به گزارش «فرهیختگان»، از مشکلات اساسیای که بسیاری از کتابخوانها با آن درگیر هستند، این است که نمیدانند دقیقا چه باید بخوانند. ماجرا از اینجا شروع میشود که ما خانه پرش صد سال عمر میکنیم و اگر سالی 100 کتاب هم بخوانیم (که خیلی بعید است) آنوقت در تمام عمرمان فقط دههزار تا از کتابهای روی کرهزمین را خواندهایم. تازه من خیلی دستبالا در نظر گرفتهام، چراکه دستکم 10سال از این عمر را انسان سواد درست و درمانی ندارد یا دارد و کتابهای جدیای نمیتواند بخواند. بنابراین با این عمر اندک و تعداد اندکی که نصیب ما شده، خیلی باید مراقب انتخابهایمان باشیم. یعنی باید بدانیم که چه میخواهیم بخوانیم. گاهی یک ماه از این عمر اندک گرانبها را برای خواندن یک رمان صرف میکنیم و درنهایت چیز خاصی دستمان را نمیگیرد. اوایل امسال که بازار قرنطینه ناشی از کرونا خیلی داغ بود، به پیشنهاد تعدادی از دوستان کتاب کمحجمی خواندم از یک نویسنده فرانسوی که درواقع یادداشتهایی از 45روزی بود که مولف بهاجبار در خانه نشسته بود و سعی میکرد زوایایی از خانه را کشف کند. خود من درآن ایام به علت قرنطینه خانگی بسیار درگیر روزمرگی و انفعال شده بودم، این کتاب که سراسر بازتاب کسالت و خمودگی نویسنده بود، نیز فقط به تشدید این فضا کمک کرد. حالا شما مقایسه کنید با اینکه مثلا کسی در شرایط قرنطینه و در خانه ماندن، کتاب «استانبول» از اورهان پاموک را بخواند که سرشار است از تصاویر بدیع و توصیف صحنههای ناب از کشور ترکیه که پاموک در قالب گشتوگذارهایش آنها را وصف میکند. در حالت اول خواننده نهتنها در زندگی واقعی که در خیال خود نیز کماکان در خانه محبوس است و امکان پرواز خیال و رویاپردازی ندارد. اما در حالت دوم مخاطب که در خانه حبس شده غمی ندارد، چراکه با بال تخیل و به کمک مولفی که اثری از او میخواند، در چارچوب خانه نمیماند و به افقهای دور پرواز میکند. این اتفاق فقط با یک انتخاب درست است که روی میدهد. در چنین شرایطی است که اهمیت انتخاب یک اثر درست برای مطالعه در زمان درست مشخص میشود. انتخاب کتاب برای خواندن به عوامل بسیاری بستگی دارد.
در ایام نمایشگاه کتاب زیاد دیده میشود که در فضای مجازی این سوال مطرح میشود که امسال از نمایشگاه چه کتابی بخریم؟ این مساله باعث میشود خیلی از سایتها و خبرگزاریها نیز به سراغ نویسندگان مختلف بروند و از آنها «لیست پیشنهادی» بگیرند. واقعیتش این است که من هیچوقت با این شیوه کتاب نخواندهام. اینطور که کسی بیاید یک لیست دهتایی از کتابهای مفید را بیان کند و من هم بروم تهیه کنم و جا پای او بگذارم. انتخاب کتاب مناسب برای خواندن به شخص کتابخوان بستگی دارد و به تعداد انسانهایی که کتاب میخوانند میتوان «لیست پیشنهادی» داشت. مهم این است که خود آدم کتابخوان بتواند لیست خود را تولید کند و برای خود برنامه منظمی در مطالعه کتابهایش داشته باشد، چراکه بهترین معرف کتاب به شما خودتان هستید! خود من همیشه اینطور کتاب میخواندم که اگر از نویسندهای کتابی را انتخاب میکردم و روی آن وقت میگذاشتم، بعد از مطالعه اثرش و پسندیدن آن، کتابی دیگر از آن نویسنده میخواندم و اگر کتاب بعدی هم جذبم میکرد، همینطور پیش میرفتم و تمام آثارش را میخواندم. مرحله بعدی نویسندههای موردعلاقه یا همزمان با آن نویسنده بودند و مورد بعد جغرافیایی است که آن نویسنده در آن زندگی میکند.
برای مثال شما اگر کتاب «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی را بخوانید و خوشتان بیاید، گزینه بعدی میتواند کتاب «وداع با اسلحه» از همین نویسنده باشد. بعدش میتوانید با بررسی اجمالی در فضای مجازی درباره زندگی همینگوی و نویسندگان معاصر او، اطلاعات خوبی برای مطالعات بعدی کسب کنید. برای مثال همینگوی در دهه 1920 در پاریس و در جمع نویسندگان بزرگی چون جیمز جویس، اسکات فیتزجرالد، گرترود استاین و ازرا پاوند حضور داشته و بسیاری از آثار این نویسندگان توسط بقیه خوانده و ویرایش شده است. از همینجا میتوانید سایر نویسندگانی که میخواهید آثارشان را مطالعه کنید، انتخاب کنید. خود من از همینگوی به فیتزجرالد رسیدم و از فیتزجرالد به جویس. مسیر لذتبخشی است اما بدانید که برای هر خوانندهای منحصر به خود اوست.
مطالعه هدفمند مطالعهای است که شما تمام آثار یک برهه زمانی یا یک نویسنده یا یک سبک نویسندگی را (یا حداقل آثار مهم آن برهه، آن سبک یا آن نویسنده را) بخوانید و آن مبحث را در ذهن خود جمعبندی کرده، در قفسهای از قفسههای ذهنی خود قرار دهید. در چنین شرایطی اطلاعات بهدستآمده در حافظه بلندمدت شما ذخیره خواهند شد. این نکته خیلی در خوانش مهم و راهگشاست. هفته آینده درموردش بیشتر صحبت میکنیم.
عطف
مثنوی موحد
مثنویمعنوی بارها در ایران چاپ شده است. تصحیحهای گوناگونی نیز در این نسخههای مختلف دیده میشود که هرکدام نکات ضعف و قوتی دارند.
یکی از بهترین تصحیحهایی که تاکنون از مثنوی عرضه شده، مثنویمعنوی به تصحیح استاد محمدعلی موحد است. بهتازگی چاپ جدیدی از این کتاب توسط نشر هرمس منتشر شده است که بسیار چشمنواز و درعینحال خوشخوان است. یکی از معایب کتب مرجع اینچنینی این است که معمولا بهخاطر قطع و وزن و جنس کاغذ بسیار سختخوان هستند و تنها اثری کلکسیونی محسوب میشوند نه کتابی که بتوان آن را به سادگی و با آرامش خواند. اما این نسخه که توسط هرمس از مثنوی معنوی چاپ شده این معایب را ندارد و از این حیث از تمام رقبای خود جلوتر است.
این تصحیح براساس ۱۱ نسخه صورت گرفته است که ۸ تا ۹ مورد آن، نسخههایی هستند که طی ۳۰ سال پس از وفات مولانا یعنی تا آخر قرن هفتم هجری کتابت شدهاند.
موحد در این کار، خود را مقید به نسخ قرنی که مثنوی در آن سروده شده دانسته و پا از آن فراتر ننهاده است، چراکه تمامی تحریفات و دستبردها به متن مثنوی نیز، پس از آن روی داده است.
این اثر با مقدمهای مبسوط همراه است و موحد در آن، به ملاحظات کلی در باب تصحیح مثنوی و شیوه کار خود در تصحیح جدید مثنوی اشاره میکند؛ ملاحظاتی چون عوامل موثر در تحریفات مثنوی مثنوی، بهعنوان نمونه ادبیات مهاجرت، زبان ویژه مولانا و تاثیرپذیری آن از محیط پیرامون. تصحیح این اثر با بهکارگیری نسخههایی فراهم آمده است که با دقت تمام، نه به طریق نمایشی و ویترینآرایی بلکه با وسواسی علمی و امانتداری -کلمه به کلمه و مو به مو- خوانده شده و موارد اختلاف ثبت شده است و دشوارترین مرحله کار، نقد و بررسی و گزینش از میان روایتهای مختلف و تثبیت متن و انتقال دگرسانیها به پای صفحه است.
معرفت
یک کتاب و یک تقریظ عجیب
کتاب «فرمانده من» یک مجموعهروایت یا مجموعهداستان از روزهای جنگ است. کتاب توسط هفت نویسنده نوشته شده، یعنی هر روایت را یک نویسنده نوشته است. «فرمانده من» را انتشارات سوره مهر برای اولینبار در سال 1396 منتشر کرد. شمارگان کتاب در آن زمان 2500 نسخه بود اما خیلی زود این تعداد بهطور کامل به فروش رسید و تمام شد و مدیران انتشارات سوره مهر به فکر تجدیدچاپ مجموعه افتادند. تا امروز بیش از 70 چاپ از «فرمانده من» منتشر و در بازار کتاب عرضه شده است و این یعنی تا امروز بیش از 175هزار نسخه از این کتاب به خانههای مردم راه یافته است! اتفاق بزرگی که در جریان وقایع رسانهای روز چندان به آن توجه نمیشود و اخبار مربوط به پایین بودن سرانه مطالعه مردم ایران غالبا پرطرفدارتر است!
بین یادداشتهایی که رهبر معظم انقلاب بر کتب مختلف داشتهاند، تقریظ کتاب «فرمانده من» تفاوت عجیبی دارد که شاید همین دلیل بود که «فرمانده من» را بهعنوان اولین کتابی که در این ستون به آن پرداخته میشود، انتخاب کردم. غالبا تقریظهای ایشان نگاهی کلان دارد و برای مثال خطابی به جوانان یا مردم یا مسئولان در آن هست که از نویسنده تقدیری به عمل بیاید یا اینکه این کتاب را جوانان حتما بخوانند. اما تقریظ کتاب «فرمانده من» انگار در حالت بیقراری و با چشمانی اشکبار نوشته شده است. وقتی این یادداشت را میخوانم یاد آن حکایت سعدی میافتم که میگفت: «به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را، چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.»
رهبر انقلاب بر تارک «فرمانده من» چنین نوشتهاند:
«ای گلهای محمدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی باز داردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجتی شدید بر آن کوتاهنظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن میدانستید، خاطره مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فیالله را حتی پیش از آنان به نمایش گذاشتید. آنان به نفس پیامبر و نزول پیاپی آیات قرآن دل را گرم و جان را تازه میکردند. اما شما چه؟ حقا خلوص و تقوا را مجسم کردید و برای آن امام بحق که مظهر خلوص و تقوا بود سربازانی شایسته شدید... .»
گلاب و گل
دیدار با آقای الهی
«دیدن» شامل چهار دفتر از شعرهای بیژن الهی است که جز چندتایی، همگی ظرف چهار سال (47 و 48 و 49 و 50) سروده شده است و دوره میانی از زندگی شعری او را در بر میگیرد. پس و پیش این سالها شعرهایی دارد که دفترهای دیگریاست. آمادهسازی این کتاب به 1351 بازمیگردد. شاعر؛ این دفاتر چهارگانه را جهت چاپ در نشر «پنجاه و یک»، کتاب میکند و نام «دیدن» بر آن میگذارد.
نشر «پنجاه و یک» ولی از ادامه فعالیت در همینسال باز میماند و سرنوشت «دیدن» میماند تا شش سال بعد. در دستکاری برای چاپش در 1357 الهی مینویسد: «حال، پس از تاخیری ششساله از بدِ روزگار، این قطعات به خاطرههایی بادخورده و غمگین میمانند که بیشتر آزاردهندهاند برای شخص تا رضایتبخش.» با این همه، درنهایت، دل به چاپ میدهد. «دیدن» صفحهبندی و سپس زینک و فیلم میشود، اما سرانجام نشر نمییابد. این کتاب، بازیابی و بازچینی نسخه 1357 است. در یادداشتی به تاریخ تیرماه این سال پاری از شعرها به دوستان تقدیم شده است. از این قرار: «در زمینهی پشت» به محسن صبا، «آفرینگان» به فیروز ناجی، «اتاقها» به شمیم بهار، «تشریفات» به غزاله علیزاده، «شتاب» به علی مولانا، «حلزون» به یاد فرانک هشترودی، «گنجشک» به علیرضا پودات، «مرغ سفید» به علیمراد فدایینیا، «معلقهی ماه روی دشتهای دمشق» به محمود شجاعی، «درّه ـ جنّی» به عزیزه عضدی، «به سلمی» به سلمی الهی و «سِرِناد..» (شعری که عنوان اسپانیایی دارد در فصل پنجم «گاهان») به ماریا کُنچیتا اِسترِهلاس.
از هر دری
نویسندگان زیر ذرهبین
کتاب تفسیرهای زندگی یکی از مراجع مهم همه نویسندگان و علاقهمندان به ادبیات داستانی و رمانخوانی در جهان است. ویل و آریل دورانت این کتاب را بهطور مشترک نوشتهاند و ابراهیم مشعری نیز آن را به فارسی برگردانده است. در این کتاب زندگی و جهان داستانی بزرگترین رماننویسان تاریخ ادبیات و با بیانی شیرین نکات مهم زندگی آنان مورد بررسی قرار گرفته است. نکته مهم این است که اطلاعات غیرلازم که در کتابهای اینچنینی به وفور یافت میشود در این کتاب وجود ندارد و از گفتن مواردی چون سال تولد و مرگ و امثالهم خودداری شده است.
در این اثر به زندگی و آثار ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، جان استین بک، آپتون سینکلر، یوجین اونیل، رابینسون جفرز، ازرا پاوند، جیمز جویس، تی.اس.الیوت، سامرست موام، مارسل پروست، آندره ژید، ل.و.ویتگنشتاین، کییر کگارد، هو سرل، هایدگر ژان پل سارتر، سیمون دوبوار، آلبرکامو، توماس مان، آلکساندر سولژنیتسین، نیکوس کازانتزاکیس، میخائیل شولوخوف، بوریس پاسترناک، فرانتس کافکا و یوگنی یفتوشنکو پرداخته شده است. تفسیرهای زندگی جلوه دیگری از تاریخ تمدن نویسندگان یا اگر بتوان گفت تمدن ادبیات معاصر محسوب میشود. کتاب حاضر را انتشارات «نیلوفر» منتشر کرده و دراختیار مخاطبان قرار داده است.
گلچین
مرغ سحر داند و بس
«قدر مجموعه گل» گزیدهغزلهای خواندنی ادبیات فارسی است که مرتضی کاخی آن را گلچین کرده است. در این کتاب نمونههای بهگزین از غزل پارسی از آغاز تا امروز چاپ شده است. غزلهای انتخابشده در نوع خود از بهترین و زیباترین اشعار پارسی است و تصویری جامع از بهترین شاعران و بهترین غزلها را دراختیار خوانندگان علاقهمند قرار میدهد. کتاب ازسوی انتشارات فرزان برای اولینبار در سال ۱۳۷۶ در ۳۳۲ صفحه منتشر شد و اکنون چاپ ششم آن در بازار کتاب موجود است. کاخی در این کتاب، غزلیاتی از رودکی، سعدی، حافظ، ادیب نیشابوری، اقبال لاهوری، ایرجمیرزا، عارف قزوینی، ملکالشعرای بهار، ابوالقاسم لاهوتی، فرخییزدی، نظام وفا، میرزاده عشقی، شهریار، نیما یوشیج، رهی معیری، پروین اعتصامی، امیری فیروزکوهی، مهدی حمیدی، فریدون توللی، احمد شاملو، فریدون مشیری، سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوانثالث، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نوذر پرنگ، منوچهر نیستانی، شفیعیکدکنی، حسین منزوی و ... را با شرح غزلیات آورده است. کاخی در زمان چاپ کتاب در گفتوگویی درباره معیارش در انتخاب این اشعار گفته بود: «معیار من تنها «غزل» بودن این اشعار است. غزل قالبی است که مختص شعر فارسی است و منظور از آن اشعاری است که به لحاظ شکل و قالب، مصراع اول بیت اول آن با مصراع دوم همان بیت و سایر بیتها همقافیه باشد و در یکی از بحرهای شعری سروده شده باشد، مجموعه ابیات آن کمابیش 6 تا 13 بیت باشد و از لحاظ محتوا به بیان حالات بزمی و عواطف غنایی بپردازد و در حوزه احساس درونی و خصوصی شاعر نسبت به معشوق و مطلوب، و خطاب به او، سروده شود.»
قصهخوانی
اسفار ابوتراب
ابوتراب خسروی بازمانده یک نسل مهم داستاننویسی در ایران است. او در حال حاضر در شیراز زندگی میکند و روزگارش را با نوشتن داستان و مبانی داستان میگذراند. خسروی به خاطر کتاب «ملکان عذاب» برنده جایزه جلال آلاحمد شده است. همه آثار ابوتراب خواندنی است. در ادبیات ما نام بعضی از داستاننویسان بزرگ در سایه نام دولتآبادی ماند که یکی از آنها ابوتراب خسروی است. کتابی که میخواهم از آن صحبت کنم «اسفار کاتبان» است که برای اولینبار در سال 1379 منتشر شد.
داستان اسفار کاتبان درباره آشنایی پسر مسلمانی به اسم سعید با دختری یهودی به نام اقلیماست که قرار است تحقیق مشترکی درمورد تاثیر زندگی قدیسان در ساخت جوامع داشته باشند. آنها از دو جای متفاوت آغاز میکنند و به نقطه مشترکی میرسند. داستان با سه روایت مجزا جلو میرود: اولین روایت، روایت سعید و اقلیما است که زبان سادهای دارد. بعد روایت شدرک که از متون قدیمی یهودی نوشته شده است را میخوانیم. روایت آخر قصه احمد بشیری از متون کهن فارسی تقریبا پیچیده است. اسفار کاتبان از نظر فرمی بسیار متفاوت با رمانهایی است که تابهحال به فارسی نوشته شدهاند. استفاده از روایتهای جداگانهای که هر کدام موازی یکدیگر جلو میروند و زبان کهن از ویژگیهای بارز این رمان است. نشر گمان کتاب را با قیمت بسیار مناسبی منتشر کرده است، از دست ندهید.