به گزارش «فرهیختگان»، ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: «نکته دیگر در باب مدارس سمپاد؛ به سمپاد باید برسید. این پرورش استعدادهای درخشان و برجسته، یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم است. ما بایستی این استعدادها را بهمعنای واقعی کلمه شناسایی کنیم و پرورش بدهیم؛
بسا باشد که مردی آسمانی/ به جانی سر فرازد لشکری را چون گاهی اوقات میبینید که یک استعداد برجسته و برتر، یک کشور را از یک گذرگاه مهم و خطرناکی عبور میدهد و کارهای بزرگ انجام میگیرد؛ ما هم انصافا احتیاج داریم، استعداد برجسته هم کم نداریم؛ اولا متوسط استعدادهای کشور ما از متوسط جهانی بالاتر است، وانگهی در بین همین مجموعه جوان و نوجوان ما استعدادهای برجسته و درخشان کم نیست؛ اینها را بایستی انشاءاﷲ دنبال بکنید که این هم خوب است. جایگاه کشور در المپیادها هم بایستی پیش برود که حالا ایشان گفتند که مثل گذشته است؛ مثل کدام گذشته؟ چون در این سالهای اخیر خیلی برجسته نبوده؛ اگر چنانچه مثل این سالها باشد، این تعریف نیست؛ اگر مثل سالهای قبل باشد که آنوقت خب هم تعداد مدالها، هم رنگ مدالها خیلی برجستهتر بود، آن البته خوب است.»
اینها بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با روسا و مدیران آموزشوپرورش کشور در اجلاسیه سالانه مدیران آموزشی کشور است. امسال رهبری بیش از هر مساله دیگری در رابطه با مقوله عدالت آموزشی سخن گفتند؛ مقولهای که طی چندسال اخیر بیش از هر زمان دیگری هم لزوم اهمیت آن بر همگان آشکار شد و هم اینکه اثرگذاری آن در شکاف عمیق بهوجودآمده در حوزه آموزشوپرورش روشنتر شد. یکی از مسائل مهمی که در کنار ماجرای مدارس دولتی و لزوم توجه به آنها و همچنین تربیت معلم و تثبیت و ارتقای جایگاه دانشگاه فرهنگیان در باب عدالت آموزشی طرح شد، ماجرای مدارس سمپاد بود. پیشتر و درقالب مقالات و نوشتههای متعددی در رابطه با این مساله گزارشهایی در همین روزنامه چاپ شده بود، منتها این توجه مقام معظم رهبری درکنار سنگاندازیهایی که در مسیر توسعه و فعالیت این مدارس وجود دارد، لزوم توجه دوباره و دقیقتر به مدارس سمپاد و کلا پرورش و شناسایی استعدادهای درخشان را ایجاب میکند.
بگذارید ابتدا از یکسری اعداد و آمار حرف بزنیم. براساس آمارها، بیش از ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور سال98 در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان سمپاد بودند. سهم غیرانتفاعیها از این رتبهها ۱۴ درصد و نمونه دولتیها ۱۳ درصد است. 91 درصد نفرات برتر شهرستانی در مدارس سمپاد درس خواندهاند و تنها ۹ درصد آنها در مدارس غیرانتفاعی و دولتی تحصیل کردهاند. 66 درصد دانشآموزان تهرانی که جزء نفرات برتر کنکور ۹۸ هستند، در مدارس غیرانتفاعی و نمونهدولتی درس خواندهاند و ۳۳ درصد آنان دانشآموزان مدارس سمپاد هستند. خب دوئل بین مدارس دولتی و غیردولتی در ایجاد عدالت آموزشی را حتما یادمان نرفته است؛ توسعه بیمحابای مدارس پولی و غیردولتی و ضعف و انزوای روزافزون مدارس دولتی را هم همینطور، حالا این آمار هم همین را میگوید. اگر قائل به این باشیم که کنکور شاخصی برای شناسایی وضعیت تحصیلی دانشآموزان در مدارس مختلف کشور است، این آمار و اطلاعات بهخوبی نشان میدهد تنها نوعی از مدارس نسبتا دولتی که آن وضعیت لاکچری و خاص برخی مدارس غیردولتی را ندارند، اما خروجیهای نسبتا مطلوبی دارند، مدارس سمپاد هستند و در دنیای انتخاب بین بد و بدترها، حتما حمایت از مدارس سمپاد بر حمایت از مدارس غیردولتی ارجحیت دارد. بالاخره یادمان نرفته است که لابهلای شکاف بهوجودآمده در حوزه آموزش خصوصا در این چند سال اخیر و برگزاری رقابت نابرابر کنکور بین دانشآموزان مدارس دولتی و غیردولتی تنها این سمپادیها بودند که ذیل بیمهری دولت و سنگاندازیهای فراوان، پرچم مدارس دولتی را تا حدی بالا نگه داشتند.
با این اوصاف مدتهاست حال مدارس سمپاد خوش نیست و از آن طرح شهاب هم که قرار بود سامانی به وضعیت این مدارس بدهد و عملا اوضاع را وخیمتر کرد هم خبری نیست. مسائلی نظیر فشار روانی آزمون سمپاد روی بچهها و شرایط نابرابر پیش از رسیدن به آزمون و... همواره بهعنوان دلایل مخالفت با برگزاری این آزمونها وجود داشته، منتها آلترناتیوها و راهکارهای جایگزین مناسبی هم ارائه نشده است و همیشه اقدامات در مسیر سرکوب تنها مسیر رسیدن دانشآموزان مستعد اما کمتربرخوردار به موفقیتهای علمی بوده است. بههرحال میدانیم در شرایطی که مدارس خاص و لاکچری با ارائه سطح بالایی از کیفیت آموزشی و دریافت مبالغ سنگین عملا مدارس دولتی را کنار زدهاند و رتبههای برتر کنکور را درو میکنند، تنها راه دانشآموزان و خانوادههای کمتر برخوردار رجوع به مدارس سمپاد است. البته ایرادات به این مسیر هم حتما وجود دارد، منتها همانطور که بالاتر گفتیم، مدارس سمپاد، فعلا تنها برگ برنده و انتخاب طبقه پایین و کمتربرخوردار برای موفقیت تحصیلی در مواجهه با مدارس غیردولتی است که روزبهروز بیشتر و قدرتمندتر میشوند؛ مدارسی که مدتی است حال و روز خوشی ندارند و حتی به اذعان برخی کارشناسان عایدی آنها برای سیستم آموزشی کشور کمتر و کمتر شده است و معمولا خروجیها راه خروج از کشور را انتخاب میکنند؛ همان مسیری که در بسیاری از دانشگاههای طراز اول کشور نیز وجود دارد و برخی از نخبگان، خروج از ایران را بر ماندن ترجیح میدهند.