تاریخ : Sat 05 Sep 2020 - 10:51
کد خبر : 45405
سرویس خبری : ورزش

هم مجیدی مقصر بود هم سعادتمند

ستار همدانی:

هم مجیدی مقصر بود هم سعادتمند

در این حاشیه که طی هفته اخیر برای استقلال به وجود آمد همه مقصر هستند هم فرهاد مجیدی و هم سعادتمند. هرکدام از آنها در این ماجرا تقصیراتی داشتند. به‌نظر من فرهاد که این همه صبوری کرد

یک دلسوز مثل پورحیدی نبود که رابطه مدیر و مربی درست شود

به گزارش «فرهیختگان»، ستار همدانی، کارشناس فوتبال طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: به‌قدری پیرامون استقلال در این چند وقت اخیر حاشیه وجود داشته که همین حواشی در این مدت کار را برای این تیم سخت کرده بود، اما این حاشیه اخیر در تیم یک دوگانگی ایجاد کرد و همین اتفاقات باعث شد بازیکنان استقلال در نیمه اول مسابقه با ذهنیت فینال‌گونه به میدان نروند، یعنی شروع بازی نشان داد یک‌سری مشکلات روی جریان فنی تیم تاثیر گذاشته است و همین اتفاقات باعث شد استقلال در همان نیمه اول سه گل دریافت کند. اگر روی خطوط کلی از دروازه تا خط حمله نگاه کنید اینکه بازیکنان تمرکز لازم را نداشتند، مشهود بود و اصلا نمی‌توانستند درست فکر کنند. روی گل‌های دریافتی حسینی دوبار اشتباه کرد و روی گل دوم هم هنوز نمی‌دانیم دژاگه چگونه بین دو دفاع قرار گرفت و با حسینی تک‌به‌تک شد و توپ را وارد دروازه کرد! یا به‌طور مثال مهاجمی مثل دیاباته وقتی از موقعیت ۶۰ درصدی گل می‌سازد چطور آن سانتر دقایق پایانی وریا غفوری را نتوانست تبدیل به گل کند درحالی که اگر همین توپ گل می‌شد شرایط به‌طور کلی برای استقلال در نیمه دوم تغییر می‌کرد و می‌توانست این تیم به مسابقه برگردد.

تمامی این اتفاقات نشان داد بازیکنان تمرکز لازم را برای دیدار فینال نداشتند و از لحاظ روحی و ذهنی به‌هم‌ریخته بودند هرچند اگر استقلال در نیمه دوم شرایط بهتری پیدا کرد به این دلیل بود که به بازیکنان بابت سه گلی که در نیمه اول دریافت کردند شوک وارد شد و این‌طور استنباط کرده بودند که اگر بخواهند همان روال را ادامه داده و یکی‌دو گل دیگر دریافت کنند قطعا شرایط برای این تیم بسیار وحشتناک خواهد شد. بنابراین یک مقدار به خودشان آمدند و استقلال در این نیمه وضعیت بهتری پیدا کرد هرچند با ورود مطهری مدافعان تراکتور در عقب زمین باقی ماندند و کمی با ترس کار را دنبال کردند. ازسوی دیگر بازیکنان تیم تبریزی هم می‌خواستند هرطور شده از آورده خود محافظت کنند چون سه گل به استقلال آن‌هم در بازی‌ای مثل فینال جام‌حذفی در هر حال چیز کمی نیست بنابرین آنها می‌خواستند به هر ترتیبی و به هر روشی از گل‌های خود محافظت کنند. با این حال استقلال در نیمه دوم وضعیت بهتری پیدا کرد تا جایی که برخی بازیکنان این تیم مثل وریا غفوری مثل یک ستاره با دوندگی‌های بی‌امان خود کار را دنبال کردند اما متاسفانه دیگر دیر شده بود و گل سوم هم در کار نبود تا قهرمانی جام‌حذفی به همین سادگی از کف استقلال برود.

 سهم سرمربی

در این حاشیه که طی هفته اخیر برای استقلال به وجود آمد همه مقصر هستند هم فرهاد مجیدی و هم سعادتمند. هرکدام از آنها در این ماجرا تقصیراتی داشتند. به‌نظر من فرهاد که این همه صبوری کرد و این همه جلوی خودش را گرفت بهتر بود همه‌چیز را به بعد از فینال حذفی موکول می‌کرد و با تمرکز و آرامش کار را پیش می‌برد. اگرهم حرفی بود آنها را بعد از بازی می‌زد چون الان به‌نظر من با این اتفاقات تمام اندوخته‌های فرهاد مجیدی به باد رفت. او حتی سهمیه‌ای را که گرفته بود هم با این اقدامات زیرسوال برد چون الان استقلال باید کار را از بازی پلی‌آف لیگ قهرمانان آغاز کند که آن‌هم یک بازی خطرناک است و می‌تواند جلوی گروهی‌شدن این تیم در رقابت‌های فصل آینده را بگیرد. فرهاد هم تیم را به فینال برد و هم نایب‌قهرمان لیگ کرد و اینها همه قابل دفاع بودند اما با یک تصمیم غلط و بدموقع باعث شد همه این دستاوردها زیرسوال برود.

 سهم مدیرعامل

ازسوی دیگر سعادتمند هم می‌توانست زمان دیگری را برای سفر به ایتالیا انتخاب کند هرچند هر دو طرف از بدو ورود به استقلال ارتباط خوبی با یکدیگر پیدا نکردند و این یک امر مشهود بود. وقتی که سعادتمند در یک برنامه تلویزیونی اعلام می‌کند «فرهاد مجیدی وقتی که برادرم فوت کرد یک تسلیت هم نگفت و زمانی هم که آمدم تبریک نگفت» همه اینها نشان می‌دهد اینها ارتباط خوبی با هم برقرار نکردند درصورتی که باید این ارتباط ایجاد می‌شد تا همدلی و اتحاد و وحدت در تیم از سطوح بالاتر ایجادشده و به درون تیم بین بازیکنان و کادرفنی کشیده شود که متاسفانه این اتفاق نیفتاد. هرچند آن فردی که باید آنها را به همدیگر نزدیک می‌کرد هم در باشگاه وجود نداشت و همه اینها باعث شد دود این اتفاقات در چشم استقلال و هوادارانش برود.

 فقدان یکی مثل منصورخان

خدا رحمت کند آقای پورحیدری را. اگر منصورخان بود مطمئنا امروز این مشکلات هم نبود اما یک بزرگ‌تر یا دلسوزی که بتواند کادرفنی و مدیریت به‌ویژه فرهاد و سعادتمند را به‌هم نزدیک کند در این مدت زمان در تیم وجود نداشت و باعث شد این فواصل بیشتر و بیشتر شود و کار به اینجا بکشد و درنهایت هم روی منیت خودمان قافیه را باختیم‌. به‌طور مثال اگر ارتباط سعادتمند با مجیدی خوب بود زمانی که می‌خواست راهی ایتالیا شود این موضوع را به او اطلاع می‌داد تا فرهاد هم از این موضوع ناراحت نشده و بداند اگر سفری هم هست برای حل مشکلات و معضلات باشگاه انجام شده تا درنهایت کار به اینجا کشیده نشود. در این مدت بسیاری از افراد مصاحبه کردند و گفتند می‌خواهند استقلال را قهرمان جام‌حذفی کنند که به‌نظر من اینها نظرات عاقلانه، منطقی و معرفتی نیست. آدم‌هایی که می‌بازند نباید چنین صحبت‌هایی را مطرح کنند اما متاسفانه این موارد در فوتبال ما مرسوم و باعث شده جلوی زیبایی‌ها فوتبال گرفته شود. به‌نظر من بهتر است هرکس روی کار خودش تمرکز کند تا محبوبیت و ماهیت فوتبال ناب و آن زیبابی فوتبال از بین نرود.