به گزارش «فرهیختگان»، صادق امامی، دبیرگروه بینالملل طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: دولت لبنان استعفا کرد. «حسان دیاب»، نخستوزیر لبنان دیروز و پس از چهارمین استعفا در واکنش به انفجار سهشنبه هفته گذشته، موضوع استعفای دولت را با «میشل عون»، رئیسجمهوری در میان گذاشت. روز یکشنبه وزرای اطلاعرسانی و محیطزیست و دیروز وزرای دادگستری و دارایی استعفای خود را تقدیم نخستوزیر کردند تا دولت پیش از آنچه احتمال آن میرفت، کنارهگیری کند. اگرچه ظاهرا دولت دیاب را انفجار سهشنبه گذشته بیروت سرنگون کرد اما درواقع این انفجار، پروژه جریان مخالف دولت (14 مارس) برای سقوط دولت را تسریع کرد.
دولت دیاب، دوشنبه هفته گذشته و با استعفای «ناصیف حتی»، وزیر امور خارجه در سراشیبی سقوط قرار گرفت و انفجار مشکوک یک روز بعد در حکم سوخت موشک این طراحی بود. در 3 دهه گذشته در لبنان، دولتها به دلایل بسیار سادهتر از اتفاقات چند روز گذشته به پایان خود سلام کردند. یک نمونه ترور رفیق حریری، نخستوزیر اسبق لبنان بود که منجر به سرنگونی دولت عمر کرامی شد. اینبار اما جریان ضدمقاومت 14 مارس (سعد حریری، سمیر جعجع و ولید جنبلاط) در راس عملیات علیه دولت بودند و در روزهای گذشته نیز تلاش کردند با متهمکردن حزبالله، علاوهبر اینکه نقش دولت قبل و افراد همسو با خود را در حادثه اخیر کتمان کنند، دولت را سرنگون و خود بهعنوان آلترناتیو سر کار بیایند. بر همین مبنا نیز روز گذشته «ولید جنبلاط»، رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان گفته بود دولت حسان دیاب باید ساقط و اعضای کابینه محاکمه شوند. او سرنگونی دولت را یک پیروزی بزرگ خوانده است.
با سقوط دولت، لبنان وارد یکی از پیچیدهترین دوران خود خواهد شد. بیش از 200 نفر کشته و چندهزار نفر زخمی شدهاند، نیمی از بندر بیروت از بین رفته و برآوردها از خسارت 3 تا 5 میلیارد دلاری حکایت دارند. بزرگی این رقم زمانی قابل درک است که بدانیم حسان دیاب همین چندماه پیش اعلام کرده بود لبنان توان پرداخت بدهی یکمیلیارد و 200 میلیون دلاری خود را ندارد. لبنان در شرایطی قرار ندارد که سقوط دولت و روی کار آمدن دولتی دیگر اوضاع را تغییر دهد. حتی با روی کار آمدن دولت 14 مارسیها و بازگشت حریری نیز بدهی 120 میلیارد دلاری لبنان که نزدیک به 2 برابر تولید ناخالص ملی این کشور است، تسویه نخواهد شد. فساد نهادینهشده لبنان را در باتلاقی گرفتار کرده که دستوپازدنهای احزاب برای کسب قدرت، آن را بیشتر بهسمت نابودی میکشاند.
حزب المستقبل به رهبری حریری و حامیان عربی و غربیاش تلاش میکنند از بستر این انفجار، حزبالله و مقاومت را در لبنان نشانه بگیرند و این گروه را ابتدا در میدان سیاست و پس از آن در میدان نظامی تضعیف کنند. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در این اوضاع آشفته و آنارشی شکلگرفته در کف خیابانهای لبنان، قدرت به آسانی به گروهی واگذار شود. لبنانیهای خسته از دههها فساد سازمانیافته، بیش از دولت، بهسمت بیدولتی یا همان دولت هیچکس گام برخواهند داشت و اگر جریان 14 مارس، سوءاستفاده از وضع فعلی برای تسویهحسابهای سیاسی را کنار نگذارد، لبنان استعداد بازگشت به سالهای جنگ داخلی و دههها هرجومرج را دارد. این دقیقا همان چیزی است که آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی بهدنبال آن هستند. باید با نگرانی تحولات لبنان در روزهای آینده را دنبال کرد و بهطور حتم هوشیاری سیدحسن نصرالله در این میان، میتواند بسیاری از فتنهها را کور کند.