سید مهدی موسوی تبار، خبرنگار فرهیختگان: مهدی پریزاد مدتها کانالهای تلگرامی را رصد کرده و بهعنوان یک خبرنگار ورزشی نیز سالها فعالیت داشته است. او برای کانالهای تلگرامی نوشته و خودش با برخی ادمینها در ارتباط بوده است. با او درباره وضعیت و مشکلات کانالها صحبت کردیم.
بحث اولمان درباره این است که دو کانال تلگرامی استقلال و پرسپولیس داریم که درآمدزایی و فالوورهای میلیونی دارند. ارزیابی شما از فعالیت اقتصادی این کانالها چیست؟
من بهصورت کلی صحبت میکنم، چون درباره ریزقراردادها اطلاعاتی ندارم، ولی اینطور که من دریافتم کانالها بهخصوص در بستر تلگرام به دودسته تقسیم میشوند؛ یکسری از کانالها اخیرا ایجاد شدند که اصطلاحا میگویند بهصورت قارچی رشد کردهاند و یکسری هم قدیمیتر بودهاند. کافی است رصدی داشته باشید در زمینه اقتصادی مشخص میشود کانالهایی که تبلیغات میگیرند، کانالهایی هستند که درآمدزایی میکنند. یک بخشی واقعا هواداری هستند و معمولا کمجمعیت هستند. با تعداد کم در حد هزار تا 300 و 400 هزار که نسبت به کانالهای بزرگ شاکی هستند، یعنی اعتقاد دارند فضای هواداری نباید جنبه اقتصادی پیدا کند. البته عدهای چنین اعتقادی دارند و عده دیگر نیز بیان میکنند جنبه اقتصادی پیدا کند، ولی روی کار حرفهای تاثیر نگذارد، یعنی روی اهدافی که بهعنوان کمک به یک تیم است، تاثیرگذار نباشد. در جریان جنبههای عددی و ریالی نیستم، ولی درمورد موارد نامطلوب، آنها مورد انتقاد بخش قابلتوجهی از هواداراناند. یکی از موارد عمده سه، چهار سال اخیر است که افرادی از درون باشگاهها تصمیم گرفتهاند با این کانالها ارتباط برقرار کنند و این موجب ناراحتی و عصبانیت افراد مرتبط با فضای مجازی شد، مثلا فلان مدیر با فلان کانال تماس میگیرد و میگوید فلان موضوع را برای ما جنجالی کنید یا روی این موضوع اطلاعاتی منتشر نکنید یا فلان عضو هیاتمدیره را که در جلسه ابرو برای ما کج کرده در فضای مجازی بزنید.
یعنی بعضی از ادمینها اصلا خبرنگار نیستند و ناآگاهانه جامعه را چندپاره میکنند؟
اتفاقا خیلیها بهصورت آماتوری کار میکنند، چون دورههای ژورنالیستی ندیدهاند و بهصورت کلی این کار را انجام نمیدادند. کسانی که در این فضا وارد میشوند، خیلی راحت قابلشناسایی هستند. دو، سه سالی بود که این فضا برجسته شده بود و تنشهایی در فضای مجازی ایجاد میکرد. شما از دوقطبی نام بردید و من اعتقاد دارم این تنشها حتی درونی است. درون باشگاه تنشهایی ایجاد میشود و این امر برجسته است. دوقطبی بین دو تیم برخی مواقع در حالت کری است و امر خوبی است و موجب پیشرفت باشگاهها میشود. فرانسویها همواره میگویند اگر آلمان کنار ما نبود، ما هیچچیزی نمیشدیم. وقتی دو قدرت قوی کنار هم باشند از روی رقابت باعث پیشرفت همدیگر میشوند که الان اینچنین نیست. این مواردی که در کانالها بیان میشود تنشزاست. این فضا کاملا تکهتکه شده است. الان یکسری افراد بهخصوص کسانی که حساسیت دارند و اهل این نیستند که بخواهند از آن فضا درآمد داشته باشند و به این قیمت باشد که برای یک عده خاص کار کنند. در این فضا ناراضی هستند. عدهای هم خبرنگارند که با این فضا ارتباط پیدا کردهاند و مطلع هستند چگونه فضایی است. این فضا یکباره چنین میشود که مدیرعامل یک تیم صحبت میکند، حتی برای مدیرعامل تلهگذاری میکنند، حتی ارتباطات برخی خبرنگاران نیز وجود دارد که فقط مدیران باشگاهها نیستند، بلکه خبرنگاری میخواهد در حوزه خود پیشرفت کند یا میخواهد در بلوکی که در رسانه دارد آن قسمت برجستهتر شود، پس سعی میکند به این منافذ راه یابد و متاسفانه کسانی که مستقلند و هدفهای هواداری برای آنها مهم است در این فضا ضربه میخورند و گاهی حذف میشوند.
یک نمونه دیگر هشتگسازیهاست. این را ساده نبینید. کسانی که منطقی بودند میدانستند در قضیه استقلال ناتوانیهایی در مدیریت و یکسری مشکلات مالی از گذشته وجود داشت و همچنین شرایط قراردادی استراماچونی بهنحوی بود که خیلی از هواداران دوست داشتند بازگردد، ولی به دلایل گوناگون آقای سعادتمند نمیتوانست این کار را کند. هشتگسازی انجامشده در این امر به این دلیل نبود که استراماچونی به استقلال برگردد، بلکه گروهی در منافع محدودی، این را برجسته کردند، به نحوی که در نتیجه گرفتن یک تیم تاثیرگذار بود. باعث شد آقای مجیدی فضای احساسی را تجربه کند و نتواند خود را در این فضا نگه دارد و شاید میتوان به او حق داد، هرچند میشد انتظار داشت مقاومتر بود. نهتنها مجیدی حذف شد، استقلالی که دربی را برده بود و یک شرایط روحی خوبی داشت میتوانست تیم خود را تقویت کند و مشکلات مالی خود را حل کند. اگر بهجای هشتگ استقلال را برگردانید هشتگ بدهیها را صاف کنید برجسته میشد، چه نتیجهای داشت؟ نمیگویم هشتگسازی بد است اما نیت درست باشد بهتر است، حتی روی نتایج و سرنوشت تیمها هم این تاثیرگذار است. من اعتقاد دارم ابزار خوبی است که بهدرستی از آن استفاده نمیشود.
این کانالها ارتباط با سایتهای شرطبندی هم دارند یعنی آنها را تبلیغ میکنند؟
من تبلیغات را دیدهام ولی نمیدانم دلیل این چیست. شاید حوزههای نظارتی بیشتر وارد شدند، من احساس میکنم در فضای تلگرام در یک سال اخیر تقریبا خیلی کمرنگ شده است. شاید تذکراتی بود که مسئولان دادند یا خواستند به دردسر نیفتند و از این راه پشیمان شدند. شما اگر در یکسال اخیر رصد کنید یک امر مشخصی است. آخرین پستهای کانالها یک ساعت خاصی از این تبلیغات دارد که کانال بسته میشود.
درباره گردش مالی عددی دارید؟
در بحث اقتصادی زیاد سوال و جواب نکردم و وارد این حوزه نشدم. آن چیزی که اطلاع دارم برخی کانالهای بزرگ که تعداد کمی هستند، آنقدر دارند که به ادمینها مبلغی پرداخت میکنند. مبالغ را اطلاع ندارم ولی میدانم شاید قدری پایینتر از حقوق کار باشد ولی برای فضای مجازی این عدد برای چهار جوان بیکار جذابیت دارد.
بهطور کلی این امر درباره کانالهای بزرگ و قدیمی است که خود شما میدانید تعداد آنها میلیونی است. درباره کانالهایی که فالوورهای کمی دارد اینطور نیست، هرچند در کانالهای پرجمعیت هم تفاوت وجود دارد. روی فضای اینستاگرام زیاد درگیر نیستم و اطلاع کافی ندارم ولی فکر میکنم این امر در فضای اینستاگرام برجستهتر باشد. در تلگرام شما هم رصد کوتاهی کنید فکر میکنم در یکسال اخیر خیلی کمتر شده است.