به گزارش «فرهیختگان»، مهدی مطهرنیا، تحلیلگر بینالملل و آیندهپژوهی سیاسی و استاد دانشگاه در گفتوگویی مشروح با «فرهیختگان» به بررسی ادعای رژیمصهیونیستی درباره دست داشتن در حادثه سایت هستهای نطنز و واکنشها و اقدامات احتمالی ایران پرداخت. مشروح آن در ادامه آمده است.
با توجه به ادعای رژیمصهیونیستی درباره دست داشتن در حادثه سایت هستهای نطنز و بلوف رسانهای برخی چهرههای این رژیم از این موضوع، تحلیل شما از این مساله و واکنش احتمالی ایران چیست؟
آنچه هماکنون درحال رخ دادن است، نشان از سیگنالهای بسیار قابلتامل دارد؛ پخش سریال «تهران» از تلویزیون رژیمصهیونیستی همراه با حرکتهای این رژیم در سوریه در بمباران مواضع ایران، حمله به مواضع ایران در سوریه در یکسال گذشته و گسترش آن به بخشهایی از عراق و تلاش برای محدودسازی ایران در این کشور، حرکت ایالاتمتحده آمریکا برای محدودسازی ایران در آژانس هستهای بهعلاوه تلاش آمریکا برای نادیده گرفتن قطعنامه ۲۲۳۱ جهت لغو تحریم تسلیحاتی ایران و معامله با کشورمان در زمینه نظامی نمیتواند صرفا نشاندهنده یک بلوف باشد، اگرچه هنوز رژیمصهیونیستی رسما در باب خرابکاری در سایتهای ایران موضعی نگرفته است.
البته سیاست ابهام اولیه در اقدامات رژیمصهیونیستی طبق تجربههای تاریخی قابلردیابی است اما از منابع متفاوتی، سخنانی مبنی بر دست داشتن رژیمصهیونیستی در این انفجار و حوادث موجود در ایران مطرح است. نشریه الجریده کویت و پیش از آن خبر مربوط به سایت نطنز توسط کوهن، مشاور سابق دولت رژیمصهیونیستی در امور امنیتی و نظامی مطرح شد که اگر اینها درست باشد یعنی وزنکشی برای تشخیص نوع برخورد تهران مطرح شده است.
البته پیش از این برایان هوک نیز تهدیداتی را در این مساله مطرح کرده بود؟
بله، برایان هوک در مصاحبه اخیر خود این نکته را بازگو کرد و در واقع این حملات زمانی صورت میگیرد که مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد حمله به پایگاههای نظامی و هستهای ایران روی میز قرار دارد که با عکسالعمل شدید برخی مسئولان ایران روبهرو شد که تهدیدات گذشته خود در این زمینه را تکرار کرده است.
درباره حوادث اخیر کشور در وضعیت تردید قرار داریم
اما بخش دیگر موضوع این است که آیا این موضوع حقیقت دارد؟ راستیآزمایی این موضوع از منظر تخصصی در حوزه نظامی به چند نکته باز میگردد؛
یک، صهیونیستها در این مسیر همواره ابتدا ارزیابی اولیه را انجام داده و سپس در مراحل بعدی موضوع را رسانهای میکنند بنابراین وقایع اخیر در برخی نقاط ایران در این زمینه شکبرانگیز است، اگرچه نمیتوان این تردیدها را نیز واقعیت خواند، بنابراین در وضعیت تردید قرار داریم.
دوم، شعلههای آتشی که از سایت نطنز بلند شده توسط ماهوارههای بینالمللی رصد شده است. از اینرو نمیتوان گفت الزاما این اتفاق یک انفجار معمولی ناشی از یک اتاق بوده است بنابراین باید موضوع بررسی شود.
ایران در وهله نخست درباره حمله سایبری تردید دارد
سوم آنکه به هر تقدیر ایران در وهله اول، نسبت به حمله سایبری تردید دارد، سپس تردیدها متوجه خرابکاری درونی میشود و سوم زمینههای موجود متوجه بررسی جوانب کار از منظر تخصصی است که اگر این جنبهها را کنار یکدیگر بگذاریم، درمییابیم در وضعیت فعلی نمیتوان قضاوت یا باوری که قابلوثوق و مورد اعتماد باشد را مورد تاکید قرار داد و صرفا باید به گمانهزنیها براساس دادههای موجود بسنده کرد.
از اینرو در آینده نهچندان دور این موضوع مشخص خواهد شد، چراکه جهان امروز با توجه به تبادل آزاد اطلاعات زودتر از آنچه برخی تحلیلگران ارزیابی میکنند مسائل خود را به نمایش میگذارد.
با توجه به اینکه شما بحث احتمال حمله سایبری را نیز مطرح کردید، برخی معتقدند نقش گزارشگران آژانس در این زمینه بیتاثیر نیست و ممکن است آنها بهعنوان دیدهبان دشمن عمل کرده باشند، ارزیابی شما از این مساله چیست؟
این نقد به همه نهادهای سیاسی کشورهای گوناگون در درون کشورهای دیگر وارد است؛ در ادبیات سیاسی سفرا درواقع جاسوسان رسمی کشورها در پایتختهای سایر کشورها هستند و اگرچه دیپلمات خوانده میشوند اما در واقعیت ماموریت اصلی هر سفیری در هر کشوری جمعآوری اطلاعات از آن کشور برای همکاری بیشتر، رقابت فزونتر و تعامل آشکارتر یا حتی رودررویی در آینده است، از اینرو ما نباید در هر موضوعی سریعا صحبت از جاسوسی و تلاش سازمانهای بینالمللی برای توطئه داشته باشیم، چراکه موضوع نمیتواند چندان کارساز و حلکننده باشد.
ما اگر بنای خود را بر این بگذاریم که همه دیدهبانهای بینالمللی جاسوس هستند آیا میتوانیم در این جهان تنگاتنگ، سازمانهای بینالمللی را نپذیریم؟
در وضعیت کنونی اینکه ما بخواهیم از منظر رسانهای در چارچوب گریز از وضعیت موجود همهچیز را متوجه سازمانهای بینالمللی کنیم، درنهایت در تحلیل به اینجا میانجامد که بگویم بله آنها جاسوس هستند اما آیا میتوانیم خواهان آن شویم که در سازمانها تغییر ایجاد شود؟ به هر تقدیر بازی سیاست بسیار پیچیده است و باید در فضای پیچیده نیز پیش برود.
ایران باید پاسخ درخوری در این زمینه ارائه دهد
با این وجود پاسخ عملیاتی ایران در این زمینه چه خواهد بود؟
ایران زمانی که رژیمصهیونیستی پایگاههای ایران در سوریه را موردحمله قرار داد و بارها تلویزیون رژیمصهیونیستی نیز رسما مسئولیت حملات به این پایگاهها را پذیرفت باید به صورت کوبنده پاسخ حملات رژیمصهیونیستی را میداد.
اکنون هم اگر بنابر احتمالات موجود رژیمصهیونیستی تعرضی کرده باشد، ایران باید پاسخ درخوری در این زمینه ارائه دهد، چراکه در غیر این صورت این نشاندهنده ضعف درونی در پاسخگویی به هجمه بیرونی است و میتواند زمینهساز نگرانیهای فزاینده در داخل کشور و از سوی دیگر فراهمکننده زمینههای خاصی از ارزیابی قدرت تهران در برخورد با مهاجمان باشد.
* نویسنده: مریم عاقلی، روزنامهنگار
اخبار مرتبط: