تاریخ : Tue 23 Feb 2021 - 10:46
کد خبر : 51989
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

پاپ ایرانی؟ نداریم

محمدرضا چراغعلی:

پاپ ایرانی؟ نداریم

الان وقتی موسیقی پاپ هندی پخش می‌شود همه جغرافیای آن را می‌شناسند. موسیقی ترکیه و افغانستان هم جغرافیا دارند ولی ما جغرافیا نداریم. ما موسیقی پاپ ایرانی نداریم. دهه ۵۰ می‌توانست شروع موسیقی با هویت ایرانی باشد ولی الان به جرات می‌توانم بگویم ما موسیقی پاپ ایرانی نداریم.

محمدرضا چراغعلی، آهنگساز: اتفاقاتی که در صد سال گذشته در موسیقی ایران افتاد و به مرور تکنولوژی وارد آن شد، این تصور را به‌وجود آورد که هر نوع موسیقی را که با ریتم همراه باشد موسیقی جاز می‌نامند، درصورتی که موسیقی جاز خودش یک شاخه‌ای از موسیقی است که عمدتا ریشه غربی دارد و مربوط به موسیقی ایرانی نمی‌شود. درحال حاضر بیشتر افرادی که تصنیف ایرانی می‌خوانند باید نام آثارشان را تصنیف پاپ بگذاریم. هر آنچه باعث شود که مردم بیشتری از عوام را درگیر شنیدن یک قطعه کنیم، نام آن ژانر، موسیقی پاپ می‌شود. بسیاری از خواننده‌های درجه یک ما دارند موسیقی پاپ می‌خوانند ولی دوست ندارند که اسم آنها را خواننده موسیقی پاپ بگذاریم، درصورتی که واقعیت یک چیز دیگری است. شما اگر تفکرتان این باشد که یک جمعیت میلیونی را درگیر یک قطعه موسیقی کنید قطعا مسیرتان موسیقی پاپ است.

زمانی یک هنرمند می‌خواهد اندیشه خودش را بسازد، باید بهای دیده شدن یا دیده نشدنش را هم بپردازد. ممکن است من یک تفکری را برای ساخت موسیقی داشته باشم و یک مجموعه‌ای را منتشر کنم و پنج هزار نفر آن را بشنوند ولی یک زمان ممکن است تفکرمان این باشد که یک قطعه بسازیم تا عده زیادی را درگیر خودش کند. برای ساخت آن محصول باید آن‌قدر جذابیت ایجاد کنیم تا یک خانواده حاضر شود ۸۰۰ هزار تومان پول بلیت بدهد و به کنسرت بیاید. وقتی بخواهید جذابیت ایجاد کنید، دیگر نمی‌توانید تفکر شخصی‌تان را دخیل کنید. باید مردم را با حاشیه‌های پررنگ جمع کنید و به سالن بکشانید تا بتوانید از آن کار پول در بیاورید. این وسط چند آسیب به‌وجود می‌آید. ما در دهه ۵۰ انواع موسیقی را در کنار همدیگر داشتیم که هر کدام مخاطب خودشان را داشتند. ما آن موقع محل عرضه موسیقی داشتیم و مردم می‌توانستند به یک جاهایی بروند و موسیقی را بشنوند ولی الان مکان‌های مختلف نداریم و مردم فقط در ماشین موسیقی گوش می‌کنند. هیچ کجای دنیا به اندازه ایران سیستم‌های صوتی روی ماشین نصب نشده است. ما نباید با شادی مردم مخالفت کنیم. همه نوع موسیقی باید باشد ولی باید جا و خاستگاه آن مشخص شود. به‌نظرم این بزرگ‌ترین مشکل ماست.

درحال حاضر همه نوع موسیقی داریم که نظارت کاملی روی آنها صورت نمی‌گیرد. مردم هر آن چیزی را که تبلیغات بیشتری روی آن می‌شود، گوش می‌کنند. ما وقتی جا برای پخش نداریم، آن نقاط درخشانی که مردم گوش می‌کنند تبدیل به نقطه قوت برای شرکت‌ها می‌شود چون می‌روند در آن حوزه کار می‌کنند. اسم این کار مافیا نیست، بلکه زرنگی ساده است.

دهه ۵۰ شمسی و دهه ۷۰ میلادی، یک رنسانس هنری در دنیا اتفاق افتاد که ایران هم متاثر از آن رنسانس بود. شما موسیقی‌های دنیا در آن دهه را نیز نمی‌توانید با موسیقی‌های دهه‌های دیگر مقایسه کنید ولی این ماجرا در ایران شاخص‌تر بود چون ما تعداد معدودی داشتیم که تصنیف کار می‌کردند که جنس ارزشمند موسیقی ایرانی بود. یکی از آسیب‌هایی که این روزها در موسیقی ما وجود دارد این است که خواننده‌ها خودشان آهنگ پیشنهاد می‌کنند.

ما ۱۵ هزار خواننده داریم که تاکنون حداقل یک تک‌آهنگ منتشر کرده‌اند. اعتقادی به این ندارم که بخواهم به کسی بگویم آهنگ نخواند یا آهنگ بخواند. یک نفر که صدای بدی دارد آهنگ می‌خواند و چون صدای بدی دارد مردم او را پس می‌زنند. معتقدم هر کسی می‌تواند کار کند ولی برای اینکه بدانیم چه آهنگی روی آنتن بیاید و چه آهنگی به‌دست مردم برسد باید یک ممیزی صحیح وجود داشته باشد که ما چنین چیزی نداریم. ما ممیزی صحیحی برای آنچه که به گوش مردم می‌رسد نداریم. معضل اصلی این است که خروجی آلبوم‌های موسیقی ما قرار است در کجا شنیده شوند؟ اگر جایی برای شنیده شدن آلبوم‌های موسیقی آماده کنیم نصف مشکلات ما حل می‌شود.

می‌خواهم بگویم ما درحال حاضر موسیقی پاپ ایرانی نداریم، الان وقتی موسیقی پاپ هندی پخش می‌شود همه جغرافیای آن را می‌شناسند. موسیقی ترکیه و افغانستان هم جغرافیا دارند ولی ما جغرافیا نداریم. ما موسیقی پاپ ایرانی نداریم. دهه ۵۰ می‌توانست شروع موسیقی با هویت ایرانی باشد ولی الان به جرات می‌توانم بگویم ما موسیقی پاپ ایرانی نداریم. مردم آن‌قدر درگیر مشکلات زیادی هستند که فکر می‌کنم این روزها انگیزه‌ای هم برای مطالبه موسیقی خوب ندارند.