به گزارش «فرهیختگان»، این روزها حال سینما اصلا خوب نیست؛ این گزاره که «حال سینما خوب نیست»، تاثیر خود را از یک نوشته روی کاغذ یا نالههایی که بر اثر یک عادت تاریخی، حتی در روزگار رونق این صنعت بر زبان میآوردیم، بیشتر کرده و درحال زمینگیر کردن هر چیزی است که با سینما در ارتباط است.
سالنهای سینما در سراسر کشور، تنها روی کاغذ باز هستند، اما استقبال چندانی از آنها بهعمل نمیآید. برخی از سینماهای تهران و شهرستانها هنوز هم ترجیح دادهاند سالنهای خود را بازگشایی نکرده تا در این بیرونقی، متحمل هزینههای سنگینتری چون آب و برق و استهلاکهای جاری نظیر لامپهایی که عمرشان 1000 ساعت است و قیمت سهمیلیونی آنها به 25 میلیون رسیده، نشوند.
این روزها با هر فرد مرتبط با سینما که صحبت میکنیم، از شرایطی وحشتناک سخن میگوید. نختسبیح سخنان تمام آنها هم این است که سینما بدون متولی بهحال خودش رها شده و نه دولت حواسش به سینماست، نه وزارت ارشاد و نه سازمان سینمایی. بخش خصوصی هم تا جایی میتواند متحمل خسارات و تعهدات خود باشد و اینچنین میشود که اوضاع برای سینمادارها و سینماگران، از زنگ خطر عبور کرده و به آژیر بنفش رسیده است. سینمادارها دست به تعدیلهای گسترده زدهاند و مشاغل مرتبط با سینما هم، چون دست کمکی را پشت سر خود نمیبینند، بدترین شرایط عمر خود را سپری میکنند. پردیسهای بزرگ، باوجود ابتکارهایی در اکران چند فیلم خارجی، بیش از نیمی از سالنهای خود را تعطیل کردهاند و نمایش فیلمها تنها در یکطبقه از آن پردیسها انجام میشود؛ همان دوفیلمی که اینروزها روی پرده هستند (زنها فرشتهاند2 و خوب، بد، جلف2) نیز رویهم کمتر از 15سانس نمایش دارند و تمام اینها یعنی «فاجعه».
یکی از تهیهکنندگان مطرح سینما که نخواست نامش گفته شود، در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «این روزها وضع معیشتی اهالی سینما به اندازهای بغرنج شده که تقریبا روزی نیست که با درخواست پول دستی مواجه نباشم. از 200، 300 هزار تومان تا یکمیلیون تومان. از برخی همکاران دیگر خودم هم شنیدهام که از آنها هم چنین درخواستهایی میشود. معلوم نیست سازمان سینمایی و دیگر نهادهای مرتبط با سینما که ردیف بودجهای در این زمینه دارند، بودجه این بخش ولو به حداقل را چه میکنند که نمیتوانند پاسخگوی نیازهای حداقلی جامعه محدود خود باشند. شهرداری، حوزه هنری، فارابی و چندین نهاد دیگر که بخشهای مستقل فرهنگی دارند و در گذشته نیز بخشی از بودجه خود را صرف سینما میکردند، این روزها دقیقا کجا قرار دارند و بودجه این بخش را صرف چه اموری میکنند که به سینما و سینماگر نمیرسد؟»
در روزگاری که بیشترین توجهها به سالنهای سینما و بازگشایی آنها معطوف شده، خانوادههای سینما متحمل بیشترین آسیب شدهاند. بخشی از آنها که در «خانه سینما» عضویت دارند، از تلاش حداقلی این خانه درجهت رفع نیازهایشان گله دارند و برخی دیگر از تبعیضی که در این خانه لحاظ میشود شکوه میکنند که باوجود عدمبرخورداری از حتی یک ریال درآمد طی این چندماه و درحالیکه مستاجر هستند و هیچچیزی در زندگی به نامشان نیست و تمام اینها را در فرم خوداظهاری خانه برای دریافت تسهیلات پر کردهاند، اما نه عیدی خانه به آنها تعلق گرفت، نه سبد کالا و نه آن کمک یکمیلیون تومانی سازمان سینمایی! ظاهرا هیچ جایی هم نیست که اینها با ارائه مستندات به آنجا مراجعه کرده و بگویند آیا مستحقتر از ما هم وجود دارد که این حمایتها به آنها تعلق گرفته و به ما نه.
در ادامه این عدمحمایتها، یکی از چهرههای شناختهشده سینمادار به «فرهیختگان» گفت: «خیلیها از ما انتظار دارند که چون پردیس هستیم، حالا حالاها میتوانیم از پس مخارج پرسنل خود برآییم، درحالیکه ما از ابتدای امسال، صورتمان را با سیلی سرخ نگه داشتهایم و اگر شرایط به همین منوال پیش برود و کسی برای دستگیری از ما نیاید، ما هم مجبور به تعدیل نیرو خواهیم بود.»
این سینمادار ادامه داد: «شما اگر این روزها به تلویزیون نگاه کنید، میبینید که مدام درحال معرفی کارآفرین است. مثلا چند روز پیش دیدم که یک کارآفرین در اسفراین، سولهای تدارک دیده بود و آنجا برای 10 نفر از همشهریان خود با تولید ماسک، کارآفرینی کرده بود. تلویزیون برای این کارهای خودجوش مردمی که جای تحسین هم دارد، ساعتها وقت میگذارد و برنامه پخش میکند، بعد سهم سینما از این آنتن ملی و مردمی چه میزان است؟ آنهم وقتی که میبینیم داشتههای مردمی سینما، بهمراتب از تعداد افرادی که این کارآفرینها بهکار میگیرند بیشتر و حتی چندصد برابر است.»
وی اذعان کرد: «درحال حاضر، قیمت تمامشده یک پردیس 10سالنه، چیزی حدود 40 تا 50 میلیارد تومان است. حال آنکه معدل کارآفرینی برای هر پرده سینما، سه نفر است؛ یعنی یک پردیس 10سالنه، بهطور متوسط برای 30 نفر ایجاد اشتغال میکند. این آمارها مربوط به بخش خصوصی است که با درایت و گاهی خست، کارهای خود را پیش میبرد. در سالنها و پردیسهای دولتی، این آمارها تا دوبرابر چیزی است که اعلام کردم. حالا ببینید جامعه هدف سینمایی ما در کل کشور، چه تعداد آدم میشود. خب اینها خانواده چندنفری دارند که جمع آنها چندهزار نفر میشود. چطور تلویزیون برای کسی که 10 نفر را در یک سوله ابتدایی مشغول بهکار کرده، برنامه ویژه پخش میکند، اما برای سینما که چندصد برابر این تعداد آدم را در پردیسها و سینماها مشغول بهکار کرده و حالا موقعیت شغلی آنها در خطر است، فکری نمیکند؟»
این قبیل انتقادها از مواضع دولتیها درباره سینما در روزهای کرونایی چندان غریب نیست. برخی سینماگران از دولت انتظار فعلیت بیشتری دارند و برخی هم ضمن انتقاد، به آنها حق میدهند که باوجود محدودیتها، نمیتوانند عملا هیچکاری انجام دهند.
اما انتظار برخی سینماگران از مدیریت سینمایی این است که حالا که نمیتوانند بهلحاظ معیشتی، پاسخگوی جامعه محدود سینماگران، اهالی بدنه سینما و سینماداران باشند، لااقل فکری بهحال رونق سینماها کنند تا بخش خصوصی بتواند هماندازه بخش دولتی، شرمنده خانواده سینما نباشد.
یکی دیگر از تهیهکنندگان مطرح سینما که نخواست نامش رسانهای شود، در گفتوگو با «فرهیختگان» اعلام کرد: «ما این روزها با انفعال عجیبی در حوزه مدیریتی سینما مواجه هستیم. من چند جلسه با رئیس سازمان سینمایی ملاقات داشتم و نگرانیهای عمیق خودم را به او اعلام کرده و برای برونرفت تدریجی از این شرایط، پیشنهادهایی دادم که چون دیدم آن پیشنهادها و پیشنهادهای دیگر همکارانم، با کمترین توجه همراه شده، مجبور شدم آنها را رسانهای کنم.»
وی ادامه داد: «شما ببینید در روزهای کرونایی، جریان مدیریتی سینما نتوانست آنقدر رایزنی داشته باشد که برای یک فیلم نظیر «خروج»، یک تیزر درست کند یا همین «شنای پروانه» که در جشنواره بود و آن همه جایزه برد. نه توانستند برای فیلم خودشان تیزر درست کنند و نه برای فیلمی که بهلحاظ آرمان و نگاه، در طبقهبندی آنها قرار ندارد. بعد تلویزیون ما از صبح تا شب تبلیغ سس و ماست میکند، اما سهم سینما و همین چند فیلمی که الان روی پرده است در این فرآیند تا چه اندازه است؟»
این چهره مطرح در ادامه گفت: «من پیشنهاد دادم که بالاخره یک روز کرونا، سایهاش را از سر مملکت ما کم میکند. نهایتا تا 6 ماه اول سال آینده، اما تا آن زمان که یک سال دیگر است چهکار باید کنیم؟ الان هر نهاد و تشکل و صنفی برای کارگران و کارمندان زیرمجموعه خودش به فکر راهکارهایی جهت برونرفت از فشار و سختی است، حالا بیایید در سینما و ببینید که آیا اهالی از مدیران سینمایی رضایت دارند؟ من پیشنهاد دادم برای برونرفت موقت از این شرایط، سیستم تزریق وام را درپیش بگیرید تا به این ترتیب جلوی این سراشیبی پرسرعت را بگیریم و اوضاع کمی عادی شود، اما دوستان هیچ نگاهی به پیشنهادهایی که به آنها میشود، نمیکنند.»
وی در پایان متذکر شد: «سینما اگر زمین بخورد، بلند کردنش سخت است. سینماها اینبار اگر تعطیل شوند، تا شب عید تعطیل میمانند و این یعنی یک تعطیلی گسترده برای سینمادار و تمام کسانی که در سینماها کار میکنند، حتی آن بچههایی که کار خدماتی پروژهها را انجام میدهند، حتی آن بازیگری که همه فکر میکنند وضعش خوب است، آن کارگردان و نویسندهای که سالها نامی برای خود دستوپا کردهاند و... همه متلاشی میشوند. سینماها اگر هم بالاجبار و دفعی تعطیل نشوند و به همین وضع امروز رهایش کنند که این بلا، تدریجا به سرش میآید. درحال حاضر، بسیاری از تهیهکنندگان و صاحبان فیلم راضی به نمایش اثرشان نیستند و میبینیم که سینماها با دو فیلم درحال اکران هستند. من تهیهکنندهای را میشناسم که فیلمش را با 300 میلیون تومان جمع کرده و حالا رفته به شورای صنفی نمایش پیشنهاد داده که یک میلیارد تومان به من بدهید تا اجازه دهم فیلمم در این روزها اکران شود!»
همانگونه که مطالعه فرمودید، حال هیچیک از پایههای سینما خوب نیست؛ نه تهیهکننده، نه عوامل فیلمها، نه سینمادارها و کسانی که در سینماها کار میکنند و نه کسانی که در تشکلها و اصناف سینمایی عضو هستند. چشم تمام اینها به اقدامات دولت است، با آنکه میدانند دولت هم این روزها حالوروز خوشی ندارد و با انواع و اقسام تحریمها و عدم واردات و نقدینگی به کشور مواجه است. حال که دولت، در شکلی ناخواسته نمیتواند پاسخگوی حجم عظیمی از درخواستها باشد، خیلی عجیب است که چرا مدیران سینمایی دربرابر بخشی از پیشنهادهایی که قابلیت اجرایی دارند، گارد منفعلانهای گرفتهاند! همین چندوقت پیش بود که وزیر محترم ارشاد در توئیتی، خواستار رسیدگی به حدود 10 هزار پرونده تسهیلاتی اهالی فرهنگ و هنر شد! اما سوال اینجاست که آیا با توئیت زدن و درخواست از مجاری مجازی، میتوان به آنچه خواست حقیقی و حداقلی سینماگران و هنرمندان دیگر شاخههاست، رسید و رضایت ابتدایی و سطحی آنها را فراهم کرد؟ یادمان باشد کرونا تا یکسال دیگر میهمان مردم ماست، برای پاییز و زمستان و بهار آتی چه برنامهای باید برای خانواده نهچندان بزرگ سینما درپیش گرفت؟
* نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامهنگار