تاریخ : Sun 07 Mar 2021 - 08:50
کد خبر : 52433
سرویس خبری : نقد روز

پروژه بهار ۱۴۰۰

«فرهیختگان» طرح اقدام سازنده وزارت خارجه را بررسی می‌کند

پروژه بهار ۱۴۰۰

جواد ظریف از طرح جدید ایران به نام اقدام سازنده رونمایی کرد، طرحی که از جزئیاتش خبری در دست نیست و این نگرانی وجود دارد که نسبت به شرط لغو همه تحریم ها عدول شده باشد.

با اتفاقی که عصر جمعه رخ داد، اخبار تحولات مربوط به مذاکرات هسته‌ای یک گام جلو افتاد و مشخص شد که وزارت امورخارجه درحال آماده کردن طرحی برای مواجهه با آمریکایی‌هاست.

ماجرا از این قرار است که عصر روز جمعه مصاحبه‌ای از محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره روابط و مذاکره ایران و آمریکا درباره توافق هسته‌ای منتشر شد. رضایی در گفت‌وگو با نشریه انگلیسی فایننشال‌تایمز اظهارنظر عجیب و غریبی داشت و دقیقا مغایر آنچه تاکنون مسئولان رسمی کشور ذکر کرده بودند، اعلام کرد: «ایران زمانی حاضر به مذاکره با آمریکا و قدرت‌های جهانی است که سیگنال روشنی دریافت کند.» رضایی این حرف خود را این‌گونه تکمیل کرد که «آنها باید به ما اطمینان‌خاطر دهند که همه تحریم‌های اعمال‌شده پس از برجام در عرض یک سال لغو می‌شود و به ما می‌گویند برای این روند مذاکره کنید.»

این اظهارنظر که حتی مغایر با توصیه رهبر انقلاب درباره فرآیند آتی تعامل با 1+5 هم بود و می‌توانست به‌سادگی ایران را درحال عقب‌نشینی نشان دهد (و البته ساعاتی بعد با انتشار متنی در توئیتر از سوی محسن رضایی تصحیح شد)، بلافاصله واکنش محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه را در پی داشت. او با انتشار متنی در صفحه شخصی توئیتر خود با تاکید بر اینکه مجری اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در عرصه خارجی وزیر امورخارجه است و نباید مواضع محسن رضایی با سیاست وزارت امورخارجه اشتباه گرفته شود، نوشت: «عرصه سیاسی ایران پویاست و مقامات نظرات متنوعی مطرح می‌کنند. اما آن نظرات نباید با سیاست رسمی دولت اشتباه گرفته شود. من به‌عنوان وزیرخارجه و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران، به‌زودی طرح اقدام سازنده و دقیق خودمان را ارائه خواهم کرد. البته از طریق کانال‌های دیپلماتیک.» در این میان نکته مهمی که در توئیت ظریف به چشم می‌آمد صرف‌نظر از تکذیبیه‌ای که روی اظهارات محسن رضایی گذاشته بود، خبر مهم او درباره طرح اقدام سازنده بود، طرحی که فعلا کسی از محتوای آن خبری ندارد و معلوم نیست چه در سر دیپلمات‌های وزارت خارجه می‌گذرد.

 طرح خود را با مردم و کارشناسان در میان بگذارید

با وجود چنین شرایطی یعنی شکل‌گیری یک فضای محرمانگی به‌عنوان مقدمه بحث باید این مساله را متذکر شویم که محرمانه بودن این دست اقدامات آن هم از چشم همه کارشناسان، صاحب‌نظران و حتی نمایندگان مجلس می‌تواند تبعات خطرناکی مانند آنچه در برجام یا ماجرای قراردادهای جدید نفتی رخ داد، برای کشور پدید آورد. ازاین‌رو قبل از هر بحث دیگری باید تلاش کرد و البته تذکر داد که خروج از محرمانگی یکی از موضوعات مهمی است که هم از حاشیه‌ها و شایعات جلوگیری می‌کند و هم از به انحراف کشیده شدن مذاکره و توافق.

اما از یک‌سو برخی طرح‌های مشخص قبلی همچنان مفروض هستند که البته هرکدام هم ایراداتی و نکات قابل‌بحثی دارند و از سوی دیگر با توجه به شرایط کشور، تجارب قبلی و توصیه‌های مقام‌معظم‌رهبری معیارهایی وجود دارد که هرطرحی را می‌توان با آنها سنجید و چارچوب‌هایی را برای آن مشخص کرد.

 طرح‌های روز میز چیست؟

دست به نقدترین ایده‌ای که البته از مدت‌ها پیش و حتی قبل از ورود بایدن به کاخ سفید روی میز است، ایده «کمتر در برابر کمتر» دنیس راس، مشاور دولت اوباما است، ایده‌ای که البته خیلی‌ها مدافع آن هستند. دنیس راس البته نه برای اینکه گره‌گشای چالش باشد بلکه برای کنترل دقیق‌تر ایران این ایده را مطرح کرده و همان‌جا هم توصیه‌های مکرری به تیم جدید کاخ سفید کرده که مبادا به امید کاهش تنش‌ها، به‌صورت عجولانه تحریم‌ها را بردارید و به توافق هسته‌ای ایران بازگردید. او که معتقد است با راه‌اندازی سایت امن فوردو و تولید اورانیوم با غنای 20درصد ایران در موقعیتی قرار گرفته که ادامه فعالیت‌های هسته‌ای، دیگر جهش بزرگی برای تهران محسوب نمی‌شود، توضیح می‌دهد که «بازگشت به انطباق کامل، مانند چرخاندن یک سوئیچ یا فشردن یک دکمه نیست. برای مثال، ایران بیش از 2هزار و 400کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده انباشته کرده که تقریبا 12برابر مقدار مجاز در برجام بوده و صادرات یا رقیق‌سازی آن زمان‌بر است. علاوه‌بر این، ایرانی‌ها خواستار جبران هزینه‌های ناشی از اعمال تحریم‌ها بر کشورشان هستند و اصرار دارند که ابتدا آمریکا و نه ایران باید اقدام کند. و ازاین‌‌رو باید طرح جدیدی را متفاوت از آنچه ترامپ مطرح می‌کرد، روی میز گذاشت.»

راس درخصوص این طرح که عنوان کمتر در برابر کمتر را نیز بر آن گذاشته، می‌گوید: «آمریکا تا حدی تحریم‌ها را لغو می‌کند؛ ایران نیز در مواردی که انطباق وجود نداشته باشد، اقدامات خود را کاهش می‌دهد. برای مثال، در ازای توقف غنی‌سازی تا سطح 20درصد، کاهش ذخایر اورانیوم غنی‌شده کم‌عیار از 2هزار و 400کیلوگرم به یک تن و از بین بردن آبشارهای سانتریفیوژهای پیشرفته توسط ایران، به این کشور اجازه می‌دهیم به برخی حساب‌های مسدود در خارج از کشور دسترسی داشته باشد.»

این طرح که گفتیم دست به نقدترین ایده است، البته ایرادات مهمی دارد و تقریبا رفع کلیه تحریم‌ها را برای ما غیرممکن می‌کند. البته نه اینکه این نکته صرفا در تحلیل ما یا دیگر کارشناسان باشد بلکه در اظهارات دنیس راس نیز وجود دارد.

 چالش مذاکرات جدید برای ایران از زبان مشاور اوباما

مشاور اوباما که در تحلیل‌های خود به دقت توضیح می‌دهد ایده «کمتر در برابر کمتر»، راهی برای رسیدن به ایده «بیشتر در برابر بیشتر» به معنای ورود به مذاکرات موشکی و منطقه برای رفع تحریم‌های بیشتر است، اشاره می‌کند که «این توافق، تحریم‌های کلی و درنتیجه اهرم فشار ما را حفظ می‌کند. در ضمن زمان بیشتری را برای دستیابی به توافقات بلندمدت رئیس‌جمهور منتخب می‌خرد که امیدوار است از یک‌طرف بند غروب در توافق هسته‌ای را گسترش دهد و ازسوی دیگر به نقطه قابل‌قبول در قبال موشک‌های بالستیک و رفتار منطقه‌ای ایران دست یابد. این توافق همچنین جلب‌نظر برخی جمهوری‌خواهان را که تقریبا همیشه مخالف برجام بودند، بسیار آسان‌تر می‌کند و می‌تواند تهدید هسته‌ای ایران را کاهش دهد. سرانجام اینکه اطمینان‌خاطر بیشتری به اسرائیلی‌ها، اماراتی‌ها و عربستانی‌هایی خواهد داد که از بازگشت زودهنگام به برجام می‌ترسند.»

او نهایتا تاکید می‌کند: «برای توقف برنامه منطقه‌ای ایران نباید تحریم‌ها برداشته شوند که اگر این‌طور شود دیگر ایران نیازی برای توقف فعالیت‌های خود نخواهد داشت.» این توضیحات که دیگر جای تحلیل و بررسی باقی نمی‌گذارد، به‌خوبی توضیح‌دهنده این است که ورود به یک فرآیند مذاکراتی که احتمالا مانند برجام فرسایشی و بلندمدت هم خواهد شد، چگونه می‌تواند منافع ایران را خدشه‌دار کرده و اساسا رفع تحریم را منتفی سازد.

البته این ایده ذیل یک مساله بزرگ‌تری هم قابل‌تعریف است و آن هم مشارکت ایران و آمریکا ذیل یک فرآیند گام به گام برای رفع تحریم‌هاست.هر فرآیندی که از این مسیر هدف اصلی ایران یعنی رفع تحریم‌ها را دنبال کند علاوه‌بر نکاتی که در بالا ذکر شد، چند ایراد اساسی دیگر هم دارد. برای مثال فرآیند گام به گام بازکننده مسیری برای فرار آمریکا از زیر بار تعهدات خود با آوردن بهانه‌ها و چالش‌های جدیدی ازجمله سرسختی‌های کنگره است، مباحثی که اساسا به ایران ربطی ندارد و کاخ سفید ‌باید قبل از هرگونه مذاکره نسبت به رفع و رجوع آنها اقدام کند. همین ابزار هم می‌تواند منجر به چانه‌زنی بیشتر و تلاش برای گرفتن امتیازات دیگری از ایران شود.

نکته دیگری که در این میان حتما برای ما می‌تواند مهم و اساسی باشد تفاوت جنس اقدامات طرفین است، بدین معنا که ایران ‌باید برای بازگشت به محدودیت‌های قبلی مندرج در برجام یک‌سری اقدامات معلوم و مشخص و دفعی روی زمین انجام دهد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم نسبت به راستی‌آزمایی آنها اقدام کند و درمقابل ایالات‌متحده و تروئیکای اروپایی می‌توانند صرفا تعهداتی را روی کاغذ بپذیرند که فرسنگ‌ها با اتفاقات میدانی و واقعی فاصله دارد و البته هیچ نهاد ناظری هم نیست که درصورت تخلف گزارشی مشخص و قانونی تهیه کرده و از جایگاهی قانونی و حقوقی به طرفین ابلاغ کند.

 جلوگیری از تکرار تجربه برجام

موضوع مهم بعدی هم ماجرای راستی‌آزمایی و تداوم آن در بلندمدت است، یعنی ایران باید راهی پیدا کند که طی آن اولا بتواند اثر دقیق اقدامات آمریکا در میدان واقعیت را بسنجد و از سوی دیگر سیستم نظارت و کنترل مستمری داشته باشد که اثر رفع تحریم را بسنجد و هرگونه کارشکنی را گزارش کند، چیزی که البته مبتنی‌بر یک تجربه تلخ در دوره برجام شکل گرفته و دیپلمات‌های ایرانی ‌باید با تمام توان برای اصلاح این مسیر تلاش کنند. برخی معتقدند راهکار دقیق‌تر برای حل این مشکل واگذار کردن رفع تحریم‌ها و جزئیات آن به آمریکا و توافق بر سر میزانی از فروش نفت است، طرحی که البته مشابه آن را یک‌بار محمدجواد ظریف در جریان میانجی‌گری تابستان گذشته مکرون مطرح کرد و گفت ایران خواهان رسیدن به سطح فروش 2.5 میلیون بشکه نفت در روز و انتقال پول آن است و راهی که این فرآیند را محقق کند می‌تواند مبنایی برای بحث و بررسی باشد.

در این خصوص البته باید گفت که چنین راهکارهایی برای جلوگیری از اثرگذاری عبارت‌های کوچک و محدودی چون پی‌نوشت 16 پیوست دوم برجام است، همان عبارتی که عملا تکلیف SDN لیست را مبهم می‌گذاشت و خروج افراد از آن را با چالش مواجه می‌کرد و دست آخر هم باعث شد کشورها و شرکت‌های مختلف به‌دلیل ترس از جریمه مجدد آمریکا از قید همکاری عادی و تجارت با ایران بپرهیزند و اساسا هیچ‌گاه حتی در طول برجام مشکل تجارت عادی ایران برطرف نشود. ازاین‌رو توافق برای رفع تحریم می‌تواند تنها بخشی از یک ماجرا باشد و پذیرفتن تضمین برای فروش نفت و انتقال پول آن بخش دیگری.نهایتا باید این نکته را هم متذکر شد که رهبر انقلاب به‌دلیل تجربه برجام همواره تاکید کرده‌اند که باید به‌دلیل عهدشکنی بزرگ آمریکا و اروپا در برجام، ابتدا همه تحریم‌ها برداشته شود و سپس ایران به راستی‌آزمایی آن در میدان واقعیت بپردازد و بعد از آن است که شرایط برای اجرای دوباره برجام و بازگشت به محدودیت‌های قبلی هسته‌ای ایران فراهم خواهد شد.