تاریخ : Mon 03 Aug 2020 - 10:04
کد خبر : 44039
سرویس خبری : نقد روز

تروریست‌ها علیه جهادی‌ها

چرا گروه تروریستی تندر 12 سال پیش سراغ کانون رهپویان وصال شیراز رفت؟

تروریست‌ها علیه جهادی‌ها

با محوریت یکی از خونین‌ترین اقدامات گروهک تروریستی تندر در خاک ایران و فرماندهی جمشید شارمهد یعنی انفجار در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز ،هم روایتی از این اتفاق از زبان یکی از حاضران و شاهدان واقعه و هم نگاهی به اقدامات این کانون خدمت‌رسانی خواهیم داشت.

  به گزارش «فرهیختگان»، «جمشید شارمهد، سرکرده گروهک تروریستی تندر توسط نیروهای وزارت اطلاعات ایران دستگیر شد.» این محتوای خبری است که این روزها حسابی در فضای مجازی و رسانه‌ای دست‌به‌دست می‌‌شود. فعلا جزئیات بیشتری از نحوه و مکان دستگیری شارمهد نیست، اما به هرشکل این اتفاق قابل‌تاملی است. در معرفی جمشید شارمهد آمده است که او بعد از سرانجام نامعلوم فرود فولادوند به‌عنوان نفر اول گروهک تروریستی تندر ادامه فعالیت می‌‌دهد. شارمهد اواخر دوران جنگ تحمیلی به آلمان مهاجرت می‌کند و تا همین چندی پیش و بر اساس اطلاعات منتشرشده در پایگاه اطلاع‌رسانی این گروه برانداز، به همراه همسر و دو فرزندش در لس‌آنجلس زندگی می‌کرد. شارمهد همچنین نفر اصلی انجمن پادشاهی ایران است و به ادعای خودش توانسته جایگاه این گروه تروریستی را میان سایر گروه‌های سلطنت‌طلب ارتقا داده و چنانکه در پایگاه اطلاع‌رسانی‌اش آمده، «به دشمن درجه‌یک جمهوری اسلامی» تبدیل شود. حالا این مهره تاثیرگذار در چنگ سربازان گمنام امام زمان(عج) است. در اطلاعات موجود از اقدامات گروهک تندر و شارمهد هم به موارد زیر اشاره شده است:

24 فروردین 1387

انفجاری در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز

 ۳۰ خرداد ۱۳۸۸

بمب‌گذاری در حرم حضرت امام‌خمینی(ره)

 ۲۴دی ۱۳۸۸

انفجار مقابل منزل امام جمعه نهاوند

دست داشتن در ترور دانشمند شهید مسعود علیمحمدی و ناکامی در عملیات تروریستی شیمیایی و میکروبی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و عملیات تروریستی در کنسولگری روسیه در رشت، طرح انفجار مخازن و خطوط انتقال نفت در بندر گناوه، بمب‌گذاری در حرم حضرت معصومه(س) و مجلس شورای اسلامی از دیگر اطلاعاتی است که در ارتباط با برنامه‌ها و مسیر این گروهک تروریستی در ضدیت با نظام جمهوری‌اسلامی وجود دارد. در ادامه با محوریت یکی از خونین‌ترین اقدامات این گروهک تروریستی در خاک ایران و فرماندهی جمشید شارمهد یعنی انفجار در حسینیه شهدا وابسته به کانون رهپویان وصال در شهر شیراز که منجر به شهادت ۱۴ نفر و دست‌کم مجروح شدن 200 نفر از هموطنان‌مان شد هم روایتی از این اتفاق از زبان یکی از حاضران و شاهدان واقعه و هم نگاهی به اقدامات این کانون خدمت‌رسانی خواهیم داشت.

حضور جوانان و نوجوانان در این هیات انگیزه‌ای برای بمب‌گذاری بود

پاریابی، از حاضران در جلسه حسینیه شهدای شیراز که بمب‌گذاری در آن اتفاق افتاد، در روایت این اتفاق هولناک ابتدا به ماجرای شعر «ما مدعیان صف اول بودیم/ از آخر مجلس شهدا را چیدند» که برای شهدای حسینیه شهدا هم سروده شده بود اشاره کرد و به «فرهیختگان» گفت: «شعری درباره این اتفاق مشهور شد که ما مدعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند! این برای شهدای رهپویان سروده شد. یک‌بار هم آقا این شعر را خواندند و بسیار متاثر شدند. ما در آن شب جزء مدعیان صف‌اول بودیم و کنار منبر نشسته بودیم و این اتفاق در آخر حسینیه افتاد. ما سعادت شهادت را نداشتیم. 24 فروردین سال 87 اولین جلسه هفتگی سال جدید برگزار شد. هرسال در ایام نوروز یک کاروان مشهدی داریم که همه را به این سفر می‌‌بریم، بعد از تعطیلات نوروز کلاس‌ها شروع می‌‌شود و این اولین جلسه هفتگی بعد از آغاز سال 87 بود. جلسه خلوت و معمولی بود، چون مناسبت خاصی نداشتیم که جمعیت بالایی در حسینیه حاضر باشند. روال جلسه هم طبق معمول به این شکل بود که 45 دقیقه تا یک ساعت آقای انجوی‌نژاد سخنرانی می‌‌کنند و حدود 40 دقیقه هم مراسم عزاداری است. ازقضا فایل صوتی سخنرانی آقای انجوی‌نژاد وجود دارد که آن شب درباره شهید و شهادت صحبت می‌‌کنند. سخنرانی که تمام می‌‌شود، تقریبا 10متری با منبر فاصله داریم و جمعیت جلوی میدانگاه وسط حسینیه می‌‌آید. این میدانگاه برای کسانی است که می‌‌خواهند سینه‌زنی کنند. مداح و سخنران در میدانگاه قرار می‌‌گیرند و مردم دور آنها جمع می‌‌شوند و عزاداری می‌‌کنند. دقیقا در همان حال‌وهوا بود که انفجار رخ داد. ساعت 9:45 شب بود که این حادثه اتفاق افتاد و زمانی بود که آقای انجوی‌نژاد سخنرانی را تمام کرده بود و وسط جمعیت ایستاده بود. با مداحی که کنار ایشان بود، شروع به مداحی می‌‌کنند. در همان ابتدای مداحی این انفجار صورت می‌‌گیرد. بعدها مشخص شد کسانی که این انفجار را انجام دادند از انجمن پادشاهی بودند که عضوگیری و آموزش ساخت بمب را ازطریق فضای مجازی فراگرفته و الگوگیری کرده بودند.
ظاهرا بنابه اعترافاتی که داشتند، یکی‌دو هفته قبل از تعطیلات نوروز سال قبل محیط را شناسایی کرده و به این جمع‌بندی رسیده بودند نیروهایی در این منطقه وجود دارند و کادرسازی برای نظام جمهوری اسلامی می‌‌کنند و خلاصه اینجا را هدفگذاری کردند که برای عملیات درنظر داشته باشند. درنهایت این اتفاق هم افتاد و بمب‌گذاری صورت گرفت. این اولین و آخرین عملیات آنها بود. باتوجه به اینکه بالای 98 درصد مستمعین این حسینیه از جوانان و نوجوانان بودند، خودبه‌خود برای این گروه حساسیت ایجاد کرد. یکی از اهدافی که بعدها در اعترافات خود بیان کردند و مستندات آن موجود است، می‌‌خواستند فضاهای مسجد و حسینیه و تکایا ناامن شود. قبل از انفجار حسینیه 34سال که از انقلاب می‌‌گذشت هیچ‌گاه شاهد بمب‌گذاری در مسجد و حسینیه نبودیم. البته در نمازجمعه تهران و حرم حضرت علی‌ابن موسی‌الرضا(ع) بمبگذاری بوده، ولی در محیط معمولی و صددرصد مردمی تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده بود، بنابراین این اولین و نادرترین بمب‌گذاری بود. همان‌طور که خود این گروهک اعلام کرد، قصد ناامن کردن محیط مساجد و حسینیه‌ها را داشتند. اینجا محیطی بود که جوانان و نوجوانان را جذب می‌‌کند و آنها این اتفاق را رقم زدند. عوامل این اتفاق بعد از دستگیری می‌‌گویند می‌‌خواستیم کیف انفجاری که بمب‌گذاری شده بود را زیر منبری که آقای انجوی‌نژاد سخنرانی می‌‌کرد بگذاریم، چون طبیعتا ازدحام جمعیت در کنار منبر بیشتر است. آن لحظه آخر خدا ترسی در دل اینها قرار می‌‌دهد و اینها می‌‌ترسند و کیف حاوی بمب را در انتهای حسینیه قرار می‌‌دهند که جمعیت کمتر بود، چون همه درحال حرکت به‌سمت میدانگاه بودند تا عزاداری کنند. جایی که بمب را کار می‌‌گذارند، خلوت‌ترین نقطه حسینیه بود. ما یادمانی داشتیم که پوستر شهدا، پوتین شهدا و اشیایی را به‌عنوان یادگار از دفاع مقدس قرار داده بودیم. کسی که حامل بمب بود، کیف را زیر میز یادمان شهدا قرار می‌‌دهد و خود می‌‌گوید بسیار استرس و ترس داشتم و می‌‌خواستم به‌سرعت از حسینیه خارج شوم و حتی می‌‌خواستند از لحظه انفجار هم فیلمبرداری کنند که به‌خاطر ترس زیادی که داشتند محیط را ترک می‌‌کنند. بعدها در تهران برای بمب‌گذاری به نمایشگاه تهران می‌‌روند که طبق خواست خدا در شبی که قرار بود عملیات انجام دهند، در حینی که بمب را در یکی از هتل‌های تهران می‌‌ساختند منفجر می‌‌شود و شبکه بمب‌گذاری از اینجا لو می‌‌رود و سه‌چهار نفر دستگیر می‌شوند. نکته‌ای که وجود داشت این اتفاق همزمان با سفر حضرت‌آقا به استان شیراز هم بود. زمانی که آقا تشریف آوردند، 11 نفر از بچه‌ها به شهادت رسیده بودند و چند روز بعد تشییع شدند. خیلی از شهدای ما بعدها به شهادت رسیدند. یکی از اینها شهید کشاورز بود که سه‌چهار روز بعد از واقعه بر اثر جراحت‌های زیادی که دیده بود، به شهادت رسید. سفر آقا به شیراز و استان فارس همزمان با تشییع پیکر شهید کشاورز شد و پایان سفر آقا روزی بود که آن شبکه لو رفت و وزارت اطلاعات هم اعلام کرد این انفجار تروریستی بود و تمام کسانی که آنجا به شهادت رسیدند از نظر بنیاد شهید، عنوان شهید گرفتند و در قطعه شهدا دفن شدند.»

رهپویان وصال سال 76 و با همت حاج‌آقا انجوی‌نژاد ایجاد شد

پاریابی در ادامه و در پاسخ به این سوال که به‌صورت کلی کانون رهپویان وصال شیراز در چه زمینه‌هایی فعالیت می‌‌کند و اساسا از چه تاریخی اقدامات فرهنگی و عام‌المنفعه‌اش را آغاز کرده است، گفت: «مجموعه رهپویان وصال سال 76 به مدیریت آقای انجوی‌نژاد و یکی از دوستان ایشان تشکیل شد. این افراد عمدتا بازمانده دفاع مقدس و یا طلبه و دانشجو بودند و فضای دانشجویی را طی می‌‌کردند. آقای انجوی‌نژاد که تحصیلات آکادمیک دانشگاهی و تحصیلات حوزوی داشت و خدا هم به ایشان لطف کرد و زمان جنگ را درک کرده بود، از بچه‌های رزمنده زمان جنگ بود و یک‌سری تجربیات ذی‌قیمت در زمان جنگ و بعد از جنگ برای مجموعه فرهنگی داشت و خلاصه بنیان رهپویان را گذاشتند. با توجه به آن تجربیاتی که هم آقای انجوی‌نژاد و هم بقیه دوستان داشتند، تلاش داشتند اقدامی را انجام دهند که جاذبه بالایی برای قشر جوان داشته باشد. در سال 76 این مجموعه شکل گرفت و از همان ابتدا مورد استقبال جوانان سطح شهر قرار گرفت و زمانی نگذشت که آوازه این مجموعه در شهر و استان پیچید و سال‌های بعد زبانزد خاص و عام در سراسر کشور شد. مجموعه رهروان وصال نسبت‌به نیازسنجی و کارشناسی که انجام می‌‌شود سعی می‌‌کند نسبت‌به نیاز مخاطب خوراک فرهنگی را تولید کند. مجموعه از 20 واحد مختلف تشکیل شده است. واحد دانشجویی، واحد طلاب، واحد امداد، پایگاه بسیج و غیره در این مجموعه در نظر گرفته شده است تا نیاز جوانان را شناسایی کرده و نسبت‌به نیاز آنها خوراک فرهنگی ایجاد کند.»

اقدامات جهادی و مردمی کانون از زلزله بم آغاز شد

این عضو کانون رهپویان وصال در ادامه و در تشریح اقدامات جهادی و مردمی این کانون می‌‌گوید: «یکی از واحدهایی که داریم، واحد اردوی جهادی است. اردوی جهادی در ماجرای زلزله بم سال 82 شبکه‌سازی شد که وقتی زلزله بم در کرمان اتفاق افتاد، مجموعه بچه‌های امداد و نجات که جزء بچه‌های نخبه امداد و نجات استان هستند به‌عنوان اولین تیم در بم مستقر شدند و تا آخر کار در بم بودند. اولین اتفاقی بود که در اردوی جهادی ما شکل گرفت و بعدها نیز در زلزله کرمانشاه، سیل و غیره ادامه یافت و در چند سال اخیر که بلایای طبیعی خیلی زیاد شده، واحدی تحت‌عنوان واحد اردوی جهادی ایجاد کردیم. تقریبا می‌‌توان گفت اتفاقاتی که در سطح کشور رخ داده است، چه شمال کشور، چه غرب کشور و چه جنوب کشور، واحد اردوی جهادی ما حضور داشته است. هم قسمت خواهران، هم قسمت برادران به‌صورت درمانی، جهادی، فرهنگی و غیره فعال بوده‌اند. این‌طور نبود که گروه جهادی ما در سیستان مستقر شود و وقتی سیل سیستان تمام شد خدمات قطع شود. همیشه اکیپی داریم که برنامه‌ریزی می‌‌کنند و به‌صورت گردشی در این منطقه حضور دارند. در ابتدای ایجاد آسیب، خدمات‌درمانی، عمرانی، روان‌شناسی و غیره ارائه می‌‌شود و سعی می‌‌شود این خدمات پیوسته و در طی زمان ادامه پیدا بکند. به لطف خداوند به عناوین مختلف در سراسر کشور این مجموعه معرفی شده و به‌عنوان یکی از گروه‌های جهادی موفق کار می‌‌کند.»

تولید ماسک، توزیع آبمیوه و کمک‌های معیشتی از اقدامات کانون در ایام کرونا

پاریابی در پاسخ به این سوال که آیا اعضای این کانون در جریان شیوع کرونا هم اقداماتی انجام داده‌اند یا خیر، می‌‌گوید: «بله. قصه کرونا که ایجاد شد، اولین مسجد یا حسینیه‌ای بودیم که در سطح شهر تمام فعالیت‌های فرهنگی خود را تعطیل کردیم؛ بخش هیات ما تعطیل شد. ما مجموعه‌های زیادی داریم. به‌هرحال جز هیات بقیه بخش‌ها فعال بود. در این زمان کارکرد حسینیه را عوض کردیم؛ یعنی حسینیه را از شکل عادی خود خارج کردیم و زیر نظر علوم‌پزشکی شیراز استانداردهایی را که می‌‌خواستند ایجاد کردیم و همزمان چهار-پنج خدمت کرونایی ایجاد کردیم. اولین کاری که انجام شد، کارگاه تولید ماسک تاسیس کردیم که به‌طور میانگین روزانه 10هزار ماسک تولید و به مدیریت علوم‌پزشکی تحویل و در بین کادر درمانی و بیماران توزیع می‌‌شد. این یکی از کارهایی بود که تقریبا 24 ساعته انجام می‌‌شد و کارگاه در بخش خواهران و برادران فعالیت می‌‌کرد. در اقدامی دیگر ضدعفونی معابر را دنبال کردیم. این هم با تجهیز 6-5 ماشین انجام شد. با هماهنگی سپاه مناطق مختلف علامت‌گذاری می‌‌شد و در سطح شهر این معابر ضدعفونی می‌‌شد.  بحث تولید آبمیوه طبیعی هم در دستورکار ما بود. بانیان خیری را پیدا کردیم و روزی چندین تن آبمیوه از پرتقال و هویج تهیه می‌‌کردند. همه اینها زیر نظر کارشناس علوم پزشکی بود. آبمیوه‌ها را تهیه و بسته‌بندی کردیم و در دو نوبت در بیمارستان‌هایی که بیماران کرونایی حضور داشتند، توزیع شد. هم بین کادر درمانی و هم بین بیماران کرونایی توزیع می‌‌شد. فعالیت دیگر در بحث کمک‌های مومنانه بود که آقا اعلام کردند. ما هم جزء گروه‌هایی بودیم که به دعوت آقا لبیک گفتیم و در دو مرحله، یکی قبل از ماه مبارک رمضان و دیگری در اواخر ماه مبارک رمضان بسته معیشتی با قیمتی معادل 400-350 هزار تومان اعم‌از حبوبات، مرغ، پروتئین، گوشت و غیره را تهیه کرده و بین مستمندان و کسانی که آسیب‌دیده از کرونا بودند توزیع کردیم. یک گروه طلبه هم در شیراز در بحث غسل، کفن و دفن کرونایی‌ها فعال هستند، که کسانی که عزیزان خود را در اثر کرونا از دست می‌‌دهند و ازطریق آنها کسانی که از قشر کم‌برخوردار جامعه بودند شناسایی می‌‌شدند و سعی داشتیم این خانواده‌ها را تحت‌پوشش قرار دهیم. بحث کمک‌های معیشتی در دو مرحله با 2500 بسته بود. مرحله بعدی هم که در حال حاضر درحال کارکردن روی آن هستیم و ان‌شاءالله در ایام محرم بتوانیم کمک‌هایی داشته باشیم. همچنین علاوه‌بر کمک‌های معیشتی تهیه پک‌های کمک‌‌بهداشتی همانند الکل، ماسک و مواد ضدعفونی بود که درکنار کمک‌های معیشتی بین مستمندان و کسانی که آسیب‌دیده از کرونا بودند، توزیع شد. یک جلسه‌ای هم برای کارگران روزمزد و کارگران ساختمانی داشتیم که جشنی برای این قشر برگزار کردیم و در حسینیه وجه نقد و هم کمک معیشتی به این عزیزان اهدا شد.»

بیش از 10 هزار عضو ثابت در رهپویان فعالیت می‌‌کنند

این عضو و مسئول کانون رهپویان وصال شیراز در ادامه به تعداد اعضا و افراد فعال در این کانون اشاره کرد و گفت: «ثبت‌نامی که انجام می‌‌دهیم، عضوگیری پرسنلی است و هر عزیزی که بخواهد در واحدها فعال شود، خدمات فرهنگی بگیرد و بیشتر فعالیت کند، واحدی به نام پرسنلی داریم و وارد مجموعه می‌‌شوند و کد پرسنلی دریافت می‌‌کنند و به‌صورت رسمی کار می‌‌کنند و کارت‌های هوشمندی داریم که خدماتی هم به این عزیزان داده می‌‌شود. درواقع بیش از 10هزار نفر عضو رسمی ثبت‌نام شده در مجموعه داریم. کادری که فعال هستند و در اردوهای مختلف و در کاروان‌ها حضور دارند، در اعتکافی که هر سال برگزار می‌‌شد و این مجموعه سالیان سال به صورت متمادی پرچمدار بزرگ‌ترین اعتکاف کشور است، نزدیک به 10-8 هزارنفر معتکف و هزار نفر کادر رسمی داریم. این تعداد در واحدهای مختلف اعم‌از خواهر و برادر فعال بوده و درحال خدمت‌رسانی به مردم استان و کشور هستند.»

 * نویسنده :  ابوالقاسم رحمانی،دبیرگروه جامعه