تاریخ : Sat 18 Jul 2020 - 10:00
کد خبر : 43306
سرویس خبری : نقد روز

کنترل التهاب اقتصاد شرط تضعیف فشار آمریکا

الگوی رفتاری جنگ روانی آمریکا علیه ایران مبتنی‌بر نحوه تدبیر دولت و مجلس برای اقتصاد تغییر می‌کند

کنترل التهاب اقتصاد شرط تضعیف فشار آمریکا

اتخاذ تصمیم و اقدام سریع برای رفع مشکلات اقشار آسیب‌پذیر یا حداقل کم کردن آلام آنها آنقدر ضروری است که اگر به‌موقع انجام شود، می‌تواند بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌های خارجی‌ها را خنثی و فرصتی برای انجام پروژه‌های بلندمدت و عبور قطعی از فضای کنونی ایجاد کند.

به گزارش «فرهیختگان»، وقایع و اتفاقات ریز و درشت روزها، هفته‌ها و شاید چندماه اخیر غیرطبیعی‌تر از آن است که غیرمرتبط به‌هم به‌نظر برسند، هرچند نمی‌توان عقلا و منطقا بین همه آنها ارتباط سیستماتیک برقرار کرد و صرفا باید گفت که وجود یک یا چند اتفاق ممکن است (و اینجا به احتمال فراوان) باعث ایجاد زمینه برای برخی وقایع دیگر شود. لذا همین ابتدا باید باصراحت توضیح دهیم که این نگاه دقیقا مقابل نگاهی است که فعالان رسانه‌ای و سیاسی غربی دارند؛ آنهایی که حوزه فعالیت‌شان ایران و مسائل غرب آسیا است و تلاش می‌کنند رطب و یابس را به‌هم ببافند و از ایجاد ارتباط غیرمنطقی میان حوادث و اتفاقات، ماهی خود را بگیرند.

  ماجرا از کجا شروع شد؟

بگذارید توضیح ماجرا را از پاییز و زمستان سال ۱۳۹۵ شروع کنیم، اگر خاطرتان باشد در آن سال و در مجمع عمومی سازمان ملل رئیس‌جمهور صراحتا از عدم همکاری ایالات متحده برای رفع تحریم‌های ایران و حل مشکل اقتصادی کشور درمسیر اجرای برجام خبر داد و رسما گلایه خود را در صحن و حاشیه سازمان ملل اعلام کرد. البته مدتی بود که بی‌تدبیری‌های دولت یازدهم نشانه‌هایی در وضعیت اقتصادی درون کشور به‌جا گذاشته بود، اما این اثر آنچنان عمیق و گسترده نبود که به‌صورت ملموس برای همه و در سطوح وسیع قابل مشاهده و درک باشد. در آن ایام و چندی بعد از آن؛ تحولات سیاسی به‌اضافه نتایج رسانه‌ای حاصل از انعقاد توافق هسته‌ای مزید بر علت هم بود تا مشکلات رخ ننمایند.

بخشی از این چالش البته در وقایع دی‌ماه ۱۳۹6 بروز کرد، اما به‌هرحال آن وقایع هم با چاشنی اغتشاشی که دشمنان به آن اضافه کردند، پایان یافت. در اردیبهشت سال۹۷ و زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، شرایطی پدید آمد تا تحریم‌های سنگین و بی‌سابقه بین‌المللی (که البته آنها تنها بخشی از پازل فشار حداکثری به ایران بودند و بعدها با اقدامات دیگری از جانب آمریکا و متحدانش توسعه یافتند) با ناکارآمدی و بی‌تدبیری در مدیریت کشور به‌ویژه در عرصه مسائل اقتصادی همراه شده و به‌تدریج مشکلات قابل‌توجهی برای معاش و زندگی مردم پدید‌آید. این مشکلات با تداوم اصرار دولت بر استفاده از ظرفیت‌های خارجی و بیش از یک‌سال‌ونیم منتظر ماندن برای اقدامات اروپایی‌ها بیشتر و بیشتر شد تا کار به‌جایی رسید که حتی با اقدامات مختلف در داخل هم امکان مقابله موثر با فشارها در کوتاه‌مدت بسیار کم شده بود.

  عامل سوم هم اضافه شد

به این دو عامل یعنی بی‌تدبیری در اداره کشور تحریم‌های سنگین آمریکا باید عامل سوم و متاخری را هم اضافه کرد، داستان اپیدمی ویروس کرونا که از زمستان گذشته تقریبا همه جهان را درگیر خود کرده، چالش‌های مضاعفی در کشور به‌جا گذاشته است. ناگفته نماند در مدیریت کرونا هم دوباره بی‌تدبیری داخلی بود که وضعیت را بغرنج کرد و امکان مقابله را به‌تاخیر انداخت.  حالا در چنین وضعیتی که هر سه تهدید یادشده فعال هستند، زمینه بروز اتفاقات و حوادث درکنار عملیات‌های برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند مجموعه‌ای را ایجاد کرده تا شرایط اجتماعی متزلزل شود. وقایع البته یکی، دوتا نیست، اما می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد:

 اول وقایع عمدی و برنامه‌ریزی شده: در راس همه این اتفاقات ترور سردار سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه و همراهانش ازجمله ابومهدی المهندس جانشین فرماندهی نیروهای مقاومت مردمی عراق قرار دارد که مهم‌ترین اقدام عملی آمریکا درکنار ماجرای تحریم‌ها بود و اگر مشخص شود ماجرای نطنز هم جزئی از اقدامات مستقیم و خرابکارانه آمریکا یا رژیم‌صهیونیستی بوده آن هم دومین اتفاق است است و البته ترور جهادگر بسیجی در اورامان یا بمب کنار جاده‌ای که چندی پیش در یکی از مسیرهای مواصلاتی استان سیستان و بلوچستان منفجر شد و مابقی آنها.

به این موارد اضافه کنید دستگیری چند گروهک تروریستی و اعضای گروهک منافقین در روزهای اخیر در استان‌های فارس، خراسان رضوی و خوزستان که همگی نشان می‌دهد این دست گروهک‌ها بیشتر از قبل فعال شده و تلاش می‌کنند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

دومین مجموعه اتفاقات وقایعی هستند که رسانه‌های غربی و عربی به‌اضافه رژیم‌صهیونیستی تلاش می‌کنند از آنها به‌عنوان مجموعه‌ای از اقدامات موثر سرویس‌های بیگانه درون کشور نام ببرند و بگویند که این وقایع، حادثه‌های عادی نبوده است. برای مثال انفجار گاز اکسیژن در مرکز جراحی سینا مهر شمیران در تهران، آتش‌سوزی‌ پارک‌های جنگلی حاشیه تهران یا جنگل‌های برخی نقاط کشور، اتفاق یکی از نیروگاه‌های اهواز و چندین و چند مورد دیگر که یا به‌دلیل گرمای هوا بوده یا خطای انسانی یا فرسودگی تجهیزات همه و همه نمونه‌هایی هستند که دشمنان کشور می‌خواهند از آنها استفاده سیاسی و امنیتی کنند و به‌دروغ بگویند که کار ما بوده است!

این عملیات روانی و رسانه‌ای علاوه‌بر ملتهب و متزلزل نشان دادن فضای کشور، از رژیم‌صهیونیستی و گروهک‌های معاند غول‌های بی‌شاخ و دمی می‌سازد که درون کشور هرکاری بخواهند می‌توانند انجام دهند و حکومت و مردم هم توانی برای برخورد با آنها ندارند.

  اقدامات ضدایرانی در فضای بین‌المللی

در آشفته‌بازار اقتصاد داخلی، در مرتبه کلان‌تری از آن چیزی که گروه‌های تروریستی تلاش می‌کنند در کشور انجام دهند، آمریکا همچنان به تلاش‌های خود برای فشار به ایران می‌افزاید و متاسفانه باید گفت مشکلات اقتصادی در داخل هم آنها را امیدوار به نتیجه‌بخش بودن فشار حداکثری می‌کند، همان‌طور که برایان هوک چندی پیش به‌صراحت گفت و ابراز امیدواری کرد قبل از پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ در دور اول، ایران مجبور به کوتاه آمدن بشود.  علاوه‌بر مجموعه تلاش‌های آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل برای گرفتن یک قطعنامه ضدایرانی درخصوص تمدید تحریم‌های تسلیحاتی آورده شده ذیل قطعنامه 2231، کاخ سفید مشغول ساماندهی حرکاتی از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که با طی آن بتواند دلیلی بر ادعای خود درخصوص لزوم تمدید تحریم‌های تسیلحاتی اقامه و کشورهای عضو را با خود همراه کند.

بعد از آنکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با تکیه بر اسنادی که رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند توانسته با استفاده از فرآیند جاسوسی از ایران به‌سرقت ببرد، توانسته با مشارکت اروپا و آمریکا در شورای حکام قطعنامه‌ای علیه ایران مصوب کند، حالا رافائل گروسی، دبیرکل نزدیک به کاخ سفید آژانس تهدید کرده درصورت عدم صدور مجوز بازرسی برای دونقطه جدید از سوی تهران، شرایط برای ایران بسیار بدتر می‌شود، توصیفی که احتمالا توضیح‌دهنده تلاش برای ارسال گزارشی از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل است.

مجموعه فعالیت‌های آمریکا علاوه‌بر یکی، دو حوزه ذکرشده، در روزهای اخیر همه فعالیت‌های ایران برای فاصله گرفتن از فضای کنونی را هم شامل شده است. شاهدیم که موضوع قرارداد ۲۵ساله ایران و چین یا مجموعه همکاری‌هایی که میان تهران و مسکو درحال شکل‌گیری و تداوم است، مورد هجمه و فشار مقامات کاخ سفید قرار گرفته و آنها تلاش می‌کنند با فشارهای سیاسی و امنیتی مانع ایجاد روابط اقتصادی جدید برای تهران شوند، اقداماتی که از سوی آمریکایی‌ها به‌ویژه در مقطعی که هم به‌خاطر نزدیک بودن انتخابات ریاست‌جمهوری هم به‌دلیل فرارسیدن اولین بند غروب توافق هسته‌ای تحت فشار هستند، شدت گرفته است.

  چه باید کرد؟

در این میان خیلی‌ها معتقدند امکان عبور ایران از چنین فضایی نه‌تنها محتمل، که شدنی و قطعی است، منوط به اینکه مسئولان اجرایی دولت عزم اقدامات دقیق، علمی و سریعی را داشته باشند. «فرهیختگان» پیش از این درباره امکان خروج از وضعیت کنونی مطالبی منتشر کرده بود که خلاصه برخی از آنها رجوع به بازار مسکن و اقدام به افزایش تولید بافت شهری، مدیریت بورس به‌نفع مجموعه‌های تولیدی و باز شدن دست کارآفرینان و تولیدکنندگان و نکاتی از این دست بود. حالا اما با توجه به اینکه دستگاه عملیات روانی و رسانه‌ای غرب با تمام قوا درحال فعالیت است و از سوی دیگر برخی گروه‌های داخلی هم تلاش می‌کنند بر دامنه نارضایتی‌ها افزوده و هر اعتراضی را به‌حضور خیابانی و حضور خیابانی را به اغتشاش و آشوب تبدیل کنند، الزاما باید مجموعه‌ای از اقدامات کوتاه‌مدت را به طرح‌های بلندمدت برای مدیریت فضای کنونی اضافه کنند. اتخاذ تصمیم و اقدام سریع برای رفع مشکلات اقشار آسیب‌پذیر یا حداقل کم کردن آلام آنها آنقدر ضروری است که اگر به‌موقع انجام شود، می‌تواند بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌های خارجی‌ها را خنثی و فرصتی برای انجام پروژه‌های بلندمدت و عبور قطعی از فضای کنونی ایجاد کند. 

علاوه‌بر این مجموعه اقدامات اقتصادی و عمرانی که الزاما احتیاج به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ ندارد و اجرایی کردن آنها با استفاده از ظرفیت‌هایی چون همیاری عمومی، گروه‌های جهادی و سرمایه‌های خرد موجود در کشور وجود دارد، می‌تواند بسیار موثر باشد. همچنین لازم است تدبیری اندیشیده شود تا از برخی اشتباهات داخلی که می‌تواند منجر به فراهم آمدن زمینه‌هایی برای نارضایتی عمومی یا بهره‌برداری خارجی‌ها شود، پرهیز شود.  

نمونه‌ بارز این مساله بی‌تدبیری در مواجهه با افکار عمومی درخصوص ماجرای صدور احکام سه نفر از کسانی است که علاوه‌بر حضور در اغتشاشات آبان گذشته مجموعه فعالیت‌های غیرقانونی و هنجارشکنانه‌ای داشتند و ولو به حقانیت دادگاه افکارعمومی قانع نشدند و زمینه برای فشار به کشور و مظلوم نمایی تعدادی از مجرمان فراهم شد. اقدام سریع دستگاه قضا در مدیریت افکار عمومی در این زمینه می‌تواند بسیار مثمرثمر باشد و مسیر حرکت برنامه‌ریزان خارجی برای ایجاد فشار اجتماعی از کسانی که واقعا شبهه داشته و قانع نشده‌اند، جدا شود.

خبر مرتبط: