عاطفه جعفری، روزنامهنگار: شب گذشته مستند «ثبت با سند برابر نیست» از شبکه مستند پخش شد. این مجموعه مستند هشت قسمتی قرار است اسناد منتشر نشدهای از املاک رضا پهلوی را رونمایی کند. املاکی که در بسیاری از اتفاقات تاریخی عصر خود نقشی تعیینکننده داشته است. این مستند به کارگردانی مهدی شامحمدی و تهیهکنندگی وحید کاظمی ساخته شده است. وحید کاظمی، تهیهکننده مستند «ثبت با سند برابر نیست»، چند سالی است که درحال پژوهش در مورد دوران پهلوی اول است و همین مساله باعث شده که اطلاعات خوبی در مورد این دوره تاریخی داشته باشد، به بهانه آغاز پخش این مستند، با او گفتوگو کردیم.
وحید کاظمی درباره ایده ساخت این مجموعه مستند ۸ قسمتی به «فرهیختگان» گفت: «۴ سال پیش مجموعهای را مربوط به دوره رضاخانی کار کردیم. یک گروه تحقیقاتی نزدیک به ۲ سال، تمام اسناد مربوط به دوران پهلوی اول را مورد بررسی قرار دادند که درنتیجه، نکاتی تأمل برانگیزی توجه ما را جلب کرد. مجموعه مستند «ثبت با سند برابر نیست»، بیرون آمده از نتایج همان تحقیق و پژوهش است. چند نکته در دوران پهلوی اول وجود دارد که تاکنون در رسانهها کمتر بیان شده یا به هر دلیلی بهعنوان بخشی از تاریخ بازگو نشده است و مردم از آن اطلاع زیادی ندارند. یکی از این نکات، املاکی است که به نام رضا پهلوی ثبت شده است. در دفتری به نام «املاک اختصاصی»، اموال و املاکی ثبت شده است که نشان میدهد چه املاک و داراییهایی در تصرف رضاخان بوده است. این دفتر اکنون در موسسه مطالعات تاریخ معاصر نگهداری میشود. در آن بیش از ۴۴ هزار سند ثبتی مربوط به رضا پهلوی ذکر شده است که بعدا به قیمت یک شاخه نبات به پسر او یعنی محمدرضا پهلوی منتقل شده است.»
کاظمی در توضیح بیشتر درباره اسنادی که در این مستند وجود دارد، میگوید: «نکته قابل توجهی که در این اسناد وجود دارد این است که وقتی از سند ثبتی حرف میزنیم، منظورمان سند آپارتمان نیست بلکه سند شهر و قریه (روستا) است. برای مثال نوشته شده است که قریه «عالیهکلا» یا «ولیکدان» متعلق به رضا پهلوی است یا سند کل منطقه یوسفآباد تهران یا کل شهر قائمشهر که نامش را شاهی گذاشته بود به نام رضا پهلوی خورده است و... . موضوع قابل توجه، ارتباط بین این اسناد با برخی از اتفاقات مهم کشور است. برای مثال، در حین احداث راهآهن در کشور میبینیم که تمام املاک و زمینهای مرغوبی که در محدوده ریل قطار بوده به نام رضاشاه شده است. مثلا خرده مالکین این مناطق را تحت فشار قرار میدادند تا زمینها را با قیمت ناچیز تقدیم رضا پهلوی کنند. این ماجرا مربوط به قبل از کودتا و یا شاهشدن رضاخان است. این رویه سالها ادامه داشت. تقریبا کل مازندران، گیلان، گرگان، شمال خراسان، بخش بزرگی از تهران و رودهن تا دماوند و ساوجبلاغ بخشی از املاک ثبتشده رضاخان است.»
تهیهکننده مستند «ثبت با سند برابر نیست» درباره محتوای تصویری این مستند گفت: «در این مجموعه بازسازی نداریم و تصاویر آرشیوی بههمراه نریشن و مصاحبه با پژوهشگران تاریخ را داریم. علاوهبراین، سراغ نوادگان کسانی رفتیم که در دوران تظلمخواهی توانسته بودند املاک خود را پس بگیرند. باید بدانید که در دوران پهلوی دوم، عدهای از رضاخان شکایت کردند و گفتند که او زمینهای ما را بهزور گرفته است. دادگستری وقت بخش کوچکی از این زمینها را به آنان برگرداند، بنابه تصویب قانون املاک واگذاری در مجلس شورای ملی قرار بر این بود تا املاک به صاحبان اصلی آن بازگردد اما بخش بزرگی در تملک بنیاد پهلوی باقی ماند. با نوادگان این افراد نیز گفتوگوهایی داشتیم.»
کاظمی در پاسخ به ادعایی که این روزها در مورد شیوه حکومتداری رضاخان مطرح میشود مبنیبر اینکه خوی دیکتاتوری رضاشاه لازمه تغییر در ایران بوده است، میگوید: «امروزه، عدهای از طرفداران رضاخان میگویند که او مستبد بود اما مستبد مفید بود و جامعه آن دوران نیازمند چنین استبدادی بود تا کشور پیشرفت کند و ایران بهسوی تجدد گام بردارد. واقعا من چنین مسالهای را متوجه نمیشوم، وقتی با این افراد وارد مباحثه میشوید، میگویند رضاخان مستبد بوده است اما استبداد مفید! استبداد مفید را متوجه نمیشوم. استبداد، استبداد است دیگر. در همین مناظرهای که چند وقت پیش از شبکه مستند پخش شد. شما میبینید که در بخشی از مناظره گفته میشود که حتی در دربار رضاخان هم داریم که میگویند او دیکتاتور بوده است. در همان لحظه اگر دقت کنید آقای زیباکلام بحث را عوض میکند و بهسمت چیز دیگری میبرد. رضاخان حتی به کسانی که او را به حکومت رساندند هم رحم نمیکند، خب این خوی دیکتاتوری چرا باید مفید باشد.»
او در ادامه گفتوگو به مسائل تیترواری اشاره میکند که برخی از رسانههای آن طرف آبی در مورد رضاخان مطرح میکنند و میگوید: «مساله جدی عدمدرست بیان کردن اتفاقاتی است که در آن زمان رخ داده است. در این چند سالی که در این حوزه درحال پژوهش هستم در مورد رضاخان همیشه یک نگاه تیتروار وجود داشته است اینکه مثلا رضاخان راهآهن را ساخته است، یا در مورد اجبار مردم برای پوشش یکدست پوشیدن، یا ساختن دانشگاه تهران. همه اینها تیتروار است. وقتی تیتروار این مسائل مطرح میشود، مانند شبکههای ماهوارهای، خب موضوع چیز دیگری میشود. مثلا میگویند او اولین دانشگاه ایران را ساخته است. درحالی که ما قبل از اینکه تجمیع دانشگاهها با حمایت آقای داور انجام بشود هم دانشگاه داشتیم. اساتید دانشگاه داشتیم. اینطور نبود که با آمدن شخص رضاخان، ما بهسمت ساختن دانشگاهها برویم و همه تغییرات با آمدن او انجام شود. تجمیعشدن همه اینها با اقدام شخص فرهیختهای به اسم آقای داور صورت گرفت اما قبل از آن هم بود. ببینید در مورد راهآهن هم میگویند، رضاشاه راهآهن را در ایران پایهگذاری کرد و ساخت؛ اما نمیگویند که همه املاکی که دور و بر راهآهن بود جزء املاک پهلوی محسوب میشد و مالکیتش با بنیاد پهلوی بود. مصادره آن هم با همین بنیاد بود. در همین مستندی که ساختیم به این مساله ورود کردیم که رضاخان شیفته زمینخواری بود. او نگهبان خانه عبدالحسین فرمانفرمائیان بود که بزرگترین مالک ایران بود و وقتی اینها را دید بعد از به قدرت رسیدن شروع به زمینخواری کرد. اینها مسائل مهمی است که هیچوقت به آن توجه نمیشود.»
کاظمی در مورد اسطورهسازی از رضاخان میگوید: «ببینید من با دست گذاشتن و ساختن مستند از این موضوع حساس، باید همیشه درحال بحث باشم، حتی با نزدیکانم. شخصیتی که از رضاخان تعریف کردند که انگار هیچ کسی قبل از او نبوده است که این کارها را انجام بدهد مثلا میگویند او سازنده ارتش نوین ایران بوده است یا مثلا میگویند سازنده راهآهن است انگار خودش بیل زده است و راهآهن را ساخته. درحالی که اهداف دیگری پشت همه این ساخت و سازها وجود دارد. وقتی نگاه میکنید میبینید که او یک نظم و یک عملگرایی داشته است اما کارهایی کرده که خیلی هم درست نبوده، اما این تیترهایی که مدام از او گفته شده باعث گمراهی میشود. ما در این مجموعه مستند نشان میدهیم که این استبداد به هیچوجه سودمند نیست و استبداد، استبداد است. درحقیقت مستبد مفید بیمعنی است.»