را جدی نگرفت و نپذیرفت، زیرا میدانستند دهها برابر سرمایه ساخت فیلم شهید همت در سینما و تلویزیون ایران هدر میشود و خرج آثاری میشود که نه مخاطب دارند و نه تاثیری. حالا برای ساختن فیلم زندگی فرمانده 28 ساله سپاه محمد رسولالله(ص) مشکل مالی وجود دارد؟
صحبتهای دیگر سهرابی این داغ حسرت را عمیقتر میکند؛ جایی که از ناهماهنگیهای سازمانها و نهادهای مختلف میگوید: «بهدلیل بزرگی پروژه، لازم بود چند نهاد و ارگان در این قضیه حضور داشته باشند، اما کوتاهی و عدم هماهنگی توسط همان ارگانها باوجود تعهداتی که داده بودند سبب شد پروژه ساخت این فیلم به سرانجامی نرسد. البته ما بیشتر از نگارش فیلمنامه نیز جلو رفتیم و بخشی از پیشتولید در بخش نرمافزاری را انجام دادیم، اما متاسفانه به نتیجه نرسید و پروژه سرانجام متوقف ماند.» و همچنان متوقف مانده تا دغدغههای دوستان منجربه ساخت فیلمهای بیخاصیت دوستان خودشان بشود.
از دهه70 که آوازه سرداران جنگ بهواسطه مستندها و برنامههای موفق دفاع مقدس به گوش اکثر مردم ایران رسید، یکی از فرماندهان جوانی که کتابهای زیادی دربارهاش نوشته شد و بدون تبصره و مصوبه، تبدیل به الگویی برای جوانان و نوجوانان دهه شصتی، هفتادی و حتی هشتادی شد، شهید محمدابراهیم همت بود؛ فرماندهای که زندگیاش آنقدر واقعی و ملموس و خالصانه بوده که اگر همان را عینا روی نگاتیو بیاورند، برای مخاطبان با سلیقههای مختلف جذاب و دلنشین است. زندگی ابراهیم همت قبل از انقلاب و نحوه بهدنیا آمدنش و سفرش به کربلا در دورانی که مادرش او را باردار بوده و سپس زندگیاش بهعنوان یک معلم و ماجرای جذاب خواستگاریهای چهارگانهاش و ازدواج ساده و بدون شعارش درصورت ارائه صحیح و بدون اغراق هنوز هم علاقهمندان زیادی دارد. به این نمونه از خاطره ژیلا بدیهیان، همسر شهید همت توجه کنید تا هم مشی شهید همت را ببینید و هم انطباقش با زمان حال را. در دوران جنگ، خانم بدیهیان پس از بهبودی از بیماری که داشته، به اصفهان برگشته، درحالیکه اصلا تصور هم نمیکرده که روزی حاج همت همسرش شود. در مراجعهاش به دانشگاه، بچههایی که با آنها در منطقه بوده، سراغش را گرفته بودند. او این ماجرا را اینگونه تعریف کرده است: «آنجا که رسیدم، هنوز احوالپرسیمان تمام نشده بود که حاجی از در آمد تو. فهمیدم قرار است با ایشان صحبت کنم و خودشان این برنامه را چیده بودند. خب عصبانی شدم و برخورد تندی کردم. حاجی گفت: شما همهاش از جهاد حرف میزنید. فکر کردهاید من خشکهمقدسم، شما را توی خانه زندانی میکنم؟ نه من اصلا دوست دارم خانمم چریک باشد. زن خانهدار نمیخواهم. اولینبار بود که خودش رودررو از من خواستگاری میکرد. گفتم نه و خدا میداند که آن روزها اصلا نیت ازدواج نداشتم و راستش از حاجی هم میترسیدم. صدایش را که میشنیدم تنم میلرزید. این را رویم نشد به حاجی بگویم. بگویم که هیچ دختری با کسی که از او میترسد، ازدواج نمیکند.» و بدین ترتیب او به دومین خواستگاری حاجهمت نیز جواب رد داد.
زندگی کوتاه شهید همت پر است از نکاتی که نبودشان در دنیای فعلیمان لطمهزننده است و دیدن آن ویژگیها و خصایل اخلاقی بر پرده سینما یا سریال از دهها سخنرانی، موثرتر مینماید. تماشای زندگی یک فرمانده که هم آموزههای همسرداری دارد و هم الگوی مناسبی بهعنوان پدر یا پسر است. نمایش عریان زندگی شهیدهمت تا لحظه شهادتش، نیاز جامعه امروز ماست. حالا که خلأ حضور امثال شهیدهمتها کار را به اینجا کشانده، دستکم نسلهای تازه را از دیدن یک قهرمان واقعی که نه به عضلاتش دلخوش است و نه قامت خارقالعادهای دارد و نه از آینده خبر میدهد، محروم نکنیم. قهرمان ایرانی حالا دیگر قرار نیست فرزندش را ناخواسته بکشد و دوره خوردن نوشداروی قهرمانانمان هم گذشته است.
اینبار فقط امیدواریم تلویزیون و سینمای ایران افسوس دیر خوراندن نوشداروی قهرمانان ساده اما عمیق خود به نسلهای تازهتر را نخورد و مردی از میانه میدان برخیزد و کاری بکند که اولین «سیدالشهدای» دفاع مقدس را بتوانیم نزدیکتر و واضحتر ببینیم. دوستان سینمایی بدانند که داستان زندگی شهیدهمت تمام جذابیتهای یک اثر درام یا حتی ملودرام یا قهرمانمحور را دارد و از آنسو نیز نداشتن بودجه برای ساخت چنین فیلمی بیشتر شبیه به یک شوخی است، پس تا دیرتر نشده، این فرصت را از دست ندهیم و نسوزانیمش.