به گزارش «فرهیختگان»، سریال «آقازاده» با انتخاب اسمش از همان اول تکلیفش را با مخاطب روشن میکند. آقازادگی اگر تا دو سه دهه پیش وجه مثبتش غالبتر بود اما بهمرور بار منفیاش بیشتر شد و رسید به امروزی که شاید اگر به جوانی بگویی آقازاده، ممکن است به او حتی بربخورد. پس نویسنده موضوع اصلی سریال را جذاب و جنجالی انتخاب کرده و بسیاری منتظر بودند ببینند که قرار است چه افشاگریهایی در آقازاده شود. حامد عنقا که در کارنامهاش طراحی و نوشتن آثاری مانند فصل اول و دوم قلب یخی، پدر، بر سر دوراهی و تنهایی لیلا دیده میشود در آقازاده بهعنوان نویسنده و تهیهکننده حضور دارد و اینبار هم سراغ زوج محبوبش در کارگردانی یعنی بهرنگ توفیقی رفته است. زوج عنقا-توفیقی که تا قبل از آقازاده، مجموعههایی مانند پدر، انقلاب زیبا و بر سر دوراهی را در تلویزیون ساخته بودند حالا با سرمایه سازمان اوج به شبکه نمایش خانگی آمدهاند تا در فضایی بازتر حرفهایشان را بزنند. حرفهایی که ممکن است بعضیشان حذف شوند و حتی باعث دلخوری مسئولان هم بشوند.
تا الان 6 قسمت از این مجموعه 24 قسمتی توزیع شده و در همین مدت کوتاه، کم حاشیه نداشته است. از شباهتهای کاراکترها به مقامات دولتی گرفته تا سانسور برخی سکانسها ودیالوگها. اما نکته اصلی درباره این مجموعه، واکنشهایی بوده که از سوی افراد مختلف نسبت به آن بهوجود آمده است. واکنشهایی که باید منتظر ماند و دید که آیا این سریال تا قسمت آخر اجازه توزیع و پخش پیدا میکند یا خیر؟
سازمان اوج و شبکه نمایش خانگی
در شرایطی که سرمایهگذاران بهدلیل وجود فضای بازتر شبکه نمایش خانگی نسبت به تلویزیون سراغ آن میروند، حضور سازمان اوج در شبکه نمایش خانگی که پیشتر در حوزه سینما و تلویزیون فعال بود جالب توجه بود. تولیدات سازمان اوج نشان داده که آنها نه بهدنبال نمایش زندگیهای لاکچری هستند و نه رنگ و لعاب بیشتر صورت بازیگران. از آزادیهایی که در شبکه نمایش خانگی فعلا وجود دارد قطعا آزادی انتخاب موضوع بیشتر بهدرد سازمان اوجیها میخورده که حاضر به سرمایهگذاری مشترک در این بخش شدهاند. البته موضوعاتی که در این 6 قسمت دیدیم چیزهایی نبودند که از رسانه ملی قابل پخش نباشند و با اندکی درایت و سعهصدر میتوانست در همین کویر سریالهای خوب شاهد پخش سریال آقازاده از تلویزیون باشیم. این سریال و برخی سریالهای دیگر نمایش خانگی با کمی تغییر میتوانستند و میتوانند برای همه مردم ایران پخش شوند بهشرطی که کمی از برخی نگاههای اشتباه بعضی از مسئولان دولتی و صداوسیما کاسته شود. به هر حال سازمان اوج با جمع کردن تعداد زیادی بازیگر مطرح که اکثرشان در دهههای گذشته ستاره بودند و یک قصه جنجالی و نسبتا به روز سریالی را حمایت مالی میکند که هر قسمتش با وجود ضعفها و کاستیهایش میتواند نگاه کنجکاو مردم و مقامات را بهسوی خود جلب کند.
خوبِ خوب، بدِ بد
حامد عنقا پس از 9 سال مجدد به شبکه نمایش خانگی برگشته است. اولین بار و در دوران آغاز فعالیت نمایش خانگی عنقا با کارگردانی محمدحسین لطیفی، مجموعهای پرستاره را ساختند و در و دیوار خیابانها پر شده بود از تبلیغات سریال قلب یخی. سریالی که البته عاقبتبخیر نشد و درگیر مشکلاتی شد، اما در مجموع مورد توجه مردم قرار گرفت. حالا و با کسب تجربیات بیشتر در تلویزیون، عنقا مجددا به شبکه نمایش خانگی برگشته و خودش اثری را نوشته و تهیه کرده که حتما میدانسته آب در خوابگه مورچگان ریخته و پیش از ضبط اولین پلان، خودش را آماده شنیدن و دیدن بازخوردهای خیلی خوب یا خیلی تند کرده بوده است. سریال آقازاده بیتعارف قابل دیدن است و حرفهای درستی هم میزند، اما نکته اصلی اینجاست که یا عنقا نخواسته که از ظرفیت بزرگتر کار در شبکه نمایش خانگی استفاده کند یا سرمایهگذار چنین نیازی را ندیده است. انتخاب کاراکتر مشابه سریال «پدر» برای آقازاده با هر دلیلی باشد نتیجهاش برای مخاطب نهایتا یک نیشخند است و نه چیز بیشتری. استفاده مجدد از خانواده و حتی همان فضای خانه حامد در سریال پدر اگر بهعنوان یک المان هم بوده باز هم قابل پذیرش نیست. چندین دهه است که مشکل اصلی اکثر سریالها و حتی فیلمهای سینمایی ما این است که آدمهای خوبش کاملا معصوم هستند و پاک و آدمهای بدش حتی در کودکیشان هم قاتل و بد بودهاند. حتی در سریالهایی که در نمایش خانگی هم ساخته میشود این معضل وجود دارد. آقازاده، قصه آقازادههایی که دو روی یک سکه هستند. احتمالا در میان مسئولان کشور، آقازادههایی هستند که بدون حمایت و استفاده از نام پدرشان، درحال گذراندن زندگیشان هستند اما ساختن یک دنیای سیاه و سفید برای آقازادهها خروجی مناسبی نخواهد داشت.
حامد (با بازی سینا مهراد) و نیما (با بازی امیر آقایی) دو روی سکه آقازاده خوب و بد هستند. سکههایی که ظاهرا بهواسطه رفتار پدرانشان سرنوشتشان تغییر کرده است، اما مساله اصلی اینجاست که حامد بهصورت کلیشهای خوب است و نیما هم شبیه به همه آدمهای بد سریالهاست. الحمدلله تعداد زیادی آقازاده دور و برمان در فضای مجازی و واقعی هستند و به راحتی میتوان رفتارهای حامد و نیما را با آنها مقایسه کرد. تنها یکچهارم مجموعه آقازاده را دیدهایم و احتمالا باید در آینده شاهد قسمتهای جذابتری از آن باشیم، اما تکیه بر یک خانواده به اسم «تهرانی» و معرفی آن در «پدر» و «آقازاده» بهعنوان نماد خیر در کارهایی که عنقا نوشته شاید از جنس «مشرقی»های فریدون جیرانی باشد، اما باید قبول کرد که به کلیت سریال کمکی نکرده است و حتی نقش کلیشهای شریفه (با بازی لعیا زنگنه) و حاج رضا تهرانی ( با بازی امین تارخ) ریتم سریال را نسبت به فضاهای سیاسی و اقتصادی انداخته است.
در آقازاده شاهد بازی درخشان و شگفتآوری از سوی بازیگرانش نیستیم. امیر آقایی و سینا مهراد همانهایی هستند که در اکثر کارهایشان دیدهایم. کامبیز دیرباز و امین حیایی متفاوتتر از قبل ظاهر شدهاند و پردیس عابدینی (در نقش راضیه) هم در اولین حضورش قابل قبول بازی کرده است. از مدل بازی مهدی سلطانی و نیکی کریمی هم در گذشته کم ندیدهایم. نقشها پیچیدگی خاصی ندارد و احتمالا حرفی که نویسنده و کارگردان میخواستهاند بزنند مهمتر از فرم سریال بوده است. حرف زدن از فسادهای سیاسی و اقتصادی حتما جسارت میخواهد و دردسرهای زیادی هم برای گویندگانش دارد. در این فضا که تهیهکنندگان و کارگردانان ترجیح میدهند که با هر وسیلهای فقط سود بیشتری بهدست بیاورند و برایشان مسئولیت اجتماعی اهمیتی ندارد، سراغ چنین موضوع حساسی رفتن، قابل تقدیر است و ستودنی. کار توفیقی و عنقا همان آرزویی است که سالها در سینما و تلویزیون داشتهایم. یعنی واکنش مناسب و بهموقع به اتفاقات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در کشور میافتند.
یکی از نقدهایمان همیشه این بوده که چرا در کشورهای دیگر، مسائل روزشان بهسرعت و صحیح تبدیل به یک اثر سینمایی قوی میشود، اما در جامعه ما از کنار حوادثی چون کشتن همسر توسط یک مسئول، فرار مقامات و فرزندانشان به خارج از کشور و... بهسادگی عبور میکنند و نادیدهاش میگیرند. حالا این اتفاق افتاده و فارغ از کیفیت فرمی و محتواییاش، باید آن را به فال نیک گرفت و منتظر کارهای قویتر بعدی ماند و از چنین آثاری حمایت کرد تا راه برای کارگردانها و تهیهکنندگان دیگر هموار شود و سانسورچیها هم تحمل بیشتری از خودشان نشان بدهند.
امین تارخ، بازیگر نقش حاجرضا:
عادتمان دادند به دیدن آقازادههایی که پاکدست نیستند
شاید عادت کردیم یا ما را عادت دادهاند که آقازاده حتما شخصی است که پاکدست نیست و اهل سوءاستفاده از موقعیت پدر بوده. یک بار منفی با خود دارد و بهما هم منتقل میکند. اما خوشبختانه در این سریال عکس آن هم ثابت میشود. برخلاف آقازادههایی با آن خصوصیات منفی، آقازادههایی هم پیدا میشوند که پاکدست و سالمند. بهنظرم تعبیری که ما باید از یک آقازاده داشته باشیم، توسط خودشان بهما نشان داده میشود؛ اگر منفی باشند، شخصیت منفی و اگر مثبت باشند، شخصیت مثبت آنها بیشتر دیده میشود. (لینک)
قصه آقازاده و شخصیتهایش از کجا میآیند؟
در «آقازاده» ماجرا پیرامون چند قصه فساد سیاسی، امنیتی و اقتصادی است که درهمتنیده شده و داخلی بودن شخصیتهای فیلم برای مخاطب، پیگیری آن را جذابتر کرده است. اما آنچه بیشتر از همه کنجکاوی مخاطبان را برانگیخته پیدا کردن پروندهها و شخصیتهای مابهازای بیرونی سریال است؛ چیزی که میشود با گزارهها و نشانههای این 6 قسمت تا حدودی به آنها دست یافت. (لینک)
بازیگران آقازاده و پیشبینی «فرهیختگان»
فاسدان در سریال وقتی هیچ راه گریزی ندارند، به سراغ حاجحسن میروند؛ شخصیتی که از نسبتش با حامد مشخص است از مدیران ارشد نهادی است که او در آنجا خدمت میکند. اوست که در وقت گرفتاری نیما با وساطت دکتر بحری – پدر نیما - پرونده را دست بازپرسی آشنا میسپارد تا درنهایت نیما به قید وثیقه آزاد شود. جلوتر که میآییم مشخص میشود دکتر بحری روی حمایت او برای پست وزارت حساب کرده است و مراوداتشان بیشتر میشود. آن صاحبمنصب که جمشید هاشمپور نقش آن را بازی میکند، بیشباهت به چهره اکبر طبری که این روزها در دادگاه حاضر است و معاون اجرایی حوزه ریاست قوه قضائیه بوده که در مفاسد گستردهای دست داشته، نیست. (لینک)
گفتوگو با پردیس پورعابدینی، بازیگر نقش «راضیه»:
نمیخواهم با تکیه بر فضای مجازی و حواشی مطرح شوم
سریال «آقازاده» بزرگترین اتفاقی بود که میتوانست در زندگی من بیفتد. شاید بتوانم بگویم با حضور در این سریال بزرگترین آرزوی من آن هم در اولین گام بازیگری برآورده شد. با این حال نمیخواهم در همین مرحله باقی بمانم. دوست دارم انتخابهای بعدی هم گزیده و درست باشد. میخواهم این مسیر طولانی را که انتهایش را هم نمیدانم آهسته و پیوسته طی کنم. یعنی هیچ عجلهای ندارم که مثلا تا پخش «آقازاده» تمام شد سر یک کار دیگر بروم تا مبادا فراموش شوم و از بورس بیفتم! من خودم شخصیت آرامی دارم و نمیخواهم با تکیه بر فضای مجازی و حواشی آن مطرح شوم. (لینک)
یادداشت از مصطفی ساجدی، روزنامهنگار
آقازاده روح مطالبهگری را زنده خواهد کرد؟
نقد درست که حکومت را نقد کند و از نفی حاکمیت بپرهیزد، ارزشی دوچندان خواهد داشت. اگرچه هنوز برای قضاوت زود است اما شاید «آقازاده» از این نظر بتواند بازگشت روح مطالبهگری را زنده کند و امیدوار باشیم که با تغییر خطوط قرمز، نقد به سیستم، از درون آغاز شود و این یعنی آن عصر طلایی را خودمان ساختهایم؛ چیزی شبیه دهه 60 تا 80 سینمای هالیوود. (لینک)
* نویسنده:سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار