تاریخ : Tue 08 Sep 2020 - 16:45
کد خبر : 45580
سرویس خبری : نقد روز

ضرورت افزایش سطح سواد سلامتی

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

ضرورت افزایش سطح سواد سلامتی

در اسناد بالادستی به ضرورت افزایش سطح سواد سلامتی جامعه توجه ویژه ای شده است ولی دولت‌های مختلف در این خصوص غفلت داشته اند.

به گزارش «فرهیختگان»، شیوع بیماری کرونا بیش از پیش ضرورت افزایش آگاهی جامعه نسبت به خودمراقبتی یا آنچه را که براساس سازمان‌‌ بهداشت جهانی تحت‌عنوان «سواد سلامتی» تاکید می‌شود، عیان ساخت. سواد سلامتی که این روز‌ها با آغاز سال تحصیلی و دست به دست شدن ماسک بین بچه‌‌ها فقدانش بروز یافت و پیش از آن نیز عباراتی که شوخی و جدی‌اش عیان نبود همچون «معتاد‌ها کرونا نمی‌گیرند» سر زبان‌‌ها افتاد و «یه چیزی میشه دیگه»‌‌های مردمی که بی‌توجه به رعایت پروتکل‌‌های بهداشتی مسیر جاده‌‌ها را درپیش گرفتند و ویروس را شهر به شهر با خود حمل کردند، مشت‌‌های نمونه خرواری از فقر سواد سلامتی بود. اگرچه این فقدان تنها به پاندمی کرونا محدود نیست و آمار گسترده بیماری‌هایی چون دیابت و ضرورت خودمراقبتی‌‌ها در این نوع بیماری‌ها نیز بر ضرورت سواد سلامتی تاکید دارند، از سوی دیگر لازمه درمان‌‌های مجازی و غیرحضوری و استفاده از سامانه‌‌های سلامتی همچون 4030 نیز سواد سلامتی است. به‌طور کلی امروزه بر نقش افراد به‌عنوان عامل محوری در مدیریت سلامت تاکید بسیاری می‌شود. مفاهیمی مانند سبک زندگی، توانمندسازی بیمار و مشارکت وی بر این موضوع تاکید دارند که نقش فرد در مدیریت سلامتی بسیار بااهمیت است و افراد باید به‌عنوان یک مطلع در سلامتی خود مشارکت داشته باشند. از طرفی، مسائلی نظیر حرکت به‌سمت بیمارمحوری و یا دسترسی وسیع افراد به اطلاعات سلامتی به‏ویژه از طریق اینترنت نیز از عوامل مهم و همگرایی‌اند که باعث افزایش تقاضای افراد برای مشارکت در تصمیم‌گیری و مدیریت سلامت خود شده‌اند.

سواد سلامت عاملی مهم در ارتقای دانش و نگرش افراد نسبت به موضوع سلامتی است و ازاین‌رو نقش موثری در خودمراقبتی افراد، بهبود شاخص‌های سلامت و کاهش هزینه‌‌های بهداشتی- درمانی خانوار‌ها و نظام سلامت ایفا می‌کند. چندی پیش مرکز پژوهش‌‌های مجلس در گزارشی به بررسی وضعیت سواد سلامت در ایران پرداخت. نتایج آن مطالعات حاکی از آن است که بسیاری از نتایج نامطلوب مربوط به سلامتی، درنتیجه سواد سلامت ناکافی است. افراد با سواد سلامتی ناکافی، نمی‌توانند اطلاعات شفاهی و کتبی مربوط به سلامتی خود را به‏خوبی درک کنند و متعاقبا دستور‌ها و تجویز‌ها را رعایت نمی‌کنند، بنابراین وضعیت سلامتی نامطلوب‌تری دارند. سواد سلامتی کافی با کمک به درک اطلاعات بهداشتی- درمانی منجر به افزایش اثربخشی مشاوره‌‌های پزشکی، برنامه‌‌های ارتقای سلامت و خودمراقبتی می‌شود. سواد سلامت موضوعی جهانی است و نقش اساسی در تعیین نابرابری‌های سلامتی دارد. براساس مدل‌های مفهومی موجود، عواملی نظیر نظام آموزشی، نظام بهداشت و درمان، رسانه‌ها، خانواده و یا دوستان در میزان سواد سلامت افراد تاثیرگذارند و عواملی همچون سطح سواد، تحصیلات، باور‌ها و یا سیاست‌ها، براساس وضعیتی که دارند می‌توانند به‌عنوان پیشران یا موانعی در ارتقای سطح سواد سلامت ایفای نقش کنند. سواد سلامت از طریق توانمندسازی افراد در اتخاذ تصمیم‌‌های مطلوب درمورد سلامتی، تاثیر مثبتی بر وضعیت سلامتی آنها خواهد گذاشت. افراد دارای سطح سواد سلامت مطلوب، نسبت به لزوم رفتار‌های پیشگیرانه آگاه‌تر هستند که این امر نقش مهمی در حفظ و ارتقای سلامت ایفا می‌کند.

سطح بالاتر سواد سلامت با جلب توجه افراد نسبت به تعیین‌کننده‌‌های اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی، مزایای اجتماعی را به‌همراه دارد. از سوی دیگر سواد سلامت به‌عنوان تسهیل‌گری در دستیابی به اهداف توسعه پایدار محسوب می‌شود. ازاین‏رو برخی کشور‌ها اقدام به طراحی برنامه‌‌هایی ویژه جهت ارتقای این عامل کرده‌اند یا در سیاست‌‌های بهداشتی- درمانی خود این موضوع را موردتوجه قرار داده‌اند. بررسی اسناد بالادستی به‌ویژه سیاست‌های کلی سلامت در ایران نیز نشان می‌دهد که در حوزه سیاستگذاری تاکید زیادی بر ارتقای سطح سواد سلامت جامعه شده است و ساختار لازم در حوزه اجرایی نیز موجود بوده و برنامه‌‌هایی در این راستا توسط دفتر آموزش و ارتقای سلامت صورت گرفته است، ولی براساس نتایج مطالعات، درخصوص سطح سواد جامعه تا سطح مطلوب فاصله داریم. ازاین‌رو می‌توان گفت؛ اقدامات صورت‌گرفته توسط دولت‌ها در اتخاذ سیاست‌‌های هم‌راستا با قوانین و اسناد بالادستی در حوزه سواد سلامت مطلوب نبوده و بازنگری سیاست‌ها و مداخلات طراحی‌شده درراستای تقویت اثربخشی اقدامات و برنامه‌‌ها ضرورت دارد. به بیانی دیگر؛ ضعف در تولید داده‌‌های موردنیاز در این حوزه، رصد میزان موفقیت و کارآمدی اقدامات حوزه اجرایی را غیرممکن یا بسیار سخت کرده، بااین‌حال شواهد موجود در حوزه اجرایی نشان‌دهنده آن است که برنامه‌‌های دولت‌ها در اجرای سیاست‌‌های فوق کافی و موثر نبوده است، به‌طوری که براساس نتایج مطالعات؛ سواد سلامت جامعه اعم از جامعه عمومی، گروه‌های آسیب‏پذیر و بیماران در سطح مطلوبی قرار ندارد. از آنجا که افراد با سطح سواد سلامت پایین رفتار‌های خودمراقبتی کمتری از خود بروز می‌دهند و از طرفی با توجه به تاثیر این عامل بر میزان مناسب و بهنگام استفاده از امکانات بهداشتی- درمانی و متعاقبا اثربخشی هزینه‌‌های سلامت، سطح نامطلوب آن نه فقط به‌عنوان مشکل بیماران بلکه در مقام چالشی برای نظام سلامت کشور محسوب می‌شود.

ازاین‌رو طی سال‌های اخیر بار بیماری‌ها در کشور به‌سمت بیماری‌های مزمن تغییر یافته است که هزینه‌‌های بسیاری را بر خانواده و نظام‌‌های سلامت تحمیل می‌کنند. بر این اساس ارتقای سواد سلامت، به‌ویژه به‌دلیل نقش موثر آن در توانمندسازی افراد در کنترل عوامل خطر بیماری‌ها و خودمراقبتی در این‌باره، اهمیتی دوچندان پیدا کرده و لذا ارتقای آن در جامعه امری اجتناب‌ناپذیر است. آنچه در ادامه می‌آید، چکیده‌ای از بخش‌‌های مهم یافته‌‌های پژوهش دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهش‌‌های مجلس با عنوان «وضعیت سواد سلامت در جامعه ایران» است.

سواد سلامت و کاهش چشمگیر هزینه‌های درمان

ارزیابی هزینه‌های اقتصادی ناشی از پایین بودن سطح سواد سلامت به‌دلیل کمبود داده‌ها در این‌باره مشکل است. امروزه پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که ارزیابی آثار سواد سلامت باید شامل عنصر هزینه‌زایی نیز باشد. به همین خاطر بر پرداختن به سواد سلامت از نقطه‌نظر مالی تأکید بسیاری می‌شود.

البته مطالعات محدودی نیز درمورد هزینه‌های ناشی‌از سواد سلامت ناکافی انجام شده است. برای مثال نتایج مطالعه‌ای که تأثیر سواد سلامت را بر استفاده از مراقبت‌های بهداشتی درمانی و هزینه‌های آن در ایالات متحده (در فاصله سال‌های 2008 -2005) مورد بررسی قرار داده، حاکی  از آن است که سواد سلامت اثر معکوس بر هزینه‌ها داشته و افراد باسواد سلامت پایین‌تر از حد پایه، هزینه‌های بیشتری بر نظام سلامت تحمیل کرده‌اند. در این مطالعه متوسط هزینه سالیانه داروی افراد بزرگسال با سواد سلامت پایین‌تر از حد پایه، در مقایسه با این هزینه‌ها در بزرگسالان با سطح سواد بالاتر، حدود چهار برابر بیشتر برآورد شده است.  طبق نتایج مطالعه مذکور هزینه‌های ناشی از افزایش تجویزها به‌دلیل سطح سواد سلامت پایین، به تنهایی حدود 92 میلیارد دلار برآورد شده است. در مطالعه‌ای که در فاصله سال‌های 2009-2007 بر روی حدود 93 هزار کهنه‌سرباز آمریکایی انجام شد، مشاهده شد که هزینه خدمات سلامت (سرپایی، بستری و دارو) در نمونه‌های با سطح سواد سلامت ناکافی متوسط 31581 دلار و در افراد با سواد سلامت متوسط، میانگین 23508 دلار به‌طور معناداری بالاتر از هزینه‌های خدمات سلامت نمونه‌های با سطح سواد سلامت کافی (به‌طور متوسط 17033 دلار) بود.  برآوردها نشان داد که در مدت زمان بررسی، مجموع این هزینه‌ها در افراد با سواد سلامت مرزی و ناکافی 143 میلیون دلار بیشتر از هزینه‌های افراد با سواد سلامت کافی بوده است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، سطح پایین سواد سلامت، عدم درک صحیح اطلاعات بهداشتی را به‌دنبال دارد و به استفاده نادرست از داروها منجر می‌شود. سواد سلامت پایین باعث استفاده غیرضروری از مراقبت‌های سلامت می‌شود. افراد دارای سواد سلامت ناکافی به‌طور معمول با تأخیر برای دریافت مراقبت‌های سلامت اقدام می‌کنند که این خود می‌تواند منجربه پیچیده‌تر شدن وضعیت سلامت آنها شود. موارد ذکرشده از عواملی هستند که باعث افزایش هزینه‌های سلامت در افراد و همچنین نظام‌های سلامت می‌شوند.

بررسی کشورهای توسعه‌یافته همچون کانادا، آمریکا، استرالیا، سوئیس و نیوزیلند نشان داده که در سطح نظام بهداشتی و درمانی، هزینه‌های اضافی ناشی از سواد سلامت ناکافی، محدوده‌ای بین 3 تا 5 درصد کل هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی و درمانی را در هر سال شامل می‌شود. در سطح بیمار نیز، این میزان هزینه‌های اضافی به‌طور متغیر از 143 دلار تا 7798 دلار آمریکا برآورد شده است. شایان ذکر است ارتقای سطح سواد سلامت به این دلیل که نیازمند انجام مداخالتی در جامعه است و همچنین منجربه تمایل بیشتر به استفاده از خدمات سلامت در میان مردم می‌شود، انتظار می‌رود در کوتاه‌مدت حتی باعث افزایش هزینه‌ها شود، ولی از آنجاکه به افزایش رفتارهای پیشگیرانه منجر می‌شود، در بلندمدت اثر کاهشی بر هزینه‌های سلامت خواهد داشت.

تاثیر سواد سلامت بر توسعه پایدار

همان‌طور که حقی برای دسترسی به مراقبت‌‌های سلامت وجود دارد، حق سواد سلامت نیز باید به رسمیت شناخته شود. طراحی برنامه‌‌های ارتقای سواد سلامت باید به‌عنوان یکی از جنبه‌‌های ضروری نظام‌‌های سلامت درنظر گرفته شود. شهروندان باید درمورد سلامتی خودشان تصمیم‌گیری کنند، نه اینکه فقط تصمیماتی را که دیگران برای آنها می‌گیرند، اجرا کنند. سواد سلامت یکی از عواملی است که برای زندگی در جامعه مدرن امروزی ضروری است. این مهم همزمان با نقش بالقو‌ه‌ای که در دستیابی به آن‌دسته از اهداف توسعه پایدار که با سلامت مرتبط هستند، ایفا می‌کند، در پیشبرد سایر اهداف توسعه پایدار نیز موثر است. جدول ذیل به‌طور خلاصه نحوه تاثیر سواد سلامت را بر تحقق اهداف توسعه پایدار توضیح می‌دهد.

سواد سلامت در جهان

همان‌گونه که اشاره شد ارتقای سواد سلامتی به‌تدریج باعث توانمندسازی و استقلال بیشتر فرد و افزایش کیفیت زندگی وی می‌شود. در کل جمعیت نیز، این امر عدالت و تغییرات پایدار در سلامت عمومی را به‌دنبال خواهد داشت. آورده‌های سواد سلامت به‌گونه‌ای است که کشورهای مختلف از سال‌ها پیش اقدام به طراحی برنامه‌هایی ویژه جهت ارتقای سواد سلامت جوامع خود کرده یا در سیاست‌های بهداشتی، درمانی خود این موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند. آنچه در ادامه می‌آید خلاصه‌ای از اقدامات و برنامه‌های برخی کشورها در زمینه ارتقای سطح سواد سلامت است.

آمریکا

برنامه عملیاتی ارتقای سواد سلامت در ایالات متحده بر دو اصل اساسی استوار است: همه مردم به‌منظور تصمیم‌گیری آگاهانه، از حق دسترسی به اطلاعات بهداشتی برخوردار باشند. همچنین خدمات سلامت باید به روشی که به آسانی قابل فهم هستند ارائه و در عین حال باعث ارتقای سلامتی، افزایش طول عمر و کیفیت زندگی شوند. -اگرچه اینکه تا چه حد این برنامه اجرای موفقی داشته مجالی دیگر می‌طلبد- اهدف این برنامه عبارتند از:

- تولید و انتشار اطلاعات بهداشتی دقیق، در دسترس و قابل کاربرد  -  ارتقای نظام مراقبت سلامت در جهت بهبود اطلاعات بهداشتی، ارتباطات، تصمیم‌گیری آگاهانه و دسترسی به خدمات سلامت -  جای دادن برنامه آموزشی و اطلاعات علمی و بهداشتی دقیق و مبتنی‌بر استاندارد آموزش و مراقبت از کودکان در سطوح دانشگاهی  - حمایت و افزایش تلاش‌های محلی برای آموزش بزرگسالان، دستورالعمل‌های انگلیسی و خدمات - اطلاعات سلامت متناسب با فرهنگ و زبان جامعه به افراد بزرگسال - ایجاد مشارکت، توسعه راهنماها و تغییر سیاست‌ها - افزایش و توسعه تحقیقات پایه، اجرا و ارزیابی اقدامات ارتقای سواد سلامت  -  توسعه اقدامات و مداخلات مبتنی‌بر شواهد سواد سلامت و استفاده از آنها.

کانادا

براساس چشم‌انداز تعیین شده در رویکرد بین بخشی ارتقای سواد سلامت کانادا، سواد سلامت در این کشور به سطحی خواهد رسید که همه افراد قادر به دسترسی، فهم، ارزیابی و استفاده از اطلاعات بهداشتی، درمانی باشند و این اطلاعات آنها را در تصمیم‌گیری آگاهانه کمک کند و منجر به ارتقای سلامت و رفاه شود.

اهداف این رویکرد به شرح ذیل تعیین شده است: بهبود سواد سلامت شهروندان از طریق: -ایجاد یک پایگاه دانش برای فراهم آوردن امکان دسترسی به آخرین اطلاعات موجود و همچنین شواهد پیرامون روش‌های موثر در ارتقای سواد سلامت - افزایش آگاهی و ارتقای ظرفیت همه شهروندان به‌منظور افزایش سطح سواد سلامت - ایجاد زیرساخت و شناسایی مشارکت‌های لازم برای اجرای رویکردی هماهنگ در راستای پیشبرد نوآوری‌ها در عرصه سواد سلامت

هلند

در سال 2004 در هلند بنیاد خواندن و نوشتن تاسیس شد که «برنامه ملی سواد» را راهبری می‌کند. یک برنامه بین بخشی با مشارکت همه وزارتخانه‌ها، کارفرماها، سازمان‌ها، اتحادیه‌های کارگری، جامعه کسب وکار و سازمان‌های غیردولتی. رویکرد این برنامه نسبت به سواد از جنبه حقوق انسان است. برنامه ملی سواد از طریق قراردادن موضوعاتی مهم نظیر سلامت، مراقبت از کودکان و تغذیه در برنامه‌های آموزشی، ارتقای مهارت افراد را دنبال می‌کند.

دانمارک، انگلستان و سوئیس

برنامه‌های خودمراقبتی برای بیماری‌های مزمن که درحال حاضر در چندین کشور اروپایی همچون دانمارک، انگلستان و سوئیس اجرا می‌شود نمونه‌ای از برنامه‌های ارتقای سواد سلامت برای افراد مبتلا به این بیماری‌هاست. همچنین برنامه بیمار خبره یکی از برنامه‌های به خوبی اجرا شده، براساس گروه‌های خودمراقب در انگلستان است. این برنامه که توسط بیماران همگروه راهبری می‌شود با نیازهای جامعه سازگار و اساس آن درک بیماران و مشارکت آنها در مراقبت‌هایشان است.

آلمان

برنامه‌های «همبستگی برای مدارس و آموزش سالم در آلمان» و «مهدکودک‌های سالم» از طریق مشارکت دولتی و خصوصی در چندین وزارتخانه منطقه‌ای آموزش در آلمان اجرا شده‌اند. این برنامه‌ها میان سلامت و آموزش ارتباط ایجاد می‌کنند و به‌منظور بهبود کیفیت آموزش کودکان، مداخلات بهداشتی را اجرا می‌کنند. شاخص‌های موفقیت این برنامه‌ها جنبه مختلف فرآیند یادگیری و آموزش، رهبری و مدیریت و فرهنگ و محیط مدرسه را شامل می‌شوند.

چین

در سال 2008 دولت چین پروژه ارتقای سواد سلامت را آغاز کرد. بودجه سالانه این پروژه ملی که بیشتر بر مناطق مرکزی و غربی تمرکز دارد (جایی که از نظر اقتصادی کمتر توسعه یافته است) بیش از 40 میلیون دلار آمریکاست. مداخلات اصلی پروژه ارتقای سواد سلامت شامل انتقال عمومی دانش و مهارت‌های ضروری ارتقای سلامت با استفاده از انواع رسانه‌ها و اقدامات ارتقا و آموزش بهداشت در محیط‌های مختلف شامل جامعه، محیط کار بهداشتی درمانی و از طریق نظارت مبتنی‌بر جمعیت است. در چین کمیسیون برنامه‌ریزی خانواده و سلامت برای افزودن سواد سلامت به‌عنوان یک برنامه درسی کلیدی در مدارس ابتدایی، متوسطه و سطح سوم همکاری نزدیکی با وزارت سلامت دارد. نتایج پایش ملی سواد سلامت در چین نشان می‌دهد که با اجرای مداخلات پایدار، سواد سلامت در چین از48.6 درصد در سال 2008 به 79.9 درصد در سال 2014 افزایش یافته بود. در سال 2014 دولت چین طرح راهبردی جدید ارتقای سواد سلامت (2020-2014) را براساس موفقیت‌های اولیه و حوزه‌هایی که نیازمند بهبود است، ارائه کرد.

وضعیت سواد سلامت در ایران

به‌منظور بررسی سطح سواد سلامت در کشور، مطالعات منتشر شده در این حوزه (درفاصله 1397-1390) جست‌وجو و یافته‌های گزارش تحلیل شد. حاصل این جست‌وجو 64 مقاله است که درمجموع وضعیت سواد سلامت را در 48529 نفر نمونه، مورد مطالعه قرار داده‌اند. به‌طور کلی براساس یافته‌های مطالعات انجام‌شده در این بازه زمانی، سطح سواد سلامت ایرانیان درسطح مطلوبی قرار ندارد. از مجموع 48529 نفر نمونه که مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، تعداد 20571 نفر آن مربوط به مطالعه کشوری سنجش سواد سلامت بزرگسالان ایرانی ساکن شهرهاست که نتایج آن در سال 1394 منتشر شده است. یافته‌های این بررسی بیانگر محدود بودن سواد سلامت 44 درصد جمعیت شهری بزرگسال کشور (تقریبا از هر دو نفر، یک نفر) درسال بررسی است.

این مطالعه درصد سواد سلامت محدود در بین زنان و مردان را به ترتیب 42درصد و 46درصد برآورد کرده است که از نظر آماری معنادار برآورد شده‌اند. طبق نتایج مطالعه مذکور سطح سواد سلامت پایین در بین این گروه‌ها بیشتر مشاهده شده است؛ افراد بیکار، افراد سنین بالای 55 سال، افراد با سال‌های تحصیل کم (پنج‌سال و کمتر) و همچنین زنان خانه‌دار.   همچنین طبق نتایج این مطالعه از بین منابع مختلف، به ترتیب رادیو و تلویزیون، پرسیدن از پزشک و کارکنان بهداشتی و درمانی و اینترنت سه منبع اصلی کسب اطلاعات سلامت گزارش شدند و منابعی نظیر پرسیدن از دوستان و آشنایان، روزنامه، نشریات و مجلات و تلفن گویا درمراحل بعدی قرار داشتند.   سایر مطالعات نیز که درمجموع 27958 نفر شامل گروه‌های جمعیتی مختلف یا بیماران را مورد مطالعه قرار داده‌اند عمدتا پایین بودن سطح سواد سلامت راتایید می‌کنند. به‌طوری که بیش از 55 درصد مطالعات (36مطالعه)، سواد سلامت نمونه‌های بررسی‌شده را درسطح پایین یا متوسط به پایین و 16 درصد (10مطالعه) نیز آن را درسطح متوسط ارزیابی کرده‌اند. در این میان تنها 28 درصد مطالعات (18مطالعه) سطح سواد سلامت را کافی ارزیابی کرده‌اند.  در این بین مطالعات متعددی سواد سلامت را در زنان و مادران باردار و سالمندان نامطلوب ارزیابی کرده‌اند. همچنین تعداد زیادی از این مطالعات، سواد سلامت را در بیماران (همچون بیماران دیابتی، فشار خون و قلبی عروقی) نیز پایین ارزیابی کرده‌اند.