تاریخ : Sat 06 Mar 2021 - 09:05
کد خبر : 52376
سرویس خبری : نقد روز

هر 10 سال یک‌میلیون هکتار جنگل از دست دادیم/  فقط به‌شکل نمادین نهالی می‌کاریم

محمد درویش در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

هر 10 سال یک‌میلیون هکتار جنگل از دست دادیم/ فقط به‌شکل نمادین نهالی می‌کاریم

دست‌کم در 6 دهه اخیر به‌طور متوسط در هر دهه یک‌میلیون هکتار از جنگل‌های طبیعی خود را از دست داده‌ایم، یعنی در دهه 1330 وسعت جنگل‌ها حدود 18 میلیون هکتار بود و الان به 12 میلیون هکتار رسیده‌ و این در برآورد خوشبینانه است که سطح پوشش درختان جنگلی را دست‌کم 5 درصد درنظر بگیریم که با محاسبات فائو هم مناسبتی ندارد.

با انجام کارهای فانتزی و خرد‌ بدون انجام کار کارشناسی، بدون هیچ‌ عزم و اقدامی درجهت حفظ پوشش گیاهی در کشور، وضعیت اسفبار موجود ترمیم نخواهد شد و حتی برعکس، روزبه‌روز به‌سمت بدتر و وخیم‌تر شدن پیش خواهد رفت. در همین رابطه و ناظر به سه سوال مهم؛ یک، اینکه وضعیت کاشت و احیای درخت در ایران به چه صورت است؟ دو، اینکه در مقابل وضعیت کاشت و احیا، میزان نابودی و از بین رفتن پوشش گیاهی در ایران چگونه است؟ و سه هم اینکه درحالی‌که امر درختکاری و اهمیت محیط‌زیست بین سران عالی مملکت جایگاه ویژه‌ای دارد، چه باید کرد که در عرصه‌های گسترده‌تر خروجی اقدامات و سیاست‌های کلان از این حالت سمبلیک خارج شود؟

در 6 دهه اخیر، هر 10 سال یک‌میلیون هکتار جنگل از دست دادیم

محمد درویش، رئیس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو و عضو هیات‌علمی موسسه تحقیقات سازمان جنگل‌ها مراتع و آبخیزداری گفت‌وگو کردیم و او در پاسخ به «فرهیختگان» گفت: «حقیقت این است که دست‌کم در 6 دهه اخیر به‌طور متوسط در هر دهه یک‌میلیون هکتار از جنگل‌های طبیعی خود را از دست داده‌ایم، یعنی در دهه 1330 وسعت جنگل‌ها حدود 18 میلیون هکتار بود و الان به 12 میلیون هکتار رسیده‌ و این در برآورد خوشبینانه است که سطح پوشش درختان جنگلی را دست‌کم 5 درصد درنظر بگیریم که با محاسبات فائو هم مناسبتی ندارد. اگر بخواهیم این تعاریف را کنار بگذاریم، واقعیت ماجرا این است که جنگل‌های طبیعی و واقعی ما کمتر از هشت‌میلیون هکتار شده است. اگر همان 12میلیون هکتار را درنظر بگیریم، اوضاع اصلا خوب نیست و به‌شدت رویش جنگلی کاهش یافته است و سهم سرانه هر ایرانی از رویشگاه‌های جنگلی کمتر از 0.17 خواهد بود. درصورتی‌که این نسبت در جهان 0.8 هکتار است، پس ما به‌نسبت هر شهروند کره زمین کمتر از یک‌چهارم از جنگل سهم می‌بریم، معنی‌اش باید این باشد که توجه ما به حفظ جنگل باید دست‌کم چهاربرابر متوسط جهانی باشد که این‌گونه نیست و مدام رویشگاه‌های جنگلی‌مان به‌دلیل تغییر کاربری اراضی و جاده‌کشی‌های غیراصولی و به‌خاطر تجاوز اراضی کشاورزی، آتش‌سوزی و... از بین می‌روند. تلاش‌هایی هم برای درختکاری در کشور می‌شود که متاسفانه بخش بزرگی از این کار در مناطقی اتفاق می‌افتد که اصلا رویشگاه‌های جنگلی طبیعی ما نیستند، یعنی در اطراف شهرهای بزرگ شروع به درختکاری کرده‌ایم و فکر می‌کنیم این به طبیعت‌مان کمک می‌کند، درصورتی‌که اگر در جایی درخت بکاریم که آنجا‌ آبیاری مستمر درخت تداوم نداشته باشد، یعنی خلاف قانون طبیعت عمل می‌کنیم. ما باید در جایی درخت بکاریم که خود استعداد استقرار و حمایت از درخت را داشته باشد؛ زاگرس، ارسباران، هیرکانی، ایران تورانی، شمال بختگان، شمال رفسنجان، سواحل خلیج‌فارس و دریای عمان و جنگل‌های حرا مناطقی هستند که استعداد طبیعی کاشت درخت را دارند بدون اینکه نیاز به آبیاری داشته باشند، ولیکن شاهد هستید سالانه میلیون‌ها اصله درخت می‌کاریم و بذرکاری می‌کنیم که اگر بخواهیم اینها را جمع کنیم فکر می‌کنم به نصف وسعت ایران می‌رسد، یعنی نصف وسعت ایران را در 40 سال اخیر جنگل کاری کرده‌ایم اما کجاست؟ اینها نشان می‌دهد فقط به‌شکل نمادین نهالی می‌کاریم و برای ما مهم نیست این نهال مسیر چرای دام است یا کسی هست آبیاری‌اش کند یا خیر. همه اینها از بین می‌رود و این اتفاقی است که هر سال رخ می‌دهد و باعث می‌شود کلا به ماجرای درختکاری بدبین شویم.»

دولت باید سالانه دست‌کم 200 هزار هکتار جنگل‌کاری در رویشگاه‌های جنگلی داشته باشد

درویش با اشاره به کمربند‌های سبز کلانشهرها برای جلوگیری از ساخت‌وسازهای غیرمجاز ‌، گفت: «بحث کمربندهای سبزی که در کلانشهرها وجود دارد با این‌ انگیزه است که بتوانند جلوی ساخت‌وسازها را بگیرند. موضوع مساله محیط‌زیست نیست، حتی به مختاری، معاون فضای سبز شهرداری تهران اعتراض کردند که چرا درختان خرگوش‌دره را قطع می‌کنید، گفت ما برای این درخت می‌کاریم که بتوانیم برای توسعه‌های آینده هر نوع تجاوزی را مصون بداریم و بتوانیم توسعه مدنظر خود را داشته باشیم. اغلب درختکاری‌ها در منطقه وردآورد، اطراف اتوبان همت برج شده است. تمام هزینه‌هایی که شهرداری کرد و درختکاری انجام داد، الان تبدیل به برج شده است. کار اصولی که باید انجام شود و می‌تواند در برنامه‌های پنج‌ساله بیاید، این است که حدود 6 میلیون هکتار جنگل‌های طبیعی خود را از دست داده‌ایم و روند قهقرایی جنگل‌های ما در زاگرس بسیار نگران‌کننده است. زاگرس بزرگ‌ترین منبع تولید آب شیرین ایران است و بسیاری از رودخانه‌های اصلی ما اعم از کارون، کرخه، زاینده‌رود، سفید رود و... از زاگرس سرچشمه می‌گیرند. باید دولت را موظف کرد که سالانه دست‌کم 200 هزار هکتار جنگل‌کاری در مناطق طبیعی رویشگاه‌های جنگی ما در هیرکانی، ارسباران، زاگرس و... داشته باشد. این اقدام اصولی است و همه عزم دولت و مردم باید این باشد که سالانه در این عرصه‌هایی که مشخص و استعداد جنگل طبیعی هستند، درخت بکاریم که اگر این کار را کنیم می‌توان امیدوار بود در 20 سال آینده چهارمیلیون هکتار جنگل واقعی در کشور ایجاد کردیم و این نیاز به برنامه‌ریزی و این دارد که جامعه محلی را همراه کنیم و در عرصه‌هایی که هرسال نهال‌کاری می‌شود حداقل باید پنج‌سال قرق اتفاق افتد، باید از ظرفیت تشکل‌های مردم‌نهاد درحوزه محیط‌زیست برای ارتباط برقرار کردن با جامعه محلی استفاده کنیم. اینها مجموعه‌ای است که رسانه‌ها می‌توانند پای کار بیایند و صداوسیما درباره ضرورت این جنگل‌کاری‌ها با جامعه محلی صحبت کند و گفت‌وگوهای چالش‌محور اتفاق افتد.‌ مجموعه‌ای است که می‌تواند منجر به این شود که در افق 30ساله تمام رویش‌های جنگلی خود را تامین کنیم و این شدنی است. اخیرا عکس‌های ماهواره‌ای که از چهار کشور اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه منتشرشده از سال 1900 میلادی نشان می‌دهد درطول 120سال‌گذشته بین 15 تا 35 درصد وسعت رویشگاه‌های جنگلی را در این کشورها افزایش داده‌اند. بشر اگر بخواهد می‌تواند با درایت رویشگاه‌های جنگلی خود را تامین کند و مثال واضح همین چهار کشوری هستند که اتفاقا اوج فعالیت‌های صنعتی و مشکل جمعیت و تغییر کاربری را هم دارند، اما با یک برنامه‌ریزی منسجم توانسته‌اند وسعت رویشگاه‌های جنگلی خود را افزایش دهند.»