تاریخ : Sun 09 Aug 2020 - 12:40
کد خبر : 44269
سرویس خبری : نقد روز

بازی کرونا در میادین نفتی

بررسی سناریوهای مختلف اقتصادی برای مقابله با همه‌گیری کرونا

بازی کرونا در میادین نفتی

می‌توان مطمئن بود که در پایان بحران کرونا، گزینه‌های سیاسی دولت‌ها، هم ازنظر همکاری‌های بین‌المللی و هم ازجهت اهمیتی که به ضروریات انتقال داده می‌شود، برای چندین سال وضعیت جهان فردا را تعیین خواهدکرد.

  به گزارش «فرهیختگان»، بحران کووید-19 به‌وضوح تاثیر چشمگیری بر دنیا داشته و مسیر آن در مرحله کنونی غیرقابل پیش‌بینی است. درنتیجه، عدم اطمینان فاحش درخصوص آنچه پیش‌رو قرار گرفته، می‌تواند توانایی رهبران کسب‌وکارها را جهت اتخاذ اقدامات استراتژیک فلج کند. اتخاذ سیاستگذاری‌های عمومی ـ برای مثال مداخلات مالی و زمان‌بندی بازگشایی مجدد اقتصادهای محلی ـ اغلب مبهم است. آیا با تشدید ناآرامی‌های اقتصادی، ناآرامی‌های اجتماعی نیز افزایش می‌یابد؟ پاسخ به این سوالات و سوالات بیشتر از اهمیت ویژه‌ای برای محیط کسب‌وکار برخوردار خواهد بود، البته پاسخ سوالات تا حد زیادی ناشناخته و اساسا ارائه پیش‌بینی‌ها ناممکن است. با این‌حال، عاجز ماندن و عدم انجام اقدامات لازم در این شرایط گزینه مناسبی نخواهد بود. درحقیقت، درحال حاضر انجام اقدامات مقابله‌ای در طول این بحران، مهم و حیاتی خواهد بود. تحلیل‌های کارشناسی مجامع بین‌المللی نشان داد شرکت‌هایی که برای مثال، در بحران مالی سال‌های 2008 و 2009 از همان ابتدا شروع به واکنش و برقراری ارتباط با سرمایه‌گذاران کردند، به‌طور قابل‌توجهی عملکرد بهتری از شرکت‌هایی داشتند که منتظر ماندند تا رکود کامل اتفاق بیفتد. بنابراین چگونه یک اقتصاد می‌تواند در زمان عدم اطمینان گسترده و وقوع تغییرات مداوم، بازیگر پیشرو در بازار باشد؟ در این‌خصوص، نکته کلیدی این است که برنامه زمانی حل بحران به مراحل قابل‌مدیریت تقسیم‌بندی شود.  دوره اخیر ورشکستگی کسب‌وکارها، یک دوره انتقال یا گذار است که تا زمان تحت‌کنترل قرارگرفتن شیوع بیماری به طول می‌انجامد و فضای جدیدی به‌دنبال آن خواهد آمد. سپس رهبران باید سناریوهایی بسازند و با نظارت بر انواع شاخص‌های مبتنی‌بر زمان واقعی، سناریوها را به‌طور مرتب به‌روزرسانی کنند تا به‌عنوان مبنایی برای تصمیم‌گیری استفاده شود. همچنین زیرساخت‌های موقت مدیریت بحران نیز از ضروریات هر بنگاه اقتصادی است. در این یادداشت که در شماره مردادماه «خبرنامه انرژی» معاونت پژوهش‌های تولیدی و زیربنایی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی منتشر شده، به اختصار سناریوهای متصور برای برون‌رفت از بحران کرونا از منظر اقتصاد انرژی و اثر آن بر بازار نفت بررسی شده است.

سناریوهای پیش‌روی اقتصاد جهانی

پس از یک‌دهه رشد اقتصادی نسبتا پایدار و ایجاد تغییراتی در اصول و ساختارهای مربوط به تحلیل شاخص‌های بخش انرژی، در سال 2020 میلادی نقطه‌عطف قابل‌توجهی همراه با رکودهای عمیق در بیشتر روندهای جاری در بازارهای دنیا نمایان شد. اما سوالی که پیش می‌آید این است که پس از سال 2020 میلادی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ صرف‌نظر از اینکه امسال از نظر فعالیت اقتصادی یا انرژی و سیاست‌های اقلیمی در چه شرایطی قرار داریم، آیا به وضعیت قبلی بازخواهیم گشت؟ درمقابل آیا در این انتقال فرآیندها، شتابی مشاهده خواهیم کرد؟ آیا همکاری بین‌المللی بازگشت سودمندی را تجربه خواهد کرد؟ یا آیا ادامه روند نزولی که در سال‌های اخیر مشاهده شده را خواهیم دید؟ در چند سال آینده یعنی تا سال 2030، تلفیق دو راه‌حل همکاری بین‌المللی و یکجانبه‌گرایی به چهار سناریوی احتمالی منجر خواهد شد. هریک از این سناریوها از انسجام درونی و منطقی قوی برخوردار بوده و در عین‌حال با سه سناریوی دیگر بسیار متعارض است. امروز نمی‌توان احتمال وقوع هریک از این سناریوها را برآورد کرد. تنها چیزی که می‌توان گفت، محتمل بودن وقوع هر چهار سناریو است. در جدول روبرو سناریوهای یادشده به‌اختصار ارائه شده است و در ادامه درخصوص هریک از سناریو‌ها به تفکیک توضیحاتی ارائه خواهد شد.

سناریوی اول:

بازگشت به وضع موجود + کاهش جهانی‌سازی= «هرکس برای خودش»

این سناریو متشکل از پیگیری کاهش جهانی‌سازی و تلاش برای بازگشت به وضع موجود است. می‌توان آن را سناریوی «هرکس برای خودش» نامید. در این سناریو، دولت‌ها به‌جای حرکت در راستای سازماندهی مجدد یا حتی ایجاد تفاوتی ساده پس از بحران، بر منافع کوتاه‌مدت و مستقیم خود تاکید دارند و لذا اولویت‌های خود را تقویت می‌کنند. هدف ایالات‌متحده، ازسرگیری تعارض صنعتی و تجاری با چین است. برای سایر کشورها، هدف، مقابله با روند جهانی‌سازی است که به‌نظر می‌رسد عناصر بی‌ثبات‌کننده آن بیش از مزیت‌هایی است که کاهش قیمت تمام‌شده محصولات و خدمات به همراه دارد. هدف از واکنش اقتصادی به این بحران، حفظ رشد اقتصاد ملی با سریع‌ترین روند ممکن است.  بنابراین الگوی این هدف، بهبود وضعیت اقتصادی با نمودارV شکل و سریع خواهد بود و در این‌خصوص بر بقای فعالیت‌های فعلی، به‌دور از ملاحظات زیست‌محیطی و حتی تجدیدنظر در سیاست‌های حمایتی کنونی تاکید می‌شود، بنابراین در بخش انرژی، گزینه پیش‌رو ارتقای راه‌حل‌های با هزینه کمتر است. در کوتاه‌مدت راه‌حل‌های مبتنی‌بر سوخت‌های فسیلی ترجیح داده می‌شود، عمدتا به‌دلیل آنکه رکود بخشی از اقتصاد جهان به‌شدت قیمت این انرژی‌ها را کاهش داده است. مصرف نفت به‌دلیل آغاز به‌کار بخش حمل‌ونقل و همچنین تولید انرژی از زغال‌سنگ در آسیا مجددا از سر گرفته می‌شود. ازطرفی، این بحران ممکن است توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار دهد.  طبق اعلام آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) عدم قطعیت‌ها و دشواری‌های تامین مالی ممکن است توسعه پروژه‌های جدید در این زمینه را محدود کند؛ حتی پیش از این بحران نیز دولت‌های متعددی درحال برنامه‌ریزی برای اصلاح و بعضا کاهش کمک به طرح‌های انگیزشی برای پروژه‌های تجدیدپذیر بودند. به‌طور کلی، در هر دو گروه کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده انرژی، فعالیت‌های کربن‌زا و به‌اصطلاح خاکستری (مانند زغال‌سنگ، نفت، گاز) به‌عنوان ابزاری برای کاهش هزینه انرژی و احیای اقتصادی استفاده می‌شود. بهبود شرایط به‌صورتV شکل امکان‌پذیر است، اما در میان‌مدت به‌دلیل موج دوم بحران سلامت و هم به‌علت عدم تناسب میان عرضه و تقاضا در بازار کالا احتمال بازگشت وجود دارد. این عدم تناسب می‌تواند موجب ایجاد شوک‌های قیمتی شود؛ که در این‌صورت با یک الگوی بهبودW شکل و افزایش بی‌ثباتی مواجه خواهیم شد.

سناریوی دوم:

بازگشت به وضع موجود + همکاری = «نجات کل کشتی»

سناریوی دوم مبتنی است بر همکاری بین‌المللی با هدف اجتناب از رکود و ورشکستگی بسیاری از دولت‌های شکننده یا ضعیف. باتوجه به ضرورت نجات اقتصاد، تقاضا برای گذارهای (تحولات) زیست‌محیطی کاهش یابد یا تا حد زیادی به‌دست فراموشی سپرده خواهد شد. این سناریو را می‌توان سناریوی «نجات کل کشتی» نامید. بحران جاری، یک بحران جهانی گسترده و قابل‌قیاس با رکود بزرگ دهه1930 است که صندوق بین‌المللی پول(IMF ) از آن تحت عنوان بحران تعطیلی بزرگ همراه با کاهش سه‌درصدی تولید ناخالص داخلی در سطح جهان در سال 2020 یاد می‌کند. پیامد اصلی گسترش این موضوع، ممکن است منجربه ورشکستگی بسیاری از دولت‌های ضعیف، شکننده و بدهکار در سطح جهان شود، بنابراین انجام مذاکرات مجدد و طرح استمهال بدهی‌ها ازسوی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. همچنین از دیدگاهی نزدیک‌تر به مکتب اقتصادی کینز، می‌توان با افزایش نقدینگی ازطریق تزریق سنگین حق برداشت‌های ویژه صندوق بین‌المللی پول، به تقویت و بهبود شرایط اقتصادی کمک کرد. نتیجه مورد انتظار، تثبیت اقتصادها و بهبود سریع فعالیت و تجارت است. این امر می‌تواند به یک الگوی بهبود Vشکل بینجامد یا حتی اگر پس از سال 2021 بازگشتی روبه جلو اتفاق بیفتد، این الگو می‌تواند به‌صورت Z شکل باشد. ولی این نوع روش بهبود اقتصادی، ممکن است به توسعه پایدار و کاهش سرعت فرآیند گذار یا تحول انرژی منجر شود. درواقع نجات اقتصاد می‌تواند با تاکید بر بازگشت سریع به الگوهای مصرف پیش از بحران، با هدف حراست از کسب‌وکارهای مورد تهدید (ازجمله اتومبیل‌سازی، حمل‌ونقل هوایی، گردشگری و غیره) و سرمایه‌گذاری در صنایع بالغ بینجامد.

سناریوی سوم:

کاهش جهانی‌سازی + گذار یا تحول = «بازگشت به قلمرو»

تلفیق کناره‌گیری از جهانی‌سازی و گذار زیست‌محیطی به سناریوی سوم (S3) می‌انجامد. سناریو به‌معنای تجدیدنظر در فعالیت‌های اقتصادی و تلاش برای خودمختاری بیشتر است. این سناریو «بازگشت به قلمرو» نام دارد. بحران ناشی‌از ویروس کرونا بخشی از یک روند اساسی در حمایت از فعالیت‌های انتقالی است. به‌دلیل ناتوانی در پیاده‌سازی همکاری‌های بین‌المللی قوی و همچنین به‌علت تمایل آشکار برای بازیابی درجاتی از حاکمیت به‌واسطه انتقال، این سناریو فرض می‌کند که هر دولت، قلمرو خودش را انتخاب می‌کند که برای تضمین گذار یا تحول زیست‌محیطی «بر نیروهای خودش تکیه کند». نتایج حاصل از کاهش مصرف و تمرکز مجدد بر فعالیت‌های صنعتی، پیاده‌سازی یک مدل کشاورزی جدید و برنامه‌ریزی منطقه‌ای است که شهرهای با اندازه متوسط را به شهرهای بزرگ اصلی ترجیح می‌دهد. پیاده‌سازی این مدل‌های جدید تولید و مصرف، خود مستلزم تحولات عمیق اجتماعی و اقتصادی است، لذا به بهبود سریع منجر نمی‌شود، بلکه به‌تدریج اجرایی خواهد شد.  الگوی بهبود در این سناریو، Uشکل و یا حتی با درنظر گرفتن کاهش رشد تولید ناخالص داخلی متعاقب آن، Lشکل خواهد بود. در این سناریو هدف اصلی، دیگر بهبود تولید ناخالص داخلی نبوده، بلکه سایر شاخص‌های رفاه مدنظر است. این سناریو ازلحاظ انرژی، کاهش قابل‌توجه در همه فعالیت‌های مرتبط با سوخت‌های فسیلی و آلاینده را به‌همراه خواهد داشت و توسعه درجات بالاتری از کارآیی، موتور رشد مصرف را به پویایی بسیار کمتری می‌رساند. توسعه زنجیره‌های کوتاه‌تر تولید و تدارکات، کاهش معنادار تقاضای حمل‌ونقل را امکان‌پذیر خواهد کرد. در این سناریو، انرژی‌های تجدیدپذیر (برای مثال پروژه گریترگرین) در قالب نامتمرکز خود نقشی اساسی در تامین و تدارکات بدون کربن ایفا می‌کنند.

سناریوی چهارم:

همکاری + گذار یا تحول = «پیمان سبز جدید»

سناریوی چهارم، تلفیقی است از بازگشت به همکاری‌های بین‌المللی به‌همراه تسریع در گذار زیست‌محیطی و انرژی. این همان سناریوی پیمان سبز اروپا است که باتوجه به شرایط جدید پیش‌آمده به سناریوی «پیمان سبز جدید» منجر خواهد شد. شوک ناشی‌از ویروس کرونا و آگاهی از مخاطرات حاصل از بحران‌های جهانی (تغییرات اقلیمی یا ویروس) حداقل ما را نسبت‌به برخی بازیگران اصلی جامعه بین‌الملل هوشیار می‌کند.

آنها خودشان را برای تجدید ساختار موسساتی چندبعدی با هدف توسعه پایدار، صیانت از تنوع زیستی، سرمایه‌گذاری‌های سبز و کربن‌زدایی از سیستم‌های انرژی سازماندهی می‌کنند. درکی مشترک میان توافق «پیمان سبز» اروپا و اقدامات چین با برنامه‌های موسوم به «زیرساخت جدید» و پروژه یک کمربند یک جاده (OBOR) درحال شکل‌گیری است. بنابراین پیمان‌های سبز جدید و هماهنگ‌شده، با درنظرگرفتن درس‌های برگرفته از این بحران درباره موضوعات مرتبط با امنیت و محدودیت‌های حمایت از محیط‌زیست منعقد می‌شوند. اجرای این سرمایه‌گذاری‌ها به اندازه‌ای سریع است که از رکود مستمر جلوگیری می‌کند.

متغیر مصرف، عمدتا مرتبط با محصولات سبز است، درحالی‌که متغیر سرمایه‌گذاری مولفه قدرتمند رشد به‌شمار می‌رود، بنابراین چنانچه اثر سرریز اقتصادی به‌سرعت و مبتنی‌بر منطق بازسازی و رشد سبز آزاد شود، روند بهبودU شکل و حتیZ شکل را شاهد خواهیم بود. این سناریو به اهمیت تغییرات معنادار در الگوهای مصرف و بهره‌وری انرژی به‌خصوص در بخش حمل‌ونقل اشاره دارد. اما فرآیند بازسازی سیستم‌های انرژی که در این سناریو مطرح شده، اقدامی بسیار بلندپروازانه است و مستلزم بسیج تمام نوآوری‌ها برای توسعه فناوری‌های کم‌کربن خواهد بود. در این میان، باید توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر (حتی به‌صورت مدل‌های نامتمرکز یا بزرگ مقیاس و شبکه متصل) را بسیار مهم دانست.

در این سناریو، آینده انرژی هسته‌ای کماکان در هاله‌ای از ابهام است، ولی به‌دلیل قابلیت تولید کربن‌زدایی که دارد، در برخی کشورها ممکن است جایگزین شود. براساس این‌گونه وضعیت‌های احتمالی در آینده، می‌توان فرضیاتی جدید درباره بهبود شرایط و رشد اقتصادی جهان مطرح کرد. طی نیم‌قرن اخیر، تمام این الگوها در مقاطع زمانی مختلف ازجمله در خلال بحران‌های نفتی دهه1970، بحران مالی دهه1990، بحران بدهی خانوار سال2008 در ایالات‌متحده و به‌تبع آن بحران بدهی حاکمیتی اروپا مشاهده شده‌اند.

پیامدهای مرتبط با قیمت و بازار نفت

یکی از پرسش‌هایی که درباره آینده مدل‌های یادشده به ذهن متبادر می‌شود، در ارتباط با قیمت سوخت‌های فسیلی در هر یک از افق‌های زمانی متفاوت است. در شرایطی که چنین نااطمینانی‌های عمیقی وجود دارد، پیش‌بینی کردن قطعا کاری پرریسک است. تنظیم پویای عرضه و تقاضا در بازارهای بین‌المللی کلید تغییرات مثبت یا منفی، منظم یا نامنظم قیمت‌ها در آینده خواهد بود. این تنظیمات به پویایی تقاضا، اقتصاد، عرضه نفت اوپک، غیراوپک و تولید نفت نامتعارف بستگی خواهد داشت. در نمودار روبرو روند عرضه و تقاضای جهانی نفت از سال 2015 تا ابتدای آغاز شیوع ویروس کرونا و همچنین پیش‌بینی روند احتمالی آن تا پایان سال2021 میلادی توسط اداره اطلاعات انرژی ایالات‌متحده آمریکا (EIA) ارائه شده است.

درمورد قیمت‌های نفت پس از سال 2021، می‌توان اصطلاحا به «نمودار حلزونی» اشاره کرد که مشاهده بیش از 50سال روابط میان قیمت‌های نفت و تولید اوپک را امکان‌پذیر می‌کند. این روابط پیچیده است و نمودار ذیل مراحل ارزش‌گذاری کمتر و بیشتر از قیمت را حول یک خط روندی که با قیمت منصفانه یا قیمت تعادلی پویای تولید نفت اوپک همبستگی دارد، نمایش می‌دهد.

این تولید به‌لحاظ حسابداری برابر است با تولید جهانی منهای تولید کشورهای غیراوپک. برای روشن شدن سیر تکامل آن، بررسی پویایی نسبی تقاضای جهانی ضروری خواهد بود که اساسا در کوتاه‌مدت به رشد اقتصادی و عرضه کشورهای غیراوپک که به (عوامل اقتصادی هزینه متغیر ذخایر «حاشیه‌ای» غیرقراردادی در ایالات‌متحده) و عوامل سیاسی (سیاست تولید بازیگران عمده نظیر روسیه) وابسته است. در اوج این بحران جهانی، براساس اعلام اوپک، آمادگی کاهش تولید نفت تا 10میلیون بشکه در روز وجود دارد. در میان‌مدت، با فرض کاهش تقاضا نسبت‌به تولید نفت اوپک بین 10میلیون بشکه در روز (بهبود U یا Lشکل) تا پنج میلیون بشکه در روز (بهبودV شکل) می‌‌توان قیمت‌هایی در بازه 30 تا 50 دلار را برای چندین سال متمادی انتظار داشت.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 به‌طور قطع نمی‌توان آینده بازار نفت را روشن متصور کرد. اولا هنوز بحران جهانی بهداشت پایان نیافته است. محتمل‌ترین فرضیه آن است که همزمان با انتظار برای کشف واکسن ویروس کرونا و درکنار مجموعه‌ای از پیامدهای ناشی از بیماری کووید-19 و امواج جدیدی از گسترش این بیماری، روند اقتصادی کشورها ادامه یابد. نظرات بی‌شماری به شیوه‌های مختلف در همه رسانه‌ها بیان شده و لذا اقتباس چشم‌اندازی شفاف از این نظرات درخصوص آینده دشوار است. در هرحال، می‌توان مطمئن بود که در پایان این بحران، گزینه‌های سیاسی دولت‌ها، هم ازنظر همکاری‌های بین‌المللی و هم ازجهت اهمیتی که به ضروریات انتقال داده می‌شود، برای چندین سال وضعیت جهان فردا را تعیین خواهدکرد. براساس گزارش ماه ژوئن اداره اطلاعات انرژی آمریکا، درمورد قیمت‌های نفت پس از سال2021، با مشاهده بیش از 50سال روابط میان قیمت‌های نفت و تولید اوپک می‌توان شاهد پیچیدگی روابط و فرمولاسیون‌های ارزش‌گذاری قیمت و تعادل عرضه و تقاضای بازار نفت بود. بنابر نتایج یافته‌های گزارش مذکور پیش‌بینی شده که قیمت‌های جهانی نفت برای چندین سال متمادی، در بازه 30 تا 50 دلار باقی بماند.