به گزارش «فرهیختگان»، زمان عنصر کلیدی زندگی هر انسانی است و استفاده کردن از آن در هر زمینهای به دانستن بعضی نکات نیاز دارد. یکی از این زمینهها، مطالعه و کتابخوانی است. ممکن است برای هر کسی بارها پیش آمده باشد که موظف به تمام کردن یک کتاب طی زمان مشخصی باشد؛ روزهایی مثل فرجه امتحانات دانشگاه یا شرکت در مسابقههای کتابخوانی مصادیق ساده این اتفاق هستند. یا اینکه پیش آمده که بعد از اتمام یک کتاب، بین آن کتاب قبلی و کتاب جدید مدت زیادی فاصله بیفتد و فرد در این مدت چیزی نخواند. برای حل این مشکلات لازم است انسان هر روز عادت به مطالعه داشته باشد. کسانی که کتاب میخوانند میتوانند به تعداد شخصیتهای موجود در کتابها، زندگیهای مختلفی را تجربه کنند. هرکدام از این زندگیها تجارب زیادی به فرد میدهند؛ برای همین کتابخوانی میتواند باعث رشد فردی و اجتماعی شود؛ چون جامعه باتجربه، جامعهای روبهجلو است. اگر دوست دارید کتاب خواندن به بخشی از زندگی روزمره شما هم تبدیل شود؛ باید برای آن ارزش قائل شوید و در برنامه روزانهتان بگنجانید. راههای عینیتری هم دارد که الان عرض میکنم:
اولین و مهمترین کاری که خوب است برای تبدیل کتابخوانی به یک عادت انجام دهید، پیدا کردن حیطههایی است که به آنها علاقه دارید؛ حتی اگر آن حیطه به نظر بقیه چندان جالب نیست. برای مثال خیلیها ممکن است نسبت به دانلود کتاب داستان و بهترین رمانهای عاشقانه ایرانی و خارجی یا خرید کتابهای چاپی این حیطه واکنش نشان دهند و بگویند که موضوعات عاشقانه به اندازه کافی روشنفکرانه نیستند؛ اما بگذارید یک نکته اساسی را به شما بگویم؛ خواندن هر کتابی در هر موضوعی بهمراتب بهتر از نخواندن آن است. بنابراین نگذارید دیدگاههای دیگران روی کتابخوانی شما تاثیر بگذارد.
«کتابهایی که حتما باید خواند»، «مهمترین کتابهای تاریخ»، این عناوین شامل کتابهایی هستند که اهمیت بسیار بالایی دارند؛ اما بگذارید یک نکته مهم را به شما بگویم؛ قرار نیست تمام انسانهای دنیا، از تمام کتابهای این فهرستها و نویسندگانشان خوششان بیاید. اگر قرار است از مطالعه لذت ببرید، نباید خودتان را در قید و بند این عناوین قرار دهید و بهتر است با روشهای لذت بردن از مطالعه آشنا شوید. ممکن است کتابی که توسط یک نویسنده گمنام نوشته شده و تیراژ پایینی دارد، برای شما ارزشی بیشتر از آثار ادبی مهم پیدا کند و باعث شود کتابخوانی به بخشی از عادتهایتان تبدیل شود.
کتاب خواندن به یک عادت تبدیل نمیشود؛ مگر اینکه نسبت به آن مقید شوید. فرض کنید مطالعه روزانه کتاب شبیه خوردن دارویی است که باید سر وقت به شما برسد. بخشی از روز را که زمان خالیتان در آن بیشتر است، انتخاب کنید و آن را بهعنوان زمان کتابخوانیتان قرار دهید. بعضیها معتقدند اگر بتوانید رفتاری را ۲۱ روز انجام دهید، آن رفتار به بخشی از عادات شما تبدیل خواهد شد. چه ۲۱ روز و چه کمتر یا بیشتر، کتابخوانی را تا جایی انجام دهید که احساس کنید میتوانید بدون احساس سختی روزهای اول مطالعه، بهراحتی کتاب را در دست بگیرید و بخوانید.
قدیمیها میگفتند: «سنگ بزرگ علامت نزدن است»؛ یعنی اگر اقدامی که قرار است آن را انجام دهید، بیش از اندازه بزرگ باشد احتمالا قرار نیست آن را انجام دهید. درمورد کتابخوانی هم این قضیه صادق است. اگر هیچوقت در زندگیتان فرد کتابخوانی نبودهاید و حالا میخواهید خواندن کتاب را به بخشی از عادتهایتان تبدیل کنید، بهتر است این کار را با صرف زمان منطقی و مناسب انجام دهید. برای مثال در مرحله اول نگویید میخواهم هر شب بهمدت یک ساعت مطالعه کنم. بلکه این میزان را بهصورت واقعبینانه تنظیم کنید؛ حتی اگر این مقدار واقعبینانه یکربع ساعت بود؛ آن هم تنها سه شب در هفته. اگر به یک روتین پایبند شوید و آن را بهدرستی انجام دهید، ذهنتان بابت درست انجام دادن آن پاداش میگیرد و احساس بهتری نسبت به آن کار ایجاد میکند؛ اما وقتی سنگ بزرگی برمیدارید و نمیتوانید آن را بزنید، بعد از مدت کوتاهی کلا نسبت به هدف بیانگیزه خواهید شد. در هر شهری هستند افراد محققی که جلسههای کتابخوانی یا داستانخوانی برگزار میکنند. کافی است این جلسهها را امتحان کنید و ببینید کدامشان برایتان جذابیت بیشتری دارند. این جلسهها معمولا هر هفته در یک روز و ساعت خاص برگزار میشوند و برگزارکنندهها به خواندن بخشی از یک کتاب یا داستان کوتاه میپردازند و سپس دربارهاش صحبت میکنند. اگر چنین جمعهایی را در اطرافتان پیدا نمیکنید؛ خودتان شروعکننده یک حلقه مطالعاتی باشید یا حتی به حلقههای مطالعاتی اینترنتی بپیوندید. کتابی را انتخاب کنید و مشخص کنید هر هفته قرار است چه میزان از آن توسط افراد خوانده و به گفتوگو گذاشته شود. دوست شدن و در ارتباط بودن با افراد کتابخوان، بهمرور شما را هم کتابخوان خواهد کرد. اگر دوست دارید نسبت به مطالعه کتاب کمی شرطی شوید؛ خوب است فضای خاصی را به مطالعه اختصاص دهید. خیلیها ممکن است میز تحریرشان، فضای اختصاصی مطالعهشان باشد، بعضیها ممکن است کنج اتاق روی زمین بنشینند و کتاب بخوانند یا موارد مشابه. وقتی مدتی طولانی در این فضاها مطالعه کنید، ناخودآگاه با دیدن یا حضور در آن محیط دلتان میخواهد کتابی در دست بگیرید و آن را بخوانید. برای همین است که کتابخانهها علاوهبر سکوتشان محیطی دارند که یادآور مطالعه و یادگیری است.
عطف/ بحر زرین
شرحها یکی از خواندنیترین کتابهای ادبیات ما هستند. همچنین یکی از بهترین راههایی هستند برای اینکه بتوانیم از کتابهای کهن تاریخ ادبیاتمان لذت ببریم. کتاب «بحر در کوزه» اثر استاد زرینکوب بر تمثیلات و داستانهای یکی از گنجینههای ادبیات ایران، یعنی «مثنوی معنوی» دست گذاشته است. زرینکوب با اشراف کامل بر این اثر برجسته مولانا، داستانهای آوردهشده در مثنوی را نقد و تفسیر میکند. او این کتاب را در 15 فصل نگاشته است. «مثنوی و مولانا در قصهها»، «داستانهای انبیا»، «سیمای خاتم رسولان»، «صحابه و مشایخ در قصهها»، «حکایات امثال»، «تمثیلات در مثنوی»، «سوال و جواب، و زبان حال»، «قصههای تمثیلی»، «داستانهای امثال»، «داستانهایی از تفسیرها»، «قصههای نوادر»، «جد و هزل در لطایف»، «لطیفهها و طنزها»، «هزل یا تعلیم» و «قصه و نقد حال» عناوین فصلهای این کتاب هستند. او در مقدمه کتاب از قصههای مثنوی اینطور میگوید: «در مثنوی، قصههایی هست پیمانه معنی و نقد حال ماست و به هر صورت که در تقریر میآید، همواره متضمن رمزی است که لب معنی و سر باطن آن محسوب است و آشکار است که بدون تعمق در این رمزها تمام آنچه را در این قصهها هست در نمیتوان یافت… .» نام کتاب از بیت بیستم مثنوی معنوی که تبدیل به یک ضربالمثل بین مردم شده، گرفته شده است: «گر بریزی بحر را در کوزهای/ چند گنجد قسمت یک روزهای»
گلچین /مرثیه اربعین برای محرم
کتاب «اربعین مرثیه» محصول نهایی پژوهشی است که در سالهای 1394 و 1395 در بنیاد دعبل خزاعی انجام شده است. در این طرح، با رای و نظر 40 نفر از کارشناسان و صاحبنظران شعر مذهبی، سرودههای شاخص هزارسال شعر عاشورایی فارسی در دو مقطع (یکی از قرن چهارم هجری تا انقلاب اسلامی و دوم دوره پس از انقلاب اسلامی) بررسی شده و برترین آنها براساس معدل امتیازات داوران انتخاب شدهاند. از حسن اتفاق، اشعار برگزیده 40 قطعهاند که 28 قطعه به مقطع نخست و 12 قطعه به مقطع دوم تعلق دارند.
فهرست تعدادی از داوران مشارکتکننده در این طرح، طیف متنوعی از نامها را شامل میشود؛ از چهرههای دانشگاهی مانند محمدرضا سنگری، غلامرضا کافی و اسماعیل امینی تا چهرههای حوزوی مانند سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا) و محمد صحتی سردرودی؛ از چهرههای پیشکسوت مانند مهدی آصفی و محمدعلی مجاهدی و مرحوم غلامرضا شکوهی تا چهرههای جوان مانند محمود حبیبیکسبی و محمدسعید میرزایی و جواد هاشمی. در کتاب «اربعین مرثیه»، متن کامل اشعار گزیده، همراه با معرفی و مشخصات فنی آنها و نیز امتیازات داوران آمده است. این کتاب توسط انتشارات سپیدهباوران در 448 صفحه قطع وزیری و در شمایلی نفیس و فاخر به بازار عرضه میشود.
قصهخوانی /یک کتاب خوب برای خواندن در کافه
«آواز کافه غمبار» سومین رمان کارسون مکالرز، نویسنده زن آمریکایی است که در سال 1951 منتشر شد. بسیاری این رمان کوتاه را بهترین اثر مکالرز میدانند؛ رمانی معرف گوتیک جنوب که تمامی ویژگیهای این ژانر را یکجا در بر میگیرد. داستان دختری عجیبوغریب و اهل جنوب که در آبادی دلگیرکنندهای با آشپزی سیاهپوست تنها زندگی میکند و گرفتار مثلث عشقی عجیبی میشود.
آواز کافه غمبار مجموعهای است عجیب از شخصیتها، شخصیتهایی ساکن آبادی دلگیر که داستان آنجا اتفاق میافتد.
پیرنگ تکاندهنده اثر در کنار مثلث عشقی عجیب و تکاندهندهتر از این زاویه دید راوی در سراسر این رمان کوتاه لذت خواندنش را دوچندان میکند. راوی بیطرف و ریزبینی که مدام بازیهای سرنوشت را به خوانندهاش یادآور میشود.
آواز کافه غمبار طرحی است گروتسک از قدرت ویرانسازی عشق. آنچه موقع خواندن آن پیشروی ماست متنی است که به زیبایی پرداخت شده است، نوشتهای که ما در آن ناخواسته تکگویی درونی شخصیتی را میشنویم که یادآوری مکرر خاطرات اوا را قادر میسازد بر ملال خود غلبه کند و درمقابل فشارهای تحلیلبرنده جهانی که خوب میشناسدش، مقاومت کند. آواز کافه غمبار ترانه روح بشر است.
گلاب و گل / لورکا به گزینش الهی
فدریکو خسوسگارسیالورکا، شاعر و نویسنده و نمایشنامهنویس اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده پیانو، و آهنگساز و کارگردان تئاتر نیز بود.
البته لورکا را بیشتر با شعرها و نمایشنامههایش میشناسند. از او تعداد زیادی شعر و چندین نمایشنامه برجای مانده است.
این کتاب مجموعهای است از تعدادی از اشعار لورکا که توسط بیژن الهی انتخاب و ترجمه شده است. کتاب شامل دو بخش است: سرودهها و افزودهها. بخش اول به شعرهای این شاعر اسپانیاییزبان اختصاص یافته است که حدودا یکچهارم همه اشعار او را دربرمیگیرد و بخش دوم شامل دو قسمت است:
سه گفتار از خود لورکا و نیز سه نوشته درباره او.
بخش اول که نوشتههای خود لورکاست شامل سه مقاله «تخیل، الهام، گریز»، «آواز ژرف» و «آن» است و بخش دوم شامل این سه مقاله است: «دورنمایی از سرگذشت شاعر»، «چگونگی شاعر در نیویورک» و «آخرین روزها و مرگ».
بیژن الهی در حوزه ترجمه شعر یکی از سرآمدان شعر ترجمه بعد از انقلاب است.
این وجه از شخصیت الهی به علت اینکه خود شاعر نامداری نیز بوده، از وجوهی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
معرفت /چرایی عاشورا
«عاشورا؛ چگونه و چرا؟» کتابی است اثر آیتالله جاودان. در ماجرای قیام امام حسین(ع) چند نکته اصلی و اساسی هست که در این کتاب به طرح و تحلیل آنها پرداخته و با تحلیل آنها تلاش شده چگونگی و چرایی آن حادثه عظیم تبیین شود.
ماجرای کربلا، از شروع آن و حضور امام در دارالاماره و حرکت از مدینه بهسوی مکه آغاز شده است. ورود امام به مکه، ادامه مسیر، ملاقاتهایی که در طی مسیر داشتند تا ورود به کربلا بیان شده و اتفاقاتی که در شب عاشورا و روز واقعه صورت گرفت، تشریح شده است.
سپس دلایل و علل قیام مطرح شده و هدف امام حسین(ع) از قیام مورد بحث قرار گرفته است. درنهایت آثار و نتایج قیام عنوان شده است.
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم:
مساله قیام امام حسین و ماجرای کربلا یکی از مسائل پیچیده تاریخ اسلام است؛ و لذا درباره آن واقعه عظیم، تفسیرها و تحلیلهای متفاوت و گاه متناقضی ارائه شده است؛ اما درعینحال این واقعه تاریخی خوشبختانه از مستندترین بخشهای تاریخ اسلام نیز هست؛ چراکه در بسیاری از حوادث این نهضت، بین مورخان اتفاقنظر وجود دارد.
از هر دری /رستخیز پس از کآشوب
«رستخیز» یا مجموعه «کآشوب ۲» 24 روایت است از روضههایی که زندگی میکنیم. مجموعه کآشوب بنا دارد هر سال از منظری دیگر و آدمهایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضهها نگاه کند و از معجزات درونی انسانها بنویسد.
این کتاب بیشتر از آنکه روایتگر ارادتهای گرم و سنتی به محرم باشد، شرح جستوجوی مردمانی است که آمدهاند تا حقیقتی را دریابند. شرح اشکهایی است که از شوق یافتن حقیقت در گوشه چشم جمع میشوند. رستخیز، روایت فروریختن چشمها در ثانیه روبهرویی با حقیقت است. این کتاب، روایت کرامتها، شفا و معجزههای بزرگ نیست، شرح زنده شدن ذرهای از درون انسان در فراخوان هر ساله محرم است. داستان شنوندههایی که از مجلس روضه، خردهای اندیشه، اندکی شهود یا تغییری کوچک غنیمت میبرند. در کتاب «رستخیز» 24 نفر از اتفاقهایی نوشتهاند که نسبت آنها را با رخداد سال ۶۱ هجری تغییر داده. 24 نفر از تجربههایی نوشتهاند که در دل این سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده است. کتاب «رستخیز» روایت محشر هر ساله است که هنوز هم رستگاریهای کوچک و بزرگ میآفریند و ما را نو میکند.
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار