مهدی سلیمانی، مدیر روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی: بهمنماه سال 95 بود که مراسمی برای نکوداشت نویسنده مطرح و کارکشته کشورمان برگزار شد و در آن از یک عمر تلاش انقلابی هدایتالله بهبودی تجلیل بهعمل آمد. در آن مراسم مرتضی سرهنگی که بحق باید ایشان را استاد بزرگ ادبیات پایداری کشورمان نامید، سخنان کوتاه اما تاملبرانگیزی را مطرح کرد. سرهنگی در همان ابتدا که به پشت تریبون آمد، گفت: «من در این مراسم قصد دارم بهجای صحبت از نوشتههای جناب بهبودی از چیزهایی که ایشان خط زده صحبت کنم. هروقت گفتم و نوشتم که نوشتن، نظم و مدارا را از ایشان آموختهام، آن را خط زدند. هرجا گفتم اگر آقای بهبودی نبود، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات هنر مقاومت نیز وجود نداشت، آن را خط زدند.» جدا از اینکه وقتی فردی مثل سرهنگی درباره یک شخصیت، چنین ادبیاتی بهکار میبرد، معنا و وزن این جملات متفاوت خواهد بود، گزارههای مطرحشده در این بیان نیز خاص و قابلتامل است.
بهبودی برای همه علاقهمندان به حوزه تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب لحظات دلنشین و شیرینی را رقم زده است. چه آنجایی که «شرح اسم» را مینویسد و پس از 30سال اثری ارزشمند درباره رهبر سیاسی و دینی یک امت خلق میکند و چه آنجایی که سراغ معمار کبیر انقلاب میرود و «الف لام خمینی» را به طبع نگارش درمیآورد. بهبودی بهخوبی رسالت خود را شناخته است و در این مسیر بدون حواشی و با سکوت فعالانه خود در حال معماری تاریخ معاصر و مهمترین شخصیتهای صدسال گذشته است. درواقع بهبودی را باید از آن دسته نویسندگانی دانست که همیشه در صحنه حاضر بوده و نسبتبه تحولات کشور و تاریخ معاصر کشورش بیاعتنایی از خود نشان نمیدهد. آثار برجستهای که تاکنون از او وارد بازار نشر شده، گواهی بر این مدعا است.
رسالت او در بیان روایت صادقانه از تاریخ انقلاب ایجاب کرد تا پس از فتنه 88 بدون جنجال و هیاهو دست به نگارش کتاب «شرح اسم» بزند و در دورهای که عدهای سعی داشتند از کنار قرابتهای خود با نظام و رهبری، در حوزههای مختلف با سکوت رد شوند، قلم به دست گیرد و درباره یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ معاصر کشورش روایتی منصفانه و مستند ارائه کند.
در دورهای که جریانهای معارض انقلاب دست به تحریف امامخمینی(ره) زدند و قصد ارائه تصویری نادرست از تمام وجوه زندگی امام را دارند، بازهم روشنفکرانه دست بهکار شد و کتابی را روانه بازار کرد که هم کارشناسان و متخصصان ادبیات را شگفتزده میکند و هم سندی متقن و روایتی دقیق را از امام امت روایت میکند.
روزهایی که تحریفگران تاریخ صدسال گذشته و وابستههای فکری، سازمانی و مالی به رژیم پهلوی درصدد تطهیر و بزک چهره یکی از مستبدترین حاکمان این کشور هستند تا او را به قهرمان ملی تبدیل کنند، بازهم بهبودی را در این کارزار فرهنگی میبینیم. او در جدیدترین اثر خود و همزمان با ایام یکصدمین سالروز کودتای انگلیسی رضاشاه که «رضانام تا رضاخان» نام دارد، زندگینامه رضا پهلوی را از تولد تا کودتای سوم اسفند سال 1299 روایت کرده و آن را وارد بازار نشر میکند. او در این کتاب با روایتی مستند از بیان اینکه چگونه ماموران انگلستان در ایران، رضاخان را نشان کرده بودند و با برنامهریزی او را بر اریکه قدرت نشاندند، ابایی ندارد و به تنها چیزی که توجه دارد، روایت صحیح از تاریخ است.
علاوهبر حضور همیشگی و مؤثر بهبودی در روایت صحیح از تاریخ معاصر کشور، یکی از ویژگیهای مهمی که برای او میتوان برشمرد، اهل گفتوگو بودن اوست. او بستر گفتوگوهای خود را در حرفهای که بلدِ راه آن است انتخاب کرده و بهواقع سخنان خود را در آثارش به مخاطبان و مردم منتقل میکند. اما ویژگی مهمی که آثار بهبودی دارد این است که بستری را مهیا میکند تا افراد و نگاههای مختلف در آن بستر بتوانند به گفتوگو بپردازند و نظرات خود را ابراز کنند. عوامل مختلفی میتواند توانایی بهبودی را در این بخش افزایش دهد، اما شاید آنچه از همه عوامل مختلف دیگر مهمتر است، تعمق و واکاوی بینظیر بهبودی در اسناد، روایات و تمرکز بر روی حوزه مطالعاتی خویش است که او را در آن زمینه بیبدیل میکند. او با تمرکز و تسلط بر حوزه تاریخ معاصر و با استفاده از هنر قلم خود روایتی بدون جهتگیری را روایت میکند و واقعیات را همانطور که هست به مخاطبان ارائه میدهد. در مجموعه «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک» نیز این روش و منش او دیده میشود و شاید این همان نقطهای است که بهبودی با تکیه بر آن بستری را برای مخاطب ایجاد میکند که دست به تحلیل و بررسی وقایع بزند.
چهره دیگر هدایتالله بهبودی را باید در همین رویکرد جستوجو کرد؛ چهرهای که روی جملاتی که در آن مرتضی سرهنگی از او تجلیل میکند و وجود دفتر ادبیات انقلاب و هنر مقاومت را مرهون تلاشهای او میداند خط میکشد و بیش از آنکه بهدنبال اثبات خود باشد، دغدغه فعالیتهای پژوهشی و ارتقای دانش عمومی جامعه در تاریخ انقلاب را دارد و انرژی خود را در این مسیر صرف میکند. این رویکرد دقیقا همان رویکردی است که بهبودی برای روایت تاریخ درپیش گرفته و سعی میکند مواضع خود را نادیده بگیرد و صرفا روایتی منصفانه و صادقانه را با مخاطبان به اشتراک بگذارد. شواهد و قرائن نیز حاکی از آن است که بهبودی در هر دو مسیری که بیان شد، موفق بوده است و هم توانسته در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی قلههای مهمی را فتح کند و هم در ایجاد ساختارهای تربیتی ادبیات انقلاب و مقاومت اثرگذار باشد.