به گزارش «فرهیختگان»، مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» کاری از داوود مرادیان است که توسط مرکز مستند سوره و خانه فیلم و نمایش بسیج تولید شده و در قالب مجموعهای 6 قسمتی از ابتدای این هفته روی آنتن شبکه مستند سیما رفته است. از همینرو با داوود مرادیان نویسنده و کارگردان این اثر گفتوگو کردیم.
چه شد که به سراغ تولید مستندی رفتید که با آن به شبهات جنگ پاسخ بدهید؟
مساله این است که متاسفانه اغلب برای ساخت مستندهایی با این مضمون بهسراغ بیان روایی اتفاقی که در یک برهه زمانی رخ داده است میروند، اما خب همیشه در رابطه با موضوعات مهمی همچون جنگ که در تاریخ میان دو کشور یا چندین کشور شکل گرفته است، روایتهایی چندسویه وجود دارد که گاهی شاهد هستیم آن روایت دروغافکنانه بر روایتهای صادق و واقعی غالب میشود. در مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» اتفاقات و مذاکرات ایران و عراق در اواخر دوره پهلوی و سپس دوران اوایل انقلاب را بررسی کردیم که در آن به مذاکرات و اتفاقات دوران دولت موقت هم اشاره میشود و در پایان به دوران جنگ و اتفاقات آن دوران و شبهاتی که مطرح شده میپردازیم. البته مباحث و مسائل بسیار گسترده است، اما حقیقتا در هفتماه پژوهش و تلاش بنده و همکارانم سعی کردیم آن نقاطی را که مهمتر است و بیش از دیگر مسائل مطرح و معمول است، بیان کنیم.
بهعنوان مثال یکی از شبهاتی که ابراهیم یزدی در رابطه با علت حمله عراق به ایران مطرح میکند این است که امامخمینی(ره) صدام را تحریک کرد، وگرنه صدام به ایران حمله نمیکرد. خب ما در پاسخ به این شبهه، اختلافات ارضی حاکمان سابق حزب بعث و دیدگاههای آنان همچون عبدالکریم قاسم تا رسیدن به دیدگاه صدام را مورد بررسی قرار داده و شخصیت صدام از ابتدای فعالیتهایش را واکاوی کردهایم. شاید بسیاری هنوز هم نمیدانند که صدام در زمان پهلوی با همکاری فرانسه قصد داشت با بمب اتم به ایران حمله کند. خب اینها مسائلی است که باید بازخوانی میشد.
در جمعآوری مستندات تا چه حد از آرشیوهای داخلی بهره بردید تا چه حد از آرشیوهای خارجی؟
جالب است بگویم برای ساخت این مستند از آرشیو صداوسیما هیچ کمکی نگرفتیم و تمامی بخشهای تصویری کار بهصورت اینترنتی گردآوری شده و جالبتر اینکه غالب این تصاویر و فیلمها تاکنون اصلا دیده نشده است. البته ما برای رسیدن به این آرشیو، یک تیم کامل پژوهشی با تسلط به زبانهای عربی و انگلیسی داشتیم و جستوجوی وسیع و خوبی را انجام دادهایم. در مباحثی هم که احساس میشد تصاویر و فیلمهای آرشیوی نمیتواند پاسخگو باشند، بهسراغ افرادی همچون هاشمیطبا، صباغیان و فرماندهان ارتش رفتیم.
باید این نکته را بگویم که اسنادی در اختیار داشتیم پراکنده بودند و ما سعی در فضایی تحلیلی و منظم داشتیم تا مخاطب این مستند دچار سردرگمی نشود. خب بخشی از این اسناد را از آرشیو ملی انگلستان که بهتازگی منتشر شده بود، بهدست آوردهایم. از مصاحبههایی که شبکه الجزیره با فرماندهان ارتش بعثی صدام داشته است در کار استفاده کردیم که بهجهت آنکه روایت آنها از نقطه مقابل شبههافکنان داخلی و سلطنتطلبان است، بسیار قابلتوجه و مهم است.
این مساله سلطنتطلبها بسیار مهم است، چون فکر میکنم با دیدن این مستند صدایشان دربیاید. بهعنوان مثال در بخشی از مستند میبینیم که شاپور بختیار و اویسی در عراق پایگاه داشتند و جزایر سهگانه را بخشیده بودند. این مساله به ما نشان میدهد پشتپرده این آقایان با صدام اتفاقاتی افتاده است. نکته مهمی که باید بگویم این است که انگلستان هر 10 سال یکبار اسنادش را منتشر میکند، اما اسنادی که مربوط به ارتباطات، همکاریها و خیانتهای سلطنتطلبان با عراق است، تا 60 سال محرمانه باقی مانده است.
برگردیم به مباحث شبههانگیزی که در رابطه با جنگ وجود دارد، در قسمتی از کار میبینیم که به مساله شبهات علت ادامه جنگ نیز پرداختهاید.
بله، البته این پرداخت از دید قطعنامههای شورای امنیت است، چراکه در ماهیت نظامی جنگ میان ایران و عراق دنیا بهدنبال رسیدن به نتیجه مطلوب خود یعنی پایان دادن به جمهوری اسلامی بود، چراکه شورای امنیت درپی حمله عراق به کویت در کمتر از یکماه پنج قطعنامه سنگین علیه عراق صادر کرد و حتی بوش پدر در سخنرانی خود خطاب به صدام گفت: «ایالاتمتحده و متحدانش تشکیل جلسه دادهاند و براساس قطعنامه شورای امنیت به صدام حسین میگوییم باید بدون قید و شرط فیالفور کویت را ترک کند.»
به همین خاطر باز هم تاکید میکنم اساسا امکان تمام شدن جنگ وجود نداشته، چون دنیا اینطور نمیخواسته است. در قسمت پایانی مستند هم دوباره به قطعنامه 598 میرسیم و نقش دولت موسوی و هاشمی رفسنجانی بهعنوان ریاست مجلس در تصویب این قطعنامه را بررسی کردیم.
بهعنوان سوال پایانی عنوان «کلاشینکفهای آمریکایی» چطور انتخاب شد؟
کشورهای عربی همواره دو نوع حاکمیت و وابستگی داشتهاند؛ یا آمریکاییها کشورهایی مثل عربستان و امارات را در چنگ و سلطه خود داشتند یا اینکه توسط آزادیخواهان چپگرا درحال لگدمال شدن هستند که این بخش عمدتا به شوروی سابق نزدیک بودند.
صدام همانطور که در مستند هم به آن اشاره میکنیم، از 15 سالگی عضو سازمان سیا بوده و به قول جان پرکینز، صدام عضو سیا بوده و برای آنها آدم میکشته است. حال آنکه همین صدام آموزشدیده سازمانهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا با سلاحهای روسی به ایران حمله میکند. درواقع نامگذاری کلاشینکف بهخاطر تجهیزات نظامی صدام بوده و نامگذاری آمریکایی تفکر و نقشه راه آمریکایی این فرد است.