به گزارش «فرهیختگان»، حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل و مدیر پیشین شبکه العالم در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی جریان تحریف در مقابل جریان تحریم و ترفندهای تاریخی و رسانهای آنها پرداخت که مشروح این مصاحبه در ادامه میآید.
با توجه به اینکه رهبر انقلاب نکته مهمی را درباره جریان تحریف که به موازات جریان تحریم فعال است مطرح کردند، نظر شما درباره چنین هدفگذاری برای تطهیر آمریکا علیرغم رفتارهایی که از این کشور دیده شده، چیست؟
موضوع تحریف یک مقدمه است، یعنی در شرایط تحریف، فضایی در جامعه ایجاد میشود که برای اینکه واقعیتها را انعکاس ندهند، آن حقیقت و واقعیات را تحریف و شکلی از برداشت مدنظر خود را به مخاطب القا میکنند. موضوعی در رسانهها تحتعنوان مدیریت برداشت یا ادراک مطرح است که این موضوع یک ترم عملیات روانی است؛ در این زمینه این صحبت مطرح است که چطور طرز فکر جامعه تحت تاثیر قرار گیرد و این فکر را بتوانید در جنبه مثبت و منفی جهت دهید.
یعنی هدفگذاری اصلی جریان تحریف تغییر نگرش است؟
بله، تغییر نگرش درباره آن موضوعی که در جامعه رخ داده. ممکن است این موضوع مذاکره با آمریکا باشد یا بحث گرانی یا یک زمانی این باور خطرناک باشد که با اتکا به نیروی خارجی میتوانیم مشکلات داخلی خود را حل کنیم.
اتکا به قدرت خارجی یکی از مواردی است که در طول تاریخ ایران همیشه مطرح بود که یک زمانی انگلیس با روسیه مقابله میکرد و گفتند با آلمانها ببندیم که در مقابل با این دو کشور ما را نجات دهد. برخی مواقع میگفتند با قدرت آمریکایی که تازه وارد کشور شده بودند، کنار بیایند که در برابر روسیه و انگلیس بایستند.
این تفکر برای سال 1300 است لذا این نگرش که بخواهید به قدرت خارجی اتکا کنید تا استقلال به دست بیاورید باطل است.
قدرتمداران همواره دنبال این هستند که منافع خود را در کشور هدف تامین کنند نه اینکه برای آزادی و دموکراسی کار کنند. آنها گاهی این تلقی را جا میاندازند که شما برای اینکه به خودکفایی اقتصادی برسید باید به قدرت خارجی اتکا کنید یا اگر میخواهید به استقلال دست یابید باید قدرت خارجی را وارد کنید؛ این نوع تفکر نمونه تحریف در ابعاد مختلف است؛ نکته قابل توجه این است که این تحریف مربوط به اعتقادات و باورهای دینی نیست و در مسائل اقتصادی، فرهنگی، بنیادی هم وجود دارد. این تفکر که ایرانی میتواند بسیاری از مشکلات را خود حل کند یک باور مثبت است. باید این را جا بیندازند اما در مقابل میگویند تاریخ نشان داده کسی باید بالای سر ایرانیها باشد یا تا زور بالای سر ایرانیها نباشد کاری انجام نمیدهند و ایرانیها نمیتوانند کار تیمی انجام دهند؛ تمام این مصادیق تحریفاتی است که امام آنها را رد کردند و در مقابل آن فرمودند، «ما میتوانیم» یعنی ایرانی میتواند حکومت مستقل داشته باشد، حکومتی که شرق و غرب عالم را به لرزه بیندازد.
درباره بستر داخلی جریان تحریف تحلیل شما چیست؟
این تحریف بستر داخلی دارد؛ یعنی یک مجموعه رویدادها و مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود دارد که دشمنان ملت ایران از این بستر استفاده و واقعیت را تحریف و شکل دیگری را القا میکنند؛ به این ترتیب بهصورت مدیریت شده در راستای هدفی که برنامهریزی کردند، جلو میروند. ما باید آگاهیبخشی ایجاد کنیم تا بدانیم وقتی میگوییم ما میتوانیم یعنی ایرانی واقعا میتواند مستقل باشد و علیه استبداد و استکبار همزمان بجنگد. ایرانی میتواند کار تیمی انجام دهد لذا مثالهای نقیض زیادی مطرح است، اما متاسفانه در ایران به نداشتهها بیشتر آگاهیم و به داشتههای خود آگاهی کمتری داریم.
جریان اصلاحطلبان و جریان احمدینژادی در این روزها با حمایت از بایدن سعی کردند این امر را القا کنند که دموکراتها با جمهوریخواهان متفاوت هستند. تحلیل شما از این امر چیست؟
جریان اصلاحطلب و جریان آقای احمدینژاد نمیتوانند روی انتخابات آمریکا تاثیرگذار باشند و مولفههای تاثیرگذاری روی انتخاب رئیسجمهور آمریکا خارج از این کشور نیست. آمریکاییها اخیرا در دوره ترامپ است که اصرار دارند بگویند روسیه و چین مداخله کرده است که این حرف عموما برای بازارگرمی است.
این جریان سعی دارد بهنوعی آمریکا را در داخل کشور بزک کند.
ابتدا باید این واقعیت را درنظر گرفت که اصلاحطلبان و جریان آقای احمدینژاد تاثیرگذار بر انتخابات آمریکا هستند یا خیر. بایدن با ترامپ تفاوت دارد و این تفاوت در روشهاست. همانطور که ترامپ با اوباما تفاوت داشت، اما اهداف و برنامهریزیهای آنها یکسان است چون هدف آنها تامین منافع آمریکا و سلطه آمریکا بر کشورهای دیگر است.
رئیسجمهورهای آمریکا چه دموکرات باشند و چه جمهوریخواه بهدنبال تامین منافع آمریکا و سلطه آمریکا هستند.
البته نباید این تصور را هم داشت که بین جمهوریخواهان و دموکراتها تفاوتی نیست. حتما باید توضیح داد روشها و تاکتیکها متفاوت است و یکجا ممکن است دستکش مخملی دست کند و در جایی دیگر ممکن است دست چدنی را به ما نشان دهد.