به گزارش «فرهیختگان»، علیرضا مسرتی، نویسنده دفاع مقدس صحبتهای خوبی در زمینه روایت فرماندهان دارد. مسرتی در گفت وگو با «فرهیختگان» معتقد است که درمورد برخی یگانها کارهای خوبی انجام شده است و میگوید: «من نظری دارم که شاید لازم باشد بیشتر روی این نظر مطالعه شود ولی به هر حال نظری است که با جمعبندی اطلاعات این چند وقت جمعآوری کردهام. ببینید از نظر کمی هر چقدر خاطره جمع کنیم، مصاحبه کنیم و این روایتها بهصورت کتاب برود، کار خوبی است و تا الان هم کارهای خوبی شده و باید ادامه پیدا کند. اما یک عدم توازن بین خاطرات وجود دارد؛ یعنی یک یگان نظامی مثل لشکر 27 حضرت رسول چون در تهران هستند و در مرکزیت و ارتباطات قویتری دارند و بودجههای بیشتری را در دسترس دارند، انتشارات بزرگی به نام 27 بعثت یا 27 حضرت رسول دارند و کتابهای متعددی را منتشر میکنند یا استانها هم به این شکل است مثلا در یک استانی یک نویسنده، گروهی قوی و یا نهادی با مدیریت قویتر پیدا میکند و ارتباطات را برقرار میکند و چهار فرمانده شهید هم در استان دارند اما برای همین چهار فرمانده کتابهای زیادی منتشر میکنند. اما در استانی دیگر هیچ کتابی برای فرماندههایشان منتشر نشده است.
اگر استانها را ردهبندی کنیم، برخی استانها در اواسط جدول از نظر تعداد فرماندهان قرار میگیرند اما بهخاطر تیم قوی نویسندگی و یا پژوهشگری یا تاریخ شفاهی قویای که دارند، چهار شهید خود را بهخوبی معرفی و مطرح میکنند. با مقام معظم رهبری جلسات دیدار برگزار میکنند و خانوادهها را برای ملاقات میبرند و انعکاس خبری و رسانهای میدهند.
در کنار این استان، استان دیگر بهخاطر اینکه مرکزیت جنگ بوده، 100 شهید در حد و اندازه بالا دارد ولی بهخاطر ضعف نهادهای تاریخ شفاهی و نداشتن تیم قوی نشر و نویسندگی 100 شهید آن خیلی کم شناخته شدند و کتاب کمتری چاپ شده و فیلم کمتری درباره آنها ساخته شده است. مثلا یک واقعه همچون واقعهای که در فیلم تنگه ابوقریب نشان داده شد، بزرگتر از آن را در جبههها داشتیم که بهخاطر عدم دسترسی به امکانات و رسانهها و بودجهها الان مسکوت مانده و حرفی درباره آن بیان نشده است، فیلمی درباره آن ساخته نشده، کتابی در اینباره منتشر نشده است و این عدم توازن بسیار وجود دارد.
باید نهادهای مربوطه مسئولیت بپذیرند و سعی کنند عدم توازن را اصلاح کنند و در این زمینه بهسمت عدالت بروند. الان من این مشکل را احساس میکنم که عدم توازن بین تعداد شهدا، تعداد فرماندهان و مطرح کردن آنها بهوسیله کتاب و رسانه و فیلم و... مهم است. درحالحاضر این عدم توازن بهشدت وجود دارد که انشاءالله باید روزی متعادل شود.»
جنگ از فروردین سال 61 شروع نشده!
مسرتی به یک مساله دیگری اشاره میکند که میتواند بسیار مهم باشد و آن هم ثبتنشدن روایتهای ابتدایی جنگ است و میگوید: «عدمتعادل دیگری که در این راستا وجود دارد مساله تاریخی است. من با توجه به تحقیقات و سن خود میتوانم بیان کنم که الان در بعد رسانهای و انتشاراتی و فیلم درباره دفاع مقدس بهگونهای شده که گویی جنگ از فروردین سال 61 شروع شده است، یعنی حدود یکسال و اندی از جنگ عنوان نمیشود و کسی از وقایع آن زمان مطلع نیست، اینکه بر مردم و رزمندگان با مشکلات شدیدی که اول جنگ وجود داشت، چه گذشته است. اینکه تیپها و لشکرها تشکیل شدند و جنگ ابعاد گستردهتری پیدا کرد. درحال حاضر تاریخ جنگ و کتابهایی که منتشر میشود و فیلمهایی که ساخته میشود و تاریخ شفاهی که بیان میشود، متاسفانه اینچنین در اذهان نسل جوان تداعی میکنند که جنگ از سال 61 یعنی از عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر، خیبر، بدر، کربلای 4 و 5 و والفجر 8 و... به بعد شروع میشود. یعنی عملیاتهایی که به عملیات بزرگ مشهور است، مطرح میشود و بیشتر فرماندهان این عملیاتها مطرح میشوند و کتاب بیشتری درباره آنها منتشر شده است.
شدت مسائلی که در 20-15 ماه ابتدای جنگ وجود دارد، کمتر مشاهده شده است. در منابع کتابخانهها و کتابفروشیها بگردید شاید به اندازه تعداد انگشتان دست درباره اوایل جنگ در سوسنگرد، خرمشهر مطلب پیدا نکنید که در آن مدت در آنجا چه گذشته است و اینکه چه بلاهایی سر مردم در آن زمان آمده است. خیلی کم به این زمان پرداخته شده است. این عدمتوازن از این دو بعد شدیدا مشاهده میشود که امیدواریم یک توازنی بین این مسائل برقرار شود.»