نگاهی به سخنان رهبر انقلاب گویای جمعبندی ایشان در مقابله با دو نوع تفکر آسیبزا به انتخابات آتی است؛ جریانهایی که با نوعی رفتار جناحگرایانه در فضای انتخابات بنا دارند منافع ملی را به پای منافع خود ذبح کنند.
گروه اول کسانی هستند که هرچند اغلب به زبان نمیآورند، اما در گوشهای از ذهنشان انتخابات محدود و کنترلشده را عامل موفقیت خود در انتخابات میدانند و علاقهای به حضور پرشور و مشارکت بالای عمومی در انتخابات ندارند. این جماعت برای این ایده خود البته دلایلی هم میتراشند، از یک سو برخی کشورهای اروپایی مدعی دموکراسی را مثال میزنند که مشارکت عمومی 30-20 درصدی را عموما تجربه کردهاند و ازسوی دیگر فشارهای بینالمللی اعماز تحریم و... را شاهد میگیرند و برای گذار از آن ایده انتخابات کنترلشده را به میان میآورند.
گروه دوم اما کسانی هستند که همچنان تصور میکنند رسیدن به یک نقطه توافق با رئیسجمهور آمریکا هرچند سطحی و ابتدایی میتواند عاملی برای جلب آرای عمومی و پیروزی در انتخابات باشد. اینها به حداقلهایی چون بازگشت آمریکا به برجام ولو بدون رفع کامل تحریمها قانعند و در ذهنشان آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران در کشورهایی چون کرهجنوبی، ژاپن و برخی کشورهای اروپایی را یک شرایط رویایی و ایدهآل برای پیروزی در انتخابات میپندارند. تصور دلار 15 هزار تومانی ولو برای برههای کوتاه آنقدر برای جامعه میتواند پیام مثبت بهدنبال داشته باشد که این گروه سیاسی در مواجهه با آمریکا به آن قانع باشند و درمقابل، بازگشت کامل ایران به تعهدات قبلی را متوازن توصیف کنند. از اینرو نقد پیوند زدن سیاست داخلی به سیاست خارجی که یک آسیب بزرگ برای کشور به حساب میآید، در سخنرانی روز گذشته رهبر انقلاب قابلتوجه و قابلتامل است.
درخصوص موضوع دوم قبلا و در چند شماره نکاتی را اشاره کرده بودیم، ازجمله اینکه اجماع حداکثری روی منافع ملی لازمه مواجهه این روزها با آمریکا است و اینکه همه فقط و فقط یک حرف و هدف را در ذهن داشته باشند و آن رفع همه تحریمهای آمریکا از 18 اردیبهشت 1397 به بعد است، اعماز بازگشت تحریمهای برجامی یا اعمال تحریمهایی متفاوت ذیل سیاست فشار حداکثری. از اینرو با عنایت به نوشتههای قبلی در شماره امروز تلاش میکنیم به واکاوی موضوع اول یعنی تلاش برای مشارکت بیشتر و پرشور درکنار انتخاب درست بپردازیم.
افزایش مشارکت از کانال امید به تغییر
مساله مشارکت این روزها نهتنها دغدغه مسئولان عالیرتبه کشور که یک چالش برای گروههای سیاسی و کاندیداهای انتخاباتی هم هست؛ کسانی که پیشتر و در مقاطع مختلف با نقد جدی ازسوی مردم مواجه شدند و حتی ماجرای انتخابات مجلس بهعنوان رکورد مشارکت پایین در ادوار مختلف را نیز تجربه کردند. با این وضع و البته تداوم ناکارآمدیهایی که در این ماههای پایانی ازسوی دولت حسن روحانی مشاهده میشود، بازگرداندن اعتماد و امید به مردم سختتر از هر زمان دیگری است و برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالا که میتواند تضمینکننده آینده کشور هم باشد، با تردیدهایی روبهرو است. در این میان مسائلی که تلاش میکنیم به اختصار توضیح دهیم، دخیل هستند. درکنار ماجرای ناکارآمدی دولت، افرادی باید اقدام به ثبتنام کنند که هم سوابقشان امیدآفرین باشد و هم ایده و ابزارهایی برای گذار از شرایط کنونی ارائه دهند.
ایده مرکزی برای اداره کشور درکنار معرفی کابینه احتمالی یا حداقل تیم مشاوران اقتصادی، فرهنگی و.. آنهم قدری پیشتر از موعد معمول تبلیغات انتخاباتی میتواند زمینه یک مفاهمه عمومی و عمیق را فراهم آورد. در چنین شرایطی غوغاسالاری و تلاش برای پیروزی از این مسیر کماثر میشود و شعارهای بزرگ و نشدنی رنگ میبازد. علاوهبر این مساله، ماجرای کرونا و نگرانی از بابت همهگیری احتمالا از چالشهای اساسی انتخابات است که برای آن هم باید فکری کرد، علاوهبر مدیریت افکار عمومی و تبلیغات رسانهای ناامیدکننده، تدابیری ازجمله افزایش قابلتوجه شعب رایگیری از اقداماتی است که از همین اسفندماه باید کارهای اجرایی آن با سرعت بالا انجام شده و نهایی شود.
نقش صداوسیما در انتخابات زیر سایه کرونا
ناگفته نماند در چنین شرایطی صداوسیما نیز میتواند درکنار نهادهایی چون وزارت کشور و شورای نگهبان بهعنوان یک نقشآفرین عمده به کمک کشور بیاید. در موضوع اول صداوسیما باید بتواند با همکاری شورای نگهبان بستر مباحثه، نقد و بررسی پیرامون انتخابات آتی را فراهم آورد. علاوهبر این، صداوسیما میتواند تهدید کرونا را هم تبدیل به یک فرصت بسیار ارزشمند کند و با خروج از لاک رخوت این روزها، جور تبلیغات انتخاباتی و میتینگهایی که معمولا در دو هفته پایانی قابل انجام است را بکشد. البته این اقدام که به احتمال فراوان نیاز به ظرفیتهای قانونی هم دارد، اگر بهدرستی مدیریت شود، سودهای بزرگی خواهد داشت، یعنی علاوهبر اینکه فشار کرونا بر تبلیغات انتخاباتی را کاهش میدهد، بهنوعی میتواند به برقراری عدالت در این عرصه نیز کمک کند. در ادوار مختلف شاهد این بودهایم که بعضا تبلیغات تحتتاثیر هزینههای بیحسابوکتاب نامزدهای متمکن قرار میگرفت و کسانی که از توان مالی بیشتری برخوردار بودند (صرفنظر از اینکه منبع تامین مالی کجاست) بیشتر در کانون توجه قرار میگرفتند و رایآوری بیشتری داشتند. از اینرو اکنون صداوسیما میتواند تهدید کرونا را به فرصتی قابلتوجه تبدیل کرده و درکنار فضایی آرام و منطقی، به عدالت تبلیغاتی نیز کمک کند.