تاریخ : Tue 25 Aug 2020 - 15:43
کد خبر : 44997
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

کوتاهی تاریخ در معرفی همه یاران سیدالشهدا(ع)

حجت‌الله جودکی، مترجم و استاد تاریخ در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد

کوتاهی تاریخ در معرفی همه یاران سیدالشهدا(ع)

تاریخ گاهی مواقع کوتاهی کرده است یا به‌دلایل مختلفی مانند حب و بغض‌ها این اطلاعات به‌دست ما نرسیده است. به همین علت اطلاعات ما اندک است. درواقعه کربلا فقط یک خبرنگار وجود داشته است.

به گزارش «فرهیختگان»، پیش و پس از واقعه عاشورا شخصیت‌هایی بودند که به‌واسطه حمایت و همراهی با امام‌حسین(ع) و یارانش شهید شدند و البته این تعداد پس از واقعه عاشورا و به‌دلیل قیام مختار بیشتر بودند. در روزهای تاسوعا و عاشورا نیز تعداد شهدای همراه امام‌حسین(ع) با تفاوت‌هایی گفته شده است. تحریفات آگاهانه یا ناآگاهانه برای هر واقعه تاریخی ممکن است اتفاق بیفتد و حماسه سیدالشهدا(ع) هم از این قاعده مستثنی نیست. درباره عدد یاران ایشان در کربلا روایت‌های مختلفی وجود دارد، اما آنچه در این فرصت درباره آن قرار است صحبت شود یاران گمنام آن حضرت است که بنا به دلایل مختلف، منابع و اطلاعات کمی درباره آنها وجود دارد. استاد حجت‌الله جودکی، پژوهشگر و مترجمی است که درباره وقایع دینی و تاریخی تحقیقات و تالیفات متعددی داشته و «مقتل ابو مخنف» توسط وی گردآوری و ترجمه شده است. با وی درخصوص یاران کمتر شناخته‌شده امام‌حسین(ع) هم‌صحبت شدیم.

درواقعه عاشورا تعدادی از یاران امام‌حسین(ع) شهید شدند که اطلاعات کمی از آنها داریم. درباره افرادی که قبل یا بعد از روز واقعه هم شهید شدند، اطلاعات کاملی وجود ندارد. به چه دلایلی اطلاعات ناقص یا کمی از برخی یاران و همراهان سیدالشهدا(ع) وجود دارد و حوادث روز عاشورا از چه راه‌هایی به‌دست ما رسیده است؟

تاریخ گاهی مواقع کوتاهی کرده است یا به‌دلایل مختلفی مانند حب و بغض‌ها این اطلاعات به‌دست ما نرسیده است. به همین علت اطلاعات ما اندک است. درواقعه کربلا فقط یک خبرنگار وجود داشته است که او نیز خبرنگار جنگی بوده و آن‌هم از طرف سپاه عمر سعد حضور داشته است. با اینکه از سوی عبیدالله ابن زیاد با سپاه همراه شده بود، ولی فرد منصف و سلیم‌النفسی بوده و با وجود اینکه در سپاه دشمن امام‌حسین(ع) بود، احساس می‌شود رگه‌هایی از انسانیت در او وجود داشته، چون کارهای مهمی در آن مدت انجام داده بود. 11 روایت مهم واقعه کربلا را او روایت کرده است. وقتی این خبرنگار روایت می‌کند از خلال کلمات او فهمیده می‌شود مردی بسیار آزاده بوده است. دلیل دیگر من برای آزادگی وی وقتی است که مختار به کوفه آمد و همه قاتلان کربلا را دستگیر کرد، این فرد را به‌خاطر آزادگی‌اش رها کرد. به‌هرصورت علت اینکه برخی اخبار به‌دست ما نرسیده، همین منابع محدود است. ما نمی‌توانیم به منابعی که «گفته شده» و «می‌گویند» هستند اعتنا کنیم، بلکه باید موثق بدانیم اتفاقی افتاده یا خیر. اینکه آن فرد و حرفش اصالت دارد یا خیر اهمیت دارد. شخصا از گفتن مطالبی که حالت شک و تردید دارد، خودداری می‌کنم، چون بدون‌اطلاعات حرف زدن دیگر کافی است. درموضوع محرم مطلبی نوشته‌ام که تمام مفاسر مشهور را معرفی کرده‌ام.

درباره یاران امام‌حسین(ع) صحبت و تاکنون کتاب‌های زیادی نوشته شده و تبارشناسی و شخصیت‌شناسی کرده‌اند، اما درباره یارانی که کمتر درباره آنها اطلاعات به‌ما رسیده یا کمتر درباره‌شان صحبت می‌شود، حرف بزنیم. چقدر در کربلا تاثیرگذار بودند؟ چطور با امام‌حسین(ع) و عقیده‌اش آشنا شدند؟

اجازه بدهید به‌عنوان نمونه یک شخصیت را معرفی کنم. شخصیتی که می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم پیرمردی سالخورده‌ بود که در اثر حوادث مختلف چشمان خود را نیز از دست داد.

او عبدالله بن عفیف ازدی است؛ عضو یکی از قبیله‌های معروف کوفه که اکثرا طرفدار امام‌علی(ع) بودند. او در دو جنگ معروف که در کوفه در زمان امیرالمومنین(ع) رخ داد چشمان خود را از دست داد؛ یکی در جنگ جمل و دیگری در جنگ صفین. در جنگ صفین ابروی او ضربه خورد و به‌مرور ایام تنها چشمی که داشت نیز نابینا شد. عبدالله بن عفیف ازدی از آن به‌بعد معمولا خانه‌نشین بود و هر روز در مسجد کوفه حاضر می‌شد و نمازهای خود را آنجا می‌خواند. وقتی ماجرای کربلا رخ داد و خاندان امام‌حسین(ع) را از کربلا به کوفه آوردند، عبیدالله ابن زیاد که آن زمان از طرف یزید پسر معاویه حاکم کوفه بود، فراخوان داد مردم در مسجد جمع شوند.

او می‌خواست خبر پیروزی خود را اعلام کند. مردم در مسجد کوفه جمع شدند تا بفهمند چه خبر شده است. آنجا وقتی ابن‌زیاد به مسجد آمد و روی منبر رفت، گفت: «ستایش می‌کنم خدایی را که حق و حلال را آشکار و امیرالمومنین یزید ابن معاویه و گروه او را پیروز کرد و دروغگو حسین بن علی و پیراونش را کشت.» وقتی صحبت به اینجا رسید عبدالله بن عفیف ازدی که یک آزاده ضد ظلم‌وستم بود، نتوانست تاب بیاورد و بلافاصله بلند شد و جواب ابن‌زیاد را داد. به او گفت: «‌ای پسر مرجانه! –به این دلیل پسر مرجانه می‌گفتند که وقتی در میان اعراب می‌خواستند کسی را تحقیر کنند به نام مادرش او را می‌خواندند- دروغگو تو و پدرت و یزید و پدرش هستید که شما را والی کردند. ای پسر مرجانه! آیا فرزند پیامبر را می‌کشید و چنان راستگویان سخن می‌رانید؟»

ابن‌زیاد او را خواست و نگهبانانش او را دستگیر کردند. عبدالله بن عفیف از افراد قبیله خود کمک گرفت. آنها که در مسجد حاضر بودند هجوم بردند و او را از چنگال افراد عبیدالله نجات دادند و به خانه‌اش بردند، ولیکن عبیدالله شبانه افرادی را فرستاد که پیرمرد را نزد او ببرند، سپس او را کشت؛ ابن‌زیاد دستور داد در باتلاقی به دار آویخته شود. این بود ماجرای عبدالله بن عفیف ازدی که به‌صورت خلاصه بیان کردم. وقتی شمشیر کشیدند و دستگیرش کردند، او و دخترش تنها در خانه زندگی می‌کردند. دخترش به او خبر آمدن افراد ابن‌زیاد را داد، ولی عبدالله گفت مهم نیست، شما فقط شمشیر را به‌من بده.

او جلوی در خانه محاسبه کرد از چه سمتی ممکن است آنها بیایند، شمشیر را به آن سمت چرخاند و با آنها مبارزه کرد،اما سرانجام دستگیر شد. عبدالله یکی از افراد پس از واقعه کربلاست که بلافاصله یکی، دو روز بعد از واقعه دستگیر شد و اینچنین کشته شد.

 تاریخ درباره تعداد و هویت این افراد صحبت کرده است؟ کسانی که پیش یا پس از واقعه عاشورا شهید شدند.

بله، چند فرد مهم از نظر شخصیتی داریم، ولی در کربلا زیاد از آنها یاد نمی‌شود. کسانی که شهید شدند، یعنی از ابتدای قصه امام‌حسین(ع) تا زمانی که خاندان ایشان به مدینه برمی‌گردند تعدادی دستگیر و کشته می‌شوند که در جنگ هم شرکت نداشتند و به‌صورت گمنام باقی مانده‌اند.

تنها کسی که قدری از آن بیشتر تجلیل می‌کنیم مسلم ابن عقیل است که در کوفه قبل از ماجرای کربلا کشته شد، یعنی وی هشتم ذی‌الحجه در کوفه شهید شد. افراد دیگری هم اینچنین بودند که قبل از واقعه یا بلافاصله بعد از واقعه توسط ستمگران کشته شدند که اینها جزء حق‌طلبان محسوب می‌شوند. افرادی بودند که توانستند محاصره کوفه را بشکنند و همراه دو، سه نفر به یاران امام‌حسین(ع) بپیوندند. زمانی که امام(ع) به‌سمت کوفه می‌آمد، عبیدالله ابن‌زیاد به کوفه وارد شد و دستور داد کوفه محاصره نظامی شود تا کسی حق ورود و خروج نداشته باشد. اگر کسی می‌خواست خارج شود، دستگیر می‌شد.

فیلم «سفیر» که آقای قریبیان در آن بازی کرده، ماجرای یکی از این افراد را نشان می‌دهد که از یاران امام‌حسین(ع) بود و می‌خواست پیام ایشان را برساند. در فیلم قیس بن‌مسهر گفته شد ولی قَیس بن مُسْهر است. در آن فیلم چون به آن تلفظ او را صدا زدند، الان نمی‌توان این را اصلاح کرد. از این موارد داریم که بسیار مهم هستند و نقش‌های کلیدی هم داشته‌اند.

 * نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار