همچنان اخبار ضدونقیضی از کاخ سفید درباره برنامه دولت آمریکا نسبت به توافق هستهای با ایران به گوش میرسد. از یکسو آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا میگوید سیاست فشار حداکثری بینتیجه بوده و رسانههای مختلف ازجمله ساندیتایمز گزارش میکنند که دولت ایالاتمتحده درحال تدوین برنامهای برای رفع برخی تحریمهای ایران است و از سوی دیگر جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید و برخی دیگر از اعضای دولت بایدن همچنان اصرار میکنند که ابتدا ایران باید به توافق هستهای بازگردد و سپس آمریکا در این مسیر قدم بردارد.
این وضعیت پارادوکسیکال البته برای ایران به هیچعنوان شرایط جدیدی نیست، بلکه حسابی تجربه کسب کرده و دیگر نه از پالسهای مثبت خوشحال میشود و نه از تهدید و ارعاب میترسد و شاید همین امر هم سبب شده که سیاست اصولی کشور بر محور اجرای قانونی چون «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» قرار گیرد. فردا پنجم اسفند روز موعود بند ششم قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است، بندی که بهموجب آن ایران پس از گذشت دو ماه از تصویب قانون، درصورت عدم همکاری طرف غربی نسبت به توقف اجرای نظارتهای بیسابقه آژانس انرژی اتمی اقدام خواهد کرد. هماکنون یا بهتر بگوییم در جریان اجرای برجام ایران متعهد به اجرای 3 سطح متفاوت از بازرسیهای آژانس است. پایینترین سطح نظارتهای پادمانی است که مطابق NPT تعریف شده و شامل همه کشورهای عضو است، سطح دوم اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است که برخی کشورها با قیود خاصی متعهد به آن هستند و نهایتا نظارتهای فراپروتکلی که صرفا مربوط به ایران بوده و در جریان امضای برجام، تهران پذیرفته نسبت به آنها متعهد باشد.
اکنون و با فرارسیدن پنجم اسفند، بخش دوم و سوم بازرسیهای یادشده که عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه معتقد است قریب 20 تا 30درصد توان نظارتی آژانس را تشکیل میدهد، کاهش یافته و بهعبارتی متوقف میشوند. صرفنظر از اینکه این دو مقوله چند درصد از بازرسیها و نظارتهای کنونی را شامل میشوند، با توقف اجرای پروتکل الحاقی بسط یدهای بزرگی از آژانس و بازرسان آن گرفته خواهد شد، بهگونهایکه آنها در دو موضوع مهم دیگر قادر به اقدام نخواهند بود. این دو موضوع شامل دسترسی به تصاویر دوربینهای آنلاین سایتهای هستهای و همچنین بازدیدهای سرزده از سایتها و مجموعههای مورد تقاضاست و برای کشورهای غربی و آژانس که همواره بهدنبال رصد دائمی ایران هستند، اهمیت بالایی دارد.
درواقع باید گفت که ایران با توقف اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای فراتر از آن، بهصورت کاملا موثر و کیفی، بازرسان آژانس را محدود خواهد کرد و دیگر مانند گذشته اجازه مانورهای گسترده ازجمله حضور در دانشگاهها و حتی مصاحبه با برخی کارشناسان و دانشمندان را نخواهد داد. این البته درحالی است که اولا برای اعتمادسازی بنا نیست دوربینهای نصبشده در تاسیسات ایران برچیده شود و حتی تصویربرداری آنها نیز متوقف نخواهد شد، بلکه صرفا دسترسی بازرسان به تصاویر این دوربینها منقطع میشود. این هم به این دلیل است که اگر روزی آمریکا و طرفهای اروپایی سر عقل آمده و به توافق بازگشتند، امکان دراختیار قرار دادن تصاویر به آژانس وجود داشته باشد. ثانیا به هیچعنوان قرار نیست بازرسان از کشور اخراج شوند بلکه نظارتهای پادمانی ادامه خواهد داشت و ایران همچنان متعهد به اجرای بندهای آن خواهد بود.
علاوهبر این، سفر رافائل گروسی به تهران و مذاکرات روز گذشته با مقامات کشورمان را نیز باید در همین راستا بررسی کرد، بهعبارتی روز گذشته مقامات ایران با مدیرکل آژانس پشت میز مذاکره نشستند تا هم نشان دهند که روابط دوجانبه همچنان ادامه دارد و بنایی برای قطع آن نیست و هم اینکه بازتعریفی از فصل جدید روابط داشته باشند و جزئیات آن را با دقت بیشتری تعیین کنند. در این سفر، البته طبق اخبار منتشرشده، رافائل گروسی همچنان تقاضای توقف اجرای این گام راهبردی را داشت که پاسخ مثبتی دریافت نکرد و در این یک مورد دست خالی به اروپا بازگشت.
نکته قابلتوجه در این خصوص مواضع و توضیحات وزیر امورخارجه و معاونان وی در این یکی دو روز درباره اقدامات آمریکا و نحوه بازگشت ایران به تعهدات خود بود. از آنجا که به نظر میرسد آمریکا درخواست حضور بهعنوان عضو ناظر در جلسه ایران و گروه 1+4 را داشته و فعلا ایران آن را نپذیرفته است، فعلا بحث درمورد این است که اساسا آیا اجرای توافق و بازگشت آمریکا به برجام نیازی به مذاکره دارد یا خیر؟
واقع ماجرا این است که با وجود برخی توجیهات در این زمینه، ایران با توجه به خسارتها و تجربههای قبلی، اساسا معتقد است که ورود به هر فرآیندی که رنگوبویی از فرسایش داشته باشد، نمیتواند منجر به تامین منافع ملی و رفع یکباره همه تحریمها شود. تجربههای قبلی ازجمله همین برجام بهخوبی گویای این است که ایران پس از انجام تعهدات خود، با زمین سوختهای مواجه میشود که به هیچعنوان قابل برداشت نیست، یعنی با وجود رفع تحریمهای وعده دادهشده روی کاغذ، باز هم مشکل کشور مرتفع نشده و تمام تحریمها با قوت قبلی خود باقی است، ازاینرو اینبار بازگشت به سطوح محدودیتهای برجامی را منوط به راستیآزمایی رفع همه تحریمها کرده است و بنا ندارد اسیر ایدههایی چون توافق مرحلهای یا گام به گام که افرادی چون دنیس راس در آمریکا و علی مطهری در ایران مطرح کردند، شود.
البته این مساله احتمالا مانعی برای ایجاد یک مفاهمه و شنیده شدن صدای طرفین با واسطههای کمتر نیست، اما قطعا در این مسیر موانع جدی وجود دارد که مهمترین آن عدم امکان عضویت آمریکا در 1+5 قبل از رفع همه حدودا 1500 تحریم برجامی و پسابرجامی شکلگرفته ذیل سیاست «فشار حداکثری» است. ازاینرو فعلا و با وجود همه خبرسازیها و بعضا رفتارهای ضدونقیض ایران بر این اصل خود استوار خواهد بود و بدون آنکه عجلهای در این زمینه داشته باشد با اجرای قانون مجلس تلاش خواهد کرد در بستر زمان تعهدات و امتیازهای خود در برجام را متوازن کند. بعد از توقف اجرای پروتکل الحاقی گامهای دیگری همچون راهاندازی کارخانه اورانیوم فلزی و توسعه سانتریفیوژها از اولویتهای مهمی هستند که میتوانند شرایط برجام را برای ما بهتر کرده و طرف مقابل را با توازن ایجادشده، محدود کنند.