تاریخ : Wed 17 Feb 2021 - 11:36
کد خبر : 51752
سرویس خبری : نقد روز

انتخابات پرشور، انتخاب درست

رهبر انقلاب مشارکت بالا و انتخاب اصلح در انتخابات را شرط علاج مشکلات دانستند

انتخابات پرشور، انتخاب درست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند: علاج دردهای مزمن کشور در پرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد، انتخاب اصلح، انتخاب شخصیت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.

به گزارش «فرهیختگان»، مشروح  بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با شماری از مردم تبریز بدین شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الارضین.
به مردم عزیز تبریز و آذربایجان سلام و تحیت عرض می‌کنم و روز تاریخی و فراموش‌نشدنی بیست‌ونهم بهمن را که امسال متأسفانه به‌خاطر ضرورت به این صورت برگزار می‌شود گرامی می‌دارم. ما هرسال در این حسینیه با حضور شما مردم عزیز و فضای پُرشوری که احساسات آذربایجانی و تبریزی شما ایجاد می‌کرد دلخوش بودیم و شما را از نزدیک زیارت می‌کردیم؛ امسال متأسفانه این [امکان] فراهم نیست؛ و این هم جزء حوادث گوناگون زندگی است؛ هر روزی به یک نحوی است. ان‌شاء‌الله امیدواریم که به‌زودی این موانع هم برطرف بشود.

افتخارات تبریز و منطقه آذربایجان: ۱) منطقه‌ای نخبه‌پرور

در باب تبریز، خب حادثه بیست‌ونهم بهمن ۵۶ یک حادثه پرافتخارِ جهادی و عملیاتی بود؛ کار مهمی بود و واقعا مایه افتخار مردم تبریز است، لکن افتخارات آذربایجان و افتخارات تبریز به این کار جهادی و امثال این کار جهادی محدود نمی‌شود؛ دامنه افتخارات این شهر و این منطقه بسیار گسترده‌تر است؛ من چند نمونه را عرض می‌کنم:
یکی مساله نخبه‌پروری است. منطقه آذربایجان، به‌خصوص تبریز هم در علم، هم در هنر، هم در سیاست، یک منطقه نخبه‌پرور است. در علم، هم علوم دینی و هم علوم طبیعی و مادی، در این ۱۵۰ سال اخیر -حالا قبل از آن را من خیلی تتبع نکرده‌ام- این منطقه از لحاظ [پرورش] فقهای بزرگ، از لحاظ حکمای بزرگ، از لحاظ متکلمین، از لحاظ دانشمندان علوم طبیعی، یک منطقه ممتاز و حقیقتا نخبه‌پرور است؛ پس نخبه‌پروری در علم، نخبه‌پروری در هنر [که به‌عنوان] یک نمونه از شعرای تبریز، هنرمندان تبریز، هنرمندان اقسام هنرها، مرحوم شهریار (رحمة‌الله علیه) را اسم می‌آ‌ورند و اسم می‌آوریم که بنده هم معتقدم، منتها فقط ایشان نبودند؛ شعرای زیادی در تبریز [بودند] که به فارسی یا ترکی شعر می‌گفتند. همچنین در سیاست هم آذربایجان شخصیت‌های برجسته‌ای را در گذشته و امروز تقدیم کرده؛ بنابراین یکی از خصوصیات این منطقه نخبه‌پروری است که این را باید نگه داشت، باید حفظ کرد.

۲) جریان‌سازی در تحولات تاریخی دوقرن اخیر

نکته دیگر، جریان‌سازی در تحولات تاریخی و سیاسی کشور است. باز در همین ۲۰۰ سال اخیر، ۱۵۰ سال اخیر وقتی که نگاه می‌کنیم، [آذربایجان] یک منطقه جریان‌ساز بوده است. یک وقت [هست که] کسی به یک ماجرایی ملحق می‌شود، یک وقت کسی در یک ماجرا، جریان ایجاد می‌کند، تحول ایجاد می‌کند، در ایجاد آن جریان و تداوم آن جریان تأثیرگذاری می‌کند؛ تبریز و آذربایجان از این قبیل بوده است. از دوره فتوای تحریم تنباکوی مرحوم میرزای‌شیرازی که مرحوم حاج‌میرزا جواد مجتهد که یکی از برجستگان علمای تبریز و خانواده معروف مجتهد و مجتهدی هستند در این منطقه اثرگذار بودند؛ خب، میرزای‌ شیرازی در سامرا بودند؛ اگر علمای بلاد ایران مثل میرزای آشتیانی‌ در تهران و ایشان در اینجا و بعضی از علمای دیگر در مناطق دیگر نبودند، این فتوا همه‌گیر نمی‌شد و آن اثر مطلوب را نمی‌گذاشت. اینجا مرحوم حاج‌میرزا جواد در این زمینه فعال وارد میدان شدند. در مشروطه همین‌طور -که حالا بعد عرض خواهم کرد، اشاره خواهم کرد- پس بنابراین در تحولات تاریخی و سیاسی کشور، این منطقه و بالخصوص شهر تبریز و به‌طور کلی منطقه آذربایجان دارای این روحیه جریان‌سازی بودند.

۳) دژ استوار درمقابل حملات خارجی

 نکته بعدی [این است که] آذربایجان دژ استوار ایران در مقابل حملات خارجی بوده؛ یعنی ما با همسایه‌های متعرّض و متجاوز -چه روسیه تزاری، چه عثمانی سابق، چه شوروی- همواره با حملاتی مواجه بوده‌ایم؛ اگر چنانچه آذربایجان نبود و تبریز نبود و مقاومت‌ها نبود و ایستادگی‌ها نبود و جان‌فشانی‌ها نبود، ممکن بود این تعرّض به مناطق مرکزی کشور هم کشیده بشود. آذربایجان، سد و دژ مستحکمی بوده است که همواره این حملات را پس زده و جلوی آنها را گرفته.

۴) دلبستگی به اسلام و غیرت شدید به ایران

یک نکته بسیار مهم این است که منطقه تبریز و آذربایجان دو ویژگی هویتی ثابت و همیشگی داشته‌اند: یکی عبارت است از دلبستگی عمیق به اسلام و به دیانت اسلامی؛ و دومی غیرت و حمیت شدید نسبت‌به ایران؛ این همیشه در دوران‌های مختلف در آذربایجان وجود داشته که به اسلام و ایران آن‌چنان اهمیت داده‌اند و درباره آن آنچنان حمیت نشان داده‌اند که واقعا یک برجستگی مهمی است؛ آذربایجانی‌ها مکرر دربرابر توطئه‌های بیگانگان که می‌خواستند تجزیه کنند مناطق مختلف ایران را، در این منطقه درمقابل این تجزیه‌طلبی‌ها ایستاده‌اند و یکپارچگی کشور را حفظ کرده‌اند.

۵) داشتن چهره‌های نقش‌آفرین در مسائل کشور

یک نکته، نقش‌آفرینی چهره‌ها است. چهره‌های نقش‌آفرین در کل مسائل کشور در این منطقه زیادند؛ همین‌طور که عرض کردم، در ماجرای تنباکو مرحوم حاج‌میرزا جواد، در اوایل قضایای مشروطه ستارخان و باقرخان -که باقرخان با پدر ما هم‌محله بودند، ایشان دیده بود باقرخان را در محله خیابان- و بعد در یک برهه دیگر، وقتی که روس‌ها وارد تبریز شده بودند و آنجا بودند، مرحوم ثقه‌الاسلام‌ و علمای بزرگ دیگری مجاهدت کردند، مبارزه کردند و به شهادت رسیدند. بعد در یک برهه دیگر، حرکت شیخ‌محمد خیابانی و میرزا اسماعیل نوبری که اینها وارد میدان شدند و کارها کردند که به شهادت خیابانی منتهی شد. در بحث انقلاب، در مسائل مقدماتی انقلاب، از روز اول، یعنی از سال ۴۲ که نهضت شروع شد، جزء علمای دستگیر‌شده از سراسر کشور سه نفر از علمای معروف تبریز بودند. بعد هم در حوادث گوناگون در روزها و اوقات مُشرف به انقلاب هم حرکت مرحوم قاضی‌ و دیگران؛ بعد در مسائل خود انقلاب، شهید مدنی و شهید قاضی؛ در دفاع مقدس، شهید باکری و امثال اینها؛ ده‌ها نفر از این قبیل شخصیت‌های برجسته هستند که اینها چهره‌های نقش‌آفرینند، اینها چهره‌های فراموش‌نشدنی‌اند. من عرض می‌کنم نباید گذاشت این تاریخ پرافتخار به دست فراموشی سپرده بشود؛ این تاریخ را باید حفظ کرد. یقینا بدون یک روایت درست از تاریخ آذربایجان، هر روایتی از تاریخ ایران ناتمام و ناقص است. در روایت درست مسائل آذربایجان، افرادی که اهل این کار هستند، کسانی که علاقه‌مند هستند، بایستی وارد بشوند. این، چند جمله کوتاه درباره آذربایجان و تبریز.

 ویژگی‌های مردم آذربایجان در خلق حماسه بیست‌ونهم بهمن

و اما بیست‌ونهم بهمن سال ۵۶. امام بعد از حادثه بیست‌ونهم بهمن تبریز پیامی دادند؛‌ در آن پیام، امام سه خصوصیت را درباره مردم عزیز آذربایجان ذکر کردند؛ این کلمه «عزیز» هم در بیان خود امام هست که می‌گویند «مردم عزیز آذربایجان». سه خصوصیت را ذکر کردند: شجاعت، غیرت، تدیّن؛ این سه خصوصیت را امام بزرگوار در پیام‌شان برای آذربایجان بیان کردند. حقّاً هرسه خصوصیت شاخص‌های مهمی هستند برای ارزیابی یک مجموعه انسانی و برای ارزش‌گذاری به فعالیت‌ها و تلاش‌هایی که این مجموعه انجام می‌دهد؛ یعنی شجاعت در جای خود، غیرت در‌مورد خود و تدیّن به همچنین. خب، همین سه خصوصیت، یعنی شجاعت و غیرت و تدیّن، در حوادث انقلاب و بعد از انقلاب هم خودش را نشان داد؛ هم در قضایای اوایل انقلاب که دست‌های بیگانه دنبال تجزیه‌طلبی بودند، مردم تبریز وارد میدان شدند، هم در دفاع مقدس؛ که لشکر عاشورا در آن روز یکی از لشکرهای خط‌شکن و شجاع بود و شهید باکری یک چهره فراموش‌نشدنی است که هرگز یاد او از ذهن‌ها نمی‌رود و دوستان نزدیک او که با او همراه بودند -البته بنده هم ایشان را مکرر دیده بودم- و آنهایی که با او معاشر و همراه بودند، چیزهایی از نورانیت او، از معنویت او، از صفای او نقل می‌کنند که انسان را واقعا دچار غبطه می‌کند. و بعد در فتنه خلق مسلمان، خود تبریزی‌ها [در صحنه] بودند؛ یعنی کسانی که آن فتنه خلق مسلمان را راه انداختند، تصور می‌کردند که می‌خواهند برای تبریز و آذربایجان کاری بکنند [اما] آن که در مقابل فتنه ایستاد، خود مردم تبریز بودند و آنها بودند که نگذاشتند و امام این را همان وقت گفتند؛ گفتند کسی نمی‌خواهد دخالت بکند، خود مردم تبریز جواب آنها را خواهند داد. بعد همچنین در سال‌های بعد، در فتنه سال ۸۸، تبریزی‌ها یک روز زودتر از تهران و یک روز زودتر از همه کشور وارد میدان شدند و آن فتنه را خنثی کردند.

 رد کردن هنجارهای نظام سلطه؛ عامل دشمنی‌ها با نظام اسلامی

 خب، حالا این هم درباره بیست‌ونهم بهمن سال ۵۶ و اهمیت حادثه و عظمت حادثه که هیچ نباید این را فراموش کرد. خب حالا ما چه درسی از این می‌گیریم؟ بحث عمده من اینجا است. درس امروز ما از این حادثه چیست؟ خب، انقلاب اسلامی از آغاز با دشمنی ابرقدرت‌ها مواجه شد؛ یک جبهه به‌وجود آمد. ابرقدرت‌ها که می‌گوییم، یعنی شوروی آن روز درکنار آمریکا؛ که در صد مساله با هم اینها اختلاف داشتند اما در این مساله مقابله با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام برآمده از امام، این دو ابرقدرت با هم همراه بودند؛ اروپایی‌ها و قدرت‌های اروپایی هم همین‌جور، دنباله‌روان‌شان -مرتجعین منطقه و دیگران- هم که همین‌جور؛ یک جبهه‌ای علیه انقلاب اسلامی تشکیل شد. خب، علت این دشمنی چه بود؟ این یک نکته‌ای است که ما هرگز نباید فراموش کنیم.
علت این دشمنی صرفا این بود که نظام اسلامی هنجارهای نظام سلطه را رد کرده بود. آنچه بر دنیا حاکم بود، نظام سلطه بود. نظام سلطه یعنی چه؟ یعنی دنیا تقسیم می‌شود به دو بخش: بخش سلطه‌گر و بخش سلطه‌پذیر؛ سلطه‌گر بایستی مسلط باشد: هم سیاستش، هم فرهنگش، هم اقتصادش؛ و سلطه‌پذیر باید در‌مقابل سلطه‌گر تسلیم باشد. کشورهای دنیا تقسیم می‌شدند به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ این یک هنجار جاافتاده جهانی بود. تقسیم کرده بودند دنیا را؛ یک بخشی از دنیا دست آمریکا، یک بخشی دست شورویِ آن روز، بخشی هم دست قدرت‌های درجه‌دومی که دنباله‌روِ اینها بودند؛ این وضع دنیا بود. جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و انقلاب اسلامی، این نظام را رد کرد؛ خب این، رگ حیات استکبار بود؛ هنجارهای نظام سلطه، رگ حیات استکبار بود؛ قوام استکبار به این بود؛ جمهوری اسلامی این را رد کرد، نظام اسلامی این را رد کرد، اینها هم در مقابلش ایستادند. البته برای اینکه دستاویزی داشته باشند، همیشه یک بهانه‌هایی جور می‌کردند: یک روز مساله حقوق بشر، یک روز به شکل‌های گوناگونی تسلط بی‌محابای دین زشت جلوه دادن، یک روز مساله هسته‌ای، یک روز مساله موشکی، یک روز مساله حضور منطقه‌ای؛ اینها بهانه است، اصل قضیه این است که این نظام اسلامی حاضر نیست شریک نظام سلطه جهانی بشود و در سلطه‌گری و سلطه‌پذیری با آنها همراهی کند. نظام اسلامی ایستاده است؛ با ظلم مخالف است، با سلطه مخالف است.

مقابله با دشمن از طریق: ۱) استحکام‌بخشی به هویت ملی، به عنوان زیربنای فکری

خب در برابر این دشمنی و این جبهه، این ملت عزیز و پایدارِ ما نیاز دارند به اینکه هویت خود را مستحکم کنند؛ شخصیت و هویت و عناصر هویتیِ خودشان را مستحکم کنند و قدرت درونی خودشان را ازدیاد ببخشند؛ این نیاز قطعی است. آنچه به یک ملت و یک نهضت هویت می‌دهد و قدرت می‌دهد چیست؟ اولا دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است. علت اینکه خیلی از کشورهایی که انقلاب کردند و حرکاتی را ضدسلطه و ضداستکبار و ضدظلم و استبداد به‌وجود آوردند، بعد از مدت کوتاهی -بعضی‌ها بعد از پنج‌سال، بعضی‌ها بعد از 10 سال- به‌کلی از آن راه برگشتند و رفتند در همان راه اَسلاف‌ خودشان و مثل آنها شدند، این بود که یک زیربنای فکری محکمی در اختیارشان نبود. اینکه می‌بینید گاهی در بعضی از کلمات بیگانه‌ها -که بعضی داخلی‌ها هم متاسفانه از آنها تقلید می‌کنند- ایدئولوژی‌زدایی مطرح می‌شود معنایش این است. دشمن اصلی برای سلطه‌گران، همین زیربنای فکریِ اصلی است که زیربنای اسلامی است؛ این زیربنا از اسلام گرفته شده؛ در بیانات امام به‌طور مبسوط این زیربنا توضیح داده شده. اگر مجلدات متعدد فرمایشات امام را ملاحظه کنید، این زیربنای فکری اسلامی و زیربنای عقیدتی کاملا در آنجاها متجلی است و بیانات گسترده‌ امام راحل، یک ذخیره‌ غنی در این زمینه است؛ بعد هم درس‌های ارزشمندی از متفکران انقلابی ما در‌اختیار ماست، از شهید‌مطهری و شهید‌بهشتی و دیگران تا زمان حاضر که اینها از قرآن و متون اسلامی این زیربنا را گرفته‌اند و تامین می‌کنند. البته بنده اعتقاد راسخ دارم که نیروهای فکریِ نظام اسلامی بایستی این راه را طی کنند و باز هم ادامه بدهند؛ روزبه‌روز و نوبه‌نو بایستی این فکر را جلوه ببخشند و رونق بدهند؛ مسائل جدیدی که پیش‌می‌آید، پاسخ‌های جدیدی لازم دارد، این پاسخ‌ها را در اختیار جویندگان و پویندگان و جوانان بگذارند.

۲) کمک به دشمن نکردن، نترسیدن و خسته نشدن، در مقام عمل

خب این مربوط به زیربنای فکری [بود] که این لازم است، اما در مقام عمل هم یک چیزهایی لازم است، یعنی صِرف وجود این زیربنا کافی نیست. در مقام عمل چه لازم است؟ نترسیدن، خسته نشدن، ناامید نشدن، تنبلی نکردن، ندانسته در نقشه‌ دشمن وارد نشدن و به او کمک نکردن؛ اینها در عمل لازم است. در جای خود هم آماده‌ فداکاری بودن؛ اینکه می‌گوییم در جای خود، یعنی یک مواردی پیش می‌آید که باید فداکاری کرد، باید جان را به کف دست گرفت.

 دستاوردهای انقلاب اسلامی برای ایران

دستاوردهای انقلاب حقیقتا دستاوردهای عظیم و شگفت‌آوری است. البته متاسفانه ما کم‌ کار کرده‌ایم در تبیین این دستاوردها؛ گاهی در سخنرانی، گاهی در یک بیان تلویزیونی یک چیزهایی گفته شده منتها خیلی بیش از این، میدان وجود دارد برای اینکه دستاوردهای انقلاب را بگوییم. حقا در مهم‌ترین بخش‌های حیات اجتماعی، انقلاب دستاوردهای فوق‌العاده و عظیمی دارد که حالا من دو سه موردش را عرض می‌کنم.

  پیشرفت علمی کشور

 یکی این است که انقلاب چهره‌ کشور را، چهره‌ ایران را از یک کشور عقب‌مانده‌ علمی که به‌کلی از لحاظ علمی در آخرین صف‌های کشورهای دنیا قرار داشت -کشور عقب‌مانده‌ علمی، از لحاظ سیاسی طفیلیِ سیاست قدرت‌های بزرگ، از لحاظ اقتصاد وابسته‌ به قدرت‌های بزرگ و در‌اختیار قدرت‌های بزرگ؛ یعنی اقتصاد کشور ما در اختیار کشورهای بزرگ مثل آمریکا در یک برهه و انگلیس در یک برهه بود- تبدیل کرد به یک کشور آزاد، کشور مستقل، کشور عزیز، برخوردار از موفقیت‌های بزرگ علمی در رشته‌های مهم حیاتیِ امروز. امروز ایران در رشته‌های مهمی در بین پنج کشور دنیا، 6 کشور دنیا یا حداکثر 10 کشور دنیا حضور دارد؛ این رشته‌ها، رشته‌های بسیار بااهمیتی است. کشور در این قسمت‌ها پیشرفت کرده و کشور مستقل، کشور آزاد، کشور آبرومندی است؛ این یکی از مهم‌ترین کارهایی است که انقلاب انجام داده.

 تبدیل ملت ایران به ملتی پرنشاط و سربلند

 نکته‌ دوم [اینکه] ملت ایران را از حال خمودگی و بی‌هدفی و دنباله‌رَوی بیرون آورده، به ملتی پرتحرک، پرنشاط، هدف‌دار، سربلند، آبرومند در دنیا تبدیل کرده. قبل از انقلاب این جوری نبود؛ مردم سرشان پایین بود، مشغول زندگی‌های خودشان [بودند]؛ یک هدف والایی، یک کار بزرگی، یک نگاه گسترده‌ای به مسائل جهان ابداً وجود نداشت؛ یک عده‌ مخصوصی، عده‌ کمی در مجموعه‌ کشور چنین حالتی ممکن بود داشته باشند، اما مجموعه‌ کشور این‌جور نبود. امروز ملت یک ملت شادابی است، ملت سربلندی است؛ با این همه جوان پرتحرک. من در یک صحبتی‌ عرض کردم که هزاران هسته‌ جوان علمی امروز در کشور وجود دارد؛ مجموعه‌های گوناگون فراوان که مشغول کارهای علمی‌اند، مشغول کارهای فنی‌اند، مشغول کارهای اجتماعی‌اند که حالا یک نمونه‌اش مثلا فرض کنید همین حضور جوانان -که آقای امام‌جمعه‌ محترم بیان کردند- در قضیه‌ کرونا، مثلا در قضیه‌ کمک‌های مومنانه و مواسات با نیازمندان. جوان‌ها وارد میدان می‌شوند، کار می‌کنند؛ این چیزها اصلا در گذشته وجود نداشت؛ ملت تغییر کرد، ملت از یک حالت خمودگی به یک حالت نشاط وارد شد. این هم یک بخش.

 تبدیل مدیریت کشور از حکومت استبدادی به حکومت مردمی

 نکته‌ سوم که بسیار مهم است، [اینکه] مدیریت کشور را از یک حکومت استبدادی پادشاهی و فردی تبدیل کرد به یک حکومت مردمی و جمهوریت و مردم‌سالاری. امروز حاکم بر سرنوشت ملت ایران خود مردمند؛ مردمند که انتخاب می‌کنند؛ ممکن است خوب انتخاب کنند، ممکن است بد انتخاب کنند، اما مردم انتخاب می‌کنند؛ این خیلی چیز مهمی است. آن روز این حرف‌ها وجود نداشت و کشور یک کشور استبدادی بود، همه‌چیز دست خودشان بود. یکی از این شخصیت‌های معروف آمریکایی که با محمدرضا رفیق بود، می‌گوید که رفتم ایران به محمدرضا گفتم فلان نخست‌وزیر آدم بی‌عرضه‌ای است، گفت شما کارَت نباشد، من خودم همه‌ کارها را دارم انجام می‌دهم! واقعش هم این‌جوری بود؛ سررشته‌ همه‌ کارها دست یک نفر بود و او تصمیم می‌گرفت و او [اقدام می‌کرد]؛ مردم اصلا هیچ‌کاره‌ محض بودند. حالا مردم که هیچ، دولتی‌ها هم هیچ‌کاره‌ محض بودند؛ این هم یک بخش.

 خدمات سازندگی در کشور

 بعد، خدمات انقلاب در سازندگی کشور. اصلا من تعجب می‌کنم! بعضی‌ها که حالا یک حرف‌های دیگری می‌زنند، چطور اینها را نمی‌بینند؟ این حادثه‌ مهم خدمت‌رسانی به مردم را در پدید آوردن زیرساخت‌های اساسی. این همه زیرساخت اساسی در کشور به‌وجود آمده؛ راه، سد، آب‌رسانی، برق‌رسانی، گازرسانی، توسعه‌ صنعت، نوسازی کشاورزی، گسترش اعجاب‌آور دانشگاه‌ها. در هر شهر کوچکی یک دانشگاه وجود دارد؛ این همه دانشگاه، این همه دانشجو! مثلا فرض کنید که از ۱۵۰ هزار دانشجو در آن روز، ناگهان برسیم به مثلا ۱۰ میلیون، ۱۵ میلیون دانشجو؛ که امروز 30 برابر، 40 برابر آن روز دانشجو و فارغ‌التحصیل داریم در دانشگاه‌های گوناگون؛ اینها کارهای زیرساختی است و بسیار مهم است. و این کاری است کارستان که واقعا اینها را انقلاب انجام داد و یک دولت معمولی، یک حکومت معمولی که انقلابی نبود، نمی‌توانست این همه کار را انجام بدهد.

 تقویت نیروی دفاعی و نظامی کشور

 علاوه‌ بر اینها، تقویت نیروی نظامی و دفاعی کشور است. این کشوری است که در برابر حمله‌ نیروهای معدود انگلیسی و غیرانگلیسی در جنگ[جهانی]دوم، چند ساعت بیشتر نتوانست ایستادگی کند [اما] هشت‌سال همه‌ نیروهای قدرت‌های جهانی، یعنی آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلیس، آلمان و دیگران و پول‌های دولت‌های مرتجع، زیر اسم صدام با ایران جنگیدند -یعنی یک جنگ بین‌المللی به‌معنای واقعی کلمه- و بعد از هشت‌سال هیچ‌غلطی نتوانستند بکنند و به‌وسیله‌ نیروهای نظامی و دفاعی و مردمی ما، از مرزها اخراج شدند؛ این چیز کمی نیست. این مال سال‌های اول انقلاب است، مال دهه‌ اول انقلاب است که یک چنین حرکت عظیمی انجام گرفت. امروز که خب بحمدالله وضع نیروهای نظامی ما به‌مراتب [بهتر است]؛ یعنی نمی‌شود گفت 10 برابر؛ ده‌ها برابر از آن روز جلوتر هستند. امروز بحمدالله کشور ما یک قدرت بزرگ منطقه‌ای است از لحاظ دفاعی و یک نیروی پرتوان از لحاظ دفاعی در نگاه بین‌المللی است.
 خب، اینکه روزبه‌‌روز توطئه‌های گوناگونی از طرف رژیم آمریکا و رژیم صهیونیست و بعضی از کشورهای اروپایی علیه کشور انجام می‌گیرد، به‌خاطر همین است که می‌بینند کشور توقف ندارد، انقلاب توقف ندارد، مدام انقلاب دارد جلو می‌رود و پیش می‌رود؛ این موجب می‌شود که آنها هم هر روز یک توطئه‌ جدیدی را ساز کنند؛ و البته ان‌شاءالله قدرت ملت ایران و قدرت مسئولان و ماموران کشور، این توطئه‌ها را خنثی خواهد کرد.

 لزوم جبران ناکامی‌ها و ضعف‌ها با دستاوردها

 ما وظیفه داریم با دستاوردها، ناکامی‌ها و ضعف‌ها را جبران کنیم. ببینید، این یک نکته‌ مهمی است. دستاوردهایی داریم که ازجمله‌ این دستاوردها خودِ همین جوان‌های علاقه‌مند و مبتکر و نیروهای انسانی آماده‌به‌‌کارند؛ اینها جزء دستاوردهای ما است. ما با کمک دستاوردها بایستی ناکامی‌ها را جبران کنیم؛ دشمن عکس این را می‌گوید؛ دشمن ناکامی‌ها را جلو می‌آورد، می‌گوید نگاه‌تان به ناکامی‌ها باشد، دستاوردها را فراموش کنید، مسیر انقلاب را رها کنید؛ این حرف دشمن است. ما بالعکس، می‌گوییم که به کمک دستاوردهایمان بایستی ناکامی‌ها و ضعف‌ها را برطرف کنیم و انبوه دستاوردها را ببینیم و از آنها برای کمک به برداشتن ضعف‌ها ان‌شاء‌الله استفاده و بهره‌برداری کنیم.

خوشبختانه شور انقلابی در مردم زنده است؛ همان‌طوری که عرض کردم، آن تشییع جنازه‌ عجیب و واقعا بی‌نظیر [را داشتیم]. ما در تاریخ کشورها این‌جور تشییع جنازه‌ای را که میلیون‌ها نفر در سراسر کشور تشییع کنند ندیده‌ بودیم و بی‌نظیر بود؛ بعد هم قضایای بعدی، و بیست‌ودومِ بهمنِ امسال هم که بحمدالله نشان‌دهنده‌ شور انقلابی مردم بود. بنابر‌این، از گذشته بهره بگیریم برای درست کردن آینده و هموار کردن راه به‌سوی سرنوشت.

علاج دردهای مزمن کشور در انتخابات پرشور و انتخاب اصلح

 یک جمله [هم] درباره‌ انتخابات عرض بکنم. انتخابات در کشور ما یک فرصت بسیار بزرگ است؛ این فرصت را نباید از دست داد. البته مخالفان جمهوری اسلامی نمی‌خواهند جمهوری اسلامی از این فرصت استفاده کند. انتخابات این خصوصیات را دارد: این یک امکان برای ملت است، یک ظرفیت بزرگ برای پیشرفت کشور است؛ شور انقلابی مردم را نشان می‌دهد. وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و شور انقلابی خودشان را نشان بدهند، این موجب امنیت کشور می‌شود، این موجب پس‌زدنِ دشمنان می‌شود، طمع دشمن را در کشور کم می‌کند. انتخابات هرچه پرشورتر، هرچه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود. و البته عرض کردیم دشمنان این را نمی‌خواهند؛ لذا هر وقت نزدیک انتخابات می‌شود -در همه‌ دوره‌ها؛ ما نزدیک 40 انتخابات داشتیم در این سال‌ها- اینها شروع می‌کنند، گاهی می‌گویند آزادی نیست، گاهی می‌گویند دخالتِ فلان است، گاهی می‌گویند مهندسی است، گاهی می‌گویند چنین است، برای اینکه مردم را دلسرد کنند از حضور در انتخابات؛ این، کار دشمن است. لکن حقیقت قضیه این است که انتخابات برای کشور یک افتخار است، یک فرصت است، یک امکان است، یک ذخیره است که اگر شرکت پرشور مردم باشد، این یقینا به آینده‌ کشور کمک خواهد کرد. البته اگر این شرکت پرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتا یک نیروی کارآمد و باایمان و پر‌انگیزه و علاقه‌مند به کار انتخاب بشود به‌وسیله‌ مردم، خب این نورٌعلی‌نور است و آینده‌ کشور را تضمین خواهد کرد. حالا من در باب انتخابات، در ماه‌های آینده که فرصت هست، اگر زنده بودم، حرف‌های زیاد دیگری دارم که عرض خواهم کرد؛ امروز همین یک جمله را خواستم عرض بکنم. می‌خواهم بگویم علاج دردهای مزمن کشور در پرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد، انتخاب اصلح، انتخاب شخصیت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.

عمل در‌مقابل عمل؛ تصمیم جمهوری اسلامی  در قبال برجام

 آخرین مطلب در باب برجام است. خب من درباره‌ برجام صحبت کرده‌ام، تازه هم صحبت کرده‌ام، زیاد هم صحبت کرده‌ام، سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی در باب برجام را مطلقا گفته‌ایم. حرف‌هایی زده می‌شود، وعده‌هایی داده می‌شود. من می‌خواهم امروز فقط همین یک کلمه را بگویم؛ بگویم ما حرف و وعده‌ خوب خیلی شنیده‌ایم که در عمل، آن حرف‌ها و وعده‌ها نقض شده و ضدش عمل شده. حرف فایده ندارد، وعده فایده ندارد؛ این دفعه فقط عمل، عمل؛ عمل از طرف مقابل را ببینیم، ما هم عمل خواهیم کرد. با حرف و وعده و اینکه «ما این کار را خواهیم کرد، آن کار را خواهیم کرد» جمهوری اسلامی این دفعه قانع نخواهد بود، مثل گذشته نخواهد بود.پروردگارا! به محمد و آل‌محمد، برکات خودت را و لطف و فضل خودت را بر مردم تبریز، بر مردم آذربایجان -آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل- به عموم ملت ایران نازل بفرما. پروردگارا! به محمد و آل‌محمد، روح مطهر امام بزرگوار را که این راه را به‌روی ما باز کرد، با اولیایت محشور بفرما. پروردگارا! ارواح طیبه‌ شهدای عزیز را از ما راضی کن. پروردگارا! وجود مقدس ولی‌عصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی کن و دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بگردان.

والسلام علیکم و رحمه‌‌الله و برکاته