به گزارش «فرهیختگان»، فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیاتعلمی دانشکده جهان از منتقدان مطرح برجام و کارشناس مسائل آمریکاست که از ابتدای مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 منتقد رویکردهای سیاست خارجی دولت روحانی و قائل به هزینههای بالای این توافق با غرب بود.
ایزدی در این گفتوگو به بازخوانی هستههای اولیه شکلگیری برجام در سپهر سیاست خارجی کشورمان پرداخت که مشروح مصاحبه او با «فرهیختگان» به مناسبت پنجمین سالگرد برجام در ادامه از نظرتان میگذرد.
اگر بخواهیم یک بازخوانی روایی از 23 تیر 94 و تصویب برجام داشته باشیم به نظر شما چرا دولت ایران تصمیم گرفت به سمت برجام برود و این توافق براساس چه احساس نیازی وارد معادلات سیاسی ایران و غرب شد؟
تفکری در دولت و برخی از اعضای دولت همانند ابوطالبی که آن زمان معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور بود، وجود داشت مبنیبر اینکه احساس کردند توافق هستهای فراتر از بحث هستهای ایران است و فرصت تعامل با آمریکاست. این ذهنیتی است که سالها در ایران وجود داشته که معتقدند تا مساله ایران و آمریکا حل نشود مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ از این جهت علاقهای وجود دارد که فرصتهایی را برای تعامل با آمریکا پیدا کنند و حداقل برخی اعضای دولت احساس میکردند برجام و مذاکرات هستهای این فرصت را ایجاد میکند.
ابوطالبی معتقد بود اهمیت تعامل با آمریکا بیشتر از پرونده هستهای است
ابوطالبی متنی را همان زمان در سایت دولت منتشر شد، نوشت که «اهمیت تعامل با آمریکا بیشتر از پرونده هستهای است»؛ از اینرو خود اعضای دولت میدانستند برجام مشکل هستهای و فشار را حل نمیکند و بخش عمدهای از اعضای دولت به مذاکرات هستهای نگاه مثبتی نداشتند. جریان دولت اهمیتی برای پرونده هستهای قائل نبوده و ارزش فناوری هستهای را هم متوجه نبودند و احساس میکردند با توجه به بیارزش بودن فناوری صلحآمیز هستهای کشور این پرونده را میتوانند دراختیار طرف مقابل قرار دهند و درعوض آن تعامل با آمریکا را شکل بدهند لذا این تفکر دولت بهشدت اشتباه بود.
برجام در نگاه آمریکا برنامه هستهای ایران را متوقف میکرد
یعنی شما قائل به این هستید که در آن مقطع به دلیل نیاز به تعامل با آمریکا به سمت برجام رفتند، نگاه دولت آمریکا به مساله چگونه بود؟
بله. این تفکر بهشدت اشتباه بود. نگاه دولت اوباما این نبود، نگاه دولت اوباما اصلا تعامل با ایران نبود. این بود که سرعت پرونده هستهای ایران زیاد است و توانمندی هستهای ایران زیاد میشود و با یک بهانه و کلکی باید این پرونده متوقف و فعالیتهای هستهای ایران تا حد زیادی متوقف شود و برجام در نگاه آنها این کار را محقق میکرد. نگاه طرف ایرانی تعامل با آمریکا و نگاه آمریکا نیز ضربهزدن به ایران با استفاده از توان هستهای بود با این هدف که توان هستهای ایران را بگیرد با این تفاوت که هیچ علاقهای برای تعامل با ایران نداشتند. بنابراین سوال و تفکر ابتدایی دولت اشتباه بود و بقیه مسیر را نیز اشتباه طی کرد.
پیشبینی خروج از آمریکا بحث دیگری است، برخی کارشناسان اصلاحطلب معتقدند به عقل جن هم نمیرسید آمریکا از برجام خارج شود، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من در جلسهای در شورای روابط راهبردی و مرکزی که آقای کمال خرازی مسئول آن بودند، سوالی را از آقای ظریف پرسیدم؛ آن زمان 18 ماه تا انتهای دوره اوباما باقی مانده بود. بنده این سوال را از ایشان پرسیدم که وزیر خارجه اوباما، جان کری، در کنگره بیان کرده برجام از نظر حقوقی برای آمریکا الزامآور نیست و اعضای کنگره هم در موارد متعددی بیان کردند الزامی به اجرای برجام ندارند، یعنی هم قوه مجریه آمریکا معتقد است اجرای برجام الزام حقوقی ندارد و هم اعضای کنگره معتقد به آن هستند، بنابراین سوال این است اگر دوره اوباما تمام شود چه ضمانت اجرایی داریم که آمریکا برجام را اجرا کند؟
چون براساس برجام ما باید به تعهدات خود عمل میکردیم و آژانس برای راستیآزمایی باید به ایران میآمد و بعد از آن، طرف آمریکایی شروع به اجرای تعهدات خود میکرد. بنابراین نهتنها به ذهن جن بلکه به ذهن انسان هم میرسید آمریکا از برجام خارج شود و دیدیم که خارج هم شد.
درواقع ما این سوال را 18 ماه قبل از پایان دوره دولت اوباما مطرح کردیم ولی عدهای خواستند به آن بیتوجه باشند چون غرق در شادی و شادمانی و پایکوبی ذیل برجام بودند.
پاسخ ظریف به این انتقاد شما در جلسه نسبت به خروج احتمالی آمریکا چه بود؟
گفت آمریکا نمیتواند خارج شود.
با چه استدلالی این را میگفت؟
با این ذهنیت که چون برجام بخشی از قطعنامه 2231 شده آمریکا نمیتواند خارج شود که این حرف هم غلط بود چون آمریکا قبلا عدمتعهد خود را به قطعنامه سازمان ملل در موارد دیگر هم نشان داده بود و یکسری واقعیات بود که نمیخواستند این واقعیتها را ببینند. از این جهت خودشان باید پاسخگو باشند که چرا چنین شد.
سوال ما از دولت روحانی این است آیا شما وضعیت فعلی برجام را پیشبینی میکردید یا خیر؟ اگر پیشبینی نمیکردید چرا این توانایی را نداشتید، چون عدهای در کشور وضعیت فعلی برجام را پیشبینی میکردند و اگر خودتان پیشبینی نمیکردید حداقل به حرف منتقدان گوش میدادید. اگر پیشبینی میکردید پس چرا این میزان کشور معطل برجام و از آن گذشته تا این حد درباره مزایای برجام صحبت شد؟
این ادعا که برجام افتخار ملی است و اصطلاحات اینچنینی هنوز هم توسط برخی مسئولان دولتی استفاده میشود که توجیهی ندارد.
برجام یک پروژه داخلی بود
برخی در همان دوره هم قائل به سیاسیکاری دولت روحانی در قضیه برجام بودند و آن را ناظر به دعواهای جناحی در داخل کشور میدانستند.
بله، بر این اساس است که برجام یک پروژه داخلی بود. ما دعواهای سیاسی داخلی داریم و در چنین دعواهای سیاسی دنبال گرفتن امتیاز از طرف مقابل هستند و برجام دستمایهای برای این کارها شد.
طرف غربی در حوزه سیاست خارجی، در حوزه تحریم و فروش نفت کار خاصی برای ما نکرد، اکنون تحریمهایی بعد از برجام اعمال شد و حتی فروش نفت بعد از برجام بسیار کم شده است. بنابراین این همه پایکوبی و تبلیغات و معطلی کشور توجیه نداشت.
ترکان و برخی از چهرههای نزدیک به دولت آن زمان بیان میکردند هر روز تاخیر در اجرای برجام 100 میلیون دلار یا 400 میلیارد تومان ضرر برای کشور دارد. به نظر شما الان عدم اجرای برجام چند میلیارد ضرر به کشور تحمیل کرده است؟
این را نمیتوان محاسبه کرد ولی وقتی شما پروژهای را شروع میکنید و کشور 7-6 سال معطل آن پروژه میشود، یعنی توجه کشور از راهکارها و روشهای دیگر منحرف میشود. شما شاهد بودید در سالیانی که گذراندیم بحث تحریم بحث جدیدی در کشور نیست اما در دوره قبل از دوره روحانی از ابتدا تحریمها را داشتیم و کشور راهکارهای دور زدن تحریم را تجربه کرده بود و خیلی مواقع با آزمون و خطا به نتایج خوبی رسیده بود، منتها این ذهنیت غیرواقعی که در دولت نسبت به دوره بعد از برجام وجود داشت، منجر شد خیلی از این روشهای دور زدن تحریم را رها کنند و عملا خیلی از کانالهای موجود را از بین ببرند.
هزینههای رها کردن راههای دورزدن تحریم بعد برجام بالا بود
خیلیها به خاطر مسائل خارجی که با ما کار میکردند ضربه خوردند چون دولت این کانالها را رها کرد و خیلی از این افراد در زندان هستند. توهم برجامی ایجاد شد و فکر کردند به کانالهای دور زدن تحریم نیاز نیست. اینکه چقدر این کار برای کشور هزینه ایجاد کرده، باید توسط کسی محاسبه شود ولی قطعا هزینه بالایی بوده است لذا هزینه از دست دادن راهکارهای دور زدن تحریم برای ما خسارات فراوانی داشته است.
مهمترین مصادیق آن کدام بود؟
اکثر روشهای دور زدن تحریم راهکاری نیست که بتوان در گفتوگوی رسانهای گفت اما مثلا شاهد بودید برخوردی که با برخی کشورهایی شد که با ما کار میکردند، غلط بود، چراکه آنها کشورهای سنتی تجاری ایران بودند اما این ذهنیت وجود داشت که میخواهیم با اروپا و آمریکا معامله کنیم و تجارت گسترده داشته باشیم و به همین دلیل به آنها بیمهری شد. برجام نهفقط 7-6 سال کشور را معطل کرد، بلکه کارهایی که در کشور برای مدیریت انجام شد براساس ذهنیت غلطی بود که نسبت به برجام وجود داشت و کارها و فعالیتها متوقف شد یا کاهش یافت. در هفتسال گذشته برنامه هستهای کشور رشدی که باید داشته باشد را نداشت و محدودیتهای گستردهای را بیجهت تجربه کردیم. درواقع ضرر برجام قابلیت نوشتن کتاب در حوزه سیاست خارجی، تجارت، مباحث امنیتی و هستهای دارد، چراکه خسارتهای متعددی را به کشور وارد کرد.