به گزارش «فرهیختگان»، قطعنامه 598 و پذیرش آن توسط حضرت امام یک سال بعد از صدور این قطعنامه را به جرات میتوان یکی از پیچیدهترین موضوعات تاریخ انقلاب دانست. پروندهای که هنوز سخن گفتن از آن و قضاوت درباره عملکرد بازیگران آن کار چندان سادهای نیست. به هر ترتیب طرفهای اصلی و عوامل موثر بر جنگ ایران و عراق و بر قطعنامه پایانی آن بسیارند و شاید برخی از مولفههای داخلی تاثیرگذار بر آن، همچنان امکان طرح و تجزیه و تحلیل نداشته باشند. با این حال بر آن شدیم تا برای بررسی ابعاد ماجرا و واکاوی فرآیندی که حضرت امام(ره) را از شعار جنگ جنگ تا پیروزی و جنگ جنگ تا رفع فتنه به سمت پذیرش قطعنامه سوق داد با مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر به گفتوگو بنشینیم.
رضایی از آن دسته کارشناسانی است که اعتقاد دارند پذیرش قطعنامه گریزناپذیر بود. او معتقد است با وضعیتی که ایران بهلحاظ استعداد نظامی، وضعیت اقتصادی و شرایط بینالمللی داشت اگر 2 برابر بودجهای که آن روز برای جنگ تخصیص یافته بود هم برای تجهیز جبههها درنظر گرفته میشد باز هم این امکان وجود نداشت به نتیجهای غیر از آنچه در 27 تیر 67 رسیدیم برسیم؛ چراکه حتی اگر کشور با مشکل اقتصادی هم دستبهگریبان نبود، متحد و همپیمانی وجود نداشت تا بتوان از آن سلاح خریداری کرد و توازن نظامی را به سوی خود تغییر داد.
پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان میکند: وقتی به انتهای سال 66 میرسیم، در شرایطی قرار داریم که ارتش عراق بهمراتب قویتر و مجهزتر از آن چیزی است که در سال 59، همزمان با آغاز حمله به ایران بود. درمقابل، نیروهای مسلح ایران بههرحال به لحاظ تجهیزاتی و تسلیحاتی در مضیقه کامل قرار داشتند و توازن بهصورت جدی به هم میخورد. از طرف دیگر ایران هفت سال جنگ را پشتسر گذاشته بدون اینکه از طرف کشورهای دیگر پشتیبانی مالی یا تسلیحاتی شود.
وی میگوید: ممکن است برخی اعتقاد داشته باشند ما میتوانستیم و ادامه دهیم اما برخی اعتقاد داشتند ممکن است کشور در معرض خطر قرار گیرد و الان توان اقتصادی و نظامی و اجتماعی به آن حد نیست که بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم. نمیخواهم وارد این مقوله شوم که کدام یک از این دو دسته درست میگفتند. ولی بههرحال این دو فکر در داخل کشور ایجاد شده بود. نامهای که آقای محسن رضایی به آقای هاشمیرفسنجانی بهعنوان جانشین فرماندهکل قوا مینویسد نامه مهمی بوده است.
مسعود رضایی یادآوری می کند: بیش از این امکان پیشروی وجود نداشت. حتی اگر آقای هاشمی شعار جنگ جنگ تا پیروزی سر میداد. امروز من و شما 30 سال بعد از جنگ میتوانیم در محیطی خیلی راحت و آرام بگویم باید 50درصد بودجه مملکت صرف جنگ میشد یا 40درصد. گفتن این حرفها امروز شاید راحت باشد. چون از واقعه گذشتهایم. ولی در آن برش زمانی امکانپذیر نبود. من میگویم در شرایط آن روز اگر دوبرابر آن بودجه هم به جنگ تخصیص مییافت امکان اینکه به نتیجه دیگری برسیم وجود نداشت.
پژوهشگر تاریخ معاصر معتقد است: در ابتدای جنگ حتی روسها هم مایل به این نبودند که عراق بتواند جمهوری اسلامی را را از بین ببرد و ایران را اشغال نظامی کند. بهدلیل اینکه سطح تنش آنها را با آمریکاییها به شکل گستردهای بالا میبرد.آمریکاییها هم اگرچه با ایران و انقلاب اسلامی در تضاد کامل بودند اما اشغال ایران توسط ارتش بعث که بهصورت سنتی وابسته به بلوک شرق بود را هم نمیپسندیدند و این موضوع برای آنها یک تهدید محسوب میشد.
مشروح گفت وگوی محمد جعفری،گروه راهبرد روزنامه «فرهیختگان» با مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر را «اینجا» بخوانید.